eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
37.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3هزار ویدیو
343 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر جان سلام گریه کن های غم تو  دل ریش از عمر کم تو  بر روی سینه میزنن در ماتم تو  مجلس ختم فاطمیه هاست  مهمون تو میشه تو غربت بقیع هر کسی اینجاست  مادر تو نداری حرم ولی حرم تو تو قلب ماست  مثل بچه های یتیم گریونیم برای غمت  روضه خونمونه حسین فاطمیه هست محرمت  وا اماه وای @majmaozakerine
| # ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دردای من، بی درمونه حیدر امشب، سرگردونه چرا به من، نگفته بودی که پیکر،ِ مثل خزونه رو این کفن گل زخمت، زده جوونه باز دوباره/ چشات و وا کن عزیزم من و نگاه کن که دارم رو لحدت خاک میریزم جانم زهرا، جانم زهرا چشم ها سرخِ، دل ها مُضطر با نجوای، مادر مادر... ببین دارن، آتیش میگیرن ببین گلات، دارن میمین تو این سکوت حتی نمیشه، زبون بگیرن کاشکی می شد/ پیشِ مزارت بمونم علی رو هم خاک بکنم تا که کنارت بمونم سیل خونه، اشکای من از دستم رفت، دنیای من به کی بگم، چه حالی دارم با بُغضی که، توی گلومه تو رفتی و منم مثلِ تو، کارم تمومه قاتل من/ آتیش این صبر منه دیگه از امشب خونمون بدون تو قبر من دینا پُر شد، از بوی یاس تا از مرکب، افتاد عباس یه تشنه لب، کنارِ دریا رو دامنِ، یه قد خمیده رها شده رو خاک صحرا، دسته بریده فاطمه شد/ مادرِ سردار حسین مادرِ سقای حرم عباس علمدار حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine   .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دای من بی درمونه محمود کریمی @majmaozakerine
💠 سبک 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ هاشم محمدی آرا واحد بستر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بلند شو ۲ میبینی که دلم داره میلرزه عزیزم ۲ منو تنها نزار واسه یه لحظه پاشو حرفی بزن دیگه بُریدم مثه اشکم و رو گونه چکیدم چه دردایی کشیدی منم از غصه خمیدم خدا خوب میدونه پر از دردم میبینی که قالب تُهی کردم ازین زندگی بی تو دلسردم نرو فاطمه ۲جانم ........... توکوچه۲ زدن شیشه عمرم رو شکستن توکوچه۲جلو چشم تو دست منو بستن تو تب داری و من در تب و تابم همین گریه ی تو میده عذابم پس از تو بخدا فاطمه جان خونه خرابم توی کوچه راهت رو سد کردن دیدم چادرت رو لگد کردن چقد با من از کینه بد کردن نرو فاطمه ۲جانم .............. رو لبهات۲ هنوز لخته ی خون مونده عزیزم رو زخمات۲ منم اشک غریبی مو میریزم کبوده روی دستات روی بازوت هنوز خون میاد از گوشه ابروت نزن سرفه که خون می چکه از سینه و پهلوت کسی حال ما رو نمیدونه حسینت پریشون و حیرونه حسن مُضطرب گوشه ی خونه نرو فاطمه ۲جانم .......... میدیدم۲ به هوش اومدی و رفتی باز از هوش با گریه۲بغل کردی حسین و توی آغوش نگاهت به بر و روی حسینه حواست همه جا سوی حسینه همه فکر و خیالت به خم موی حسینه باشه وعدمون عصر عاشورا سرا میره رو نیزه ها بالا بزار گریه هاتو برا اونجا حسین جان ۲ حسین جانم ۱۳۹۹ ➖➖➖
کرد، هی خودشُ زد چند دفعه باباشُ صدا کرد، بعد یهو ساکت شد و خاموش صدا از هیچ کس نمی اومد، انگاری دیگه رفته از هوش نگاهِ نیمه بازِ دختر، هنوز به چشمای بابا بود حرفایِ دختر پدریشون، با چشم بود و بیصدا بود پای درد و دلِ دخترت بشین، با لبِ پاره میخونم برات لُکنَتَم داره اذیت میکنه، روضه با اشاره میخونم برات با سر اومدی به دیدنم ولی، هیچ کجا بابا نمیآد اینطوری گریه ی زیادمُ بُرید، نفسم بالا نمیآد اینطوری اینطوری دستِ من و گره زدن، دستایِ عمه رو بستن اینطوری سَرِ تو نمی تونم بغل کنم، آخه دستمُ شکستن اینطوری وقتی که شبا تویِ تب میسوزم، لرزه به تنم می اُفته اینطوری بعضی موقع ها یهویی بابایی، سر رو گردنم می اُفته اینطوری بعد اون که رفتی بی خداحافظی، کارِ من سوز و گدازِ اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا، با چشی که نیمه بازِ اینطوری تو بگو کجایِ دنیا یه گُلُ، میکنن از رویِ ساقه اینطوری تو چه جوری افتادی از رویِ اسب؟ افتادم من از رویِ ناقه اینطوری بعد اون شب که تو صحرا گم شدم، دیگه خم شد قامتِ من اینطوری یکی در میون زد سیلی بهم، ضربه زد تو صورتِ من اینطوری
حضرت رقیه (س) متن روضه حضرت رقیه (س) روضه حضرت رقیه سلام الله… شهریور۳۱۴۰۰  یک روز جمعه عصر پاییز،دلم گرفت از این زمونه خسته بودم از غمِ روز و خسته تر از بغضِ شبونه میون این شهرِ پُر از کاخ،همه وجودم شده بود خاک خرابه بودم، وسطِ مَردم پست،میونِ حاکمای ناپاک تو شهری که رو منبراشم، لعن علی میگن همیشه باید که نامش هم بشه شام، انگاری اصلاً صبح نمیشه خدا خدا کردم که شاید، یکی بیاد تنها نمونم بیشتر ازاین میونِ این شهر، بی حال و بیصدا نمونم دیروز دیدم شلوغِ انگار، شلوغ تر از همیشه شد شام یه عده رفتن سمتِ ساعات، یه عده هم رفتن رویِ بام چشمام رو چرخوندم و دیدم، مهمونام از سفر رسیدن چه مهمونایی همه خسته، با دسته بسته قد خمیدن یه کاروانِ خسته اومد، یه کاروان که غرقِ آه بود یه کاروان که نرسیده، ناله و ماتمش به راه بود قافله ی زنان و اطفال، فقط یه آقا پیششون بود اونم که از طناب و زنجیر، رو دست و پاش پُر از نشون بود سئوالی تویِ ذهنمِ که، هنوز واسم بی دلیله فکر میکنم با خودم آخه، کجان بزرگایِ قبیله *شب اولی که اومدن خسته بودن، اما صبح این نامردا، اهل کاروان رو یه جایی می بردن، شب دوباره بر می گردوندن…* نامردا اهلِ کاروان رو، نمی دونم کجا می بردن ولی وقتی که بر میگشتن، آب و غذایی نمی خوردن خلاصه شب شد و رسید، اما خواب مگه به چشمام می اومد یکی همش با گریه می گفت، دیدی چه حرفایی بهم زد؟ یکی می گفت: پاهامُ عمه، نمی تونم زمین بذارم یکی می گفت: از بس که سرده، چند شبِ که خوابی ندارم یکی می گفت: دلم شکسته، از بس من رو مسخره کردن یکی می گفت: خسته ام از اینکه، به حال و روزِ من میخندن یکی یه گوشه تک و تنها، دو دستش رو گهواره کرده میگه: تو کاسه آبِ می دونستی؟ بچه ام دیگه بر نمیگرده اما یکی با بقیه فرق داشت، سر رویِ دیوارا میذاشته می ترسیدش گم شه دوباره، از عمه چشم بر نمیداشته یه دختری که تویِ دستاش، انگاری رزقِ آسمون بود نشونه ی خدا بود اما، رو صورتش کلی نشون بود تو یکی از این شبا بود، که دخترِ با گریه پا شد می گفت: دیگه بابامُ میخوام، شهر پر از سر و صدا شد می گفت: الان بابامُ دیدم، گذاشت سرش رو رویِ شونم عمه دیگه سر اومده صبر، خدایی دیگه نمیتونم هی با خودش میگفت: که بابا، گفته به من که بر میگرده قول داد میاد دنبالم امشب، خدایی خیلی دیر كرده *چنان گریه ای می کرد، تمام شهر رو زد بهم،اعلامِ جنگ کرد به همه، نصف شب خرابه رو ریخت بهم…* خوابِ یه شهر رو گریه اش انداخت، خرابه کرد رو سرِ این شام یه عده یهویی حمله کردن، گفتن: کی گفت: بابامُ میخوام؟ *عمه اومد جلو، گفت: کارش نداشته باشید، الان آرومش میکنم…اینقدر بهش بر خورده بود دخترِ حسین، بلند شد، گفت: چی میگید؟ من بابامُ میخوام… باباتُ میخوای؟* یه طبقی جلوش گذاشتن، که بویِ خون ازش می اومد بچه سَرِ باباشُ تا دید، هی گریه
میان خون پسرش داشت دست و پا میزد که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد که جای مادر خود فضه را صدا میزد به صورتی که چشیده‌است هرم آتش را عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند چه آتشی به دل ختم‌الانبیا میزد؟ به هوش آمد و از محسنش خبر نگرفت دلش فقط و فقط شور مرتضی میزد به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد دوباره در وسط کوچه بر زمین افتاد گریز روضه خود را به کربلا میزد.... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد یکی به پهلوی او نیزه بی‌هوا میزد یکی برآن تن مجروح با عصا میزد صدای شیون زهرا به گوش می آمد میان خون پسرش داشت دست و پا میزد به نیزه هم که سرش رفت چشم او وا بود گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن شراره بر حرم آل مصطفی میزد یکی به نیت غارت سکینه را میزد به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یتیمه‌ای که دلش همچو دامنش میسوخت زسوز سینه خود وامحمدا میزد عبدالحسین میرزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرار بود زمستان شود بهار چه شد قرار بود به سر آید انتظار چه شد مدینه منتظر فارس الحجاز بُوَد قرار بود رسد از ره آن سوار چه شد قرار بود که یک صبح جمعه بوسه زند به مقدمش حجر و رکن و مستجار چه شد قرار بود تنِ قاتلان زهرا را کند ز خاک برون و کشد به دار چه شد به دربِ سوخته چشمی هنوز دوخته است نشسته آمدنت را به انتظار.. چه شد اگر چنین گله از ما کنی، روا باشد: که ادعا بگذارید، اضطرار چه شد؟ بیا تو روضه بخوان و بگو در آن «روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار» چه شد به چشمِ زینب کبری، غبار، پرده فکند بیا بگو که چو بنشست آن غبار چه شد بیا «هَوَيْتَ إِلَى الْأَرْض» را تو معنا کن تنی که بود در آن، تیرِ بیشمار چه شد؟ کسی به خیمه نیاورد نعش عبدالله میان معرکه در اوج گیر و دار چه شد همه شنیده، تو دیدی ـ فدای چشم ترت ـ که ده سوار چه کردند و شهسوار چه شد جماعتی که بُوَد فرششان پرِ جبریل چو پابرهنه دویدند روی خار چه شد طنین العطش از قتلگاه می‌آمد به خیمه‌گاه رسید آب خوشگوار.. چه شد برای جایزه چون شد جدا سر شهدا در آن میانه تو دانی که شیرخوار چه شد چو کرد قافله آهنگ کوفه - واویلا - چو خواست عصمت صغری شود سوار چه شد به سمت راست، جسد را نهند در دل قبر بگو تنی که نمی‌ماند برقرار چه شد شنیده‌ام دخلت زینبٌ علی ابن زیاد به طعنه گفت که آن عزت و وقار چه شد چو دید شه ز روی نی: ز بی کسی با شمر کند تکلم ناموس کردگار چه شد کنار تربت شه چون رسید خواهر زار چو خواست آب بریزد بر آن مزار چه شد سؤال آخر خود با اشاره می پرسم میان قتلگه احکامِ احتضار چه شد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج مهدی رسولی - فاطمیه - حضرت زهرا صاحب این مراثی ماست (شور @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه جواد مقدم نفس بده نوا بده @majmaozakerine
﷽ امام حسین(علیه السلام) شور نفس بده نوا بده جنون بده بگم حسین دلم گرفته از همه توون بده بگم حسین بگم حسین همه غمها یادم میره اگه نباشه نگاهش کارم گیره همیشه با کرمش امدادم کرده بدون روضه دلم از دنیا سیره رفیق ملامت کن بگو ریا کارم خودش که میدونه چقدر دوسش دارم حسین حسین ارباب باید که پیش دلبرم یه روزی رو سفید بشم روضه منو عوض کنه تا آخرش شهید بشم به روز فدایی صاحب مجلس میشم به لطف دست کریمش خالص میشم شبیه اونکه برا مولا سر داده برهنه میشم و مثل عابس میشم بدون که دست از تو نمیکشم آقا دل منو بردی فدات بشم آقا حسین حسین ارباب ارادت و سلام ما به ساحت ابالفضل سینه زنم یه عمره از عنایت اباالفضل گره گشای دل بیمارم عباس همیشه خادم این دربارم عباس بدم ولی به نگاهت دلخوش کردم قسم به فاطمه دوست دارم عباس دم مسیحایی عزیز زهرایی فقط تو دلداری فقط تو آقایی مدد ابوفاضل 🎙  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور شنیدنی ویژه مداحی های حضرت زهرا (س) ؛ با نوای: ( حرم تو دورترین نقطه دنیا باشه میام @majmaozakerine
﷽ السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُ‌ویاشَریکَ‌الْقُران وَیااِمامَ الْاُنسِ‌وَالْجان چنین نوشتہ خدا در شناسنامہ‌‌ے دل منم غلام و بنده زاده‌ے خورشید سلام مے‌دهم از عمق این دلِ تاریڪ بہ آخرین پسر خانواده ی خورشید
ڪبوتر دل ما جمعہ را مروری ڪرد برای آمدنش ندبہ غرق شوری ڪرد خدا ڪند برسد جمعہ ای ڪه برگويند ز کعبہ آن گلِ نرگس، عجب! ظهوری ڪرد 🤲🌷 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادم اهل بیت 🌺: 🎧 نواهنگ | خرابم دعایم کن آقای من 🎤 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶🌺عهد ثابت جمعه ‌ها🌺🔶 🔸 ⤵️ اذکار روز،،، 🔶صلوات👈 100 مرتبہ ⭐️ ⤵️ سوره روز،،، ✨ سوره مبارکہ ق✨ 🌟آسان شدن سکرات موت 🍃🌺🍃🌺🍃 💠 ادعیه و زیارت روز،،، 🔹 دعای ندبه صبح جمعه 🔷 دعای سمات غروب جمعه 🍃🌺🍃🌺🍃 🌸 نماز روز⤵️،،، نماز آقا امام زمان (عج) 👇🏻 🕌دو رکعت نماز به نیت امام زمان ( عج) می خوانی ، و در هر رکعت یک حمد و یک توحید باید خوانده شود . موقع خواندن حمد هنگامی که به " اِیّاکَ نَعبُدٌ و اِیّاکَ نَستَعین " رسید باید آن را ۱۰۰ مرتبه تکرار کند .ذکر های رکوع و سجود نیز باید هفت بار خوانده شود . در رکعت دوم نیز به همین کیفیت می باشد .‌ پس ازپایان نماز تسبیحات حضرت زهرا (س) خوانده شود. 🍃🌺🍃🌺🍃   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣ ✔️ عج ➿ ✔️ امان ز جمعه امروز و آه از فردا بگو نتابد خورشید و ماه از فردا دوباره چاله هجر تو پر نشد امروز نگاه کن که نیفتم به چاه از فردا قسم به صبح سپیدی که باز بی تو گذشت شود ز هجر تو روزم سیاه از فردا کنون که یاد تو هستم کسی حریفم نیست دوباره بی تو شوم بی سپاه از فردا اگر گریختم از سایه تو تا امروز بگیر باز مرا در پناه از فردا به تو چه میگذرد امشب از غم مادر شرار آه تو دارد گواه از فردا صدای ناله مردی غریب می آید که مینهد سر خود را به چاه از فردا *** الا ای چاه یارم را گرفتند گلم باغم بهارم را گرفتند 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈