eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️🎤 روضه و توسل جانسوز شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 خدا ... بغضی تویِ گلوم نشسته ببین چقدر دلم شکسته دستایِ من رو کینه بسته ، خدا ... خدا ... دشمن ما چقدر پلیده می بینه که موهام سفیده ولی بازم منو کشیده ، خدا ... ▪️آتیش گرفته قلبم ، آتیش گرفته خونم میون آتیش و دود ، روضه می خوام بخونم *راه افتاده بود تو آتیشا روضه می خواند ... سادات من معذرت میخوام ... امامِ صادق تو آتیشا داره روضه میخونه ...* ▪️یه روزی پشت این در ، زهرِشون و رسوندند یه روزی پشت این در ، مادرم و سوزوند ... خدا خدا خدایا ...... خدا ... آخه چه رسم روزگارِ افتاد نفس هام در شماره منم پیاده اون سواره ، خدا ... *به خدا روضه از این بالاتر نیست ، اون بی حیا خودش سوار اسب شد ، امامِ صادق هفتاد ساله رو پشتِ سرش کشوند .....* خدا ... آخه چه رسم روزگارِ ابن ربیع حیا نداره هی نام مادر و میاره .... ▪️وقتی شبیه بابا ، اون بی حیا من و بُرد همون جا افتادم که ، مادرِ من زمین خورد ... ▪️انگار دارم می بینم ، بابام و دست بسته تو گوشمه صدایِ گوشوارۀ شکسته .... خدا خدا خدایا ...... خدا ... درسته قلبمُ دَریدن به رویِ من شمشیر کشیدن ولی سرم رو نبریدن .... خدا ... درسته حق منو خوردن منو تو کاخِ مستی بردن سرمو تو تنور نبردن ، خدا ... ▪️نمیره رویِ نیزه ، هرگز سر بریده ام نمی سوزه تو آتیش ، محاسنِ سپیدم ▪️هیچ وقت رو ناقه دستِ خواهرم نبندن هیچ موقع مردمِ مست به دخترم نخندن ... حسین .... *وقتی شمشیر کشید ، وقتی نتونست جسارت کنه ، افتاد رو دستُ پایِ امام ، پیغمبرُ غضبناک دیده بود زبونش بند اومده ، فهمید چه خطا و خبطی کرده گفت حالا هر چی بخوای برات فراهم میکنم ، هر چی بخوای بهت میدم ... امام گفت من چیزی از تو نمیخوام ، فقط منو زود برگردون به خونه ام ... اهل و عیالم نگرانن ... آخه منو نصفِ شب با سر برهنه آوردی ... زود منو برگردون ... زن بچم نگرانن ... یه روزی هم حسین یه نگاه به خیمه ها کرد ، دید دارن به خیمه ها حمله میکنن .... اگه دین ندارید آزاد مرد باشید ... هنوز حسین داره نفس میکشه ... بیاید کارِ منو تموم کنید ...* آی حسین ..... قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است ... *دلم برا حرمت یه ذره شده ... دوماه تا محرم مونده امامِ صادق شنیدم شما خرجیِ روضه می دادید ... مردم برا جدت روضه بگیرن ... وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ... به ما هم خرجیِ محرم بده ، روزیِ محرم بده .... * حتی خیالِ بی تو شدن میکُشد مرا کارم به روزگارِ جدایی نمیرسد .. @majmaozakerine.
شهادت حمزۀ سیدالشهداست ، فقط یه جمله روضه عرض کنم و دعا کنم … قربونت برم آقا … پیغمبر خیلی ها رو فرستاد ، فرمود برید خبر از حمزه برام بیارید ، خیلی از اصحاب رفتن خبری از حمزه بیارن ، ولی همچین که به بدن حمزه رسیدن نگاه به این بدن کردن مُتحیر موندن … نتونستن برا پیغمبر خبر ببرن …. پیغمبر امیرالمومنینُ فرستاد فرمود علی جان تو برو خبر بیار …. امیرالمومنین هم اومد یه نگاه به بدن حمزه انداخت دید این بدن اصلاً قابل شناسایی نیست ، بدن رو مُثله کردن ، تکه تکه کردن …. دستا رو بریدن  ، پاها رو بریدن ، سینۀ حمزه رو شکافتن … گوش ها رو بریدن ، بینی رو بریدن ، لب ها رو بریدن …. عجب جسارتی به بدن حمزه کردن … امیرالمومنین هم متحیر موند چه طوری خبرُ برا پیغمبر ببرم … ببینم دلت کجا میره …. الله اکبر …. گذشت ، سال های سال وقتی پیغمبر مکه رو فتح کرد ، خیلی ها میومدن توبه می کردن پیشِ پیغمبر … یکی از اونها وحشی حَبشی بود … اومد پیش پیغمبر ، شنید هر کَس میره پیش پیغمبر ، پیغمبر قبولش می کنه ، اَشهَد می گفت و به پیغمبر نزدیک میشد … تا نزدیک شد پیغمبر سوال کردن کی هستی ؟ گفت من وَحشی حَبشی هستم ، گفت چی کار داری ؟ گفت اومدن توبه کنم … گفت من همون کسی هستم که حمزه رو کشتم “… پیغمبر ناراحت شد ، فرمود توضیح بده چطوری کُشتی حمزۀ ما رو ، توضیح داد ، پیغمبر خیلی ناراحت شدن ، صدا زدن ؛ فرمودن برو از جلو چشمایِ ما دور شو … برو یه جایی که ما اصلا نتونیم ببینیمت ، چشممون به چشمت نیفته … اینجا یه نفر بود ، نمی تونست قاتلِ عموشو ببینه …. آخ دلا بسوزه برا اون آقایی که از کوچه هایِ مدینه که رد میشد … دائم مُغیره رو می دید … دومی رو می دید … قُنفذ رو می دید …. اینجا یه نفر بود ، نمی تونست قاتلِ حمزه رو ببینه … اما دلا بسوزه برا اون خانمی که ، چهل منزل ، چشمش تو چشمِ شمرِ … چشمش تو چشمِ خولیِ … چشمش تو چشمِ سنانِ …. بمیرم برا اون خانمی که دائم داره حرمله رو می بینه …حسین  @majmaozakerine
خواهر حضرت حمزه علیه السلام بر سر بالین برادر پس از جنگ احد زمانیکه خواهر حضرت حمزه علیه السلام از راه رسید، پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به پسر او زبیر فرمود: برو مادرت را برگردان تا اینجا نیاید و برادر خود را با این حال نبیند، شاید طاقت نیاورد، زبیر پیش مادر رفت و گفت: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می خواهد که شما برگردید. صفیه خواهر حمزه علیه السلام گفت: ای پسر! شنیده ام که برادرم حمزه را شهید کرده اند و بدن او را مثله ساخته اند، به خدا سوگند که اگر بالین او بیایم اظهار ناراحتی نخواهم کرد و این مصیبت را در راه خدا خواهم پذیرفت. زبیر آمد و سخن مادر را به عرض پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسانید حضرت به او اجازه داد تا آمد و برادر را دید و به جهت وی از خداوند طلب بخشش نمود اما خود را از گریه نتوانست نگاه دارد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هم از گریه او به گریه افتاد و فاطمه علیها السلام هم می گریست. حضرت فرمود: ما اَصابَ بِمِثلِکَ اَبَداً. هرگز مصیبت زده ای مثل تو نخواهم دید. یعنی مصیبت هیچ کس نزد من برابر مصیبت تو نخواهد بود. پس فاطمه علیها السالم و صفیه را بشارت داد که جبرئیل آمده می گوید: حمزه علیه السلام را در میان اهل آسمان اسدالله و اسد رسوله نوشته @majmaozakerine
وفات سیدالکریم علیه السلام می برد دل را نسیم تربتت سوی بهشت می نشاند چشم هایم را فرا روی بهشت ای کریم بن کریم ، فرزند بانوی بهشت خویش را حس می کند در باغ دلجوی بهشت نیستم یک لحظه حتّی در تکاپوی بهشت هر که آمد سوی تو گردید رهپوی بهشت می زند جان و دل من خیمه در کوی بهشت “یاسر”این آهی که دارم در هیاهوی بهشت ای شمیم نام تو خوشتر ز گلبوی بهشت بر ضریحت تا که می افتد نگاه عاشقم نور تو از آفتاب سبط اکبر مجتباست تا دلم در آستانت بال و پر وا کرده است در حریم اطهرت چون یافتم فیض حضور زائر قبر شریفت زائر کرب و بلاست هر زمان در بارگاهت می رسانم خویش را می نشیند سبز تر از آسمان بر روی لب
AUD-20210429-WA0055.mp3
783.8K
راه گرفتن حاجت سنگین 530 بار صلوات فاطمیه توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها التماس دعا
1400.3.2_2..mp3
9.87M
🎤حجت الاسلام 🔊 📆یکشنبه ۲خردادماه۱۳۹۹ 🕌موسسه حداث الحسین علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)-مدح ری قبله گشته با حرم سیدالکریم عزت گرفته با قدم سیدالکریم عقده گشای قبر خراب حسن شده صحن و سرای محترم سیدالکریم عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است اعجازها نموده دم سیدالکریم از کودکی شفای مرا مادرم گرفت وقت نماز با قسم سیدالکریم در روز حشر هم همگی قد علم کنیم در زیر بیرق و علم سیدالکریم هر کس که پیر گریه شده از غم حسین سیراب گشته با کرم سیدالکریم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این همسایه ی عزیز دل مجتبی شدیم شکر خدا که صاحب ما با کرامت است شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم یک بار اتفاقی از این صحن رد شدیم یک عمر چون نسیم سحر با صفا شدیم چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد در هر طواف زائر کرببلا شدیم دانی زچیست این همه شان و مقام او دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم فرمود امام شیعه (( انت ولینا )) عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم مهمان خانواده ی آل محمدیم پای ضریح حضرت طاها مدینه ایم پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم معصوم گفته بر در دیوار این حرم ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم عشاق این دیار همه گریه کن شدند ما هم به این امید در این خاک آمدیم مدیون مهربانی زهرا شدیم ما ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم جامانده ایم از سفر کربلا ولی در این دیار بر همه عالم سرآمدیم شب های جمعه گریه کنان کنج این حرم انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین با هر سلام در حرم سیدالکریم پر می کشیم تا حرم کربلا حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ 🎆 ع 🎆 ع ☇بر نور جمال پاک احمد صلوات ☇برعطر وجود حی سر مد صلوات ☇بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول ☇برخاتم انبیا محمدو آل محمد صلوات 🔷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🔷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم ✴️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ یا حمزه سیدالشهدا ⚘درود ای کنار علی میر بدر ⚘سلام ای شهید احد شیر بدر ⚘به خیل شهیدان حق مقتدا ⚘گرامی عموی رسول خدا @roze_daftari ⬅️متوسل بشیم به عموی بزرگوار پیغمبر صل الله علیه و آله وسلم حضرت حمزه ی سیدالشهدا.. کسی که پیغمبر بهش لقب سیدالشهدا داد.. ( اینقدر عزیز بود برا پیغمبر) مدافع حرم رسول الله بود.. همه جوره پارکاب پیغمبر ایستاد.. همه جوره از پیغمبر دفاع کرد.. آخرش هم تو راه پیغمبر شهید شد.. خیلی پیغمبر به عموش حمزه علاقه داشت اما چه کردند با این آقا... ⚘دریغادریغا که دشمن شتافت ⚘دل وپهلو وسینه ات راشکافت ⚘چو آمد بخاک زمین پشت تو بمیرم ⚘آخ بریدند بینی و انگشت تو ⚘به زخم تنت دشت وصحرا گریست ⚘احد نیز با چشم زهرا گریست ⏪تو جنگ احد ضربات شدیدی به پیامبر وارد شد.. پیشونی حضرت شکافته شد.. لب حضرت ضربه دید .. سراپای حضرت خون آلود شد حتی یجا گفتن رسول خدا به شهادت رسید.. 🔰(اهل مدینه خبر دار شدن بنی هاشم و زنای بنی هاشم، مخصوصا بی بی دو عالم حضرت زهرا س.. ) پای برهنه.. از مدینه با عمه های عزیز پیغمبر اومدن.. رسول خدا اومد کنار بدن حمزه سیدالشهدا..دید بدن پاره پاره است..بدن رو مثله کرده بودند.. 🎇(یه وضعی بود این بدن حتی انگشتای حمزه رو بریده بودند) ⚫️یه وقت خبر دادن به پیغمبر. .خواهر حمزه صفیه داره میاد.. پیغمبر فرمود نزارید خواهر این بدن رو ببینه ، طاقت نداره.. پیامبر عبای خودشو در آورد انداخت رو بدن نازنبن مثله شده ی حمزه سیدالشهدا.. اما بمیرم عبای حضرت تمام بدن عمو رو نپوشوند ، مقداری از بوته ها رو برداشت رو پاهای عمو گذاشت ..نکنه بدن عمو پیدا بشه .. 🔘عمه اش صفیه آمد کنار بدن برادر... همین که خواست عبارو برداره،، پیغمبر قسمش داد.. عمه جان عبارو بر ندار.. طاقت دیدن بدن مثله شده برادر نداری.. ☑️ناله داری دلتو ببرم کربلا..برا ارباب بی کفنت حسین ناله بزنی ... ✔️ آخ یا رسول الله ... آقاجان میخوام بگم کجا بودی کربلا...کجا بودی اون لحظه ای که همه ضربه هاشونو زدن... آخ جسارت کردند... آخ سرها رو جدا کردند.. خواهر اومد گودی قتلگاه.. کجا بودی نزاری زینبت بدن پاره پاره برادر ببینه.. آخ... 🔳 ‏گلی گم کرده ام میجویم او را 🔳 ‏به هر گل میرسم میبویم او را ✔️آقا جان کجا بودی عبا روی حسینت بکشی.. خواهرش نبینه.. چه صحنه ای دید..الهی نبینی اونچه زینب دید.. الهی داغ برادر نبینی.. من بمیرم برا اون ساعتی که عمه سادات اومد کنار بدن پاره پاره برادر... با تعجب صدا زد... (( ءأنت أخی؟)).. آیا تو برادر زینبی .. آیا تو عزیز برادر منی.. آی ♦یَومٌ عَلیٰ صَدرِ النبی ♦َیَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ ♦هذا حُسَیْنٌ بِالْعَراء ♦️وا حَمْزَتا وا جَعْفَرا ⚫مظلوم حسین ⚫️ مظلوم حسین ♦خاک زمین شد پیرهنت ♦آقا چقدر بد کشتنت ♦پیش چشای بچه ها ♦رو نیزه ها بردن سرت ⚫مظلوم حسین ⚫️ مظلوم حسین ⬛صل الله علیک یا مظلوم یا غریب ... هر چقدر ناله داری از سویدای دل ناله بزن بگو ...3 صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
ای کریم اِبنِ کریمان حضرتِ عَبدالعَظیم افتخارِ مُلکِ ایران حضرتِ عَبدالعَظیم کوثرِ جانِ امامِ مجتبی(ع) و فاطمه (س) آسمانت نور باران حضرتِ عَبدالعَظیم! #