eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5904663653482760938.mp3
2.53M
﴾.﷽.﴿ 🌹هیئت بیت الشهدا -پرند🌹 ❌پیشنهاد_دانلود 🔴شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها (1400/06/20) زمزمه فراق کربلا (حسین جان...)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️🎤نوحه شهادت امام حسن مجتبی.ع 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 یه نوحه خونم نداری یه سینه زن هم نداری وای حرم نداری یه سنگ قبر شکسته چرا ضریحم نداری وای حرم نداری حرم برات میسازیم همیشه هستم یادت یه روز دخیل میبندم به پنجره فولادت رو به کربلا میدیم همه سلامی به نیابتت اقا مثل اربعین پای پیاده ما میایم زیارتت اقا اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** دره بقیع و که بستن همه دلا رو شکستن وای حرم نداری به روی خاکای قبرت یه مشت کبوتر نشستن وای حرم نداری ماه صفر ها میشیم به سوی قبرت عازم اذن دخول میخونیم کنار باب القاسم جانم به تو حسن دست کریمت همیشه سایه سرم همراه مادرت یادت نره بیای تو لحظه های اخرم اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن **** کریم ال عبایی داری یه عالم فدایی وای حرم نداری تو جا نشینی علی و تو بانی کربلایی وای حرم نداری تو قاب چشمای تو یه عکس نیلی بوده همیشه تو گوش تو صدای سیلی بوده وای از دلت اقا دیدی که خونتون پر از اتیش و دود شده وای از دلت اقا دیدی که صورت فرشته ای کبود شده یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد ** غریب اونی که هم دم اشک و اهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناه 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
سیر از زمونم ، بر لب پیمونم∋∈∋∈∋∈ مادر مادر مادر مادر ببین که من غریب خونه ام ∋∈∋∈∋∈مادر مادر مادر∋∈∋∈∋∈ میبینی بهارمو خزون ، بیا که به دل تویی طبیب از روزی که توی کوچه ها افتادی بهم میگن غریب تا حالا طاقت آوردم کاشکی همونجا میمردم جای تو سیلی میخوردم کبود میشد صورت من کمون میشد قامت من تموم میشد حسرت من … ای وای امون از غریبی … مادر تو خونمه ، الآن مهمونمه ∋∈∋∈∋∈زینب زینب زینب∋∈∋∈∋∈ طشتی برام بیار به لب این جونمه ∋∈∋∈∋∈زینب زینب زینب∋∈∋∈∋∈ داری میبینی تو لخت خون ، گریه نکن اینجا خواهرم اشک چشتو بذار واسه کرب و بلا و برادرم میبینی صد پاره پیکر تو خاک و خون جسم بی سر رو نیزه رأس برادر میری اسارت به شامو میخوری سنگ از رو بامو می بینی بزم حرامو ∋∈∋∈∋∈ای وای امون از غریبی∋∈∋∈∋∈ @majmaozakerine
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تا نمک پرورده ام ... روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁༻↷◈↶༺❁ "السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِىُّ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِينُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِى الْمَهْدِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِىُّ النَّقِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ" *در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: عبدالزهرا اینقدر روضه ی حسین میخونی، مگه حسن بچه ی من نیست؟ چرا روضه ی حسنم رو کم میخونی؟..."آقا رسول الله فرمود: چشمی که برا حسنِ من گریه کنه روز قیامت گریه نمیکنه..."* تا نمک پرورده ام بر خوانِ احسانت حسن من مسلمانم، مسلمانِ مسلمانت حسن نان خورِ این خانه، نانِ فاطمه دندان زده بوی دستِ مادرت را می دهد نانت حسن دست و دلبازِ مدینه دست خالی آمدم *هر کی غریب بود می اومد تو شهر، میگفتن: غریبی؟ برو خیابانِ فلان، یه کوچه هست، یه در هست همیشه بازه...اون خونه ی امام حسنِ...گداها همه جمع اند* دست و دلبازِ مدینه، دستِ خالی امدم دست خالیِ من از تو، لطف دستانت حسن من جُذام نفس دارم، دیدن من هم بیا هم غذا شو با گدا، دستم به دامانت حسن *کنار فقرا می نشست هم غذا میشد ،کنار گداها، ما سلام گداها راهم جواب نمیدیم! مرحوم مجلسی در بحار الانوار میگه: یه لقمه خودش میخورد، یه لقمه به سگ می داد، مرد عربی گفت: آقا! بزنم سگ بره؟مزاحم نباشه؟ فرمود از خدا خجالت میکشم یه حیوانِ جان دار و روح دار به من نگاه کنه غذا خوردنِ من رو ببینه، من حیا میکنم...*
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁༻↷◈↶༺❁ کوریِ بدخواهِ تو، فریاد از دل می زنم یا مُعِزُّ المُؤمِنین، جانم به قربانت حسن خانه ام را می فروشم خرجِ صحنت میکنم هر چه دارم نذر گنبد، نذرِ ایوانت حسن صحن و گلدسته نه، اصلاً تو بگو آقا چرا میرود با چکمه بر قبرت نگهبانت حسن *نگهبانت، خبر نداره ما از چکمه خاطره ی خوبی نداریم...امشب اندازه ی کل شهر برات گریه میکنم،آقا هیئت نداری؟ عَلَم نداری؟ .دسته ی عزاداری نداری؟...* زخمِ پایت از خودی، زخم قلبت از خودی آشنایانت چه می خواهد از جانت حسن *میگه امام حسن سوار مرکب بود، یکی از سپاهیان خودش اومد نیزه ای رو فرو کرد رسید تا استخوانِ پایِ آقا. میگه تا مدتها آقا بیمار بود، پا وَرم کرده بود، فرماندهانِ رَدِ بالایِ امام حسن بهش خیانت کردند. فرمانده ی اصلی سپاه امام حسن نامه نوشت برا معاویه که حسن بن علی را زنده میخوای؟ کشته میخوای؟ امیرالمؤمنین نیمه شب دفن شد، حضرت زهرا سلام الله علیها نیمه های شب دفن شد، برا اولین بار امام حسن قرار شد روز تشیع بشه، کاش شب تشیع شده بود.تابوتش رو تیر باران کردن، میگن: وقتی امام حسین تیغ ها را از تابوت بیرون میکشید کفن پاره می شد، حتی خون تازه از بدن میومد. اما نوکرها! میخوام بگم: بدنِ امام حسنِ شما رو تیر باران کردن، اما آقامون روح در بدن نداشت، امام زین العابدین تو مجلس یزید خطبه خوند فرمود" اَنَا ابن مَن قُتِل صبرا "من پسر اون آقایی هستم که با صبر و حوصله کشتنش. یعنی بابام زنده بود نفس میکشید، یکی نیزه می زد، یکی سنگ می زد، اونایی هم که توان جنگ نداشتن پیرمردها با عصا میزدن .... امام حسن آخرین لحظه ها، چشماش رو آروم باز کرد، دید امام حسین داره گریه میکنه، گفت: داداش! چرا گریه میکنی؟ گفت: حسن جان! از غصه ات غارت زده ام داداش ، حسن جان! غارت زده اونی نیست که زندگیش رو میبرن، غارت زده منم که برادری مثل تو رو از دست میدم... امام حسن چهل و هشت سال عُمر از خدا گرفت اما تمامِ موهای سرش سفید شده بود، تو بچگی همه میگفتن: حسن جان! تو برادر بزرگی، زینب رو آروم کن که گریه نکنه، .حسین رو آروم کن، تو باید اونها رو آروم کنی، چرا خودت این همه اشک می ریزی؟ می گفت: نمیتونم، اون صحنه ای که من دیدم حسین ندیده، زینب ندیده...*