eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
شب‌های جمعه مادر ما داد می زند غزل مصیبت امام صادق علیه السلام گفتم خليل زاده ام آتش عقب کشيد دستى به روى شانۀ من با ادب کشيد لعنت بر آنکه آتش از او با حياتر است از پشت سر لباس مرا با غضب کشيد با آنکه در مقابل خانه مرا زدند همسايه اى نديد و کتک ها به شب کشيد اينجان ميان روز زمين خورد مادرم رويش عباى خويش امير عرب کشيد شهر مدينه شهر زمين خوردها شده سجاده را ز پاى من آن بى نسب کشيد در کربلا زمانۀ غارت غلام شمر در خيمه ها رداى تنى غرق تب کشيد شب هاى جمعه مادر ما داد ميزند گيسو گرفت قاتل و سر را عقب کشيد بازار کوفه گريه کنان عمه جان ما از دست بچه ها همه نان و رطب کشيد صحبت ز شام و هلهله ها مى کشد مرا ان لحظه اى که کار به بزم طرب کشيد ميخواست داد عمۀ ما را در آورد آتش به قلب سوختۀ آن بى ادب کشيد اول شراب خورد و به سر يک نگاه کرد با خنده چوب دستى خود روى لب کشيد يک سرخ مو بلند شد از ما کنيز خواست ترسيد دخترى و خودش را عقب کشيد
عشــاق الرقــیــہ(س) 1.mp3
5.88M
•°🌱 میگم کربلا میگن که راها بستن 💔 امیر کرمانشاهی ....🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شُده از تیر و نیزه مالامال پادشاهی که سَخت شُد پامال تبلِ شادی زدند تا افتاد از رویِ اسب خسته و بی حال شمر خندید و بی محلی کرد "اَلعَطَشْ" هَرچه گُفت در گودال خنجر کُند او نمی برید روی سینه نشست آن قتّال دست و پا زد حسین مانند مرغ بسمل،بدون پر بی بال با وجود هزار و نهصد زخم نیست دیگر نیاز به غسّال ساربان از عقیق او نگذشت در شلوغی غارت اموال از تن بی سرش چرا دیگر؟! سنگ ها می کنند استقبال مادرش آمد و چه سخت گذشت ماجرای تنش به این منوال یادم آمد "غروب فرچیان" ذوالجناح آمدست خونین یال چادر خیمه ها در آتش سوخت چادر خواهرش زبانم ... لال بود در دست عده ای نامرد گوشواره ،النگو و خلخال سنگ ها خورد روی نیزه حسین رفت زینب ز داغ او از حال داد فتوا شریح قاضی شهر شمر را بر قبولی اعمال.... 🍁🍃
هدایت شده از علیرضا رحمانی
خدا مرگم بده چه لب های پر از خونی خدا مرگم بده چه موهای پریشونی . خدا مرگم بده چه اوضاعی چه مهمونی نه فرشی و نه چراغونی و نه سر دارم و نه سامونی . به ما سر زدی سر زده اومدی کو بدنت مگه پر زده اومدی . بابا نگو که کجا بودی بابا همه جا با ما بودی بابا زیر دست و پا بودی . بابا بابا بابا . خدا صبرت بده شده ناموست آواره خدا صبرت بده دخترت بین بازاره . خدا صبرت بده به غارت رفته گوشواره نمونده گوشی و گوشواره بگو با عمو شبم تاره . سر تو خاکیه خاکیه معجرا منو زدن مثل تک تک دخترا . بابا تو موج بلا بودم بابا با نامحرما بودم بابا من انگشت نما بودم . به ما سر زدی سر زده اومدی کو بدنت مگه پر زده اومدی . بابا نگو که کجا بودی بابا همه جا با ما بودی بابا زیر دست و پا بودی . بابا بابا بابا . خدا خیرش بده ؛ سر من عمه آزرده خدا خیرش بده به جای من کتک خورده . خدا خیرش بده روزی صد مرتبه مرده علم به دوش حرم بوده و تو هر کوچه سپرم بوده . حالا مراقب زخمای تازمه بیا که لحظه ی تشییع جنازمه . بابا چشمم خوب نمی بینه بابا سیلی خوردم از کینه بابا گوشم خیلی سنگینه . تار می بینم ، سرم سنگینه عجب دستی داشت ، خیر نبینه . با پای پر ورمم ، دردسر حرمم عمه میگه خیلی شبیه مادرمم
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
الٰلّٰهُمَ اَرْزُقْنٰا زیّٰارة الْحُسَیْن گَر که معیار طبابت تربت کرب و بلاست؛ هرچه می گردم طبیبی نیست بعد از کربلا أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ •••‌♥
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
آتیش بین خونه، می کشه زبونه بار غم رو شونه، امام زمونه عزیزای زهرا، دارن این نشونه   یا آتیش، یا سیلی، یا تهمت، یا تازیونه امام صادق چشماش، بارونه، گریونه             از داغ کربلا خونه یاد آتیش وخیمه ها          وای یاد غربت عمه ها             وای یاد کشته ی علقمه            وای یاد لب، خشک تشنه ها       منبر و رساله، اشک و آه و ناله بعد این همه سال، تشنه ی وصاله چشم به راهه مثل،عمه ی سه ساله می سوزه، از داغ، سیلی ها، گلبرگ لاله امام صادق امشب، بدحاله، می ناله            حُجره شبیه گوداله یاد شام و ویرونه ها           وای اشک و آه دردونه ها           وای تازیانه و شونه ها              وای بارون سنگ از رو خونه ها به آخر رسیده، شور این قصیده بیت آخر عشق، روضه ی شهیده شهیدی که آتیش، به دلها کشیده   یامظلوم، یاعطشان، یاعریان، ای سربریده سرت رو نیزه مثل، خورشیده، تابیده             با اون لبای خشکیده از مدینه تا کربلا                وای ذکر اولیاء خدا                  وای بسته دسته اهل حرم         وای راس حسین روی نیزه ها   خورشید نه آن است که هر روز بچرخد خورشید سری بود جدا شد زقفا های   آقام حسین جان حسین جان حسین جان