eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تاب و بی صبر و قرارم در فراقت این است حال و روزگارم در فراقت یک عمر دردل بودی و از دیده پنهان هم با منی ، هم غصه دارم در فراقت هرصبح وشب درخلوت خود روضه دارم شد روضه ها دار و ندارم در فراقت یاد سه ساله دختری که گفت : بابا رفتی ومن چشم انتظارم در فراقت بابا منی که دست تو زیر سرم بود برخاک‌ها سر می گذارم در فراقت بابا بیا باخود ببر جامانده ات را من كه دگر طاقت ندارم در فراقت ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
از حرم رفتی و آتش زده شد بال و پرم بعد تو ریخته شد خاکِ یتیمی به سرم چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم در همین فاصله از زندگی مختصرم چند روزی است که از حال دلم بی‌خبری چند روزی است که از حالِ سرت بی‌خبرم شانه‌ی سعد شده جای سر دخترِ تو جای آغوش تو ای کوه‌ترین مرد حرم مو ندارد به سر و سوخته گیسویی که می‌رسیده‌است زمانی قدِ آن تا کمرم کاش می‌شد که دوباره به مدینه برویم تا که انگشتری از شهر برایت بخرم کفترِ جلدِسرِ دوشِ عمویم بودم حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم گرچه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا معجرِ سوخته‌ای هست ببندم به سرم آبرو بود که از کاخ ستم می‌بردم با همین اسلحه این چشمِ ترم دست و پا گیر شدم مرحمتی کن ببرم که در این قافله با تاولِ پا دردسرم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دست خودم نبود یه دفعه پیر شدم از خواب که پاشدم دیدم اسیر شدم دست خودم که نیست، خرابه حالِ من بچه‌هاشون بابا، عمه را می‌زنند دست می‌ندازن منو می‌گن می‌ریم برات گوشواره می‌خریم دست می‌ندازن منو دست می‌زنن بابا همش به روسریم دست می‌ندازن منو میون بازار دست می‌ندازن منو توی خرابه می‌گن آروم بازی کنید تو کوچه بابای این دختر رو نیزه خوابه چشاتو وا کن و دخترت رو ببین تو صورتم بابا مادرت رو ببین دیگه نمی‌شه که مشکل رو حل کنی دستی نداری تو منو بغل کنی دست تو که نبود دستم شکسته از دستِ یهود شده یه جوری ضربه زده که حتی دستای خودش کبود شده دستم نمی‌رسید بابا تا نیزه زد نیزه‌دار رو دست من با نیزه دست کدومشون تو رو کبود کرد دست‌های خیزرون بوده یا نیزه؟ حسین آه آه آه... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
الموت اولی من رکوب العاری مردن بهتر از ذلت است و خواری از ما نداری غیر از این انتظاری   مثل شهید بی گناه کربلا  سازش با اهل ستم نمیکنیم   پیش کسی به جز خدا و اهل بیت تا به ابد سر را خم نمیکنیم   ای که شده از غمت ناله مادر بلند از سر بر نیزه ات شیعه شده سربلند ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
نمی‌دونی چند بار مُردم از بغضی که توی گلوم بوده نمی‌دونی چند بار برگشتم از مرگی که روبروم بوده نمی‌دونی چند بار اشک ما رو خنده‌ی دشمن‌ها درآورده نمی‌دونی چند بار عمه من رو از زیرِ دست و پا درآورده آه بابا عمرِ دخترت شده کوتاه بابا زدند منو قربهً إلی الله آه بابا... از کجا بگم؟ از وقتی که تو رفتی از کجا بگم؟ از وقتی که عموم رفت از کجا بگم؟ از وقتی که بلندیِ موم رفت آه بابا... نمی‌دونی چند بار پای نیزه چشم من به سرت افتاد نمی‌دونی چند بار با سیلی از روی ناقه دخترت افتاد نمی‌دونی چند بار عمه بخاطم جلو دشمن‌ها وایساده نمی‌دونی چند بار شمر به جون من و اهل حرم افتاده ای بابا دیدم افتادی با سنگ از نِی ای بابا دیدم تو را زدند تو بزم مِی از کجا بگم؟ از وقتی تو رو چوب زد از کجا بگم؟ از وقتی منو خوب زد از کجا بگم؟ از وقتی عمه‌مو تا غروب زد آه بابا... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️