eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا دوباره محرم رسید،دوباره التماس های من شروع شد عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا ای تیر آخرین ِ کمان خدا بیا از همین امشب التماس هات رو شروع کن، خدا رو چی دیدی، شاید تو همین دهه آقات رو دیدی. ما در سکوت غربت خود داد می زنیم بی تو شکست بغض گلو بی صدا بیا هر لحظه با نیامدنت گریه می کنیم فصل شروع بارش چشمان ما بیا مولای من یه سال منتظرم محرم بشه ،بزرگان ما گفتند:اگه می خواهید زود به خیمه ی امام زمان برسید، یه راهش گریه ی بر اباعبدالله است.آخه دلم خوشه بالاخره بین این گریه کن ها شاید شما هم قدم بذارید.میگم مگه میشه آقام توی این روضه ها، گریه ها نیاد؟ یا صاحب الزمان به خدا شعله ی فراق آتش کشیده بر جگر ِ روزها بیا چشم انتظار توست حسینیه های اشک ای روضه خوان مقتل کرب و بلا بیا حسین.... بیاییم امشب با این آقا وارد روضه بشیم، با این آقا خودمون رو به خیمه برسونیم. سلام من به این آقایی که سلام دادن به ابی عبدالله رو به من و تو یاد داد.سلام دادن رو یاد داد بالای دارالاماره، اول حرفی که زد به ابی عبدالله سلام داد.عظمت داشت این آقا، جانم فدات، این روزها تو کوفه غریب شدی، یادت نره اول روضه خون مسلم پیغمبره، چرا؟. گفتند:آقا علاقه ی شما به عقیل زیاده، چرا؟ پیغمبر فرمود:به دو دلیل، دلیل اول اینکه،ابوطالب، عقیل رو دوست داره، منم به واسطه ی او دوستش دارم، اما دلیل دوم:فرزندی از این عقیل به دنیا میآد، یه روزی پسر من حسین رو یاری میکنه، شهید تو رکاب و راه حسین میشه.پیغمبر روضه ی مسلم رو خوند، ابی عبدالله هم برا مسلم گریه کرد، این عظمت ِ مسلم ِ. حالا این آقا تو کوچه های کوفه سرگردانه. ان شاءالله هیچ مردی تو دیار غربت،غریب نشه.خیلی مسلم عذاب میکشید تو کوفه، بیا مسلم رو یاری کن، تو هم با مسلم هم نوا شو، فکر کن داری تو کوچه های کوفه قدم میزنی، هی دست هاشو به هم فشار می داد،هی در و دیوار رو نگاه می کرد: حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد کوفی ِ بی مُروّت، شرم و حیا ندارد *** جار و جنجالی عذاب آور به گوشم می رسد نعره ی مستانه ی لشکر به گوشم می رسد چی میگه مسلم؟ هر دقیقه کوفه از این رو به آن رو می شود تا صدای سکّه های زر به گوشم می رسد این جماعت کینه دارند از عمو جانم علی ناسزاها از سر منبر به گوشم می رسد از دو ماه پیش که مهمان ِ کوفی ها شدم ضربه های پُتک آهنگر به گوشم می رسد نمی دانم، چرا اینجا مسلم درگیر شده،چرا مسلم اینجا به هم ریخته،مگه تو بازار آهنگرها چه خبره؟آقا شلوغ ترین بازار، بازار آهنگرهاست. می دونی چرا؟ چه کار دارند می کنند؟ یک عمود آهنی را هم سفارش داده اند نقشه پاشیدن یک سر به گوشم می رسد مسلم یه سر رفت توی بازار، دید همه دارند شمشیرهاشون رو تیز می کنند،یکی عمود می سازه، دید حرمله داره تیر سه شعبه آماده میکنه. ببین مسلم داره کجا رو می بینه قبل مقتل رفتنت انگشترت را دربیار صحبت انگشت و انگشتر به گوشم می رسد. همچین که از این پله های دارالاماره مسلم بالا می رفت، دید مسلم داره گریه میکنه، نانجیب زخم زبان زد. چیه مسلم ترسیدی؟ داری گریه میکنی؟ مگه تو سردار نبودی؟چرا داری گریه می کنی؟ برگشت مسلم یه نگاه بهش کرد:نانجیب من برا خودم گریه نمی کنم. من اگر چه نیستم در عصر عاشورا ولی ناله جانسوز یک مادر به گوشم می رسد حسین..... شاعر:محمدفردوسی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مسلم توی سخت ترین شرائط یاد حضرت زهرا سلام الله علیها اُفتاد، سخت ترین لحضات مسلم کجا بود؟ کجا یاد مادر سادات اُفتاد؟ مسلم اولین فدایی حسین ِ، همیشه شب اول یاد حضرت زهرا کردیم، امشب هم یاد کنیم، بذارید جلسه ی ما رونق بگیره. یاد اول مدافع ولایت، تو کوچه ها راهش رو بستند،محاصره اش کردند. من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت مسلم تو مرد بودی، شمشیر به کمر داشتی، می تونستی تو کوچه از خودت دفاع کنی، اما مادر ما زهرا سلام الله علیها هی عقب رفت. دست های مسلم رو بستند، خدا رو شکر، جای شکرش باقیست، چرا؟ می خوام بگم اگه دست های این مرد رو بستند، لااقل زن و بچه اش نبودند ببینند، اما من یه قهرمان سراغ دارم، جلو فاطمه دستاشو بستند دلم بهر علی می سوخت چون قنفذ مرا می زد نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم از مدینه بریم بیرون.....کشتند مسلم رو، خبر پیچید تو کوفه مسلم رو کشتند، بدنش رو از بالای دارالاماره انداختند، خبر پیچید، طوئه یک شب از مسلم پذیرایی کرده، اون زن ِ عارفه، بین این همه مرد یه زن پیدا شد. ای نامرد مردم، این زن جور همه رو کشید.یک شب مسلم مهمانش بود، اما یه دل نه صد دل عاشق این آقا شد بواسطه ی امام حسین، بوی حسین رو از مسلم می فهمید، تا خبر دار شد مسلم رو کشتند، اومد تو کوچه های کوفه ، هی اینور و آنور سراغ مسلم رو می گرفت. کجاست آقام؟کجا پیداش کنم؟ گفتند: خواهید اگر عاقبت عشق ببینید فردا چو شود روی به بازار بیارید رفت تو بازار، یه وقت دید بچه ها دور یه بدن جمع شدند، یه بدن رو برهنه کردند؟نه، نه اشتباه نکن،فقط سر و جدا کردند، پاشو به اسب بسته بودند، این بدن بی سر رو روی خاک ها میکشیدند، یه مرتبه نگاه کرد، آقاشو شناخت، گفت:این مسلم بن عقیل ِ،چرا شناخت؟ بدن که سر نداشت، تا نگاهش افتاد به پیراهن مسلم. حالا بریم کربلا یا نه؟ گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت ای خدایا به این شهید غریب کوفه، فرج امام زمان ما برسان ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگی های شخصیتی امام خمینی از دیدگاه علامه جعفری علامه محمدتقی جعفری اندیشمند بزرگ اسلامی در عصر حاضر و از شاگردان امام خمینی (س) بوده است، ایشان در خصوص امام سخنان بسیاری داشته اند، از جمله آن که چهار ویژگی شخصیت بنیان گذار جمهوری اسلامی را این گونه توصیف کرده اند: علاقه شدید به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اهمیت نظم و اثر آن در زندگی امام اسوه اقتدار شخصیت و نستوهی سادگی و بی پیرایگی علاقه به اهل بیت عصمت (ع) علامه جعفری (ره) علاقه امام خمینی (س) به اهل بیت را بسیار روشن و آشکار می داند و ایشان را مصداق بارز کسانی توصیف می کند که مشمول حدیث شریف «حزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا» می شوند، در نگاه علامه امام خمینی علاقه ویژه ای به امام حسین علیه السلام داشتند که در کلمات ایشان واضح بود. اهمیت نظم و اثر آن در زندگی امام علامه جعفری زندگی امام خمینی (س) را بیانگر حکومت نظم و ترتیب می دانند، و تاکید می کنند که بارها از نزدیکان امام شنیده اند که امام در همه کارها به نظم و ترتیب مقید بودند. اسوه اقتدار شخصیت و نستوهی ایشان با اشاره به این گفته امام که می گویند: «من در عمرم جز از خدای متعال از کسی نترسیده ام» تاکید می کند که امام از قدرت شخصیتی با اهمیتی برخوردار بوده اند، و همین اقتدارشان موجب شده است که حوادث روزگار تزلزلی در شخصیت ایشان به وجود نیاورده است. ایشان همچنین در مورد امام خمینی (س) معتقدند که ثبات روحی و قدرت شخصیتی امام که در اوج مرجعیت و مطرح بودن در ایشان دیده میشد، برای کسانی که قصد دارند در آینده در مقام مرجعیت ظاهر شوند، می تواند هشداردهنده و نیز ارائه دهنده طریق باشد، چرا که در گذشته مراجع در تشیع همواره به این نکته توجه داشته اند. علامه معتقدند که مقام مرجعیت حرفه ای معمولی نیست که با فراگرفتن مقداری از اصول و قواعد هر کسی شایستگی تصدی آن را به دست آورد. سادگی و بی پیرایگی علامه جعفری تاکید می کنند که هیچ شخصیت رشد یافته ای در طول تاریخ سراغ ندارند که در صدد بوده باشد به وسیله تصنع در زندگی، تجسمی صحیح از شخصیت خود در دل های مردم نصب نمایند، استغنای ذات آدمی شخصیت را در مرتبه ای از رشد قرار می دهد که هرگز تن به آرایش خویشتن با پدیده های چشمگیر برای اهل دنیا نمی دهد. خنده طبیعی، گریه طبیعی، نگاه طبیعی، رفتار طبیعی، رویارویی ساده و ناب با انسان ها که بندگان خداوندی هستند، همه و همه کشف از استغنای شخصیت آدمی می نماید. این حالت روحی در امام (س) مورد اتفاق نظر همه کسانی بود که ایشان را دیده بودند
اشعاررحلت حضرت امام خمینی(ره) داغ روح الله را با چشم خونین دیده ایم اشک حزب الله را در ماه خونین دیده ایم از غمش در جان یاران‌ آتشی افتاده بود وز فراق روی ماهش یک جهان افتاده بود آتشی بر جسم و جان عاشقان افتاده بود چون امام و رهبر مستضعفان افتاده بود هر کجا نامی ز روح الله بود و نهضتش اشک و آه و ناله و فریاد بود و غیرتش سینه زن های عزادار از تمام کشورش در فراقش آسمان خون ریخت روی پیکرش چشم ملت در غمِ هجران رویش شد خزان داغ امت از فراق رهبرش شد بیکران سوختند از آتش هجران او پیر و جوان ملت اسلام و ایران و همه آزادگان مرد و زن چون روز محشر بر سر و سینه زنان از فراقش بر زمین افتاده بود و ناتوان هر کسی گریان ز داغش ناله و نجوا کنان خاک ماتم را به سر ریزد در این دشت کران شیون امت بپا گردیده تا هفت آسمان داغ هجرانش زده آتش به جان عرشیان از جماران تا حرم شد شور و غوغایی گران شد سیه پوش از غمش دلهای پاک مومنان بار دیگر ماه خرداد و عزا گشته بپا چون امام امت ما رفته تا نزد خدا با شهیدان خدایی رفته تا عرش خدا سوگوار یم از فراقش در تمام لحظه ها
.اشعاررحلت حضرت امام خمینی(ره) باز دل تنگه برای تو امام به تو ای رهبر اسلام ،سلام داغ تو بر همگان سنگین است امتت از غم تو غمگین است رفتی و سوخت دل امت تو جان فدای تو و آن غیرت تو رهبر امت اسلام، امام رفته‌ای با دل آرام،امام تو سراپا همه همت بودی بهر امت همه رحمت بودی آمدی مایه ی امید شدی در قلوب همه جاوید شدی در جنان جای تو عالیست امام بین ما جای تو خالیست امام رفتی و از غم تو می نالیم ما به تو در همه جا می بالیم بعد تو روح خدا ماه آمد رهنما و هادی راه آمد آمد آن کس که ز تو درس آموخت پای درس تو همیشه می سوخت چون شما رهبر ما فرزانه است گلی از گلشن این گلخانه است برتن امت تو او جان است امت از رهبری اش شادان است افتخار همه ی اسلام است در تمامی جهان خوشنام است اوکه بوده است برای تو عزیز شده بر امت تو نیز عزیز خار چشم همه ی دشمن هاست آشنا با همه مستضعف هاست با نگاهش ز همه دل برده غصه ی امت خود را خورده او که چون مادر خود با تقواست فکر امت بود اما تنهاست این سخن از دل امت باشد لطف او شامل امت باشد عهد و پیمان همه پابرجاست دل ما با علی پور زهراست موسم شادی ایرانی‌هاست مملکت پرز سلیمانی هاست همه با همت و وحدت هستیم همه با رهبر امت هستیم ما همه پیرو رهبر هستیم عهد و پیمان به ولایت بستیم امت ما که بود آزاده بهر تصمیم شده آماده انتخابات بود نور امید کوری چشم عدو بی تردید همه در راه ولایت کوشا می‌کنیم بار دگر ما غوغا می دهیم رای به مردان خدا تا ببینند زما عهد و وفا همه با رأی به دشمن تازیم میهن خویش ز نو میسازیم دشمنان را ز وطن دور کنیم شهدا را همه مسرور کنیم تا دم مرگ حسینی هستیم پیرو راه خمینی هستیم من که از دشمنان دین بیزارم در دلم عشق ولایت دارم
اشعاررحلت حضرت امام خمینی(ره) باز آمد موسم اندوه و غم گریه ها وناله های دم به دم سالگرد رحلت روح خدا باز هر محفل شده بزم عزا رهبر امت خمینیِ کبیر بوده ای چون فاطمه خیرکثیر امت اسلام را بودی امام عمرتو در راه قرآن شد تمام بوده ای بنیانگر اسلام ناب رهبر فرزانه این انقلاب مظهر حریت و آزادگی نزد حق بودی در اوج بندگی آمدی و دیده ها بیدار شد دشمنِ اسلام وقران ،خارشد آمدی قرآن و عترت تازه شد همدلی ها بیش از اندازه شد آمدی ای نور چشم فاطمه داده ای بر ظلم دشمن خاتمه آمدی و امتت یکدل شده لطف تو بر عالمی شامل شده آمدی عالم دگرگون کرده ای در دل ما عشق افزون کرده ای آمدی و کرده ای ما را رها ای اماما از همه طاغوت ها آمدی امت زغم آزاد شد کشور ایران زمین آباد شد روح بخشیدی تو بر دلهای ما باز کردی بندها از پای ما ای که بودی یا اماما هست ما باز شد بند ستم از دست ما باز اسلام نبی عزت گرفت دین و قرآن و علی حرمت گرفت بوده‌ای ممسوس با ذات خدا شامل تو گشته لطف کبریا دین وقران نبی مرهون توست اهل ایران تا ابد ممنون توست مکتبت سید علی پرورده است هر پیامش دل زعالم برده است ای تسلای دل مستضعفان کعبه قلب همه درماندگان رفتی و سیدعلی جایت نشست با تو و خیل شهیدان عهدبست رهبرم سید علی آزاده است همچوجدش مرتضی اوساده است او حکومت بر دل و جان می کند کاخ استکبار ویران می کند مایه آرامش دلها بود در جهان حلال مشکلها بود کوری چشم عدوی انقلاب جا گرفته در پناه آفتاب ماهمه از رهروان حیدریم حامی دین و فدای رهبریم پیرو راه شهیدانیم ما جان فدای دین و قرآنیم ما پیروان مکتب پیغمبریم تا نفس داریم ما بارهبریم تا دم آخر همه استاده ایم در دفاع از رهبری آماده ایم عاشقان رهبرو پیر خمین باز افتاده دلم یاد حسین در شب سوگ امام و رهبرم یاد زینب در وداع آخرم سوخت زینب ازغم نور دوعین گفت ای دردانه زهرا حسین میروی و میشوم من بی حبیب خواهرت گردد بدون تو غریب غربت تو کرده پیرم یا حسین کن دعادیگر بمیرم یا حسین این(رضا)عبدو غلام تو بود شاملش لطف مدام تو بود ای عزیز جان پیغمبر حسین دستگیرش باش درمحشرحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل بیچاره ما درتب وتاب است بیا دوری از روی تو والله عذاب است بیا چه کنم باغم هجران تو یابن الزهرا بی تو یعقوب دلم خانه خراب است بیا ما فقیریم و نداریم پناهی جز تو سرکشی از فقرا عین ثواب است بیا چشم بر راه قدوم تو نشستیم آقا نوکر تو همه در پا به رکاب است بیا شب هفتم دل ما ناله دوچندان دارد روضه امشب ما قحطی آب است بیا مادری نغمه لالا علی اصغر دارد چقدر دلهره در قلب رباب است بیا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثلا تو رو تاب میدم؛ مثلا به تو آب میدم! مثلا تو صدام کردی؛ من با خنده جواب میدم… مثلا عمو برگشته؛ شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی! یه مادر وقتی لالایی نخونه! میمیره گوشه ی خونه… درد منو کی میدونه؟ یه مادر که زیر سایه نمیره؛ همش بهونه میگیره لالایی گلم؛ تشنه ی یه جرعه آب علی… لالایی گلم؛ بیا بغلم بخواب علی! ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب بیعت است شب سرنوشت بمان همسفر بمان در بهشت به هرکجا بروی آسمان همین رنگ است همیشه بین حسین و یزیدیان جنگ است یا ذلت با یزید یا عزت با حسین تا پای جان بمان در بیعت با حسین لبیکَ یا حسین **** شب هجرت است به سوی حسین بیا همسفر به کوی حسین صدای کرب و بلای حسین می آید بیا بیا که صدای حسین می آید راه این کاروان راه صبر و رضاست مبدأ کرب و بلا مقصد عرش خداست لبیکَ یا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فکراتو کردی کجا میری ای تیر میخوای بشی دندون شیری ای تیر از خون ِ عباس من سیری ای تیر بچم رو واسه چی میگیری ای تیر برو خیمه حال ربابو ببین به قلبم نشستی به قلبش نشین به حنجر نشستی یه جوری بشین که دیگه نیفته سرت رو زمین الهی که آتیش بگیری الهی که ای تیر بسوزی که دیگه نتونی یه طفلو به کتف بابایی بدوزی **** فکراتو کردی کجا میری ای تیر میدونی از ما چی میگیری ای تیر خاموش نکن روی ماهم رو ای تیر از من نگیری سپاهم رو ای تیر به چشمان گریون ام البنین به سینم بشین و به چشمش نشین برو خیمه حال ربابو ببین به چشمش نشستی به مشکش نشین الهی مسیرت عوض شه الهی به قلبم بشینی الهی که تیر سه شعبه مثه حرمله خیر نبینی **** فکراتو کردی کجا میری ای تیر از خون نداری چرا سیری ای تیر دارم میبینم از اینجا به عینه این بار هدف قلب خونِ حسینه شده کعبه ی زخم تو دیگه نرو ببین مادرم میگه دیگه نرو ببین مادرم میگه دیگه نرو دیگه جای سالم نداره نرو چجوری تو رو در بیاره نرو ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان به پیکر داشت وقتی مشک ها جان داشتند کاش میشد ابر ها آن روز باران داشتند کاش میشد قطره آبی به خیمه میرسید آب ‌ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه آب ‌ها از شمر گویا اذن میدان داشتند کودکی آرام شد با لای لای تیر ها بعد از آن گهواره ‌ها خواب پریشان داشتند سوره کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه ‌ای آیات قرآن داشتند بند قلب آسمانی‌ ها به مویی بند بود بر نخ قنداقه ‌اش از بس که ایمان داشتند هیچ داغی مثل داغ کودک شش‌ ماهه نیست اهل‌ بیت از حرمله بغض دو چندان داشتند نیزه‌ ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند ماه ‌های روی نیزه چشم گریان داشتند چون خدای کعبه بود و لایق تسبیح بود آن که را زیر عبای عرش پنهان داشتند شاعر: محسن حنیفی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️