eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
35.1هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
329 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به چشم تو بدهکارم، به عشق تو گرفتارم نمی‌خوام از کسی چیزی، تا وقتی که تو رو دارم بذار بگم با زبون ساده همین «حسین حسین» هم از سرم زیاده خدا اجازه‌شو به هر کسی نداده ـــــــــــــــــــــــــــ پُرِ دردم... دوا می‌شم، منم حاجت‌روا می‌شم دلم قرصه با دست تو، تُوی محشر سوا می‌شم خودت سرشتی آب و گل من مگه خودت کاری کنی برا دل من با دستای خود تو حل شه مشکل من ـــــــــــــــــــــــــــ من اون ذره‌م که ناچیزم، تویی عشق دل‌انگیزم دلم گرمه به اشکی که تو دریای تو می‌ریزم دلم شده باز مسافر تو یه روز می‌شم تو کربلا مجاور تو آوارۀ عالم می‌شم به خاطر تو 🎙  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ # /
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ حرم: ﷽ امام حسین(علیه السلام) حضرت زینب(سلام الله علیها) وداع +زمزمه نمی‌شه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونۀ منه کجا می‌خوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم بدون من نرو، تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی‌قرار هم باشیم؟ حسین هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم «کجا می‌خوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری» من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو اما تو چشم زینبی آهسته‌تر برو بذار منم باهات بیام حسین دیگه نمی‌کشه پاهام که پابه‌پات بیام «کجا می‌خوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری»  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادم اهل بیت 🌺: حسین وای حسین وای حسین وای دنیای منی حسین‌ از دنیا تو رو میخوام این خواهش قلبمه شب جمعه حرم بیام این خواهش قلبمه شب جمعه حرم بیام اگه تموم حسرت دلم زیارته ولی دلم خوشه که این جدایی قسمته تموم زندگیم شبا میون هئیته ممنونم از در این خونه نکردی تو ردم با همه ی سابقه ی خوب و بدم به یاد لب هات نه به آب لب نزدم حسین وای حسین وای حسین وای دانلود مداحی دنیای منی حسین از دنیا تو رو میخوام مجتبی رمضانی نوکر بدی بودم ولی دوست دارم تو رو رو سیاه شدم ولی نکنه بگی برو رو سیاه شدم ولی نکنه بگی برو بیا و مثل حر روی سیاهمو بخر این عبد عاصی و زیارت حرم ببر دار و ندارمه آقا همین چشمای تر حال من دیدنی میشه لحظه ی جون دادنم وقتی که خاک میریزن روی تنم اربابم بیای برای دیدنم حسین وای حسین وای حسین وای این خواهش قلبمه شب جمعه حرم بیام @majmaozakerine مجتبی رمضانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه شب جمعه، توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین حجت‌الاسلام سمیعی @majmaozakerine
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•غم اگر از توست... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه _ حجت الاسلام سمیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ *تو هم شب جمعه با مادرش برو كربلا، حسين جان! راستي راستي دلم برا كربلات تنگ شده آقاجان!... تو هم امشب كنارِ مادرش سلام بده...* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" غم اگر از توست، مُردن پای این غم راحت است سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط سوی جنت رفتنِ حوا و آدم راحت است ما دو دَم دادیم اما یک دَمش هم کافی است مرده زنده کردن ما با همین دَم راحت است یا حسینِ ماهِ مُحرم یاربِ ماه خدا ست پس رسیدن تا خدا، ماهِ محرم راحت است مادرانِ شهر، النگو خرج هیئت میکنند حرف روضه میشود، حاتم شدن هم راحت است هرچه باشم باز هم، در روی من وا میکند من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده *وقتي حبيب رو مرحوم كاشفِ الغطاء در عالمِ خواب ديد، گفت: آرزويي داري يا نه؟ گفت: ما وقت نكرديم برا اربابمون حسين گريه كنيم، آرزوم اينه بيام تويِ دنيا، اينبار فقط بشينم برا ارباب گريه كنم...* مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده دخل و خرجِ گریه کُن، حتی شود کم راحت است هر که رفته کربلا، خیرِ دوعالم دیده است کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است علی سپهری *حسين جان! مارو شبِ جمعه اي نميخواي يه كربلا ببري؟ دلم برا بابُ القبله تنگ شده، دلم برا سرازيريِ حرمت تنگ شده، دلم برا شلوغيِ حرمت تنگ شده، حسين جان! مي ترسم بميرم ديگه نتونم كربلات رو ببينم، حسين جان! يه كربلا به ما بده آقا...كيآ نرفتن كربلا؟...* شب هاي جمعه ميگيرم هواتو اشكِ غريبي ميريزم، براتو بيچاره اونكه نديده حرم رو بيچاره تر اون كه ديد كربلارو *يعني ميشه يه بارِ ديگه اربعينت بيام حرمت، اونايي كه اربعين رفتن ميدونن چه صفايي داره، خستگيِ راه، سر و صورت خاكي، لبا تشنه، امام سجاد فرمودند: هر موقع خواستي به زيارتِ پدرم بري، با سر و صورت آشفته برو، با شكمِ گرسنه، با لبايِ تشنه...چرا آقا؟ آخه پدرم با لبايِ تشنه شهيد شده، گرسنه بود كشتنش، اونقدر بابام رو تويِ گودال چرخوندن، سر و صورتِ بابام خاكي شد...هر جا نشستي برو كربلا، ناله بزن: حسين... يا اللهُ... يا اللهُ... يا اللهُ...فرجِ امامِ زمانِ مارو برسان، آقامون از ما راضي بفرما، خيلي ها گرفتارن،حاجتمندن، حاجت روا بفرما، اين دست هاي ما كه به سويت بلند است، خالي برمگردان، اين دست ها به ضريحِ سيدالشهدا برسان، دشمنانِ ما خار و ذليل بگردان، همه مرضامون شفايِ عاجل مرحمت بفرما، اموات و گذشتگانمون سَرِ اين سفره بهره مند بفرما، مشكلات و گره هاي زندگيمون مرتفع بفرما، آنچه گفتيم و نگفتيم و تو بهتر ميداني در حقِ اين جمع به اجابت برسان"الفاتحه مع صلوات" @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نوحه تک سید رضا نریمانی @majmaozakerine
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مدینه دیگه جای زندگیم نیست مدینه اون مدینه‌ی قدیم نیست کیو بگم تو کشتنش سهیم نیست بچه‌مو کشتن ما رو کشته داغش قبرش کجاست باهم بریم سراغش خونه بمون تویی همون چراغش خونه‌مو پرسو میکنی، خسته نباشی فاطمه نشسته جارو میکنی، خسته نباشی فاطمه سه ماه رو گرفتی و چی شده امروز این‌همه به حیدرت رو میکنی، خسته نباشی فاطمه درست میبینم صورتت کبوده گل چه بلایی به سرت اومده بسترتو بستی کنار حجره نکنه وقت سَفَرِت اومده "اصلا بیا رو بگیر از من فقط دل از این خونه نکن" حقت نبود کنج قفس بیفتی حقت نبود که از نفس بیفتی نفس نفس بزنی پس بیفتی ببین که کارو به کجا کشوندن بهشتشونو خودشون سوزوندن دستت نمک داشت پس چرا شکوندن دارم پرای سوخته‌تو هدیه به افلاک میکنم اصلا نمیشه باورم، دارم تو رو خاک میکنم با دستی که شکستنش، اشک منو پاک میکنی با دستایی که بستنش، اشک تو رو پاک میکنم فکر غریبی منو نکردی که حرف رفتن‌و وسط آوردی باز داشتی گلدونا رو آب میدادی من که میدونم خودت آب نخوردی "اصلا بیا رو بگیر از من فقط دل از این خونه نکن" این روزا که مامور صبره حیدر زخمیه سینه‌ی ستم به حیدر قنفذ میخواد بِکَنه قبر حیدر کی رو بگم این روزا دشمنم نیست حالا که من دیگه زره تنم نیست تو کوچه امنیت برا زنم نیست از کوچه دیگه بگذریم، نذار بگم ادامه‌شو کی دیده گردن امام، حلقه کنن عمامه‌شو بدتر از اینشم بگم، میشناسم اون امامی که عمامه و عبا که هیچ، میدزدن از تن جامه‌شو پیراهنش که هیچ فقط دعا کن که جای سالم به تنش بذارن تنی که زیر سم اسب بیفته چه‌جوری لای کفنش بذارن "اصلا بیا رو بگیر از من فقط دل از این خونه نکن" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ. @majmaozakerine
دل زینب پریشونه بیابون خیس بارونه بیا برگردیم خونه کجا صحبت ز مهمونه که رسیدیم غریبونه بیا برگردیم خونه واسه اشک رباب که داره خطرناک آخه شیرخواره همراشه نه برا خواهرت برای دخترت آخه گوشواره همراشه رُدنا الی حرم جدنا داداش از تو چه پنهونه. برگردیم خونه تیر و نیزه فراوونه کسی زنده نمیمونه بیا برگردیم خونه چه کمه لشکرت بمیره خواهرت غریبی سخته میدونم واسه این بچه ها نگرونی چرا ؟ خود من با تو میمونم رُدنا الی حرم جدنا با یه دل شوره خوابیدم چی بگم خواب بد دیدم می دویدم می لرزیدم من از این صحنه ترسیدم که با لبهای خشکیده ام هی گلوتو می بوسیدم. این همه نیزه ها شلوغه قتله گاه تو رو تنها گیر آوردن یکی موتو کشید یکی سر رو برید تا رسیدم سر و بردن ای حسین .... مداحی رضا نریمانی @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴مادر جان سلام 🌴گریه کن های غم تو 🎤 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
مادر جان سلام گریه کن های غم تو  دل ریش از عمر کم تو  بر روی سینه میزنن در ماتم تو  مجلس ختم فاطمیه هاست  مهمون تو میشه تو غربت بقیع هر کسی اینجاست  مادر تو نداری حرم ولی حرم تو تو قلب ماست  مثل بچه های یتیم گریونیم برای غمت  روضه خونمونه حسین فاطمیه هست محرمت  وا اماه وای @majmaozakerine
| # ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دردای من، بی درمونه حیدر امشب، سرگردونه چرا به من، نگفته بودی که پیکر،ِ مثل خزونه رو این کفن گل زخمت، زده جوونه باز دوباره/ چشات و وا کن عزیزم من و نگاه کن که دارم رو لحدت خاک میریزم جانم زهرا، جانم زهرا چشم ها سرخِ، دل ها مُضطر با نجوای، مادر مادر... ببین دارن، آتیش میگیرن ببین گلات، دارن میمین تو این سکوت حتی نمیشه، زبون بگیرن کاشکی می شد/ پیشِ مزارت بمونم علی رو هم خاک بکنم تا که کنارت بمونم سیل خونه، اشکای من از دستم رفت، دنیای من به کی بگم، چه حالی دارم با بُغضی که، توی گلومه تو رفتی و منم مثلِ تو، کارم تمومه قاتل من/ آتیش این صبر منه دیگه از امشب خونمون بدون تو قبر من دینا پُر شد، از بوی یاس تا از مرکب، افتاد عباس یه تشنه لب، کنارِ دریا رو دامنِ، یه قد خمیده رها شده رو خاک صحرا، دسته بریده فاطمه شد/ مادرِ سردار حسین مادرِ سقای حرم عباس علمدار حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine   .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دای من بی درمونه محمود کریمی @majmaozakerine
💠 سبک 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ هاشم محمدی آرا واحد بستر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بلند شو ۲ میبینی که دلم داره میلرزه عزیزم ۲ منو تنها نزار واسه یه لحظه پاشو حرفی بزن دیگه بُریدم مثه اشکم و رو گونه چکیدم چه دردایی کشیدی منم از غصه خمیدم خدا خوب میدونه پر از دردم میبینی که قالب تُهی کردم ازین زندگی بی تو دلسردم نرو فاطمه ۲جانم ........... توکوچه۲ زدن شیشه عمرم رو شکستن توکوچه۲جلو چشم تو دست منو بستن تو تب داری و من در تب و تابم همین گریه ی تو میده عذابم پس از تو بخدا فاطمه جان خونه خرابم توی کوچه راهت رو سد کردن دیدم چادرت رو لگد کردن چقد با من از کینه بد کردن نرو فاطمه ۲جانم .............. رو لبهات۲ هنوز لخته ی خون مونده عزیزم رو زخمات۲ منم اشک غریبی مو میریزم کبوده روی دستات روی بازوت هنوز خون میاد از گوشه ابروت نزن سرفه که خون می چکه از سینه و پهلوت کسی حال ما رو نمیدونه حسینت پریشون و حیرونه حسن مُضطرب گوشه ی خونه نرو فاطمه ۲جانم .......... میدیدم۲ به هوش اومدی و رفتی باز از هوش با گریه۲بغل کردی حسین و توی آغوش نگاهت به بر و روی حسینه حواست همه جا سوی حسینه همه فکر و خیالت به خم موی حسینه باشه وعدمون عصر عاشورا سرا میره رو نیزه ها بالا بزار گریه هاتو برا اونجا حسین جان ۲ حسین جانم ۱۳۹۹ ➖➖➖
کرد، هی خودشُ زد چند دفعه باباشُ صدا کرد، بعد یهو ساکت شد و خاموش صدا از هیچ کس نمی اومد، انگاری دیگه رفته از هوش نگاهِ نیمه بازِ دختر، هنوز به چشمای بابا بود حرفایِ دختر پدریشون، با چشم بود و بیصدا بود پای درد و دلِ دخترت بشین، با لبِ پاره میخونم برات لُکنَتَم داره اذیت میکنه، روضه با اشاره میخونم برات با سر اومدی به دیدنم ولی، هیچ کجا بابا نمیآد اینطوری گریه ی زیادمُ بُرید، نفسم بالا نمیآد اینطوری اینطوری دستِ من و گره زدن، دستایِ عمه رو بستن اینطوری سَرِ تو نمی تونم بغل کنم، آخه دستمُ شکستن اینطوری وقتی که شبا تویِ تب میسوزم، لرزه به تنم می اُفته اینطوری بعضی موقع ها یهویی بابایی، سر رو گردنم می اُفته اینطوری بعد اون که رفتی بی خداحافظی، کارِ من سوز و گدازِ اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا، با چشی که نیمه بازِ اینطوری تو بگو کجایِ دنیا یه گُلُ، میکنن از رویِ ساقه اینطوری تو چه جوری افتادی از رویِ اسب؟ افتادم من از رویِ ناقه اینطوری بعد اون شب که تو صحرا گم شدم، دیگه خم شد قامتِ من اینطوری یکی در میون زد سیلی بهم، ضربه زد تو صورتِ من اینطوری
حضرت رقیه (س) متن روضه حضرت رقیه (س) روضه حضرت رقیه سلام الله… شهریور۳۱۴۰۰  یک روز جمعه عصر پاییز،دلم گرفت از این زمونه خسته بودم از غمِ روز و خسته تر از بغضِ شبونه میون این شهرِ پُر از کاخ،همه وجودم شده بود خاک خرابه بودم، وسطِ مَردم پست،میونِ حاکمای ناپاک تو شهری که رو منبراشم، لعن علی میگن همیشه باید که نامش هم بشه شام، انگاری اصلاً صبح نمیشه خدا خدا کردم که شاید، یکی بیاد تنها نمونم بیشتر ازاین میونِ این شهر، بی حال و بیصدا نمونم دیروز دیدم شلوغِ انگار، شلوغ تر از همیشه شد شام یه عده رفتن سمتِ ساعات، یه عده هم رفتن رویِ بام چشمام رو چرخوندم و دیدم، مهمونام از سفر رسیدن چه مهمونایی همه خسته، با دسته بسته قد خمیدن یه کاروانِ خسته اومد، یه کاروان که غرقِ آه بود یه کاروان که نرسیده، ناله و ماتمش به راه بود قافله ی زنان و اطفال، فقط یه آقا پیششون بود اونم که از طناب و زنجیر، رو دست و پاش پُر از نشون بود سئوالی تویِ ذهنمِ که، هنوز واسم بی دلیله فکر میکنم با خودم آخه، کجان بزرگایِ قبیله *شب اولی که اومدن خسته بودن، اما صبح این نامردا، اهل کاروان رو یه جایی می بردن، شب دوباره بر می گردوندن…* نامردا اهلِ کاروان رو، نمی دونم کجا می بردن ولی وقتی که بر میگشتن، آب و غذایی نمی خوردن خلاصه شب شد و رسید، اما خواب مگه به چشمام می اومد یکی همش با گریه می گفت، دیدی چه حرفایی بهم زد؟ یکی می گفت: پاهامُ عمه، نمی تونم زمین بذارم یکی می گفت: از بس که سرده، چند شبِ که خوابی ندارم یکی می گفت: دلم شکسته، از بس من رو مسخره کردن یکی می گفت: خسته ام از اینکه، به حال و روزِ من میخندن یکی یه گوشه تک و تنها، دو دستش رو گهواره کرده میگه: تو کاسه آبِ می دونستی؟ بچه ام دیگه بر نمیگرده اما یکی با بقیه فرق داشت، سر رویِ دیوارا میذاشته می ترسیدش گم شه دوباره، از عمه چشم بر نمیداشته یه دختری که تویِ دستاش، انگاری رزقِ آسمون بود نشونه ی خدا بود اما، رو صورتش کلی نشون بود تو یکی از این شبا بود، که دخترِ با گریه پا شد می گفت: دیگه بابامُ میخوام، شهر پر از سر و صدا شد می گفت: الان بابامُ دیدم، گذاشت سرش رو رویِ شونم عمه دیگه سر اومده صبر، خدایی دیگه نمیتونم هی با خودش میگفت: که بابا، گفته به من که بر میگرده قول داد میاد دنبالم امشب، خدایی خیلی دیر كرده *چنان گریه ای می کرد، تمام شهر رو زد بهم،اعلامِ جنگ کرد به همه، نصف شب خرابه رو ریخت بهم…* خوابِ یه شهر رو گریه اش انداخت، خرابه کرد رو سرِ این شام یه عده یهویی حمله کردن، گفتن: کی گفت: بابامُ میخوام؟ *عمه اومد جلو، گفت: کارش نداشته باشید، الان آرومش میکنم…اینقدر بهش بر خورده بود دخترِ حسین، بلند شد، گفت: چی میگید؟ من بابامُ میخوام… باباتُ میخوای؟* یه طبقی جلوش گذاشتن، که بویِ خون ازش می اومد بچه سَرِ باباشُ تا دید، هی گریه
میان خون پسرش داشت دست و پا میزد که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد که جای مادر خود فضه را صدا میزد به صورتی که چشیده‌است هرم آتش را عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند چه آتشی به دل ختم‌الانبیا میزد؟ به هوش آمد و از محسنش خبر نگرفت دلش فقط و فقط شور مرتضی میزد به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد دوباره در وسط کوچه بر زمین افتاد گریز روضه خود را به کربلا میزد.... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد یکی به پهلوی او نیزه بی‌هوا میزد یکی برآن تن مجروح با عصا میزد صدای شیون زهرا به گوش می آمد میان خون پسرش داشت دست و پا میزد به نیزه هم که سرش رفت چشم او وا بود گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن شراره بر حرم آل مصطفی میزد یکی به نیت غارت سکینه را میزد به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یتیمه‌ای که دلش همچو دامنش میسوخت زسوز سینه خود وامحمدا میزد عبدالحسین میرزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرار بود زمستان شود بهار چه شد قرار بود به سر آید انتظار چه شد مدینه منتظر فارس الحجاز بُوَد قرار بود رسد از ره آن سوار چه شد قرار بود که یک صبح جمعه بوسه زند به مقدمش حجر و رکن و مستجار چه شد قرار بود تنِ قاتلان زهرا را کند ز خاک برون و کشد به دار چه شد به دربِ سوخته چشمی هنوز دوخته است نشسته آمدنت را به انتظار.. چه شد اگر چنین گله از ما کنی، روا باشد: که ادعا بگذارید، اضطرار چه شد؟ بیا تو روضه بخوان و بگو در آن «روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار» چه شد به چشمِ زینب کبری، غبار، پرده فکند بیا بگو که چو بنشست آن غبار چه شد بیا «هَوَيْتَ إِلَى الْأَرْض» را تو معنا کن تنی که بود در آن، تیرِ بیشمار چه شد؟ کسی به خیمه نیاورد نعش عبدالله میان معرکه در اوج گیر و دار چه شد همه شنیده، تو دیدی ـ فدای چشم ترت ـ که ده سوار چه کردند و شهسوار چه شد جماعتی که بُوَد فرششان پرِ جبریل چو پابرهنه دویدند روی خار چه شد طنین العطش از قتلگاه می‌آمد به خیمه‌گاه رسید آب خوشگوار.. چه شد برای جایزه چون شد جدا سر شهدا در آن میانه تو دانی که شیرخوار چه شد چو کرد قافله آهنگ کوفه - واویلا - چو خواست عصمت صغری شود سوار چه شد به سمت راست، جسد را نهند در دل قبر بگو تنی که نمی‌ماند برقرار چه شد شنیده‌ام دخلت زینبٌ علی ابن زیاد به طعنه گفت که آن عزت و وقار چه شد چو دید شه ز روی نی: ز بی کسی با شمر کند تکلم ناموس کردگار چه شد کنار تربت شه چون رسید خواهر زار چو خواست آب بریزد بر آن مزار چه شد سؤال آخر خود با اشاره می پرسم میان قتلگه احکامِ احتضار چه شد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج مهدی رسولی - فاطمیه - حضرت زهرا صاحب این مراثی ماست (شور @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه جواد مقدم نفس بده نوا بده @majmaozakerine
﷽ امام حسین(علیه السلام) شور نفس بده نوا بده جنون بده بگم حسین دلم گرفته از همه توون بده بگم حسین بگم حسین همه غمها یادم میره اگه نباشه نگاهش کارم گیره همیشه با کرمش امدادم کرده بدون روضه دلم از دنیا سیره رفیق ملامت کن بگو ریا کارم خودش که میدونه چقدر دوسش دارم حسین حسین ارباب باید که پیش دلبرم یه روزی رو سفید بشم روضه منو عوض کنه تا آخرش شهید بشم به روز فدایی صاحب مجلس میشم به لطف دست کریمش خالص میشم شبیه اونکه برا مولا سر داده برهنه میشم و مثل عابس میشم بدون که دست از تو نمیکشم آقا دل منو بردی فدات بشم آقا حسین حسین ارباب ارادت و سلام ما به ساحت ابالفضل سینه زنم یه عمره از عنایت اباالفضل گره گشای دل بیمارم عباس همیشه خادم این دربارم عباس بدم ولی به نگاهت دلخوش کردم قسم به فاطمه دوست دارم عباس دم مسیحایی عزیز زهرایی فقط تو دلداری فقط تو آقایی مدد ابوفاضل 🎙  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine