eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ روضه شهادت امام سجاد علیه السلام "السلام علیک یا اباعبدالله" بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ"قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* از کودکی تا دم مرگم به روی لب تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا  قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن"آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ..."کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن،لباس نو به تن کردن"شهر و چراغونی کردن؛زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن"مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ..." یا صاحب الزمان"اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ..." "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد" یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود" زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن " سرای بریده بالا نیزه" زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه" وای ...... گفت :*   من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من *میخواید بدونید من کیم؟* هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب هجده سر بریده بود سایبان من   *آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ..." خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن" یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن ....   "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ..."علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ..." اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ..." اخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره *خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم"من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...." ای حسین ....
4_5799515007171428691.mp3
4.94M
حاج محمودکریمی بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس می, آنچنان شرمنده شد در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود از غم ویرانه‌رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه‌ی معجر گرفتن اشک ریخت مرد ها دنبال یک زن…اشک ریخت هم زیارتنامه‌اش آتش گرفت هم سر و عمامه‌اش آتش گرفت باورش می‌شد که غم پیرش کند؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده‌ی مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند نانجیب پست با یک مشک آب پرسه می‌زد پیش چشمان رباب کوچه‌های شام خیلی سخت بود سنگ‌های بام خیلی سخت بود طعنه و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود حرف‌های تند و تیزی می‌شنید واژه‌ای مثل کنیزی می‌شنید خنده‌های شمر یادش مان
🕊﷽🕊 🍂 🎋 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلا میخوام همینه حاجتی که از خدا میخوام فقط به عشق ایوون طلا میخوام کربلا میخوام زیارت تو رو تو این شبا میخوام مثل همیشه از امام رضا میخوام کربلا میخوام میباره، چشای من نگو نمیرسه به تو صدای من این شب ها، دعای من یه کاری کن تو رو خدا، خدای من دلتنگم، یه سالیه هنوز دلم توی همون حوالیه باز امشب، چه حالیه دوباره جای ما حرم چه خالیه به پهلوی شکسته ی مادرت بذار بیاد به کربلا نوکرت آقام آقام حسین حسین حسین آقام آقام سایه ی سرم امید اول و پناه آخرم میخوام بیام زیارتت با مادرم سایه ی سرم چه جوری از زیارت تو بگذرم اگه حرم حرم نبود کجا برم سایه ی سرم میدونم، که من بدم به لطف و خوبیه تو بوده اومدم اربابم، نکن ردم آخه باید تو رو به کی قسم بدم میمیرم، برا غمت فدای این سیاهی های ماتمت چشمامه، به پرچمت گمون کنم داره میاد محرمت اللهی که اجل بده مهلتم یه بار دیگه حرم بشه قسمتم آقام آقام حسین حسین حسین آقام آقام با تو هستمو دوباره اسمت اومده که مستمو باید فقط خودت بگیری دستمو با تو هستمو بیا برس به داد قلب خستمو میبینی حال این دل شکستمو با تو هستمو وقف تو، شده تنم تا جون دارم برات سینه میزنم مجنونت، منم منم یادت نره بیای وقت مردنم تو رومو، نزن زمین فقط یه کربلا میخوام همین حالم رو، بیا ببین بذارکه زائرت بشم اربعین با این که راه زیاده تا کربلا یه شب میام پیاده تا کربلا آقام آقام حسین حسین حسین آقام آقام 🌾🍂🌾🍂🌾🍂
بی قرارم و فقط میخوام برم حرم ϟ♮¶ قصه ی لالایی های ِ مادرم حرم ϟ♮¶ یه صدا همش میخونه تو سرم ϟ♮¶ که من کبوترم حرم حرم حرم ϟ♮¶ شب ها دلتنگ ترم بی بال و پرم ϟ♮¶ حال و روزم اینه تا برگردم حرم ϟ♮¶ وطنم دیار ِ یار ِ باز هوایی ام من ϟ♮¶ هر کجا که باشم کربلایی ام ϟ♮¶ ای تو تک ستاره ی منورم حرم ϟ♮¶ قبله گاه ِ خونه ی محقرم حرم ϟ♮¶ من با عاشقای ِ تو برادرم ϟ♮¶ همیشه نوکرم حرم حرم حرم ϟ♮¶ لبیک با حسین مولا یا حسین ϟ♮¶ عهد عاشقی رو من بستم با حسین ϟ♮¶ وطنم دیار ِ یار ِ باز هوایی ام من ϟ♮¶ هر کجا که باشم کربلایی ام ϟ♮¶
ShahadatImamSajjad1390[03].mp3
9.03M
🎙سرها بر سر نی ها در سفر بود (زمینه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه شهادت (ع)
Gomnam-Haftegi920907[01].mp3
13.3M
🔺 روضه غسل امام سجاد (ع) و غسل فاطمه اطهر (س) (روضه) 🎙 بانوای: 🏴 ویژه شهادت (ع)
Shab10Moharram1399[03].mp3
31.74M
🎙ببین رقیه جمع مون چقد جمعه (زمزمه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴شب عاشورا ۹۹
خداروشکر ببین رقیه! جمع مون چقد جمعه ما مثل پروانه ایم و بابا شمعه ما مثل پروانه ایم و بابا شمعه همه هستن علی اکبر و ببین چقد ماهه خنده نوگلِ رباب چه دلخواهه عمو با آب رسیده خسته راهه پیچیده صوت بابا تو خیمه قرآن می خونه امشب ولی چرا بارونیه بازم چشمای عمه زینب «یاثارالله و ابن ثاره» خداروشکر سایه ی بابا رو سر عزیزاشه دلخوشیِ حرم به دست سقاشه یکی بگه که جمع مون نمی پاشه خداروشکر چه یارای با غیرتی داره بابا محاله که تنها بذارنش فردا یکی بگه رو نی نمیره این سرها چی میشه فردا آه کی میدونه؟ از جمع ما کی می مونه امشب عمه پیش باباس فردا اما سرگردونه «یاثارالله و ابن ثاره» شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
Shab03Moharram1399[04].mp3
5.31M
مطیعی - شب سوم محرم 1399 خواب راحت ندارم بابایی (زمینه) - حاج میثم مطیعی - شب سوم محرم 1399.
شب سوم محرم متن مداحی خواب راحت ندارم بابا میثم مطیعی خواب راحت ندارم بابایی خواب راحت ندارم بابایی استراحت ندارم بابایی پیرشدم زود به هم سن‌ و سالام هیچ شباهت ندارم بابایی یادته اون روزا مینشستم روی دوش تو یادته اون روزا جام همش بود تو آغوش تو حرفامو میزدم بعضی وقتا توی گوش تو اما حالا بگذریم از زخم پا بگذریم اون روزی که گم شدم توی صحرا بگذریم بابا بابا بابا بابا بابا بابا روز وشب با غم تو میسوزم خنده هات مونده یادم هنوزم گریه و لکنت و درد پهلو بعد تو این شده حال و روزم یادته من چقد گریه کردم دم رفتنت یادته تو حرم پر شد از عطر پیراهنت یادته دستمو حلقه کردم دور گردنت  اما حالا بگذریم موندم تنها بگذریم از سیلی شد صورتم مثل زهرا بگذریم «بابا بابا» خسته از این همه اتفاقم خسته از این‌همه درد و داغم هرجاگریه میکردم بابایی تازیونه میومد سراغم تا صدات میزدم میزدن خواهرت رو بجام تا صدات میزدم میزدی از رو نیزه صدام بسکه خوردم‌ زمین جای سالم نمونده برام اما حالا بگذریم از این حرفا بگذریم بسه دیگه درد دل کی از اینجا میبریم بابا بابا بابا بابا بابا بابا میثم مطیعی خواب راحت ندارم بابایی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
📋 آب می‌دید به یاد پدرش می‌افتاد / (ع) ویژه (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا امام سجاد خیلی غریبه. از غربت آقا همین بس؛ سی و پنج سال گریه می‌کرد، براش غذا می‌آوردن، آب می‌آوردن میذاشت کنار گریه می‌کرد. هی می‌گفتن آقا چرا اینقدر گریه میکنی؟ ناله‌ش بلند میشد خودم دیدم بابام تشنه بود کشتنش... همچین که از کربلا برگشتن مدینه، وقتی بشیر اومد برای اهل مدینه خبر آورد، مردم دسته دسته میومدن بیرون از مدینه که آقا چادر زده بود تسلیت میگفتن؛ بعد اینکه تسلیت میگفتن و دلداری میدادن یه سؤالی هم میپرسیدن ؛ میگفتن قا باباتون رو چطور به شهادت رسوندن؟ میفرمود فقط همین رو براتون بگم، تو کربلا حیوونها هم آب خوردن... میفرمود " أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا " من فرزند اون آقایی هستم که با قتل صبر کشتنش. (یعنی چی آقا؟) یعنی یواش یواش کشتنش؛ اول با نیزه زدن، بعد با شمشیر زدن، تازه سنگ میزدن، سنگهاشون تموم شد ریختن تو گودال... ته گودال پیکر افتاده روی گودال مادر افتاده خواهر افتاده ، یک سر افتاده نالۀ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب می‌دید، به یاد پدرش می‌افتاد بی‌سبب نیست که از جملۀ بکّائون است اشک از گوشۀ چشمان ترش می‌افتاد شیرخواره بغل تازه عروسی می‌دید یاد لالای رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون شده می‌گفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازۀ شهر از روی نیزه علمدار سرش می‌افتاد می‌شکست آینۀ صبر و غرورش را زجر تا به جان اسرا با کمرش می‌افتاد روضۀ گم شدن و دفن رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می‌شد، یادِ خنجر کند و گلوی پدرش می‌افتاد تا میدید گوسفندی سر میبرن، سریع میومد از قصاب میپرسید ببینم آب بهش دادی یا نه؟ عرضه میداشت آقا ما مسلمونیم؛ قربانی رو اول آبش میدن، مگه میشه بهش آب ندیم. آقا گریه‌ش می‌گرفت می‌گفت بیا تا برات تعریف کنم؛ یه عده به ظاهر مسلمون، کربلا بابای من رو آب بهش ندادن... حسین... گریه بر شاه شهیدان خوب است گریه بر کشته‌ی عریان خوب است گریه بر دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است گریه خوب است که هر شب باشد گریه بر چادر زینب باشد اما فراتر از این روضه‌ها یه چیزی خیلی آقا رو اذیت می‌کرد؛ تا نگاهش به دست‌هاش می‌افتاد هی می‌گفت با همین دستهام بابام رو خاک کردم، با همین دستها بود بوریا آوردم، با همین دستها بود بابام رو داخل قبر گذاشتم... حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 💫ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم 💫فڪری بڪن برای من و آتش دلم 💫دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم 💫صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولای غريبم روضه‌ی این روزها سخت است؛ این صدای غریب عمه‌ جان در بیابان‌های کوفه و شام ... این ناله‌های کودکان خسته و گرسنه ... این ندا‌ی مظلوم اسیران ... شیعه سال‌هاست که جز شما برای عمیق ترین زخم‌ دلش یعنی برای قصه‌ی پرغصه‌ی اسارت التیامی جز یاد شما‌ سراغ ندارد ... إلٰهی به اضطراب زينب كبرىٰ به پريشانی عمه‌ سادات فرج را برسان ... التماس دعای فرج و عاقبت بخیری