eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت_زینب اسارت آمده موسم تنهایی و حیران شده ام دادم از دست تو را، سخت پریشان شده ام رفتی و بعد تو من پاره گریبان شده ام نظری کن چقدر بی سر و سامان شده ام چشم بد بعد تو دنبال من افتاد حسین خواهرت را نکند برده ای از یاد حسین؟! چند مرکب پیِ من پشت سرم تاخته اند عده ای چشم به سوی حرم انداخته اند این طرف روی تنت کوه سنان ساخته اند سنگ دل ها سرفرصت به تو پرداخته اند یک نفر هستم و از چند طرف درگیرم به خود فاطمه سوگند که بی تقصیرم رکن من بودی و از رکن و اساس افتادم کعب نی خوردم و عشق تو نرفت از یادم " زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم" گم شده بین شلوغی سخن و فریادم شاهدی داد زدم... گریه کنان می گفتم با صدایی که گرفته سویشان می گفتم: جوشن مانده به روی بدنش را نبرید سخت جا رفته... عقیق یمنش را نبرید با سر نیزه توان سخنش را نبرید هر چه بردید ولی پیرهنش را نبرید بگذارید نگاهی به سویش بندازم لااقل چادر خود را به رویش بندازم محمد جواد شیرازی اسارت مردم لباس پاره ما خنده دار نیست کاخ غرور کاذبتان پایدار نیست مردان ما به نیزه و در کوچه های شهر گرداندن زنان حرم افتخار نیست در سختی و بلا به خدا تکیه میکنیم سر می دهیم در ره او، این شعار نیست ای بزدلان ز بام به ما سنگ می زنید در دست های بسته ما ذوالفقار نیست زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟ دیگر به گریه های شما اعتبار نیست در بین طعنه های وقـیح تمام  شهر بدتر ز طعنه های بد نیزه دار نیست وحید قاسمی
13 محرّم 4 ـ شهادت عبدالله بن عفیف عبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بود و در جنگ های جمل و صفّین دو چشم خود را از دست داده بود. لذا مشغول عبادت بود. او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام نسبت کذب می دهد، از میان جمعیّت بر خواست و گفت : ساکت باش ای پسر مرجانه، دروغگو تویی و پدر تو که به تو این مقام را داد. ای دشمن خدا ! فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله را می کشی و در منابر مؤمنین این چنین سخن می گویی ؟ مأموران خواستند معترض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت، ولی بعد آمدند و خانه ی او را محاصره کردند. پس از رشادت های او و دخترش دستگیر شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد به شهادت رسید. (5) 📚 منابع : 5. ارشاد : ج 3، ص 117. و ... . 🍃🦋🍃
🔘امام صادق علیه‌السّلام فرمودند : ﺍﻯ ﺯﺭﺍﺭﻩ، ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ علیه‌ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﺭﻳﺪ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺗﺎﺭ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﻧﻮﺭﺵ ﺳﺮﺥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﻮﻫﻬﺎ ﺗﻜﻪ ﺗﻜﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ و هیچ زنی از ما اهلبیت خضاب نگرد و روغن نمالید و سرمه نکشید و موهایش را شانه نزد تا وقتی که سر عبیدالله بن زیاد را به نزد ما فرستادند. 😭😭😭 📚کامل‌الزیارات، باب ۲۶، ح ۶
🔰خطبه حضرت زینب (س) در دروازه کوفه ✔️حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد: 💠در روزی که اسرای کربلا وارد کوفه شدند به زينب، دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان(ع) سخن مى گويد. به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» 💠 ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت چنين فرمود: 🌹ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.  🕯اما بعد؛ ای مردم کوفه،‌ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. 🕯همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم تابیدن، یکی یکی از هم می‌گسست(پنبه میکرد)، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و فساد ساخته اید. 🕯آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ 🕯یا همچون سبزه‌ ای که بر فراز فضولات روییده یا همچون نقره ای که بر سر قبر مرده است، میمانید(اگر ظاهرتان هم زیبا باشد لکن باطنتان فاسد و کریه است) 🕯چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. 🕯 بر برادرم گریه می‌کنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. 🕯و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند خاتم پیامبران و معدن رسالت را پاک کنید!؟ همان کسی كه سرور جوانان اهل بهشت و ملجا حريم شما و پناهگاه جمعتان و قرارگاه صلح‌ شما و بهبودى بخش زخم هايتان و جان پناهتان در گرفتاريها و رهبر شما به هنگام نبرد و حجت بزرگتان و چراغ روشن راههايتان بود! پس رحمت خدا از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده و معامله تان قرین زیان گردد. خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. 🕯واى بر شما! آيا مى دانيد چه جگرى را از محمد(ص) شكافتيد؟ و چه پيمانى را گسستيد؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول الله(ص) را آشكار كرديد [پرده نشينان حريم محمّدى را بر كوچه و بازار نشان داديد؟] و چه حرمتى را از او هتك كرديد؟ و چه خونى را از او بر زمين ريختيد؟ به راستى كار زشت و وحشتناكى انجام داده ايد، كه نزديك است بخاطر اين كار، آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد! 🕯 آيا اگر از آسمان خون ببارد تعجب مى كنيد؟ [بدانيد كه] عذاب آخرت خواركننده تر است و آنان [جنايتكاران] هرگز يارى نمى شوند. 🕯پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب سبکسری شما نگردد، چرا که خدای عزّوجلّ در عذاب کردن ظالمان، از موعد مقرر شتاب نمی‌کند، و بیم از دست رفتن انتقام بر خدا نرود و همانا که خداوند برای ما و شما در کمین است(روزی انتقام خونمان را از شما بگیرد) 💠آنگاه حضرت زينب(س) اشعاری را خواند که ترجمه آن در ذیل می آید: 💔اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امت‌ها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟ 💔شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد. 💔اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اين‌گونه به من جفا كنيد. 💔من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد. 💠آنگاه امام زین العابدین(ع) رو به عمه اش کرد و فرمود: 🕯عمه جان آرام بگیر، که آنچه گذشته براى آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. که تو بحمدالله، عالمى هستى كه نزد كسى تعليم نديده اى و دانايى هستى كه نزد كسى نياموخته ای. گریه و زارى، آنان را که روزگار به نیستی برده است به ما باز نمى گرداند. 💠با این سخنِ امام سجاد(ع)، زینب کبری(س) آرام گرفت و دیگر سخنی نگفت. 📖بحار، ج 45 ص 162_ 164 👌تدبر در این خطبه میفهماند که صرف گریه بر امام حسین، در حالی که از دایره ی ولایت پذیری اهل البیت دور باشیم هیچ نفعی ایمانی و اخروی ندارد. گریه های کوفیان بسیار با ضجه و ناله همراه بود لکن این اشک ها آنها را برای آزاد کردن اسرای کربلا برانگیخته نکرد و لذا زینب کبری برای کوفیان اینطور نفرین میکند که گریه تان مستدام باد. پس آن گریه ای یک قطره اش، یگانه کیمیای سعادت است که انسان را برای تبعیت از اولیای دین برانگیخته کند و او را از ولایت اغیار منزه نماید. بنابراین محافل اشک و عزای حسینی، بشرطها و شروطها، حصن امن الهی است که ولایت پذیری و تبعیت از آل پیامبر، این شرط رکنی است.
4_5940597888206767753.mp3
5.89M
‍ دانلود مداحی حاج عباس مفتاح   چوب مزن چوب مزن ای یزید بر لب دندان حسین شهید مزن که این سر، سر حسین است جهان به قتلش در شور شین است چوب بر این قاری قرآن مزن به پیش این دیده طفلان مزن مزن که این سر جفا کشیده ز میزبانش وفا ندیده چوب بر این حسین عطشان مزن به پیش این زینب نالان مزن مزن که خون از لبش چکیده رسول اکرم لبش بوسیده @majmaozakerine
‍ سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) برادر غریب زینب که روی نیزه بی قراری تو از دلم خبر نداری برادر غریب زینب که روی نیزه بی قراری تویی دلیل شور و شینم تویی ضیاء هر دو عینم تویی تو یادگار مادر تویی برادرم حسینم غمت به سینه می زند چنگ خزان شدی چنین بهارم حسین من برادر من سفینه النجاه ایمن تنت چرا فتاده بر خاک سرت چرا بریده از تن ببین ز خیمه ها بلند است فغان و اشک و آه و زاری (2) ز خون سرخ حنجر تو ز جسم پاک بی سر تو ز خطبه های آتشینم ز تربت مطهر تو شده زمانت انقلابت گرفته نهضت اعتباری سلاله ی عزیز حیدر چراغ شام تار مادر سری که بوده روزگاری به روی شانه ی پیمبر کنون به روی نی سوار و دوان به سوی رهگذاری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) برادر غریب زینب که روی نیزه بی قراری تو از دلم خبر نداری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) شب آمد و زمان دیدار روم برای آخرین بار بگو زمان رگ بریده برادرم خدا نگهدار همه به خاک و خون تپیدند نمانده یاوری نه یاری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) برادر غریب زینب که روی نیزه بی قراری تو از دلم خبر نداری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) به زخم دل نمک چه حاجت سه ساله را کتک چه حاجت برای گوش و گوشواره قباله ی فدک چه حاجت رقیه جان برای عمه نمانده جز تو یادگاری بگیر در بغل سرم را به بر بگیر پیکرم را بیا به یک اشاره کن شاد دل مدافع حرم را شده ز خون فاطمیون درخت شیعه آبیاری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) برادر غریب زینب که روی نیزه بی قراری تو از دلم خبر نداری سری که روی نی سواری تو از دلم خبر نداری (2) شاعر: محمدزمان گلدسته ای حسین ای غم تو همدم ما ای تو خود شاهد اشک غم ما ای به هر رنج و غمی محرم ما ای خجل از کرم تو کم ما تو کریمی و تو مولا تو ولی ای جگر گوشه ی زهرا و علی دل ما غرق غم توست حسین کم ما و کرم توست حسین قبله ی ما حرم توست سر ما و قدم توست حسین به صفای دل صحرا سوگند به دعای شب زهرا سوگند ای که ناز تو خریدن دارد بار عشق تو کشیدن دارد گل ز گلزار تو چیدن دارد حرم پاک تو دیدن دارد صف اصحاب محبت صف ماست جان اگر می طلبی برکف ماست ای حسین ای پسر خون خدا ای تو روشنگر مصباح هدی ما و دل از تو بریدن ابدا ای جمال تو بهشت شهدا تو که جان دادن ما را دیدی امتحان دادن ما را دیدی تو که خود مرد ره توحیدی تو که در ظلمت شب خورشیدی تو که از شاخه ی غم گل چیدی تو که خود داغ برادر دیدی سوخته حاصل ما را بنگر داغ های دل ما را بنگر ای حسین ای پسر خون خدا ای تو روشنگر مصباح هدی ما و دل از تو بریدن ابدا ای جمال تو بهشت شهدا تو که جان دادن ما را دیدی امتحان دادن ما را دیدی تو که خود مرد ره توحیدی تو که در ظلمت شب خورشیدی تو که از شاخه ی غم گل چیدی تو که خود داغ برادر دیدی سوخته حاصل ما را بنگر داغ های دل ما را بنگر شاعر: محمدجواد غفور زاده(شفق) ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ام المصائب خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد خواهر شده وداع در خیمه های بی دفاع ای آخرین همسنگر نعشی مرمل بالدماء من می روم میدان ولی جان تو و جان حرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ام المصائب خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ای نور چشمان ترم ای هستی و ای باورم آن دم که شمر بی حیا خنجر کشد بر حنجرم جالس علی صدرالحسین شیون مکن ای خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ام المصائب خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد انسیه ای از مادرم داری تو اینجا خواهرم همچون مدینه کربلا آتش بیفتد در حرم با من مگو آتش گرفت مانند مادر چادرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ام المصائب خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد بعد از به خاک افتادنم آن دم که بی جان شد تنم در پیش رویت دشمنی غارت کنم پیراهنم آن ساربان هم می برد انگشت و هم انگشترم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد ام المصائب خواهرم زینب خدا صبرت دهد ای یادگار مادرم زینب خدا صبرت دهد شاعر: محمد هنرجو
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
من چقدر با روزای قبلم فاصله دارم قدر تموم قافله بابا آبله دارم حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی  حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی  عمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدی از وقتی که رفتی من کارم بجز هق هق نیست دیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیست من الذی ایتمنی منی که اصلا یک ماهه از تو خبر نداشتم طعنه شنیدم برای این که پدر نداشتم حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی حالا که نمیتونم بگم اومد بابام اومدی حالا که سفید شد از نبودنت موهام اومدی عقیقتو بخشیدی به ساربان فهمیدم  منم النگو هامو به این و اون بخشیدم من الذی ایتمنی تا که سر تو اینجوری دیدم خیلی دلم سوخت منم شبیه موی سر تو موی سرم سوخت از غصه پرم خیلی از نبودن داداش علی اکبر دلخورم  معلومه وقتی نباشه من همش سیلی میخورم افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چاردم دیگه تموم شد حرفام طبق رو بردار عمه بگو حلالم کردی خدا نگهدار عمه من الذی ایتمنی
4_5816916354933984019.mp3
13.38M
سبک شلاقی به نام نامی اولیا مخدره زینب عقیله العرب دخت حیدره زینب خطیبه ای که تمایل به فاطمه دارد زنان ایل عرب پای منبر زینب دلاوره زینب چه محشره زینب همه جهان محو برادره زینب ای بنازم شاعری که این چنین زیبا سرود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود یا زینب یا زینب🔃🔃 عقیله فهیمه علی نشان زینب معلم و مدرس مفسران زینب خطابتت همه را یاد مرتضی انداخت فدای نطق تو بانوی قهرمان زینب  فوق بیان زینب در جریان زینب چه انقلابی کرده در دو جهان زینب منزوی زیبا سروده این شعار مکتب است این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است یا زینب یا زینب🔃🔃 @majmaozakerine
الحرام 🏴 سبک بمیره مادر که بی حالی لبای خشکت ترک داره خدا را شکر چشماتو بستی نبینی بارون نمیباره فدات مادر رمق نداره دستات فدات مادر تکون نخورده پاهات فدات مادر کبود زیر چشمات قدر یک قطره آبم که باشه یه ذره جون میگیری نمیگم زنده میمونی اما یکم توون میگیری لالا لالا لالا لالا 🔃🔃 خسته شدی از نخوابیدن خنده زهرا رو میخواستی تو بغلم گریه میکردی بغل بابا رو میخواستی صدای تیر به گوش من رسیده میگن حلقُ از گوش تا گوش بریده همینه که رنگ بابات پریده تا زنده ام بعد تو واسه من آب خنک عذابه پشت خیمه ها قبری رو کنده این خونه ربابه لالا لالا لالا لالا @majmaozakerine
الحرام 🏴 سبک بمیره مادر که بی حالی لبای خشکت ترک داره خدا را شکر چشماتو بستی نبینی بارون نمیباره فدات مادر رمق نداره دستات فدات مادر تکون نخورده پاهات فدات مادر کبود زیر چشمات قدر یک قطره آبم که باشه یه ذره جون میگیری نمیگم زنده میمونی اما یکم توون میگیری لالا لالا لالا لالا 🔃🔃 خسته شدی از نخوابیدن خنده زهرا رو میخواستی تو بغلم گریه میکردی بغل بابا رو میخواستی صدای تیر به گوش من رسیده میگن حلقُ از گوش تا گوش بریده همینه که رنگ بابات پریده تا زنده ام بعد تو واسه من آب خنک عذابه پشت خیمه ها قبری رو کنده این خونه ربابه لالا لالا لالا لالا @majmaozakerine
❣﷽❣ 🍁 ◼️ 🍁 قرارشد نگذارند ساده جان بدهد قرار شد نگذارند سر تکان بدهد ◼️حسین جانم 3 جانم جانم به دشمنی کشتنش یعنی اینهمه زخمایی که زدن راضی شون نکرد نگران بودن حسین جان بده راحت شه. میخواستن تااون لحظه آخر زجرش بدن هرجوری تونستن آقا رو اذیت کردن .. ◼️حسین آقام آقام آقام یعنی چیجوری میتونستن آزارش بدن، اذیتش کنن!! شمشیر دار که داشت با شمشیر میزد نیزه دار که داشت با نیزه میزد سنگ زن که داشت با سنگ میزد حتی پیرمردای کوفه با عصا اومدن با عصا میزدنش غرق خونه_ تو گودال افتاده_دیگه رمق نداره _یه وقت یه نامرد صدا رد کارش تمامه برید سمت خیمه ها_دیدن رو دو کنده ی زانو بلند شد_من هنوز زنده ام.. قرار شد نگذارندساده جان بدهد قرار شد نگذارند سر تکان بدهد قرارشد که تنش روی خاکها باشد ونیزه دار سرش رابه آسمان بدهد اُفتاده بین قتلگاه تو چنگ کینه ی سپاه نداره دیگه جون پناه، پناه عالم ◼️پناه عالم بی پناه شده دورش پراز کمینه، زینب داره میبینه رو سینه داداشش یکی داره میشینه بالای گودال، هی میره ازحال پیرشده زینب، قدهزار سال ◼️سالار زینب.. @majmaozakerine 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
 بابایی سلام، دلِ من تنگِ نگاهِ تو شده  چشِ خیس من، خیره به صورتِ ماه تو شده  "چشم به راه تو شده"  وقتی دلتنگِ نگاهِ تو میشم، میامو سرِ مزارت میشینم  خاطراتمونو یادم میارم، توی آغوشت خودم رو میبینم  چه روزایی داشتیم، وقتی که بودی پیشم حال و هوایی داشتیم  چه روزایی داشتیم، چه روزایِ خوب و چه خاطره هایی داشتیم  چه روزایی دارم، جای خالیت حس میشه هول و ولایی دارم  چه روزایی دارم، حالا که نیستی عجب دردِسرایی دارم  "آقام آقام یا حسین"  همه میدونن، دخترا احساسی و رویایی ان  از همون قدیم، همه میگن دخترا بابایی ان  "دخترا بابایی ان"  سایه ی پدر که بود روی سرم، حس میکردم به یه کوه تکیه دارم  حاظرم تمومِ دنیامو بدم، تا یه بار دیگه تو باشی کنارم  سرپناهم بودی، تو روزای سختِ دنیا تکیه گاهم بودی  تو کنارم بودی، برایِ دلواپسی هام تو قرارم بودی  بی قرارت هستم، بی قرار لحظه های انتظارت هستم  بی قرارت هستم، تو که نیستی من پیشِ سنگِ مزارت هستم  "آقام آقام یاحسین"  میخونم برات، بازم از عشق تو بیتابم حسین  تو رو میبینم، تو بیداری و توی خوابم حسین  "سلام اربابم حسین"  وقتی از دست همه خسته میشم، تو پناه خستگی های منی  همه میزارن و میرن ولی تو، یارِ دل شکستگی های منی    چه پناهی دارم، با تو حال و روزگارِ روبه راهی دارم  چه پناهی دارم، تو که سایَت رو سرِ منه چه شاهی دارم  چه نگاهی داری، چه علمدارِ رشیدی چه سپاهی داری  چه نگاهی داری، تو دوازده ماهِ هر سال تو چه ماهی داری  "یا اباعبدالله"
راه شام زبان حال دختر مظلومه امام (ع) خطاب به سر پدر بزرگوار . مرحوم تائب تبریزی . . بابا نوک جداده دیدۂ حق بینی باز ایله گوزومده اشگه باخ قلبیمده سیر سوز و ساز ایله . نجه گور پوزقونام ای رونق اسلام اولان سلطان بو پوزقون حالی مندن برطرف ای دلنواز ایله . دله گل ای سرافرازان اسلامین سرافرازی شکسته دل یتیمون بیر دانشدور سر فراز ایله . عدو بیله سانور من بی کسم بیر داد خواهیم یوخ اؤزون داده یتیش بو عقده نی دلدن فراز ایله . مخالفلر سالوب گورنه حصاره پردۂ غمده حسینی شوریله آزاد ای شاه حجاز ایله . عراقیلر الینده پرده پرده قان اولوب گگلوم منی دیندیر داخی آز ای حجازی شاه ناز ایله . اسیرم دستگیرم لاعلاجم چوخلی دردیم وار منیم دل دردیمه چاره اؤزون ای چاره ساز ایله . بابا ویران اولوب حسرتله قلبیم بیر نگا ... ➖➖➖➖➖➖ . برچسبها: .
AUD-20210824-WA0061.mp3
9.3M
من بی تو میمیرم ، عشق تو تقدیرم دور از حرم ای وای چی بوده تقدیرم آقا به جان مادرت امشب دعایی کن باز این دل سرگشته ی ما را هوایی کن من ریزه خوار سفره ی احسان عباسم جان علمدارت تو ما را کربلایی کن آقا یه کاری کن ، آقا یه کاری کن مجنونمون کن حسین ، داغونمون کن حسین شب جمعه ای کربلا مهمونمون کن حسین ... سالار زینب حسین ، سالار زینب حسین ... دلها هلاک تو ، ما سینه چاک تو این افتخار ماست سجده به خاک تو بازم خیال عشق و مستی در سرم دارم امشب هوای پر کشیدن تا حرم دارم آسون نیاوردم به دست این عشق زیبارو هر چی دارم از گریه های مادرم دارم آقا تو را دارم ، آقا تو را دارم مجنونمون کن حسین ، داغونمون کن حسین شب جمعه ای کربلا مهمونمون کن حسین ... سالار زینب حسین ، سالار زینب حسین ... عمریه غم دارم ، چشم کرم دارم خواستم بگم آقا عشق حرم دارم من را ببخش آقا که میدانم خطاکارم آقا نگاهی کن که امید کرم دارم هر کس در این عالم به لیلایی گرفتار است من تا قیامت سائل کوی علمدارم با تو چه غم دارم ، با تو چه غم دارم مجنونمون کن حسین ، داغونمون کن حسین نه شب جمعه ای کربلا مهمونمون کن حسین ... سالار زینب حسین ، سالار زینب حسین ... @majmaozakerine
4_5929210147493644182.mp3
3.8M
نوحه حماسی امام حسین علیه السلام و شهدای مقاومت یا حسین یا حسین یابن فاطمه ای رخ مولایی تو وَجه الله روشنِ از جلوه ی تو مهر و ماه یاسِ گلستانِ عصمتُ الله به راهِ حق رفتی در قربانگاه به یاد تو در دلها سوز و آه الگوی ناب نهضت روح الله ای اقتدار پرچم حزب الله شبیه حاج قاسم یاور تو ایم فدایی راه اکبر تو ایم منتقم خون اصغر تو ایم گریه کنانِ آب آورِ تو ایم خونجگر از اشکِ مادر تو ایم سینه زنِ جسم بی سرِ تو ایم سوخته ی آهِ خواهر تو ایم مسیر ما مسیرِ سرخ شهدا به یا حسین میریم تا کرببلا هستیم کابوس تموم دشمنا لشکر حاج قاسم به اذن خدا به زودی می رسه به صَهیونیستیا نابود میشن همهٔ یزیدیا قدس میشه آزاد از دست اونا چه خالیه اون روز جای شهدا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
ای که در کوچه ها افتادی پیش چشمای ما افتادی طوری با پا زدن نا مردا مادرم بی هوا افتادی چهل تا بی حیا بی خبر از خدا میزدنت چرا🎶 🎶به زیر دست و پا میون شعله ها میزدنت چرا جلوی چشم تار بابا با لگد محسنت رو کشتن وقتی که رو زمین افتادی دونه دونه گلات پژمردن🎶 🎶تو شعله سوخت پرت چادر و معجرت چی اومده سرت به پیش دخترت نگاه شوهرت چی اومده سرت قنفذ نا نجیب و ملعون میزدش با غلاف رو بازوت🎶 🎶ضربه پا چقدر سنگین بود خون تازه میریخت از پهلوت ناموس مرتضی با اون جسارتا شکسته شد خدا میون کوچه ها با تازیوونه ها شکسته شد خدا🎶 🎧🎧🎧 یادمه افتادی گودال پشت و رو کرد تو رو با پا 🎶یادمه میزدن با سنگ جلو چشمای زهرا بی یاور در دل صحرا نگاه هیز دشمن ها طعنه ها و جسارت ها یک لشکر زینبه تنها🎶 🎶دعوا شد سر انگشتر تو دعوا شد دعوا شد دست دشمن به رقیه وا شد دعوا شد زائر تو مادرت زهرا شد🎶 وای حسین وای حسین 🎧🎧🎧 🎶هر چقدر التماس کردم میزدن با سپر هر دم بارون من به رو ناقه مثل من پر از دردم یه روز خوش ندیدم من میدادن همش آزارم🎶 اشک از چشمام سرازیره ببین راهی بازارم 🎶آزردن ما رو بزم شراب آوردن توی بازار ما رو میچرخوندن معجر ما رو به غارت بردن🎶 🎧🎧🎧 🎶ای که شیب الخضیب افتادی ای که خد التریب افتادی خواهرت زود تر بمیرد ای کاش تا نبیند غریب افتادی🎶 🎶پیش چشمای خون بار من هی بلند میشی و میفتی کاش میشد لااقل درداتو به منِ خون جگر میگفتی🎶 🌟🌟🌟 سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب 🌟🌟🌟 🎶پیکرت زخمی و مجروحه زیر یک هجمه از شمشیری قتلگاهت شلوغ انگار نداره گریه هام تاثیری🎶 لشکری رو سرت ریختن تا بشه جسم شریفت پا مال🎶 🎶همه انگاری میخوان سهمی داشته باشن ازت تو گودال 🌟🌟🌟 سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب 🌟🌟🌟 🎶تن پاک تو رو برگردوند از رو تل دیدمو لرزیدم تقصیر خواهرت بود داداش کاش گلوتو نمی بوسیدم🎶 🎶خنجری میره بالا پایین دستو پا میزنی روی خاک سرتو از قفا میبرن میکنم واسه تو سینه چاک🎶 🌟🌟🌟 سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب
‍ ⚫️روضه و مناجات جانسوز _کوفه و اسارت خاندان آل الله قم▶ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد .... هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ... ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی .... بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ... نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ... سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما .... ◀مجمع مداحان اهلبیت علیهم السلام قم▶ ▫حجت_الاسلام_میرزامحمدی ▪مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی ▪اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام ▪روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖