4_5857330605619937472.mp3
3.8M
#جز_هفده
تحدیر(تندخوانی)جز هفده
🦋✨🦋✨🦋✨
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🌹راهکارهای زندگی موفق در جزء هفدهم قرآن کریم
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شب قدره شب عفو گناهه
شب بیچارههای بی پناهه
خدای بندههای پاک و صالح
خدای بندههای روسیاهه
تو رب کریمی، من عبد لئیمم، سرافکندم
تو گفتی که هیچ وقت، درو روی بندم، نمیبندم
الهی یا الهی یا الهی
نمیدونم چقد توبه شکستم
برا قبرم هنوز باری نبستم
یه کاری کن که از امشب عوض شم
که از دست گناها دیگه خستم
تو نور امیدی، به ظلمت نفسم، درخشیدی
همین که من اینجام، ینی که دوباره، تو بخشیدی
باید امشب بشه تحویل سالم
باید امشب عوض شه روز و حالم
خدا امشب ظهور حجتت رو
مقدر کن توی تقدیر عالم
دل همه دنیا، به دوری منجی، پر از درده
خدا کنه امشب، دعا کنه آقا، که برگرده
علی تنهاترین شرط سعادت
شده امشب مهیای شهادت
برا مظلومی اقا همین بس
که کشته شد تو محراب عبادت
شکاف عمیق، روی سر آقا، پر از خونه
فدا دل زینب، میدونه که باباش، نمی مونه
علی مولا علی مولا علی جان
یتیما اومدن دنبال آقا
شنیدن که وخیمه حال آقا
دل مولای دیگه از غم رها شد
که زهرا اومد استقبال آقا
هنوز که هنوزه، تو سینهی مولا، غم یاره
هنوز که هنوزه، یه لکهی خونی، رو دیواره
دلم غرق تمنای حسینه
سرم خاک کف پای حسینه
ندیدم کربلا رو خیلی وقته
دلم تنگه تماشای حسینه
به عشق حسینه، اگه بازم اشکام، سرازیره
به غیر حریمش، دلم جایی آروم، نمیگیره
حسین جانم حسین جانم حسین جان
اگر کشتن چرا آبت ندادن
تو را زان در نایابت ندادن
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
الهی بمیرم، که پیرهن کهنت، به غارت رفت
الهی بمیرم، تو رفتی و زینب، اسارت رفت
غریب آقام غریب آقام حسین جان
شاعر: محمد رسولی
nohenab20_audio (2).mp3
8.34M
🖤شب قدر شب عفو گناهائه
🖤شب بیچاره های بی
#زمزمه
🎙حاج میثم مطیعی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شعرمذهبی رضیع الحسین (116).mp3
1.1M
#مناجات_شب_قدر_زمزمه
بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده
اومد اونيكه از تو محبت ديده
از شرم سرم پايينه
بار گنام سنگينه
اين بي وفا باز از تو وفا ميبينه
ببين آلودم /ببين سر گشتم
قبولم كن كه/ بازم برگشتم
بحق علي و بحق فاطمه
شب قدري يارب تو بگذر از همه
—————
توو سختي يارم بودى ، صبر و قرارم بودى
هربار صدات كردم من كنارم بودى
يارب دلم تاريكه ، مرگم بهم نزديكه
عمرم گذشت و فرصت ندارم ديگه
بگير دستم رو / نذار تنهاشم
ميخوام اونيكه / تو ميخواي باشم
بحق غريبيه صاحب الزمان
به ما بي پناها خودت بده امان
———————
احسانه لبريزى تو ، عشق دل انگيزى تو
پس آبروى من رو نميريزى تو
هستم غلام حيدر ، مستم ز جام حيدر
روز قيامت ميگم آقامه حيدر
علي مولامه / منم مجنونش
مقرب ميشم / دم ايوونش
بحق يدالله ، به غربت على
به ما رحم کن امشب ، به عزت علي
—————
گرچه برات سربارم ، زخمه دل بيمارم
شادم كه توو درگاهت حسينو دارم
با معرفت اربابه ، نيكو صفت اربابه
اونكه نجاتم ميده فقط اربابه
شب قدر من/ توي دستاشه
الهي رزقم زيارت باشه
بحق حسينو بحق زينبش
بحق تن مونده زير مركبش
بحق حسينو علي اكبرش
بحق گلوى علي اصغرش
بحق حسينو ساعت آخرش
به ساعات سخته بريدن سرش
بحق حسینو پیرهن حسین
چقد نیزه خورده به بدن حسین
بحق حسینو غارت دشمنش
پیش چشم زهرا برهنه شد تنش….
#محمد_جواد_پرچمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال نوحه مجمع الذاکرین ،.mp3
1.01M
#امیرالمومنین_زمینه
#شب_بیست_و_یکم_زمینه
داغمونو تازه کردی
نگو میری و برنمیگردی
هنوزم داغ مادر؛ رو دلامونه
دیگه بسه ای داد از دست زمونه
خدا رحمی کن بابام؛ زنده بمونه
واسه بچههات کسی،
دیگه نیست به غیرِ تو
دوباره یتیم نکن،
حسن و حسینتو
ای وای؛ علیِ مظلوم
____
زخم رو سرت عمیقه
چشاتو وا بذار یهدقیقه
میدونم نایی نیست تُو چشمای بستهت
بیا آرومم کن با دستای خستهت
الهی قربونِ اون قلب شکستهت
خون تازه از سرت،
میریزه رو گونههات
حال تو وخیم شده،
دعا میکنم برات
ای وای؛ علیِ مظلوم
_
ای عزیز آسمونی
نمازتو نشسته میخونی
یاد مادر افتادم حالتو دیدم
مگه یادم میره اون روز چی کشیدم
بین دیوار و در آهش رو شنیدم
ندیدیم چی شد آخه،
فضه چشم ما رو بست
ساق عرش شکسته شد،
وقتی استخون شکست
ای وای؛ مادرم ای وای
#حمید_رمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال نوحه مجمع الذاکرین، ،.mp3
4.29M
#شب_بیست_و_یکم_زمینه
شب بی تابی حسن ، شب بی تابی حسینه
ناله و گریه و دعا ، روی لب های زینبینه
یه گوشه گذاشته
سرش رُ رو دیوار
می چکه رو گونه
اشکای علمدار
گوشواره:
مسجد سینه میزنه
منبر گریه می کنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه می کنه
بند دوم ..........
شب دلتنگی علی ، شب دلتنگی یتیماس
شب دیدار فاطمه، شب وصل علی و زهرا
یه پهلو شکسته
که چشم انتظاره
علی دیگه طاقت
به موندن نداره
حیدر چش به راهه و
با تب گریه می کنه
پیش بستر پدر
زینب گریه می کنه
گوشواره:
مسجد سینه میزنه
منبر گریه می کنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه می کنه
بند سوم ..........
شب دیدار آخر و ، شب غم های زینبینه
کنار بستر علی ، روضه ی غربت حسینه
بمیرم که زینب
داره میره از حال
علی داره میگه
چی میشه تو گودال
پیش چشم مادری
جنجال میشه قتلگاه
غوغا میشه کربلا
زینب میشه بی پناه
وای از غارت حرم ...
#وحید_محمدی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شب قدر آقا نگاه کن دلم رو
بیا قسمتم کن دوباره حرم رو
شب قدر اقا همین ارزوم
ببینم ضریحت بازم روبروم
دلم کرده بازم هوای نجف رو
بده اذن ایوون طلای نجف رو
نزار جای دیگه بزارم سرم رو
شب قدر دعا کن پدر مادرم رو
علی جان علی جان
سر تو شکسته دلش خون زینب
پریشون موهات پریشون زینب
درست به ابروت اقا خم نمیاد
چیجور زد که زخم سرت هم نمیاد
سری که با شمشیر تا ابرو شکسته
میفهمه چجوری یه پهلو شکسته
تا زینب سر و دید یاد مادر افتاد
یاد لحظه ای که رو مادر در افتاد
شب اخری جز نیایش نداری
بجز اهل بیتت سفارش نداری
چقدر گریه کردی چقدر غصه خوردی
تا زینب رو دست ابالفضل سپردی
با عباس که باشه اسارت نمیره
النگو و خلخال به غارت نمیره
با عباس که باشه تماشا نمیشه
دیگه روی دشمن به روش وا نمیشه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
➰➰➰➰➰➰➰
#زمینه
#شب_نوزدهم
#در_و_دیوار_خونه_امشب
#جدید
⚫️⚫️⚫️146⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
درو دیوار خونه امشب
روضه خونه
غمی که تو دلمه قد
اسمونه
می دونم این شب آخره
پیش منه
می دونم دیگه پیشم بابا
نمی مونه
....
دنبالت
دل من روونه
چشمام از
غم تو گریونه
ای دادو
بیداد از زمونه
با با جون بابا ی غریبم
......
بند2⃣
پشت سرت امن یجب رو
من میخونم
دست خودم نیست داری میری
نگرونم
این حال و روزت بیشتر من رو
میسوزونه
فکرشم سخته لحظه ایی بی
تو بمونم
.....
غصه با
این دلم عجینه
ترسم از
مردم بی دینه
بدترن
از اهل مدینه
بابا جون بابای غریبم
.....
بند3⃣
رو سرت وقتی تیغ عدو
فرود اومد
کنارت فاطمه با قده
خم بود اومد
خاطرات مدینه برات
تداعی شد
وقتی که همسرت با روی
کبود اومد
.....
وقتیکه
به در شرر افتاد
دیدی که
زهرا با سر افتاد
مابین
دیوار و در افتاد
باباجون بابای غریبم
💠💠💠1⃣4⃣6⃣💠💠💠
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
به قلم:
#رضا_نصابی
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
زتیغ مردک پستی.. عمامه افتاده
ز شانه های امامت ،جامه ـ افتاده
برای خواندن نهجالبلاغه بس دیر است
چنین ز هر طرفی صد چکامه افتاده
علی بگو به که دل خوش کنند اولادت
گرسنه ای ز «حجاز» و «یمامه» افتاده
به خواب قدرت بازوی تو نیاید کس
به یومن زورتواین گونه افتاده
خوشم علی به تو و قرص نان این سفره
مرا بس است همین یک دو جامه افتاده
... تو شاهدی که زمین مانده است و ما ماندیم
که میزهای پر از بخشنامه؛ افتاده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_علي علیه السلام
#مناجات #اول_مجلسی #
✅ یا امیرالمومنین(ع) ...
دل ما وقف سراي نجف است
هست وبودما فدای نجف است
رونق سفره اگرگشت زیاد
همه از لطف و عطای نجف است
چقدر دور علی(ع)زواراست
چونکه مرهون دعای نجف است
عاشق ونوکره کوی علی ام
ایل واجدادم گدای نجف است
هرکه بیمارست.گوییدش بیا
دارویش دارالشفای نجف است
قد کشیدم با دعای حضرتش
این دلم تحت لوای نجف است
گنج علمت یاعلی درسینه است
چشم ما خاک سرای نجف است
مرتضی برعاشقش دارد نظر
سینه ام غار حرای نجف است
یاعلی گویم به هرصبح ومسا
راز هستی درسرای نجف است
پای میزان عمل ,میزان علیست
هرگنهکاری گدای نجف است
می شود شبهاسحردراین سرا
درسرعاشق هوای نجف است
ذکره حیدر مرده را احیاکند
مردن عاشق برای نجف است
کاش عمرم صرف مولایم شود
درسرمن ماجرای نجف است
گردتاگرده علی خیل ملک
جبرییل عبده سرایِ نجف است
تاابدسلطان (مجنون)حیدر است
عرش اعلاخودگدای نجف است
🔸شاعر:
#آرمين غلامي(مجنون كرمانشاهي)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
___________________________
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
شهادت امیرالمومنین(ع)
بین محراب علی شیرجهان افتاده
که از این واقعه عالم به فغان افتاده
بین محرب دعابود علی خورد زمین
فاطمه موی پریشان به جنان افتاده
شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب
پیشواز سر بشکسته چسان افتاده
نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان
پی او باد صبا اشک فشان افتاده
شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر
جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده
باز گودال مرایاد توانداخت حسین
غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده
شمرآمدپی گودال و دل زینب دید
سوی این باغ دگر باد خزان افتاده
دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین
گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده
#شب_قدر
#آرمین غلامی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#_ماه_رمضان
#ضربت_خوردن_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
دو قدم رفت ولی پیکر اومیسوزد
زتَرَک خوردن سَرَ ،دُختراومیسوزد
تیغ تا رفت فرو ،رفت میانِ اَبرو
تیغ وشمشیرچنین با سر اومیسوزد
به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت
دید از ضربهیِ در همسر اومیسوزد
آمدعباس ولی گریه کنان درپی او
بارها تا بِرِسَد مَحضَرَ اومیسوزد
پیش ِ زینب رویِ پا بود ولی باز افتاد
زینبش دیدکه بال وپر اومیسوزد
دیدناگه به زمین خوردنِ بابایش را
گریه میکرد...خودش آخر اومیسوزد
رویِ تَل تا لبِ گودال دویده زینب
کربلا بینِ همه خواهر اومیسوزد
نیزهای آمدو او را چقدرهول نمود
نیزه کمتر بزنیدچون سَرَ اومیسوزد
پیش چشم خواهری بود سَنان میخندید
روی گودال چنین مادر اومیسوزد
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین