eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.3هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🎼 🔘🔘912🔘🔘 ☑️بنداول به روی بستر افتاده به احتضار به روی بستر نداره تاب و قرار به روی بستر شده چشماش تاره تار به روی بستر زده زهر کین شعله به بال و پرش زده زهر کین شراره به جیگرش تداعی میشه روضه های پدرش تداعی میشه ..... راویه روضه های کربلاس رو بدنش پر از نشونه هاس هنوز تنش پر از کبودیه این یادگار شام پر بلاس السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم شروع شد تازه روضه های کربلا که دائم فرمود صبح و ظهرو هر مسا امام سجاد امون از شام بلا شروع شد تازه ..... امون از شام و از غل و سلسله ها امون از شام و مردمان بی حیا امون از شام و سنگ از پشت بوما امون از شام و ..... امون ازون محله ی یهود محله ی پر از آتیش و دود از اثر ضربه ی تازیون کل تن بچه‌ها شد بود السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم شبیه عمه محنت و بلا دیدی مثل رقیه روی خارا دویدی مثل سکینه زجر و دردا کشیدی شبیه عمه تو دیدی نامرد توی قتلگاه رسید تو دیدی نامرد خنجر کندُ کشید تو دیدی نامرد سر بابا تو برید تو دیدی نامرد دیدی تنی افتاده زیر پا سری که می بریدن از قفا دیدی دم اخری می زنه مادرش و تو قتگاه صدا السلام علی سیدالشهدا«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم عذابم می داد غمه حنجر بابام عذابم می داد تنه بی سر بابام عذابم می دادچشمای تر بابام عذابم می داد عذابم میداد کوچه و بازاره شام عذابم میداد شلوغی و ازدحام عذابم میداد من و خنده ی عوام من بودم و مردای بد دهن من بودم همراهم یه عده زن یادم نمیره توی بازارا خارجی مارو صدا می زدن السلام علی سیدالشهدا«ع» 💠💠💠9⃣1⃣2⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
🔘🔘916🔘🔘 ☑️بنداول بردنم من و داداش تو بازار بردنم به ضرب و زور با ازار غیرتیه من می‌بینی جمعن دور خواهرت یک قومه اشرار ..... ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر تو پای بچه های تو خار دیدم برادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند دوم حال مو نفهمیدن این مردم هی به من‌ می خندیدن این مردم هلهله ها می کردن کنیزا دور من می رقصیدن این مردم دیدم من اشک اب و دیدم حاله رباب و تو رفتی و من اخر دیدم بزم شراب و ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم یادمه شکافه ابروت برادر نیزه ها میخورد به پهلوت برادر یادمه به زیر تیغ و نیزه ها تیکه تیکه های بازوت برادر قاتل رسید می دیدم خنجر کشید می دیدم از پشت سر برادر سرو برید می دیدم ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ای حسین مظلوم برادر 💠💠💠9⃣1⃣7⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
سبک زمینه شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی کربلا -(کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری) بند اول کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری دعا شده بهونه/مگه خبر نداری؟! یه نیمه روزی کشتن/تو کربلا بابامو همه برادرامو/عموی باوفامو سراشونو بریدن و_رو نیزه ها کشیدن و با نعل تازه ای خدا_روی اونا دویدن و دیدم که میبرید سر و دیدم زجه ی مادر و دیدم هجوم لشکر و خنجر به حنجر بابا رسیده بود سر روی دامنه قامت خمیده بود (مظلوم ابالشهید) بند دوم کارم شده چهل سال/گریه برای شیرخوار به این بهونه لعنت/به حرمله هزار بار دیدم که اون دو ملعون/بهم اشاره کردن سه شعبه چاره کردن/گلوشو پاره کردن شاهد قبر کوچیکی_تو کربلا منم منم شاهد راس کوچیکی_رو نیزه ها منم منم دیدم که میکشم عذاب دیدم که دارم اضطراب دیدم شکایت رباب گهواره خالی و نجوای لای او در بین ازدحام مُردم برای او (مظلوم اخالشهید) بند سوم کارم شده چهل سال/گریه واسه اسارت یادم نمیره بزمه/حرامی و جسارت کوچه به کوچه رفتم/محله ی یهودی از اونجا یادگاری/دارم فقط کبودی چشای بی حیا بود و_خنده ی شامیا بود و سر بابامو میدیدم_که زیر دست و پا بود و دیدم که میکشم عذاب دیدم سر به خون خضاب دیدم بزم می و شراب میزد به لعل گل با چوب خیزران لعلی که بوسه زد جدم نبی بر آن (مظلوم ابالشهید)
نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام سینه زن در غم و سوگِ زین العابدینم غصه دار عزای امامُ السّاجدینم او که بر درد غربت مبتلا بود یادگارِ غمِ کرببلا بود آه و واویلتا آه و واویلا... زهر کینه به جان او اثر کرد اشک ما را روانه از بصر کرد ولی او کشته داغ حسین است اشک سرخش عیان به هر دو عین است آه و واویلتا آه و واویلا... دیده در کربلا رأسِ از بدن جدا را خوانده مرثیه آن ذبیحِ مِنَ القفا را عُمری از این مصیبت ناله ها زد پدرش بین مقتل دست و پا زد آه و واویلتا آه و واویلا... http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
نوحه امام سجاد علیه السلام خون بگرید زِ غم چَشم اَنجُم در عزای امام چهارم وامصیبت وامصیبت وامصیبت... اشک غم جاری از هر دو عینم که عزادارِ اِبنُ الحسینم وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تا ابد زینتُ العابدینی سَروَر و سَیّدُ السّاجدینی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دل شده مُضطَر و بی شَکیبَت ای فدای مزارِ غریبَت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تو به رنج و بلا مبتلایی روضه خوانِ غمِ کربلایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... قلب تو داغدار حسین است خطبه ات ذوالفقار حسین است وامصیبت وامصیبت وامصیبت... رفتی از کربلا دلشکسته مثل جدّت علی،دستِ بسته وامصیبت وامصیبت وامصیبت... شد به آل پیمبر جسارت پیش تو خیمه ها گشته غارت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دیده اي کُشتهٔ سَرجدا را دیده اي رأسِ بر نیزه ها را وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دیده اي کینهٔ بی کرانه سیلی و کعبِ نِی،تازیانه وامصیبت وامصیبت وامصیبت... http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
یازهرا🥀: سنگ تو رو به سینه میزنم یا امام حسین توشاهی وغلام تومنم یا امام حسین من اون غلامم که تو دست تویا امام حسین گروگذاشتم رگ گردنم یا امام حسین عاشق بی نوام یا امام حسین خاطرتومیخوام یا امام حسین دستم خالیه یا امام حسین یک کاری کن برام یا امام حسین همیشه سینه میزنم برات یا امام حسین ازاینجا تا پل صراط یا امام حسین سپر میشه برای حفظ دین یا امام حسین سینه چاک چاک چاکرات یا امام حسین تموم مون فدات یا امام حسین عالم تصدقت یا امام حسین امیدم تویی یا امام حسین بعد خدا خودت یا امام حسین آخروآقایی ومعرفت یا امام حسین غیر بزرگی ندیدم ازت یا امام حسین به جون هرچی مرده این دلم یاامام حسین تپش تپش میگه فقط فقط یا امام حسین عشقم یه کلام یا امام حسین همین والسلام یا امام حسین آباد توام یا امام حسین خراب کربلات یا امام حسین 🎤▪️حاج محمود کریمی
واحد شهادت امام سجاد علیه السلام ☑️ بند اول سجاد / با گریه ش دلامونو به خون نشونده سجاد / اهل آسمونو تا زمین کشونده سجاد / با روضه هاش دلامونو اون سوزونده اشکم / برای تو خونه دنیا / با غمم می خونه دل ها / با شما می مونه ( مولا / یا امام سجاد 3 ) 2 ☑️ بند دوم سجاد / که فروغ دیده های عالمینه سجاد / دلش از غصه همش در شور و شینه سجاد / ولی بیشتر از همه فکر حسینه سجاد / با دل خدایی گریه / می کرد از جدایی آخر / شدش کربلایی ( مولا / یا امام سجاد 3 ) 2 ☑️ بند سوم بابا / زندگی بدون تو معنا نداره بابا / بهتر از تو سروری دنیا نداره بابا / زنده نیست هر کی تو رو بابا نداره دستم / می زنم به سینه هستم / یاد ضرب کینه کردم / یادی از مدینه ( مولا / یا امام سجاد 3 ) 2 شعر و سبک : محمد مبشری ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
🌹🌹🎤🎤🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴بند اول منم آلاله ی کرب و بلایی که دیدم لاله های نینوایی زمین کربلا دریای خون شد و دیدم من سرِ از تن جدایی چهل منزل مرا آواره کردند و قلب مضطرم را پاره کردند زدند بر روی نی راس پدر را به طعنه ها مرا بیچاره کردند امان از کربلا و هجوم نابهنگام اسارت تا به کوفه گلایه از غم شام (امان ای دل امان بسوز ای دل امان) 🏴بند دوم به گریه عادته روزانه دارم به یاد کربلا هر دم ببارم شما ده شب فقط روضه شنیدید ولی من دیدم و دل بیقرارم خودم دیدم پدر را سر بریدند به روی پیکرش اسبان دویدند تمام خیمه و خرگاهه او را به نامردی همه آتش کشیدند امان از کربلا و هجوم نابهنگام اسارت تا به کوفه گلایه از غم شام (امان ای دل امان بسوز ای دل امان) 🏴بند سوم ولی با اینهمه میگویم الشام که دیدم چشم هیز و مردم عام شنیدم از زبان مردکی پست خطاب خارجی با لفظ دشنام کنار عمه ام هر لحظه بودم به ضربه تازیانه ها کبودم هنوز آن صحنه ها یادم نرفته و میسوزد تمام تار و پودم امان از کربلا و هجوم نابهنگام اسارت تا به کوفه گلایه از غم شام (امان ای دل امان بسوز ای دل امان) ۱۳۹۶/۷/۱۰ ✔التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══ http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
سید محمد حسینی سجادی: ⚫️روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _حاج میثم مطیعی⚫️ ➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ" *چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم: *"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" *سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش امشب شب شهادت پسرته حسین جان* دریا به دیده ی تر من گریه می کند آتش ز سوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه ی سر من گریه می کند *تو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی؛وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند...وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند،شاید زبون حال آقامون این باشه:مردم کوفه و شام،به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلوم من سنگ پرتاب نکنید...حسین...حسین...* از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند *آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد،راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت،پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده؛میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن؛میگه روم نشد اونجا سوال کنم،زین العابدین رو دفن کرد،بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی،گریه میکردی! میگه فرمود:وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود،میخوام بگم یا باقرالعلوم! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن،یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد،به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید،سر به دیوار گذاشت،علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند... چرا بلند بلند گریه میکنی؟نمیدونستم بازوش...پهلوش...میگه یه وقت صدا زد "یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُم"بیاید از مادر توشه برگیرید! " فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ " بچه ها امشب شب خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت و بهشت، امیرالمومنین میفرمایند:حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند، همون سینه ای که،علی فرمود:"اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّت"زهرا چنان صیحه ای زد" وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا "دست ها رو از کفن بیرون آورد"وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً"حسنین را به سینه چسبانید،یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا،سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت...شروع کرد با پدر حرف زدن...یه وقت عربای بیابانی آمدند؛"فَاجتَمِعَ عدّة ..."با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند... حسییین....* شاعر:استاد غلامرضا سازگار ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
فضایل ائمه: امام سجاد (ع): باز کردن غل و زنجیر   «ابونعيم» از «سالم بن فرّوخ» ، از «ابن شهاب زُهْري» نقل كرده است كه او گفت: «روزى كه مى‌خواستند على بن حسين را [به دستور عبدالملك بن مروان] از مدينه به شام ببرند، خدمت حضرت بودم. غل و زنجير بر پاى ايشان سنگينى مى‌كرد و آن بزرگوار تحت محافظت شديد بود. از نگهبانان خواستم با امام بزرگوار، احوال‌پرسى و خداحافظى كنم. آنان اجازه دادند. بر حضرت وارد شدم. ايشان در خيمه‌اى بودند و غل و زنجير بر دست و پايشان بود. چشمم كه بر ايشان افتاد، اشكم جارى شد و عرض كردم: اى كاش من به جاى شما بودم [و اين غل و زنجير بر گردن من بود] و شما آزاد مى‌بوديد. فرمود:  «اى زهرى! گمان مى‌برى چنين حالى بر من دشوار است و من ناتوان از چاره كردن اين مشكل هستم؟ اگر بخواهم اين كُنده و زنجير به دست و پايم نباشد، نيست. به تو و امثال تو نرسيده است تا مرا از عذاب خدا بترسانى. سپس دست و پاى مبارك را از بند رها فرمود» .( حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، ص ١٣٣.) سپس راوى (سالم بن فروخ) مى‌افزايد: «زهرى هر وقت على بن الحسين (ع) را به ياد مى‌آورد، مى‌گريست و مى‌گفت: زين العابدين» .  منبع: برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم السلام،فاطمه،عسگری،موسسه فرهنگی هنری مشعر،تهران:1391،ص96 http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
معجزه‏ اى از امام سجاد عليه السلام‏   از على بن يزيد روايت شده، گفت: من در آن هنگام كه امام سجّاد عليه السّلام (در سفر كربلا) از شام به مدينه بازمى‏ گشت، همراه آن حضرت بودم، من به همراهان آن حضرت، از زنان و ... نيكى مى ‏كردم و نيازهاى آنها را تأمين مى‏ نمودم، وقتى كه آنها به مدينه رسيدند، مقدارى از زيورهاى خود را (به عنوان پاداش و قدرشناسى) براى من فرستادند، آنها را نگرفتم، و گفتم: من براى خدا، به آنها خدمت كردم، نه براى پول، امام سجّاد عليه السّلام سنگ سياه بسيار سختى را از زمين برداشت، و انگشتر خود را بر روى آن نهاد، و شكل صفحه انگشتر، در آن سنگ نقش بست، سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: «اين سنگ را بگير و هر حاجتى دارى به وسيله آن، بدست بياور. على بن يزيد مى‏گويد: «سوگند به خداوندى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حقّ مبعوث كرد، آن سنگ در شب بسيار تاريك، مى‏ درخشيد و من در پرتو روشنائى آن، اطراف را مى‏ ديدم، و آن را بر قفلهاى بسته مى‏ نهادم، باز مى ‏شدند، و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى‏ ايستادم، از ناحيه آنها به من گزندى نمى‏ رسيد». عالم بزرگ، شيخ حرّ عاملى (ره) با اشعار خود، به همين معجزه اشاره كرده و مى‏ گويد:          و الحجر الاسود لمّا طبعه             ارى عجيبا الّذى كان معه‏           و كم له من معجز و فضل             و شرف باد و قول فصل‏ : «وقتى كه امام سجّاد عليه السّلام انگشتر خود را بر آن سنگ سياه نهاد، از آن پس، چيزهاى عجيبى همراه آن سنگ ديدم، آن حضرت داراى چه بسيار معجزه و كرامت و امور فوق العاده و پياپى، و گفتار روشن و قاطع است منبع: نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، شیخ عباس قمی ,ص 120   http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
فضایل ائمه: امام سجاد (ع): اطاعت و بندگی     امام باقر (علیه السلام) فرمودند:  چون وقت نماز می شد، رنگ امام  زين العابدين (علیه السلام) زرد می شد و لرزه بر اندام وى می افتاد و در زير آسمان می ایستاد  و اشك مى‏ ريخت و مى ‏گفت: اگر بنده می دانست  كه با كه مناجات مى‏ كند، از نماز برنگشتى. روزى به صحرايى بيرون شد. مولايى از آن وى از عقب وى بيرون رفت او را يافت كه بر سنگ درشت سجده كرده بود، گفت: من ایستادم و [آواز گريستن شنيدم و]  او مى‏ گفت: «لا اله الا اللّه حقّا حقّا لا اله الّا اللّه تعبّدا و رقّا لا اله الّا اللّه ايمانا و تصديقا». وى مى‏ گفت و من مى‏ شمردم تا هزار بار تمام شد و سر از سجده برداشت، روى و محاسنش در اشك غرق شده بود.    منبع: راحة الأرواح در شرح زندگانى فضائل و معجزات ائمه اطهار عليهم السلام، حسن بن حسين شيعى سبزوارى، تهران: 1378،ص158   http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
تو رویا دیدم خیلی ساده یه روز می زنم من به جاده مسیر نجف-کربلا رو میرم من با پای پیاده از این موکب ، به اون موکب ، فقط ذکر لبهام حسینه(ع) می خونم تا ، همه دنیا ، بدونن که آقام حسینه(ع) شده لبیک یا حسین(ع) ذکرم فقط بین الحرمینه فکرم بیا لطفی کن دست من رو بگیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر یه عمره آقا مبتلاتم فقط محتاج نیم نگاتم بعد این همه نوکری ها ببینم یه شب کربلاتم دلم آروم ، نداره باز ، می خواد کربلاتو ببینه همه رفتن ، جا موندم باز ، انگار قسمت من همینه دلم گرفته آروم نداره واسه حرم تو بی قراره شدم تو دام عشقت آقا اسیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر می دونم نداشتم لیاقت که امسال بیام من زیارت دیگه قسمت کن آقا جون زیارت ، شهادت ، شفاعت چشامو بستمو دیدم ، آقا جون توی کربلاتم شبای جمعه چند ساله ، توی حسرت خیمه گاتم به وقت مرگم آرزو دارم سرم رو روی زانوت بذارم تو هستی غنی و من هستم فقیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر به یاد غروبای اروند یاد چقیه و یاد سربند یاد اون دلاورهایی که دادن جونشونو با لبخند یاد زین الدین و همت ، یاد کاظمی خرازی یاد صیاد شیرازی ، یاد باکری یاد قاضی یاد باقری یاد ردانی یاد بابایی یاد قوچانی دلم از دنیای رنگی گشته سیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر امیری حسین(ع) و نعم الامیر 🎤 http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b