eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه جانسوز امام حسن عسکری علیه السلام سید مجید بنی فاطمه ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ فرمود:جیگرم داره میسوزه،لبا خشکِ..آقا حجة بن الحسن خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن،همه ی بچه ها زودی میان بالا سرِ باباشون اگه کاری داشته باشه...همه ی باباها هم عشق می کنن،میگن:موقع جون دادن بچه مون بالا سرمون باشه...تشنه بودی میدونم اما مهدیت برات آب آوُرد... یه نفر هم گفت:من آب ببرم...سپرش رو آب کرد،تا رسید نزدیکِ گودال،دید شمر داره بیرون میاد،گفت: بگو هلال کجا میری؟ گفت:میخوام حسین رو سیرابش کنم...یه وقت نانجیب گفت: من حسین رو سیراب کردم...*   زهر افتاده به جان جگرم ، مهدی جان لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود واقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد به رُخِ عمه ی نیکو سِیَرَم مهدی جان   *آقای من!یا امام عسکری! شما رو آزار دادن،خونه زندگی تون رو بهم ریختن،ریختن تو خونه ی شما... اما فقط یه دَرِ خونه رو آتیش زدن... یا امام عسکری! خیلی اذیت کردن شمارو،یا امام زمان شما هم خیلی غربت کشیدید، درستِ شما چهار ساله بودید باباتون رو شهید کردن،بارها حرمت باباتون رو نگه نداشتن...اما بمیرم برا اون بچه های قد و نیم قدی که بعد از پیغمبر همه دور مادر رو گرفتن برا پیغمبر عزاداری می کنن،که ریختن تو خونه دَرِ خونه رو آتیش زدن،دستای باباشون رو بستن... علامه امینی گریه می کرد،گفتن:آقا! چرا اینجور گریه می کنید، گفت:الان تو این فکر بودم اگر برا مادر اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به بابا،اگه برا بابا یه اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به مادر،تو کوچه بچه ها به کی پناه بردن...یکی علی رو می کشه یه عده حرومی یه خانومی رو می زنن... بعضی روضه ها گریه داره،اما بعضی روضه ها داد داره،بلدی داد بزنی یا نه؟ یه کاری کردن مادرِ سادات مثل پیر زنها راه می رفت،می دونی چرا مثل پیر زنها راه می رفت؟ الان یه بیت می خونم...*   از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم دلم می خواست چشمانم نمی دیدند جایی را که خونِ محسن خود بر در و دیوار می بینم   *زنی که بخواد بچه به دنیا بیاره،قبلش برا بچه اش لباس آماده میکنه...بعد از ماجرایِ در و دیوار هر وقت بچه ها می خوابیدن،مادرمون لباس بچه اش رو بغل می گرفت...محسن جان خیلی دوست داشتم ببینمت...اما مغیره تو کوچه امون نداد....شبیه این مادر فقط رُبابِ، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید داره دستش رو تکون میده،چی شده رباب؟گفت:خانوم جان ما بین این زن ها دیدم زنی بچه اش رو بغل گرفته...یادِ علی اصغرم افتادم....حسین... @majmaozakerine
‍ ای وای عمری زداغ کربلا می سوخت یادش نمی ره همه جا می سوخت اون غروب تلخ و غم انگیز و پیش نگاش که خیمه ها می سوخت ای وای روز و شب از شام بلا می سوخت برای داغ شهدا می سوخت راه گلوشو بقض گرفته بود وقته مناجات و دعا می سوخت ناله ی دختران و دیده گریه ی کودکان و دیده ضجه ی مادران و دیده ای وای برای داغ شهدا می سوخت همیشه از این ماجرا می سوخت بر اثر ضربه های شلاق تنه تمومه اسرا می سوخت ای وای بچه ای شیر خواره می دید می سوخت هر جایی گهواره می دید می سوخت به یاد خواهرش می ریخت اشک وـ روسری پاره می دید می سوخت سنگ زدن از رو بام و دیده خنده های عوام و دیده بازارو ازدحام و دیده ای وای کربو بلا در نظرش افتاد دید از رو مرکب پدرش افتاد لحظه ی اخر قبل جون دادن یاد نگاهه اخرش افتاد ای وای خنده های شمر نرفت از یادش ماجرای شمر نرفت از یادش لب و دهانه قاریه قران جای پای شمر نرفت از یادش رگای حنجری رو دیده روی نیزه سری رو دیده تو حصیر پیکری رو دیده رضا نصابی👆👆 👇👇
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شب ما را سحر نمی آید خواب، در چشمِ تر نمی آید مدحش از من که بر نمی آید چون سکینه دگر نمی آید دختر شاه...گوهر نایاب بی قرینه... درست مثل رباب   روضه می خواند، روضه با احساس روضه اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه ای حساس وای از مشک پاره ی عباس روضه ی دست و چشم و مشک عمو روضه ی قطره قطره اشک عمو   روضه خوان چشم های خود را بست مادرش دست خود زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست به خدا خواهر است حق دارد خواهر اصغر است حق دارد   بر سر ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه ی خود صبر می کرد... مثل عمه ی خود   قلبش از غصه ها کباب شد و بعد سقا فقط عذاب شد و مثل او از خجالت آب شد و وارد مجلس شراب شد و خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد   دختر بی قرینه ی پدرش روضه خوان مدینه ی پدرش همه جا شد سکینه ی پدرش یادش افتاده سینه ی پدرش زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد   یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه سپاه حسین بود یک نیزه تکیه گاه حسین داد می زد که قتلگاهِ حسین... ...پر شد از خونِ زخم های تنش پر شد از تیر و نیزه ها بدنش   وسط حجره ی محقر خود با دل خون میان بستر خود باز در لحظه های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد
متن روضه شهادت امام حسن عسکری 🥀🥀🥀 شانه به درد زلف پریشان من نخورد مرهم به درد زخم گریبان من نخورد از زهر معتمد که دو سه جرعه خورده ام یک قطره هم نماند که از جان من نخورد از تب � آسمان ماتم گرفته از جفا یابن الحسن سر کشیده ساقی آن جام بلا یابن الحسن بر دل یاران غمی ناگفتنی بنشسته است غرق ماتم گشته شهر سامرا یا بن الحسن دانم از داغ پدر گریان و سوزانی چو شمع در کنار قبر او داری نو یابن الحسن ای امید آخرین ای روشنی بخش دلم ای که باشی کنون صاحب عزا یابن الحسن در عزای باب خود صاحب عزای مجلسی بر عزاداران خوش آمد گو بیا یابن الحسن شب شهادت مولا و آقامون امام حسن عسگری است ، امروز شیعه عزادار است کاش امروز سامرا بودیم در حرم مطهر آن بزرگوار عرض ادب می کردیم یابن الحسن سرت سلامت . امروز عاشقان اینجا مجلس عزا برای بابای مظلومت منعقد کردند . آقا رسم است صاحب عزا می آید دم در می ایستد هر کسی وارد مجلس می شود خوش آمد می گوید : آقا نظر کن . از دیده سرشک غم ببارد مهدی بر قبر پدر جبین گذارد مهدی هر جا که عزای عسکری منعقد است در بزم عزا حضور دارد مهدی امروز سامرا چه خبر بود؟ امام زمان در سن کودکی بر بدن نازنین بابا نماز خواندند شیعیان و دوستان بودند ، بدن آن امام را با عزت و احترام تشییع نمودند سامرا ، کنار قبر پدر بزرگوارشان امام هادی آن بدن دفن شد : بفدای آن بدنی که خواهرش زینب نشناخت ، دیدند زینب خیره خیره به آن بدن نگاه می کند یک وقت هم صدا زد : آیا تو حسین منی و ... همه صدا بزنید حسین ... خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما آمین
بسم الله الرحمن الرحیم پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش  پسری اشک فشان است به حال پدرش  پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش پسری را که بود نبض دو عالم در دست شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش حسن العسکری از زهر جفا می سوزد حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن که خداوند نگه دارد و از هر خطرش دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش خانه را که عدو دست به غارت زده است اتش ظلم بر افروخته از بام و درش آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست بار الها که مؤید نفتد از نظرش سید رضا مؤید
. سلاااام صبح زیبای یکشنبه شما بخیر و سلامتی _🌹_‏الهی آفتاب زندگی تون پرنور باشه الهی روزی تون پربرکت باشه الهی همیشه شادی تولحظه هاتون و خوشبختی مهمان خونه هاتون باشه الهی نگاه خدا همیشه همراه شما باشه
✨🌸 یکشنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا ذالجلال والاکرام 👈100مرتبه 🔶 یا فتاح 👈489مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " الرحمن " این سوره در دلمنافقین جای نمی گیرد.در روز قیامت از الرحمن میپرسند چی کسی را شفاعت میکنی واو شفاعت گر کسی است که ان را خوانده باشد و وی را وارد بهشت می کند. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز یکشنبه 2/ زیارت عاشورا 3/ دعای یستشیر 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز یکشنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و ملک بخواند،خداوند او را در بهشت در هر جا که بخواهد ساکن میکند.   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی 🌸حضرت علـــــے علیه السلام 🌸حضـرت زهــرا سلام الله علیها دعا 🤲 ┏━"🖤"━━━━━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ذکر تسبیح ملائک ذکر نام فاطمه او امام مرتضی ، حیدر امام فاطمه ذکر یا حیدر دمادم شد کلام فاطمه هست تا آخر - غدیر خم - پیام فاطمه می دهد با چادری خاکی پیامی این چنین نیست جز حیدر در این عالم امیرالمومنین کیست او آنکس که ظلمت را چراغان می کند سائل بی آب و نان را صاحب نان می کند نه یهودی عالمی را او مسلمان می کند تار و پود چادرش هم کار قرآن می کند مِهر او مُهر قبولی عبادات همه ست حجت حق بر امامان دو عالم فاطمه است فاطمه آیه به آیه ، آیه های داور است حُسن اسماء خدا ، آیات نور و کوثر است هم نبی را دختر است و هم نبی را مادر است چادرش در یاری دین ذوالفقار حیدر است دیده ی دنیا ندیده تا ابد مانند او می برد غم از دل حیدر گل لبخند او غصه او نه غم دست و نه بازو بود نه غصه ی او نه در و نه درد پهلو بود نه غصه ی زهرا گرفتن از علی رو بود؟ نه ضرب سیلی و جراحتهای ابرو بود؟ نه غصه اش شب تا سحرها غصه ی پیغمبر است غصه ی او غصه ی بی یاوری حیدر است نیست چون زهرا به عشق مرتضی دلداده ای پای مولا با شکسته دست و بازو ، مانده ای نیست جز او در ره مولا ، ز پا افتاده ای در غم مولای خود ، عجل وفاتی خوانده ای پشت در آمد ، نمانَد رهبرش بی یار و کس از نفس افتاد تا مولا نیفتد از نفس دست بر پهلو به پیش دیده طفلان خود ریسمان تا دید بر دست و سر قرآن خود سوی مسجد شد روانه در پی جانان خود آورد تا از دل اهل سقیفه جان خود می زدند او را میان کوچه ها با هر چه بود می زدند او را به پیش مرتضا با هر چه بود دختر پیغمبر است بر دست و بازویش نزن پیش چشم شوهرش سیلی تو بر رویش نزن با غلاف تیغ بر بازوی بانویش نزن پا به ماه است او لگد را سمت پهلویش نزن مغرب روز دوشنبه فاطمه از حال رفت از دوشنبه روضه ها تا جمعه ی گودال رفت از دل گودال می آید صدای مادری می زند بوسه به رگهای بریده خواهری روی خاک افتاده بی سر غرق در خون پیکری رفته از دست حسین انگشت با انگشتری فتنه ای که پشت در پهلوی زهرا را شکست کربلا هم آمد و پهلوی مولا را شکست ⏹