هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5816475141533599579.mp3
8.34M
🎧 #زمینه دلنشین و شنیدنی ❣
🎼 اگه گرفتاری بگو .....
🎤 #حاج_محمدرضا_طاهری
🏴 #شهادت_امام_جواد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه امام جواد
میثم مطیعی
مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
*خیلی ها نقل کردند؛ مسعودی در اِثباتُ الوَصیةِ، مجلسی در بحار، ذکریا بن آدم راویِ این حدیثِ، می گه خدمتِ علی بن موسی الرضا بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد، سر به آسمان بلند کرد، داره فکر می کنه علی بن موسی الرضا فرمود: پسرم چی شده؟… به چی فکر میکنی؟… فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا کردند… به خدا قسم اون دو نفر رو از قبر بیرون می کشم… آتیششون می زنم…*
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود (آخه مادرِ ما رو کتک زدند… مادر انتقامتو می گیرم… اون ملعونه کارِ خودشو کرده سم به آقا خورانده…)
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
*هی صدا می زد جگرم سوخت…*
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود…
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق، عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
*اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه… این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد… همه شروع کردند هلهله کردند… یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد
وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد
یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ… شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب می شه، یه کاری کردن زینب آرام شد…*
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
*یه وقت لحنش عوض شد… «ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی» حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به فاطمه صغری «یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها» با این بچه حرف بزن…
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
*آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن…*
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینه تو جا نمی شود…
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه امام جواد ▪️▪️▪️▪️
باور نتوان کرد سلامی بفرستیم
آن گاه از این خانه جوابی نفرستند
دیوار حرم شسته به اشک است بگویید
تا قمصری از آن عطر و گلابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که براین گریه ثوابی نفرستند
*قربونت برم امام رضا، از همین جا سلام بده به آقا…
“السلام علیک یا علی بن موسی الرضا”
آقاجون اجازه بده روضه جواد الائمه ات رو بخونیم، چه جوادی” چه جوادی” جوان ترین امام بین دوازده امام، حضرت جوادالائمه هست؛ این قدر رئوف و مهربون بوده، این قدر بخشش می کرده، این قدر زیبا بوده…” گفتن باید توسط ام الفضل انتقام بگیریم، من نمی دونم چه ظلمی کرده بود، آقا به خودشم گفت بگو من چه کردم به تو که این زهر رو به من دادی! خیلی دردناکه… الله اکبر” این قدر سوخت صدای ناله جوادالائمه و مناجاتش بلند بود گاهی هم می گفت: تشنمه…
بعضیا این طوری روضه خوندن: کنیزی از کنیزان گفت اگر منو بکشند هم باید آب به لب های جوادالائمه ابن الرضا برسانم، خودشو رسوند پشت در اتاق یه مرتبه ام الفضل دیدش؛ چه می کنی؟ گفت : ناجنس مگه نمی بینی آقا تشنشه؟! ناله میزنه! آب ها رو گرفت به زمین ریخت، دستور داد زن ها و کنیزا کف بزنند، طشت بزنند، صدای بلند هلهله کنند. کسی دیگه صدای مظلومیت جوادالائمه رو نشنوه…”
هلال بن نافع یا نافع بن هلال می گه من این قدر دلم برای حسین سوخت به سرعت رفتم برای حسین آب آوردم به لب تشنش برسونم وارد سرازیری گودال شدم یه وقت دیدم نانجیب شمر خون آلود داره بیرون میاد، سر مقدس رو به دست گرفته، کجا میری؟! آب برای چی آوردی؟!! حسین تشنه بود… گفت: من سیرابش کردم… آی… آبی که آورده بود به زمین ریخت دیدم داره می لرزه گفتم: سر رو بریدی چرا می لرزی؟!! گفت: من یه صدای ناله ای شنیدم… الله اکبر” زمین و آسمان تیره و تار شد… یه وقت امام چهارم فرمود عمه جان به خدا الان بابامو به شهادت رساندن، زودی به همه بگو فرار کنند… آخ دیدن یه سری بالای نیزه رفت، هلهله لشگر بلند شد… اما این طرفه خیمه ها این زن و بچه ها هی می گفتن وا محمدا…، وا علیا…، وا حسینا
@majmaozakerine
اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید
آقا! من بمیرم که شما آه نکشی تنهایی تو حجره...
اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید
فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید
همش میگن:روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است،هر دو تشنه بودن،باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه،ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت تو خون خودش دست و پا زد،هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟...امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......
مجموعه ای ز مقتلِ اولاد فاطمه است
پس روضه هاش می طلبد گریه ی شدید
باید به پای روضه ی این سَرورِ صبور
سر را شکست ... گریبان ز غم درید
چرا؟ مگه چی شده؟..
کف می زدند، با نَفَسِ آتشین او
چندین کنیزِ پَستِ زنا زاده ی پلید
شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش، تا نفس بُرید
شاعر:مجتبی روشن روان
چهل شب دیگه،شبِ عاشورایِ حسینِ،اونایی که شب عاشورا ناله میخوان،نفس میخوان....بگم: یا جواد الائمه! تشنگی سختِ،مادر شهید حججی می گفت: همه صحن های پسرم رو دیدم،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت،اسارتش رو دیدم،دست بستنش رو دیدم،حتی سر بریدنش رو دیدم،جیگرم کباب نشد،گفت: یه جا جیگرم سوخت، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند،دوربین اومد تو صورتش،تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ،فهمیدم بچه ام تشنه است،کاشکی آبش میدادن... بُنَیَّ! قتلوک، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک
مادرِ آب کجایی؟ پسرت آب نخورد
روضه اینِ:بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده،تو اون گرما،تیر و نیزه،زخم،خون از بدن برِ آدم تشنه میشه،من نمیدونم اون عطش،چه عطشی بود؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره،یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره؟با عقل جور در نمیآد،سید بن طاووس تو لهوفش نوشته...
می دونی چه جوری زدن؟ می اومدن می رسیدن به بدن،می دیدن جای سالمی نداره،نیزه تو جای قبلی فرو می کردن،شمشیر تو جای قبلی...زخم تو جای زخمِ قبلی،یه جای سالم تو بدنِ آقایِ ما نذاشتن،حسین....بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید..
این کشته ی فتاده به هامون حسینِ توست
این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
این ماهیِ فتاده به دریایِ خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسینِ توست
حسین@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه شهادت امام جواد(ع) - اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید - سید مهدی میرداماد.mp3
3.14M
روضه امام جواد
میرداماد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شب تاسوعا محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضۂ شب تاسوعا حضرت عباس ابن علے(ص)
🍁حاج حسن خلج🍁
عاقبت لشگری از تیر گرفتارش کرد
به زمین خوردن در علقمه وادارش کرد ...
اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد
(تا حالا کسی عباس رو زمین نزده .... ای آقام ... آی آقام ...)
اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد
تن بی دست خجالت زده از یارش کرد
*امشب به چشمات خیلی التماس کن ... بگو شب تاسوعای آقامِ ... یه آقایی کنار علقمه با چشمایِ تیر خورده ...*
دستش افتاد و نیفتاد علم از دستش
زبان حال:(اموال غارت شده رو آوردن پیش یزید آقا زین العابدین فرمود هر چی از ما غارت کردن به ما برگردونن ... رباب داره با دقت نگاه میکنه گهواره رو کی میارن ... رقیه داره نگاه میکنه ... یه وقت آقا زین العابدین دید یه علمی رو آوردن ، چوبه ی علم همه جاش جای تیغ و شمشیرِ ... فقط یه جاش سالم مونده ... پرسیدن چطور میشه،!! فرمود عموی من هرگز علم از دستش نیفتاد ....
حسین جانم ... حسین جانم ....
دستش افتاد و نیفتاد علم از دستش
رحم الله به شیری که علمدارش کرد
تَرَک روی لبش رو نمی انداخت به آب
غمِ چندین لبِ تاول زده وادارش کرد ....
*سکینه مشکو گرفت اومد جلو عمو ... عمو یعنی میشه سقای ما تو باشی و بچه از تشنگی دارن میلرزن ...*
آبرو در خطر و مشک به دندانش بود
تیرِ نامرد به یک طفل بدهکارش کرد
سرِ درهم شده اش را سرِ نیزه بستند
زخمش انگشت نمای سرِ بازارش کرد
چون اختران عشق ز هر سو به نیزه شد
دانی چگونه آن سر مه رو به نیزه شد
از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود
تنها سری بود که ز پهلو به نیزه شد ....
چی اومده سرت برادر ...
چرا رو خاکایی دلاور ...
چرا شکسته طاق ابروت ...
خدا کنه نبینه خواهر ....
تو صحرا پیچیده ناله مادرم ...
تنها سری بود که ز پهلو به نیزه شد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5836958476223383240.mp3
3.79M
روضه شب تاسوعا
خلج
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شب اول محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضہ و توسل جانسوز بہ حضرت مسلم ابن عقیل(علیہ السلام)
🍁سید مجید بنےفاطمہ🍁
*السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی ...
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6039444447400297484.mp3
3.51M
روضه حضرت مسلم
بنی فاطمه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شب دوم محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضۂ ورود کاروان اباعبداللّہ الحسین(علیہ السلام) بہ کربلاء
🍁حاج محمود کریمے🍁
(جسم توبادشنه ها تشریح شد
شرح آن بازینبت تفسیرشد)2
شرح قیل وقال درگودال با
خون یال مرکبت تفسیرشد
شدگلویت ازشرارِ آه زخم
ازهزارو نهصدوپنجاه زخم
تاشنیدی ازمن استمدادرا
دادسردادی گرفتی داد را
*کجا به دادت نرسیده؟*
باتو در حشر آسان میکند۲
عشق تودرحشرآسان میکند
ردشدن از عرصه ی مرصادرا
ازطلاگشتن پشیمان گشته ایم
ذوب کن در کوره ات فولاد را
پاره های پیکرت تقطیع کرد
کاف و هاء و عین و صاد را
دخترت میدید پشت سیل اشک
گیسوی افتاده دست باد را
*آی...... مجبورم نکن من روضه ی بازبخونم ...*
زینبت از مادرش امداد خواست
تا که مقتل دید آن امداد را
در میان موج آتش جمع کرد
ازتو هرچه مانده بود اولاد را
*بگم یه خط؟!! *
گفت تا راس تو آمد در بَرَش
حتم دارم کُند بوده خنجرش .....
*داشت میومد....." سایه به سایه اش حر داشت حرکت میکرد،میانه ی راه-یه موقع هست دارن کنار یه کاروان حرکت میکنن-یه دایره ای حرکت میکرد دورو ور مراقبن حسین مسیرو عوض نکنه ، کجامیخواد بره با این همه بچه ی کوچیک ؟! اماحر دستور داده بود کسی نزدیک نره زن وبچه همراشن...
منازلی که زن وبچه میخواستن سوارشن حر میگفت: برین دور بایستید زن وبچه اند..." زن وبچه اند..." برین اون طرف بایستد زن و بچه میخواد سوارشه
ده روز بعد ببین چی شد...!! زن وبچه میخوان سوارشن ..." ای خدا...." همه ی منازلی که میخواستن بایستن ، نه فقط کربلا هرجایی آل الله علیهم السلام میخواستن بایستند اصحاب کنارمیرفتند، فاصله میگرفتند ، دورمحمل خانم زینب جوونای بنی هاشم ...." جوون بنی هاشم که دارم میگم یه دونش بایه عالم فرق میکنه ها ... "همه ماه رو،همه سرو قامت،همه محجوب،همه یه دنیایی از شرم وحیا و وقارو غیرت..."دور یه مرکب جمع میشدند اول از همه تالی
فاطمه رو پیاده میکردند با سلام و صلوات..." فقطم بایدم عباس واکبر می آمدند عمه جان !خانم جان !زانو میزدند پارونگه می داشتند،خانم پنجاه و پنج شش
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5785279612946744808.mp3
1.88M
روضه ورودیه کاروان
محمود کریمی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴شب هفتم محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضۂ جانسوز حضرت علےاصغر(علیہ السلام)
🍁حاج منصور ارضے🍁
"السلام علیکم یا اهل بیت نبوه"
هزار شکر بنای شما به دعوت ماست
شب محرم تو لحظهی قیامت ماست
کسی که آمده روضه بهشت را دیده
هر آن کجا که عزای شماست جنت ماست
به جفت کردن هر کفش روضه میبالیم
که نوکری حسینیهها ریاست ماست
لبی که اسم تو را برد اهل تقوا شد
دم حسین خودش باعث طهارت ماست
حساب گریه برای تو با خود زهراست
و فاطمه به قیامت پی شفاعت ماست
به خاطر تو همه محترم شدیم حسین
همین دو قطرهی اشکی که هست عزت ماست
هزار شکر که سادات زینبی شدهایم
لباس مشکی ما مظهر سعادت ماست
روایت است که هر روضه شعبهی حرم است
بهشت کربوبلا پس میان هیئت ماست
همیشه ما شب هفتم ز گریه میمیریم
شب مصیبت اصغر شب شهادت ماست
*یه وقت دید تو خیمه ها شلوغ شد" دستور گریه ی آهسته داده بود" حالا همه دارن داد میزنن"
برگرد زینب جان چرا گریه ی بلند می کنی،علتش چیست؟فرمود داداش این بچه خودشو از تو گهواره انداخته زمین ..." از تشنگی داره بال بال میزنه ..."
لالایی لای لای .... لالایی لای لای ....
علی لای لای ....
دم ظهرست زیر آفتابی
به فکر آبی و اما نیست آبی ...
چقدر از صبح لالایی خوانده ام من
دهانم زخم شد ، شاید بخوابی ...
برایت گریه تاثیری ندارد .... 2
علی ... مادر که تقصیری ندارد ...
ای .... به لرز افتاد جسم نیمه جانت
ترک افتاد بر جان لبانت
دعا کردم سرت آرام باشد
همیشه پیکرت آرام باشد
الهی تیرها دورت نگردن
الهی حنجرت آرام باشد
مبادا باد مویت را ببیند
نگاهی رنگ و رویت را ببیند
فقط دلواپس اینم عزیزم
کمانداری گلویت را نبیند
میان خیمه ماندم،گریه کردم
تو رفتی پای این غم گریه کردم
خودت که پیش بابایی ولی من
لباست را گرفتم گریه کردم .....
علی .......
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5810138205051159362.mp3
1.1M
روضه شب هفتم
منصور ارضی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🍁وحید شکری🍀
تو حرم نمی خوای تو دلم حرم داری
حاتمم گداته چقدر کرم داری
منتت همیشه آقا رو سرم داری
حرم داری تو دلای نوکرا حرم داری
مثل شاه کربلا حرم داری پسر شیر خدا
تو دلا حرمت پابرجا یه آقا که عزیز دنیا
قربونش چقدر کریم و آقا
یا حسن ای عزیز زهرا (3)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
یه روزی میسازیم حرم گنبد
صحن ایوون طلا مثل مشهد
تا رو لبام میاد اقا لبخند
شلوغ میشه حرم امام حسن
شلوغ میشه مثل شاه بی کفن
شلوغ میشه ذکر تو همه میگن
می خونیم تو حریم شما
روضه ی شه کربلا
بمیرم توی صحنت آقا
یا حسن ای عزیز زهرا (3)
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
من گدای کاهل کریم هستی
دست خالی با تو همش بستی
چقدره نوکر تو دل بستی
کریم آقا بمیرم بی حرمی آقا
کریم آقا تنها شاه کرمی
کریم آقا سایه روی سرمی
کریمی یه گداتم آقا
قربون خاک پاتم آقا
والله جون فداتم آقا
یا حسن ای عزیز زهرا (3)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6021581283279241757.mp3
5.09M
تو حرم نمی خوای
وحید شکری
@majmaozakerine
آخر نشد که عقده از این دل درآورم
موی تورا ز پنجه ی قاتل درآورم
گفتم که نیزه را ز مقابل در آورم
جسم تورا ز چنگ اراذل درآورم
گودال تنگ و پیکر تو ریز ریز شد
با یک لباس چکمه ی قاتل تمیز شد
هرکس دوید گوشه ی گودال برنگشت
پیراهن از کشاکش جنجال برنگشت
در زیر نعل ها تن پامال برنگشت
چشم کسی ز غارت خلخال برنگشت
خنجر را کشید و زنی التماس کرد
یک زن به مرد بد دهنی التماس کرد
@majmaozakerine/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ الْحُسَيْن💚
هرروز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را
تـا روبروے گنبدتـان می دهم سلام
هرجاڪه صحبٺ ازتـو شدو ذڪرخیرتو
دستم به سینه،عرض ادب ڪردم،احترام
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ🌷
وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌷
وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ🌷
وَعَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن🌷
@majmaozakerine
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊
🕌زیارت امام #حسن_عسكرى(عليه السّلام) در روز #پنجشنبه
﷽
🔆السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
🔆يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ، وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ #الْخَمِيسِ، وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ🌺
🗓 تقويم نجومی 🗓
به💠 پنجشنبه 💠 خوش آمدید🌸🍃
☀️ ۳ تیر ١۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۱۳ ذی القعده شوال ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱
💜🌹🍀 🍀🌹💜
🌷کربلا تنديس مَشک پاره بود
❣کربلا يک آسمان پروانه بود
🌷کربلا پروازِعشق , قفل زمين
❣کربلا خون خدا , سنگ زمين
🌷کربلا مَشک اميد , اوجِ عطش
❣کربلا تصويرِ جاریِ عطش
🌷کربلا پرتاب تير برحنجره
❣کربلا فريادها ازحنجره
🌷کربلا تجميع درد وعاطفه
❣کربلا آوای طبل و همهمه
🌷کربلا پرواز نور , بُهت زمين
❣کربلا در زير پا , اُفت زمين
🌷کربلا يک امتحان , صد آسمان
❣کربلا يک غفلت و صد ريسمان
🌷کربلا يک تک سوار , نامش قمر
❣کربلا صدها سوارِ بی هنر
🌷کربلا يک لحظه از کلِ زمان
❣کربلا يک اتفاقِ اين جهان
🌷کربلا تصويرِ تاريکِ زمين
❣کربلا آيينة حق اليقين
🌷کربلا شور و شعورِ جاودان
❣کربلا پندارِسبز و آرمان
🌷کربلا يک راست قامت , يک ولی
❣کربلا اسطوره از جنسِ علی ع
🌷کربلا يک آفتاب , نامش حسين ع
❣کربلا فريادِ زينب،یاحسين علیه السلام.
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
افتاده دست مردک پستی سرت حسین
خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین
درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد
مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد
نامرده پست موی سرت راکشیده است
ملعون مست بال وپرت رابریده است
کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین
ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین
اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
گریم برای وسعت دریای تشنه ات
خواهر فدایی توو لب های تشنه ات
آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات
عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات
خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین
آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین
دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست
دیدم حسین روی گلویت سنان نشست
چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند
سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند
جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب
بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب
شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#استوری
#امام_حسین
۴۸روز تا ماه محرم مانده
.
#امام_حسین
#شب_جمعه
شعر روضه #گودال #قتلگاه
بر عکس هر باری که از سر می نویسم
این روضه را اینبار از آخر می نویسم:
.
مادر رسید از خاک بردارد سرش را
ای بی مروت برنگردان پیکرش را
سر نیزه بر این تن نزن اینطور نامرد
دَرهَم نکن اینقدر جسم اطهرش را
این سینه جای بوسه ی پیغمبران است
بردار پایت را، رها کن حنجرش را
پاشو از این سینه نمی بینی مگر تو
روی بلندی... اضطراب خواهرش را
کشتیش، بس کن بی حیای بی مروت
کمتر بسوزان قلب خون مادرش را
یک جرعه آبش کاش می دادی حرامی
حالا که کشتید از جفا آب آورش
این قدر خون کردید کافی نیست انگار
از او گرفتید اکبرش را، اصغرش را
این سر به روی دامن زهراست بس کن
دجّال بی دین، هی نکش موی سرش را
امروز مویش را کشیدی بی مروت
فردا نسوزانید موی دخترش را
.
شد چادر خاکیِ زهرا، غرقِ در خون
وقتی فرو می برد ملعون خنجرش را
#وحید_محمدی
1/2/1400
.
.
#شور
یه خیابون نم بارون
مداح عبدالرضا هلالی
یه خیابون نم بارون
دوتاگنبد دوتا ایوون
دل مجنون چشه گریون
یه پریشون زیربارون
دل شدمبتلا هستیمون فدات
یک کلام آقا میمیرم برات
اباعبدا... اباعبدا....
شب حسرت یه زیارت
شب جمعه بایه مادر
غم غربت بوی تربت
پایین پا علی اکبر
عشقت جونمه هیات خونمه
محشرتوبگو این دیوونمه
اباعبدا...اباعبدا..اباعبدا...
جلو خواهر جلومادر
یه برادر ته گودال
تیروخنجر گل پرپر
تن بی سر تن پامال
خنجرکشید مادردوید
دست وپازدی خواهرت رسید
yh_khybwn_nm_brwn.mp3
5.42M
یه خیابون نم بارون
.
.
#عبدالرضا_هلالی
#شب_جمعه
.
|⇦•سلام آقا ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
سلام آقا .. سلام آقا .. سلام آقا ..
منم یک قطره از بارون
که میخوام سهم دریاشم
تو دریایِ دلت میشه
یه زائر تو حرم باشم
سلام آقا، امینِ دینُ و دنیامی
سلام آقا، حدیثِ اشکِ چشمامی
سلام آقا، چقدر خوبه که آقامی
همیشه بدرقه م کرده
دعایِ خیرِ تو آقا
دعا کن تا جداشم از
مسیرِ غیرِ تو آقا
دعام اینه، که خرجِ گریه هات باشم
دعام اینه، دلیلِ خنده هات باشم
دعام اینه، تو راهِ کربلات باشم
همه عمرم به تو خیلی بدهکارم
بدم اما فقط میگم دوست دارم
سلام آقا، امینِ دینُ و دنیامی
سلام آقا، حدیثِ اشکِ چشمامی
سلام آقا، چقدر خوبه که آقامی
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_شب_جمعه