eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
37.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3هزار ویدیو
342 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸این‌نمازکه روز شهادت هست سعى كنيد بخوانيد. نماز امام موسی کاظم(ع) که مجرّب برای حوائج است وطریقه نماز: 🔸دورکعت نماز که درهر رکعت یک بارحمد و12مرتبه توحید میخوانی بعد از سلام نماز صد صلوات میفرستی وبه روح امام کاظم هدیه میکنی 🔸 بعدبه سجده میروی ومیگویی: اَللهمَّ بِحقِ المَسجونِ بِسِجنِ هارون أِقضي حاجَتي (12مرتبه) 🌸 دعای بعداز نماز 🔸«إِلهِي خَشَعَتِ الأصْواتُ لَكَ، وَظَلَّتِ الاَحْلامُ فِيكَ، وَوَجِلَ كُلُّ شَيٍ مِنْكَ، وَهَرَبَ كُلُّ شيٍ إِلَيْكَ، وَضاقَتِ الأشياءُ دُونَكَ، وَمَلأَ كُلَّ شيٍ نُورُكَ، فرانتَ الرَّفِيعُ فِي جَلالِكَ، وأَنْتَ البَهِيُّ فِي جَمالِكَ، وَأَنْتَ العَظِيمُ فِي قُدْرَتِكَ، وأَنْتَ الَّذِي لايَؤُودُكَ شَيٌ، يامُنْزِلَ نِعْمَتِي، يامُفَرِّجَ كُرْبَتِي 🔸 وَياقاضِيَ حاجَتِي، أَعْطِنِي مَسْألَتِي بِلا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ. آمَنْتُ بِكَ مُخْلِصاً لَكَ دِينِي، أَصْبَحْتُ عَلى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مااسْتَطَعْتُ، أَبُؤُ لكَ بِالنِّعْمَةِ، وَأَسْتَغْفِرُكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي لايَغْفِرُها غَيْرُكَ، يامَنْ هُوَ فِي عُلُوِّهِ دانٍ، وَفِي دُنُوِّهِ عالٍ، وَفِي إِشْراقِهِ مُنِيرٌ، وَفِي سُلْطانِهِ قَويُّ، صَلِّ على مُحَمَّدٍ وَآلِهِ» 🔸سپس حاجت خود را میطلبی وبه حول وقوه الهی و به برکت باب الحوائج ان شاالله حاجت روا میشوی. برای این نماز آثار وبرکات فراوانی است ان شاالله حاجت رواباشید ما را از دعای خيرتان فراموش نكنيد. 📚مفاتیح الجنان @majmaozakerine
⭕️ ✔️ ظهور نزدیک است!!!! 👤 نقل و قول حجه الاسلام علی بهجت فرزند آیت الله بهجت از پدرش در مورد نزدیکی ظهور 👌 حتما تصویر را بخوانید @majmaozakerine
دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 ‍ شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده مادر عادتش ، اینه هرکجا واسه ی بچه هاش میکنه دعا بلطف وساطت حسنش مادر حسین شده مادر ما هرکی که بلند بگه یا حَسَن میگیره از مادر رزق کربلا یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه هر گره با دستای حسن وا میشه یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا بند دوم 🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدالتریبو حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو بالای سرش ، روضه وا میشه انگار از نو عصر عاشورا میشه زینب میرسه ، پای مقتلش با اون چادر خاکی غوغا میشه تا اسم حسین رو لبها میاد هرجای این دنیا کربلا میشه بیقراری هامو ، با خودم میارم کل دردم اینه ، کربلا کم دارم یا حسین مولا یا اباعبدالله بند سوم 🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه عمود خیمه های ارباب ، روشنی چشم حسینی کفیل زینبی ابالفضل ، تو ماه بین الحرمینی ای پسر چهارم زهرا ، گره گشای عالمینی رو دوشت علم تو چشمات قمر دنیا افتاده روی پاهات قمر اسطوره ی عشق الگوی ادب خیبر شکنی مثل بابات قمر حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت زهرا کرد تو میدون تماشات قمر هم برادری و هم علمداری تو ساقی عطاشایی کرم داری تو ای علمدار عشق ای علمدار عشق مداح اهبیت ع🎤 کربلایی مجیدمنصوری
50.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃💔 ◀️ روضه - مانند شمع، قصه‌اش از سر تمام شد ️◾️ویژه (س) 🎤 حاج مهدی رسولی 🌺 کپی با ذکر بلامانع است.
با عرض معذرت از ساحت مقدس صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف (زمزمه جانسوز شهادت سلام الله علیها درسته رو نیزه نشستی اما این که میگن یتیم شدم دروغه سایت هنوزم بالای سرم هست شاید سرِ رو نیزه هم دروغه شاید دارم خوابای بد میبینم سنگی که خورده به سرت دروغه خونی که داره میچکه رو نیزه از تو رگای حنجرت دروغه بگو دروغه که شب و سپر کردی توی تنور بگو دروغه که داری میری بی من یجای دور روزم رو شب کنم بیتو چه جور بند دوم میخوام که درد دل کنم بابایی مونده تو قلبم حرفای نگفته اما میون زنها پنهون میشم تا که چشات به صورتم نیافته آخه دیگه چیزی نمونده از من نگام کنی بال و پرم میریزه یجوری سوختم توی شعله ها که نازم کنی موی سرم میریزه فقط اگه میشه از اون بالا بخند توو روی من مثه تو میسوزه از تشنگی هنوز گلوی من رو نیزه ها نشستی روبروی من بند سوم حالا که اومدی بیا بشینیم خستگی در کن روی دامن من پاک کنم این غبارو از رو چشمات اگرچه خاکیه پیراهن من لباس من خاکی تر از زمینه اما تو خاکی تری از لباسم چقد عوض شدی ولی هنوزم همون بابای مهربونی واسم منم عوض شدم چقد بابا شبیه دختره تو بی انگشتری دخترتم بدون معجره ولی هنوز چشات نازمو میخره
این همه سختی کشیدم حالا ناکام برم بدون دیدن اون ماه دلارام برم اولین دیدار ما پای لَحَد باشه بَده به هوای دیدنت نوکر به دنیا اومده ارباب دیر چشامو وا کردم پیشت خودم رو رسوا کردم عمری گم شده بودم اما باتو خودم رو پیدا کردم اول و آخرش سهم من از این زندگی یه سنگه و یه کمی خاک اما نمیخوام زندگیم تموم شه تا قبل از اینکه دلم رو کنی پاک العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند دوم داره میچرخه زمین و جاریه این زندگی جوونیم رفت و نکردم لحظه ای هم بندگی لحظه ای که چشم من بیافته به چشمای تو نکنه روتو بگیری از من و بگی برو کی گفت بندگی به نماز و روزست وقتی حسینی نیست حال دلامون دنیا افتاده به جون خودش ما حتی خبر نداریم از اقامون سیرم و سفره ی همسایه خالی یعنی نرفته سیرتم به مادر آخه  گدا نمیره دستِ خالی حتی سر رکوع از پیش حیدر العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند سوم همه چی دیده چشای پر گناهم غیر تو اما دائم میرسه به روسیاها خیرتو خوبیه نوکر اینه بدست هیشکی نیست نگاش میدونه میفرسته روزیشو خود اقا براش ارباب دوست ندارم بمیرم حالا اخه یوسف و یک نظر ندیدم میخوام نوکریتو کنم آقا جون دیگه از هرکی غیرت دل بریدم من که بدهکار تواَم یه عمره دعا بکن بی دیدنت نمیرم درسته بد کردم ولی میدونی به اون چشای حیدریت اسیرم العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان
تو چشمام روضه ی گوداله تو قلب من هنوز جنجاله تا چشمامو روهم میزارم میبینم پیکرت پا ماله اشکایی که میبارم خونه این بیشتر منو میسورونه نیزه داری که بین زنها سر رو روو نیزه میچرخونه زیر سایه میشینم نگرونم نگرونم نگرونم سوخت تن بی سر تو نمیتونم نمیتونم نمیتونم زیر سایه بعد تو من بمونم من بمونم بمونم سوخت تن بی سر تو نمیتونم نمیتونم نمیتونم توی چشام چادریه که داره با خیمه ها میسوزه سه ساله ای که زخم پاهاش مثل لب بابا میسوزه بند دوم آب آتیشو میخوابونه تو قلبم اما غوغا میشه با یاد اون لبای خشکت آبم واسم مثه آتیشه هرجا دختری میبینم میریزه قلب من واویلا ای وای ای وای از اون ویرونه ای وای ای وای از اون صحرا دست به پهلو میگیرم وای مادر وای مادر وای مادر میریزه خون چشام از حنجر از حنجر از حنجر داره میدوه هنوز با خنجر با خنجر با خنجر سمت قتلگاه یکی وای مادر وای مادر وای مادر تو سوختی و منم میسوزم تا طفلی میبینم میسوزم با روضه های عمه زینب چهل ساله دارم میسوزم بند سوم خدا کنه که پیش چشمام نیافته هیچ زنی واویلا دیگه طاقت نمیارم من آخه دیدم میون صحرا دخترهای سرگردونو زنهارو با لباس پاره من زنده بودم و میدیدم عمه هامون شدن آواره عمه هامو میزدن دیدم من دیدم من دیدم من خواهرامو میزدن دیدم من دیدم من دیدم من چادرای سوخته رو دیدم من دیدم من دیدم بردنه انگشترو دیدم من دیدم من دیدم من دستای یه مرد و ببندن جلوش اسیر کنن زنارو سخته برادری ببینه سیلی زدن به خواهرارو به نیابت از حضرت بقیه الله الاعظم و جهت شفای بیماران محترم از جمله بیماران منظور
بازم زیر و رو کرده عزای تو عالم رو هوا با خودش آورد شمیم محرم رو بهونه هام زیاد شده چشام داره میباره میخوام زهیر تو بشم این دنیا نمیزاره همه میگن حسین هوای ما بدارم داره هرچی دارم تو زندگی یروزی تموم میشه عمری که با تو نگذره به ولله حروم میشه تورو باچی عوض کنم؟ اقا مگه روم میشه هرکی که خدا خیرشو بخواد سوز قلبشو میکنه زیاد (مٓن اَرادٓ اللهُ بهِ الخیر قَذَفَ فی قلبِهِ حب الحسین و حُب زیارته) بند دوم دوباره هوای عشق تکون داده پرچم رو گرفته در و دیوار صفای محرم رو بزرگ شدم با روضه ها نگیر ازم این شورو چیزی به غیر عشق تو نشد با دلم جورو میتونی نزدیکش کنی تو فاصله ی دورو کی گفته اتفاقی مِهرِ تو به دلم افتاد؟ کی گفته اتفاقی راه من به حرم افتاد؟ خدا تو عالم ذر این عشقو به دل من داد واسه شاهدِ  روز محشرم اشک روضه رو ،  حتما میبرم بند سوم دلم شده بارونی زیادش کن این غم رو بکن توو دلم برپا بساط محرم رو عیار عشق نوکرا فقط به سینه زنی ها نیست کجاست اون عاشقی که پای کار تو اقا نیست کار حسینیا فقط این حرف و شعارا نیست منی که نوکر توام جهادی و پاکارم اگه که پاش بیافته من ابوذر و عمارم جونم میره پای علم من عشق علمدارم انصار الحسین ، به ماها میگن شور ما حسین ، صبر ما حسن
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزار یکم نگات کنم به چه قد و بالایی خون جگر خوردم که اینجا برسی بابایی دلت میاد حسینو تنها بذاری خدایی تو دل کندی ، من جون دادم تو رفتی از ، پاا افتادم قرآن بیارید ، بگردونید دورش دود کنید اسپند ، بچرخونید دورش آبی نمونده بریزید پشتش پس و أن یکاد لاأقل بخونید دورش تازه جوونم خدا یارت باشه امید خونم خدا یارت باشه بند دوم موج نگات یه دردی انداخته به جونم اکبر زنده شده روضه ی کوچه ها و دیوار و در داری میری تازه شده برام غمای حیدر این دستامه ، که لرزونه کی از میدون ، برت گردونه دورو برت چه سپاهی میبینم تار میشه چشمام سیاهی میبینم اکبر تویی که زیر دست و پایی یا اینکه من اشتباهی میبینم تازه جوونم خدا یارت باشه امید خونم خدا یارت باشه بند سوم صدا میاد وا أبتا گفتی و من دویدم دیدی چطور خودم روی خاکا میکشیدم خوردم زمین انقده تا کنار تو رسیدم وای امیدم ، برگ یاسم من خیلی رو ، تو حساسم تقدیر تو روی خارا رقم خورد به آرزوهای من رنگ غم خورد تو اکبری پس چرا یاس زردم ترتیب اندام رعنات بهم خورد تازه جوونم خدا یارت باشه امید خونم خدا یارت باشه بند چهارم حالا چه جور سرت رو روی دامنم بذارم تن تو رو چه جوری من تا خیمه ها بیارم قدم خمید پاشو ببین عصای دست ندارم دلم میسوزه ، چشام میسوزه پاشو اکبر که ، صدام میسوزه نایی ندارم کی روضه بخونه میریزه اشکام رو تو دونه دونه چیدم تنت رو میترسم یه وصله از پیکرت رو خارا جا بمونه تازه جوونم خدا یارت باشه امید خونم خدا یارت باشه اجرا
میری از پیشم آروم آروم نگامو به راهت میدوزم بالبخند دور میشی ولی من دارم از رفتنت میسوزم جوونی ، سخته رفتن تو گلم سخته دل کندنه تو نرو ای آرامش بابا برام سخته جون دادن تو یکاری کنید نیمه جونم داره میره میدون جوونم بده گریه پشت مسافر نمیاد دیگه من میدونم نگات میکنم سیر نمیشم چقد تو نگاهم قشنگی رجز میگی الله و اکبر چقد شکل حیدر میجنگی حرم بی بهاره ، حرم بیقراره ، غمم بعد اکبر تمومى نداره دل مضطر من ، بذار خون بباره ، خدا اکبرم رو ، برسون دوباره واویلا  واویلا ، علی بن زهرا بند دوم به دندون گرفتم گلم رو بزرگش کردم اکبرم رو عصای دستم رو گرفتن گرفتن خورشید حرم رو فقط یه پدر ، خوب میفهمه چه سخته داغ لاله دیدن گلم رو تشنه زیر پاشون لگد کردن یاسم رو چیدن چشام سو نداره بگیره یکی دست بی جون من رو برسونه من رو به اکبر بیارم گل بی کفن رو رمق نیست تو پاهام که پاشم نذارید از اکبر جدا شم بذارید که اشک چشامو رو زخمای جسمش بپاشم گرفتن گلم رو ، سوزوندن دلم رو ، چه جوری بیارم ، حرم اکبرم رو تنش اربن اربا ، رو خارای صحرا ، حسین غریبو ، کمک کن خدایا واویلا واویلا ، علی بن زهرا بند سوم دیدم من داغ کوچه هارو رو جسم زار و اربن اربات تداعی شد برام مدینه با زخمی که افتاد رو چشمات رو سینت زخمه مثل مادر شکسته استخون پهلوت کبوده چشم تو گل من شکسته مثل زهرا بازوت دارن هلهله میکنن تا دلم بیشتر از این بسوزه نمیدونن این زخم کهنه رو قلب حزینم هنوزه رو دوش بابا جا نمیشی عزیزم چرا پا نمیشی یه حرفی بزن ای جوونم توهم حرف بابا نمیشی عبارو بیارید ، علیمو ببینید ، قطعات جسمش ، رو آروم بچینید نذارید گل من ، رو خاکا بمونه ، نذارید چیزی از ، تنش جا بمونه واویلا واویلا ، علی بن زهرا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو قلبم یه حسی ، میگه خیلی دیره نمیذاره قلبه ، من آروم بگیره لااقل بخواب تا ، عمو آب بیاره عمو برمیگرده ، پیش ما دوباره گریه نکن ، عمو حالا برمیگرده با آب گریه نکن ، نسوزون دلم رو طفل بی تاب گریه نکن ، عمون جون هنوز که دیر نکرده گریه نکن ، دلم روشنه که برمیگرده خودتو بخواب بزن ، ببند چشماتو انقده رو دامنم ، نکش پاهاتو دعای تو میگیره ، دعا کن اصغر دعاکن عمو بیاد ، دعاکن مادر وای گلمو از شیر گرفتن وای علیمو با تیر گرفتن بند دوم نیومد خبر از ، عمو بیقرارم مثه ابر پاییز ، تب گریه دارم من از هرچی آبه ، دیگه خیلی سیرم دعا کن  بیاد تا ، من آروم بگیرم گریه نکن ، بابا داره برمیگرده اصغر گریه نکن ، انگاری خبر آورده مادر اما چرا ، اومد و عمود خیمه رو برد ای وای علی ، گمونم خبرهای بد آورد حالا گریه کن علی ، حرم بی سقاست منم گریه میکنم ، حسینم تنهاست حالا گریه کن علی ، علم افتاده عمو تشنه لب ، لبه فرات جون داده بند سوم خداحافظی کن ، حرم بی پناهه حالا راه بابا ، سوی قتله گاهه خداحافظی کن ، با سقای لشکر حالا که عمو رفت ، بابا میشه بی سر اون عموه ، که روی سرش جای عموده اون عموه ، که پای چشاش الان کبوده اون عموه ، که هر دستش افتاده یگوشه اون عموه ، که دریای خون توی گلوشه حرمله به بی کسیم ، داره میخنده سه شعبه آورده و ، دلم رو کنده حالا نوبت توه بری رو نی ها عمو که گذاشت و رفت ، شد اینجا غوغا اجرا و
دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا
با عرض معذرت از ساحت مقدس صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف (زمزمه جانسوز شهادت سلام الله علیها درسته رو نیزه نشستی اما این که میگن یتیم شدم دروغه سایت هنوزم بالای سرم هست شاید سرِ رو نیزه هم دروغه شاید دارم خوابای بد میبینم سنگی که خورده به سرت دروغه خونی که داره میچکه رو نیزه از تو رگای حنجرت دروغه بگو دروغه که شب و سپر کردی توی تنور بگو دروغه که داری میری بی من یجای دور روزم رو شب کنم بیتو چه جور بند دوم میخوام که درد دل کنم بابایی مونده تو قلبم حرفای نگفته اما میون زنها پنهون میشم تا که چشات به صورتم نیافته آخه دیگه چیزی نمونده از من نگام کنی بال و پرم میریزه یجوری سوختم توی شعله ها که نازم کنی موی سرم میریزه فقط اگه میشه از اون بالا بخند توو روی من مثه تو میسوزه از تشنگی هنوز گلوی من رو نیزه ها نشستی روبروی من بند سوم حالا که اومدی بیا بشینیم خستگی در کن روی دامن من پاک کنم این غبارو از رو چشمات اگرچه خاکیه پیراهن من لباس من خاکی تر از زمینه اما تو خاکی تری از لباسم چقد عوض شدی ولی هنوزم همون بابای مهربونی واسم منم عوض شدم چقد بابا شبیه دختره تو بی انگشتری دخترتم بدون معجره ولی هنوز چشات نازمو میخره @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استودیویی"آقای مظلوم" 🎙| باصدای: کربلایی صالح سلیمی ✏️| شاعر: برادرحسین عیدی 🎼 | تنظیم: سیدمحمدحسینی ✅ ﷽ بند اول بین این همه خوب یه بد اصن دیده نمیشه یه بغل وا کنی برا بدا مگه چی میشه؟ منو یادت نره توو حرم و شلوغی گفتم هرجا گفتم که حالم خوبه چه دروغی گفتم دروغ چرا تنگه دلم الهی قربونت برم میترسم آقا که نشه با مادرم بیام حرم ای لب تو از آب فرات محروم نگام بکن ای آقای مظلوم بند دوم دور و برم شلوغه ولی من تنهاترینم انگاری شمرِ این دلم نشسته روی سینم آقا گفتن نداره آبروم نره عزیزم کاری بکن به جای حرف واسه تو اشک بریزم گریه اصن حرف میاره حرفای این سینه زنه اگه برات بد نمیشه یه بار بگو این با منه من درِ گوشی میگم اینو آروم نگام بکن ای آقای مظلوم 📝 : حسین عیدی
دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا
شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا