#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_الکاظم
زمینه امام کاظم(ع) -(گدای خونۀ آقا موسی بن جعفرم...)
روضۀ خونگی
گداى خونۀ آقا موسىبنجعفرم
دردم دوا میشه، تا كه اسمش رو مىبرم
روضۀ خونگی، برکت خانوادمه
بیرق روضهمون، چادرسیاهِ مادرم
اى خاطرات شیرینِ زندگیم
مشکلگشای اجدادم از قدیم
بابُ الحوائجِ اِلی الله، ای کریم
یاد اشک روی گونههای مادر
توى مشكلاتم مىخونم با باور
«نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر»
«نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو ابر رحمتى، تو آسمون قلب من
خورشید عزتى، هم ظاهراً هم باطناً
تو سر پناهمى، بهشت عالم حرمت
نور ولايتى، نور دل ابالحسن
اى خادم درگاه تو جبرئیل
آب سقاخونهت آب سلسبیل
به ضریح نگاه تو بستم دخیل
آبرو به من میدی تو روز محشر
اى دعاى خیر تو پناه نوكر
«نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
كبوتر دلم، پر زده سمت كاظمین
رهتوشۀ منه، اشكاى جارى از دو عین
سلام اولم، اَلسلامُ عَلَى الرّضا
سلام آخرم، اَلسلامُ عَلَى الحُسین
«حَلیف السَّجدَةِ الطّویلة» اى غریب
ذكر حسین حسین رو لب اَمَّن یُجیب
زخم تنت روضهخونِ شیبالخضیب
بهشت منه روضۀ شاه بىسر
اعتقاد من بوده و هست تا آخر
«نَحنُ فِی اَمانِ اولاد حیدر»
شاعر: #حسین_حاجی
@majmaozakerine
#زمینه
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_الکاظم
سبک واحد شهادت امام کاظم(ع)1399 -(قدم میزنم زیر بارون...)
سبک: #قدم_میزنم_زیر_بارون
قدم میزنم زیر بارون
بابغضِ دلو ، پایِ لرزون(چشمگریون)
به یاد امامی که افتاد ، به زندون
باید من مثه یک کبوتر برسم
به جایی که دل شد مکدر برسم
به زندون موسی بن جعفر برسم
آه چقدزخمی شده/آه چه بی بال و پره
وقتی سیلی میخوره /(به یاد مادره)
(((((غریب امام کاظم))))))
#زبانحال_امام
نگهبان زندون چه پسته
زده ساق پامو شکسته
تو هر ساعتی تازیونه ، بدسته
شکسته پاهامو شکسته سر من
کبودیه بازوم ، مثه مادر من
شده تازیونه غم دیگر من
تازیونه میزنه/من که در تاب و تبم
یاد اون خرابه و / (یاد عمه زینبم)
(((((غریب امام کاظم))))))
#کربلا
دلم خسته از عالمینه
زیارت برام نور عینه
دلم تنگ ، واسه کربلایِ ، حسینه
شده اسم تو آبروی دل من
حرم هست فقط آرزوی دل من
ضریحت آقا روبروی دل من
خیلی وقته که آقا/دورم از کرب و بلا
قسمتم کن اربعین/(بیام با رفقا)
(سیدنا یا مولا " حبیبی یا ثارالله)
شاعر: #علی_حاجیان_فر
#واحد
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_الکاظم
مرثیه امام کاظم(ع) -(سلام حضرت دلدارم أیهاالکاظم..)
سلام حضرتِ دلدارم اَیُّهَاالکاظم
سلام حق به تو ای یارم اَیُّهَاالکاظم
گدایت آمده مضطر دوباره اِرحمنی
ای از ازل سر و سالارم اَیُّهَاالکاظم
نشسته ام به امید نگاه پر مهرت
غریقِ در محن و زارم اَیُّهَاالکاظم
دوباره با نظری فاطمی عزیزالله
تو باز کن گره از کارم اَیُّهَاالکاظم
بیا به جانِ رضاجانتان پناهم باش
ببین غریبُ گرفتارم اَیُّهَاالکاظم
در این زمانه ی پُر جرم و دلفریبی ها
بیا تو باش نگهدارم اَیُّهَاالکاظم
مرا ردم نکن ای بابِ شهر حاجت ها
اگرچه خادمِ سربارم اَیُّهَاالکاظم
بدون تو به خداوند پوچِ محض هستم
گُلِ همیشه بهارم اَیُّهَاالکاظم
محبتت به خدا آبرو به من بخشید
تویی دلیلِ وقارم اَیُّهَاالکاظم
دلیلِ عاشقی ام عشقِ بی مثالَ ت شد
شدی تو زینتِ اشعارم اَیُّهَاالکاظم
خدا کند که شود خرجِ سفره ات آقا
تمامِ دار و ندارم اَیُّهَاالکاظم
رسیده فصل عزای تو ای گلِ زهرا
ز ماتمِ تو عزادارم اَیُّهَاالکاظم
روان شده ز غمت اشک چشم من آقا
ببین که ابرِ بهارم اَیُّهَاالکاظم
دوباره گوشه ی زندان جای تو گردید
وخیمِ حالِ تو سردارم اَیُّهَاالکاظم
اسیر ضربِ لگدها و ضربت سیلی
شدی عزیز و نگارم اَیُّهَاالکاظم
نمانده از بدنت بر سرت چه آمده است؟
بگو امامِ بزرگوارم اَیُّهَاالکاظم
میان پنجه ی کُفّارِ ظالمِ افتادی
دهد داغِ تو آزارم اَیُّهَاالکاظم
شاعر: #رضا_آهی
1_57426861.mp3
4.28M
تموم جسم تو سیاه و خونی
گناه تو چی بود که کنج زندونی
روزای تو مثل شبات شده تیره
چند سال که پاهات تو قل و زنجیره
گوشه زندون شبانه روزش
فقط دادن آزارش
تو روزه بودی غروبا میشد تازیونه افطارت
باب الحوائج موسی ابن جعفر مولا
اونی که از داغت روونه اشکامه
اونی که روز و شب شنیده دشنامه
تو گوشه غربت از نفس افتادی
رضا نبود پیشت وقتی که جون دادی
همیشه آقا روی تن تو جای کبودی بوده
اونی که هر شب شمارو میزد خودش یهودی بوده
هنوز جای زنجیر رو دست و بازوته
یه تخت پاره واسه تو تابوته
موقع تشیعت عاشقاتون گریون
شد آخرش آقا جسم تو گل بارون
بمیرم آقا برا تنی که به زیر تیر و سنگه
میون گودال کفن نداره سر لباسش جنگه
غریب مادر حسین
🎤حاج محمدرضا_طاهری
#یا_باب_الحوائج
◾️ شهادت_امام کاظم علیه السلام.
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_الکاظم
شهادت امام کاظم(ع ) و گریز روضه به کربلا
◾️شهادت حضرت باب الحوائج
◾️امام کاظم (ع)
با توجه حق روضه ادا شود
تنم از تازیانه ات خسته ست
آب گشته تمام پیکر من
هر چقدر میزنی بزن اما
ناسزا کم بگو به مادر من
لگدوسیلی ارث مادر ماست
وارث کوچه وارث فدکم
وارث درد و رنج و مسمارم
وارث سر به زیری و کتکم
گیر افتاده ام به کنج قفس
همچو جدم میان آن گودال
ضرب هاخورد بر سر و رویم
رفتم از هوش، رفته ام از حال
روضه خوان گشته ام دراین زندان
یاد جد غریبم افتادم
بهر این روضه هر نفس یارب
در قفس همچو مرغ جان دادم
کربلا خولی و سنان با شمر
تنی عریان چرا رها کردند
کشته ی صبرگشته جَّدغریب
زنده زنده سرش جدا کردند
پسرم آمد و کفن آورد
بعد مرگم کفن مهیا شد
من بمیرم برای جسمی که
کفنش خاک گرم صحرا شد
لحظه ی دیدن رضا آمد
دیده گریان اگر که کاظم بود
روضه خواندوچنین بیان کرده
بهردفنش حصیر لازم بود
بوریا شد کفن در آن صحرا
وای بر حال زار عمه ی من
بعد از آن غارت حرم گردید
رفت از کف قرار عمه ی من
😭😭😭😭
شاعر: #مرتضی_محمودپور
◻️🕊🌻🕊◻️
☑️ امام کاظم علیه السلام
📜طوبي لِشيعَتِنا ألمُتِمَسِّكينَ بِحُبِّنا في غَيبَةِ قائِمِنا الثّابِتينَ عَلي مُوالاتِنا وَ البَرائَةِ مِن أعدائِنا اؤلئِكَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم رَضوا بِنا أئمةِ وَ رَضينا بِهِم شيعَة وَ طوبی لَهُم .
📃خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم آل محمّد به دوستی ما متوسّل شده ، و بر محبت ما پایدار می مانند
◻️ و از دشمنان ما بیزاری می جویند ، آنها از ما و ما از ایشان هستیم ، آنها از پیشوایی
◻️ ما خشنودند و ما از پیروی آنان خرسندیم ،
◻️خوشا به حال آن ها .
🔘بحارالانوار جلد۵۱ صفحه ۱۵۱
◻️🕊🌻🕊◻️
◻️🖤◻️
یا باب الحوائج ...🖤
شیعیانت آمـدنــد بــغــداد،
بدنت روی دست ها گُم شـد؛
وای از عصــر روز عــاشـورا
بـدنـی زیر دست و پـا گُـم شد...
😭
#یا_باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5810048126702061151.mp3
6.14M
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
هدیه به موسی ابن جعفر صلوات
شور امام کاظم
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی سجاد کرمی
سمته کاظمینتون پر میزنم
در خونتون و من در میزنم
رو نده ام از همه جاواومدم
روبه تو موسی ابن جعفر میزنم
دست خالی مو ببین
پر کن از کرم اقا
تنها از تو من می خوام
سفر کربو بلا
بمیرم برای غصه های تو
برا بغضه خسته ی صدای تو
بمیرم که در غل و زنجیر بوده
یه عمره که اقا دست و پای تو
عمری روی لب تو
اسم شاه سر جدا
گریونه چشمای تو
از داغ کربو بلا
بمیرم برای خواهر تو شاه
خنجر تشنه و حنجر تو شاه
دوازده ضربه زدو جدا میکرد
ازقفا به سختی که سرتو شاه
میدیدش از روی تل
شنیدم که خواهرت
چهل تا نعل رد شدن از
پاره های بدنت
رضا نصابی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
بند1⃣
شبیه دونه ی زنجیر تو شده اشک چشمام
یه بی حیا روز وشب بی امون به تو داده دشنام
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به الشام
درسته مثل زینب شد تن تو هم کبود
تو هم بودی اسیر دست یک قوم یهود
شنیدی حرف بد اما کسی دورت نبود
چی بگم ازاسارت و
کوچه به کوچه اضطراب
چی بگم از جسارت و
زینب و مجلس شراب
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
بند2⃣
غیر مصیبت و غم ندیدی توی این همه سال
انگاری قتلگاه تو میخواد بشه این سیاه چال
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به گودال
تو هم مثل حسین بودی غریب و بی پناه
ولی زندون کجا و ازدحام قتلگاه
تو رو زد یک نفر اما حسین و یک سپاه
خنجر و تیر و سنگ و چوب
شمرو سنان و حرمله
از سر ظهری تا غروب
میزدنش با حوصله
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
بند3⃣
دیگه توونی نداری و می گیری دست به دیوار
روضه های مدینه جلو چشم تو میشه تکرار
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به مسمار
اگه تابوت برای تو شده یک تخته در
ولی این در دیگه واست نداشته درد سر
نموند از میخ در روی پر و بالت اثر
صدای ضربه ی لگد
به گوش آسمون رسید
دیوار خونه گریه کرد
از میخ در که خون چکید
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
شعر و سبک: امیر آهمند
⛔️