eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ امروز ⬇️ ⚜ جمعه ⚜ ☀️ ۱۹ دی ١۳۹۹ خورشيدی 🌙 ۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۲ قمری 🎄 ۸ ژانویه ۲۰۲۱ میلادی 📿 : 💯 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 💯 ❄️ 🤍 چشم روشنی برای محبین حضرت زهرا علیهاالسلام: 🔶کسی که برای فرج امام زمان عجل الله فرجه بسیار دعا میکند ، ✅ شفاعت حضرت زهرا علیهاالسلام در صحرای محشر شامل حالش خواهد شد. 📘 مکیال المکارم /ج ۱ /ص۵۵۳ ⚪️ (ع) 🦋«اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُکَ»🦋 💚 ✨💚 🌷💚🌷🌷💚🌷
4_5816819035270022779.mp3
1.4M
⚜زمزمه یا زمینه ی روضه ای امام حسن ع: بند اول: با چِشایِ تار و کم سوی خود رو زمینِ کوچه افتاد مادر چادرش خاکی شد راهمونو بسته بود نامردی چون قباله رو نمیداد مادر چادرش خاکی شد چادرش خاکی شد دستایِ یه بی حیا بالا می رفت چادرش خاکی شد مادرم زیر لگد ها می رفت چادرش خاکی شد می تِکوند و سمت بابا می رفت بغضی مونده تویِ این سینه سیلیِ عدو چه سنگینه بند دوم: یه جوری زدن که وقتِ برگشت مادرم فقط زمین میخورد و خونمون رو گم کرد هر چی گفتم که بیا برگردیم اسم باباشو فقط می برد و خونمون رو گم کرد خونمون رو گم کرد به خدا به غیرتم بر خورده خونمون رو گم کرد انگاری ضربه ها به سر خورده خونمون رو گم کرد رد شد از من و به مادر خورده بغضی مونده توی این سینه سیلی عدو چه سنگینه
4_6035177242772900278.mp3
9.98M
‍ ‍ (سنتی) فاطمه یافاطمه،فاطمه یافاطمه ۳بار تکرار کی دیده یه مادروپیش یه دختر بزنند پیش چشمای یه دختر پدرش روببرند فاطمه یا فاطمه...۳ وقتی که مادرم وآوردنش توی خونه نگاه کردم ودیدم پیراهنش غرق خونه فاطمه یافاطمه...۳ گفتم ای مادر چرا پیراهنت خونی شده باغم وگریه می گفت شش ماهه قربونی شده فاطمه یافاطمه...۳ مادرم هرروزوشب توی خونه گریه می کرد گاهی وقت تاموهای زینبش وشونه می کرد فاطمه یافاطمه...۳ تایه شب دیدم که زینب داره گریه می کنه موهای مادرم واوداره شونه می کنه فاطمه یافاطمه...۳ یه شبی مادرمون برای ماقصه می گفت قصه ی رفتن وجاموندن بابا رومی گفت فاطمه یافاطمه...۳ تاکه گفت آی بچه ها مواظب بابا باشید من دیگه رفتنی ام پشت سرم آب نپاشید فاطمه یا فاطمه...۳ مادرم به خواهرم می گفت بیادخترمن باتومن وصیتی دارم بشین کنارمن فاطمه یافاطمه...۳ هرشب ازتشنگی ازخواب پامیشه حسین من جرعه آبی برسان برلب اودخترمن فاطمه یافاطمه...۳ نکنه یه وخ(وقت)حسین من تنها بزاری بگیراین پیراهن وازمادرت یادگاری فاطمه یافاطمه...۳ باتومن وصیتی دارم بیا زینب من جای من بوسه بزن برگلوی حسین من فاطمه یا فاطمه‌..۳ من که نیستم کربلا حسین ویاری بکنم توی قتلگاه براش شیون وزاری بکنم فاطمه یافاطمه...۳ یکی بود یکی نبود مادری دلخسته بود دخترکوچکی داشت کنارش نشسته بود فاطمه یا فاطمه...۳ موهای دخترش و مادرش شونه میزد بعضی وقتادخترش مادرش وبوسه میزد فاطمه یافاطمه...۳ تایه روز یه عده ای اومدند درخونه دادزدن علی پاشو بیابیرون ازخونه فاطمه یافاطمه...۳ اگه توبیرون نیای خونه تو می سوزونیم هرکی پشت دربیاد بالگد می کوب ونیم فاطمه
. به انتظار نشستم به اشک چشم ، به راهت عنایتی بنما بر گدای چشم به راهت چنان شبی که اسیر سیاهی ست دمادم مرا اسیر خودت کن شبی به زلف سیاهت تو را ندیدم و نادیده دل شدست اسیرت بود مرا که نمایم نظر به صورت ماهت ؟ تویی که یوسف زهرانشان هر دو جهانی خوشا هر آنکه بیفتد به نام عشق به چاهت خوشا هرآنکه نشسته ست زیر سایه لطفت خوشا هر آنکه پناهنده می شود به پناهت گناهکارم اگر چه ولی به کار می آیم بیا قبول خودت کن مرا میان سپاهت رسید روضه ی مادر ، اگر رسیده ای امشب بیا بیا و بسوزان مرا به شعله ی آهت بخوان تو روضه بخوان از شرار غربت حیدر بخوان تو از غم ناگفته ی کبودی مادر .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
1609440615810.mp3
5.94M
عموغلی چوخ گول سارالار آغلاما خداحافظ بو سن بو ائو بو بالالار آغلاما خداحافظ بو ائوده هر درد و غمه سنده یانموسان منده یاتانمادیم چوخ گجه لر سنده آغلادین منده خیال ایله بیر گولودوق سنده سولموسان منده چمنده چوخ گول سارالار آغلاما خداحافظ عم اوغلی یانّام بو غمه اولدی درگهون مقتل بو نسگلون بسدی منه فضّیه دئدیم تئز گل منیم غمیم بسدی سنه قوی گئدیم بیر آز دینجل بو سن بو ائو بو بالالار آغلاما خداحافظ سنون بیله آغلاماقون قلبیمی ائله داغلور سنه باخور گول بالالار گوز یاشون یوزه باغلور گوزون یاشون توکمه بیله آغلاما حسین آغلور او آغلاسا دل یارالار آغلاما خداحافظ حسن بیلور کوچه غمون قویمادیم دیله سالسون او کوچه ده اولدی نلر روز محشره قالسون گرک گله مهدی بالام انتقامیمی آلسون گله حسین قانین آلا آغلاما خداحافظ اگر چه آز عمروم اولور نسگلیم منیم چوخدی ئورکده هر درد و غمیم قلبیوی دَلَن اوخدی ئوزون منی قبره آپار قارداشیم منیم یوخدی بو سن بو ائو بو بالالار آغلاما خداحافظ او ناگران گوزلرووه گوزلریم فدا اولسون من آغلورام آغلاما سن قویما گوزلرون دولسون بالالاریم نازینی چک قویما گوللریم سولسون تک ائوده قومیا قالالار آغلاما خداحافظ گجیله وئر غسل منه دفن ائله گجه یاری مزاریمی ایتگین ائله ای بلا گرفتاری مزاره قوی تئز گئت ایوه قویما تک بالالاری یولووی گوزلر بالالار آغلاما خداحافظ حسینیله زینبیمون غصه قلبینی داغلار حسینیم اللرده ئولر زینبیم باخار آغلار وئرنده جان گوزلرینی کیم حسینیمین باغلار
. سه ماه درد كشيدى ، سه ماه رنجيدى سه ماه ميشود اصلا به ما نتابيدى سه ماه راحت و آسوده تو نخوابيدى سه ماه ميشود اى همسرم نخنديدى بخند ، اين همه گريه براى رفتن نه بخاطر دل زينب بخاطر من نه دعاي رفتن خود را تو مستجاب مكن تو كه هنوز جوانى بيا شتاب مكن مرا به ساخت تابوت خود مجاب مكن بيا و بر سر من خانه را خراب مكن بمان ، وگرنه حلالت نميكنم زهرا بمان که بی تو میفتم ز غصه ها از پا سه ماه آخر عمرت ميان دود گذشت سه ماه آخر عمرت خوشی نبود گذشت سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت سه ماه آخر عمرت همش كبود گذشت بلند ميشوى اما زپا تو ميفتي هنوز راه نرفته چرا تو ميفتي؟ . سه ماه تكيه به ديوار ميكنى زهرا بلند ميشوى و كار ميكنى زهرا براى رفتنت اصرار ميكنى زهرا نگاه بر نوك مسمار ميكنى زهرا امان براي تو اين خانه از گزند نداشت مرا ببخش مدينه شكسته بند نداشت هنوز هست به یادم خبر که می پیچید میان خانه در شعله ور که می پیچید به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم فقط به تیزی میخ التماس میکردم شرار کینه همین که به گلشنم افتاد همین که با لگد مردها،زنم افتاد نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم کنار من کتکت زد نرفته از یادم تو بودى و ستم آن چهل نفر نامرد صدا زدم نزن اينقدر بى خبر نامرد نزن به بازوى مجروح اينقدر نامرد دو دست بسته من باز بود اگر .... نامرد میان این در و همسایه پشت پا خوردی حلال كن سر من ضربه بی هوا خوردی ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان همينكه حرمت نورت شكست فاطمه جان به كوچه تنگ بلورت شكست فاطمه جان چقدر فكر منى فكر اين پرت هم باش به فكر موي پريشان دختر هم باش تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد شمارش کفنت هم حرف کربلا میزد چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را عزيز كرده تو كربلا سنان هم خورد ميان معركه او سنگ بى امان هم خورد كنار نعل، لگدهاى اين و آن هم خورد حسين تشنه لبت نيزه از دهان هم خورد حسين تو ته گودال رفت و گير افتاد كفن نداشت و روى تنش حصير افتاد .