(کجای این زمینی
کجا گریونی و خیمه زدی امشب) ۲
چقدر غم داره قلبم
شاید تو روضۀ ما اومدی امشب
دارم حس میکنم بوتو شبیه بوی بارونه
یه احساسی که انگار چشم لیلا سمت مجنونه
چشای من پر از اشکه تو چشمات کاسۀ خونه
الآن حالت رو اونکه مادر از دست داده میدونه
(مادر از دست دادی این شبها
تسلیت میگم به محضرت) ۲
داغ سنگین مونده رو دلت
آخ جوونم بوده مادرت...
حلالم کن عزیزم
حلالم کن که امشب خیلی رنجیدی
منم هی روضه خوندم
(تو هم این روضهها رو با چشات دیدی) ۳
تو دیدی پشت در زهرا رو فریاد کمک میزد
تو دیدی قنفذو ناموس مولا رو کتک میزد
مغیره روی بار شیشه با چکمه ترک میزد
الهی بشکنه دستای اون نامرد که چک میزد
آخرم کار خودش رو کرد
ضربههای سخت و پشت به پشت
با لج و لجبازی هی زد و
خیر نبینه محسنش رو کشت
بدجوری در زدن
به زنو جلو چشای شوهر زدن
ضربشونو آخر بر حیدر زدن
بدجوری در زدن
زهرا رو میزدن
مادر افتاد و به جسمش پا میزدن
چل نفر نمک به زخم مادر زدن زهرا رو میزدن
پشت دیوار و در افتاد مادر از درد در
جون داد مادر از درد در
یارالی وای ننه ای وای یارالی ننه...
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین نماهنگ به خاطر زهرا.mp3
زمان:
حجم:
21.28M
🎧 #نماهنگ #ترکی #جدید
🎵 نماهنگ #به_خاطر_زهرا
🎤 حاج #مهدی_رسولی
🏴 #ایام_فاطمیه ◼️
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا (س)
➖➖➖➖➖➖➖
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
4_5895347113503496125.mp3
زمان:
حجم:
995.6K
#شور
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
عین سرپناس / چادرت برام
فاطمیه شد / مادرم سلام
پای سُفرتَن / کل عالمین
مادر منی / مادر حسین
عشق بی نظیری مادر // دستامو می گیری مادر
من دلم خوشه به سینه زنی
فاطمیه شد، چی میشه // این دَفَم مث همیشه
واسه نوکریت صدام بزنی
امنا فاطمه ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بیشتر از همه / فکر نوکری
نیست شبیه تو / دیگه مادری
گم نمی کنم / نور چادرو
عین مادرم / دوست دارم تو رو
مادرونه باز نگام کن // توو نماز شب دعام کن
من دلم خوشه تو مادرمی
جوری واسه ی تو باید // گنبد طلا بسازیم
تا همه بگن عجب حرمی
امنا فاطمه ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فاتح جمل / صاحبِ کرم
یا امام حسن / قربونت برم
صاحب اقتدار / شاه صف شکن
مث حیدره / رزم تو حسن
میری توی قلب لشکر // میخونی انا ابن الحیدر
ارث حیدره شجاعت تو
تو صراط مستقیمی // بیشتر از همه کریمی
پهنه سفره ی کرامت تو
مولانا یا حسن ۴
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:خادم زینب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
علی که واسه همه خوشی میخواد
پس چرا خوشی به قلبش نمیاد
اونی که هیزم اورده پشتِ در
خوب جوااابِ لطفِ حیدرُ داد
یه نفر نه دو نفر نه چِل نفر
دورِ خونه ی علیِ چه خبر
تا شنیدن صدایِ فاطمه رو
وحشیونه هی لگد زدن به در
خوب میدونستن
پشتِ در زهراست
میدونستن بی فاطمه علی تنهاست
یه لگد محکم
کرد تموم کارو
هم شکست حیدرُ هم سینه ی زهرا رو
توی اتیش ، میسوخت زهرا ، علی و دستایِ بسته واویلا
اونی که فتح خیبر کرد ، با دست بسته کمک میخواد حالا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زبان حال
همه ی کوچه شنیدن خبرُ
که سوزوندن درِ بیتِ حیدرُ
همه فهمیده بودن که با لگد
چِل نفر زده بودن یه مادرُ
کسی اما یه سراغی نگرفت
که بپرسه حالِ زهرایِ منُ
اونا که ندیده بودن غمَمُ
حالا دیدن همه اشکایِ منُ
حالا من موندم
با تبِ زهرا
عَجّل وفاتیِ روی لبِ زهرا
مادرِ بیمار
حیدرِ تنها
نیمه شب میاد صدایِ ناله ی زهرا
خمیدم من ، شکستم من ، مثِ زهرا رو خاکا نشستم من
بُریدم من ، دویدم من ، ولی پهلوشُ شکسته دیدم من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یکی بود یکی نبودِ قصه ها
برایِ علی یه واقعیته
فاطمه صدات چرا در نمیاد
هرچی بات حرف میزنم یه ساعته
میگیرم تو بغلم سرِ تو رو
نرو فاطمه توروخدا نرو
تو که بهتر میدونی که هیچکسی
نمیگیره اخه جای مادرُ
چشماتُ وا کن
پاشو که دیره
حسن از شدت گریه داره میمیره
چشماتُ وا کن
پاشو لالایی
تو بخون بازم برا زینبِ بابایی
دلم تنگه ، دلم خونه ، علی با خاطره های کوچه میمونه
بخواب اروم ، شدی خسته ، باید گریه کنم بعد تو اهسته