🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب هفتم محرم ۱۴۰۱ #حاج_محمد_رضا_بذری #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

به نامِ نامی او احترام بگذارید پس از حسین، علیه السلام بگذارید به غیر اسم علی، روی نسل خود نگذاشت به روی نسل خود این‌گونه نام بگذاشت ز پا نشست، نمازی مگر به پا دارد زمان برای قعود و قیام بگذارید عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است که فرق بین حلال و حرام بگذارید اگر خدای نکرده دچار درد شدید کمی ز تربت او بین کام بگذارید شبیه سنّت اجدادمان محرّم را نشانه علوی رو بام بگذارید برای این‌ که سلامی به محضرش بدهید به سینه دست ادب، صبح و شام بگذارید مواظب باشید بدون روضه‌ی گودال خاکتان نکنند برای ذریه‌ی خود پیام بگذارید لباس مشکی‌مان را میان خانه‌ی قبر فقط به نیّت حُسن ختام بگذارید چنانچه کم بگذارید قدم به مجلس روضه مدام بگذارید شبیه ضجّه زدن‌های مادرش هر شب برای مرثیه سنگ تمام بگذارید به کهنه پیراهنش کوفیان طمع نکنید کمی لباس برای امام بگذارید گرسنه بود که شد ذبح لااقل برای طفل یتیمش طعام بگذارید ز خانه‌ها همه بوی طعام می‌آمد ولی به جان پدر گرسنه من خوابیدم دلم آغوش گرم تو رو می‌خواست خرابه سرد و دارم می‌لرزم هوا سرده عیبی نداره من از تاریکی‌ها خیلی می‌ترسم از اونی که سر تو رو روی نیزه بست بدم می‌آد از اون که دندون تو رو با سنگ شکست بدم می‌آد من از طناب بدم می‌آد از اضطراب بدم می‌آد از اونی که نداد بهم یه ذرّه آب بدم می‌آد بابا از آبله بدم می‌آد از حرمله بدم می‌آد از قاتل بابام حسین که سنگ دل بدم می‌آد از حرم رفتی و آتش زده شد بال و پرم بعد از تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم چند روزی‌ است که از حال دلم بی‌خبری چند روزی است که از حال سرت بی‌خبرم کاش می‌شد که دوباره به مدینه برویم تا که انگشتری از شهر برایت بخرم زینت دامن و آغوش عمویم بودم حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم آبرو بود که از کاخ ستم می‌بردم باهمین اسلحه‌ی اشک و همین چشم ترم ◾️◾️◾️◾️◾️ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

#روضه #شب_هفتم_محرم_۱۴۰۱ #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمد_رضا_بذری @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

آروم بگیر ، علی بالام آروم بگیر ، دیگه بخواب آروم بگیر ، تو بغلم آروم بگیر ، گل رباب آروم بگیر ، گریه نکن آروم بگیر ، نمیدن آب آروم بگیر ، چته بابا آروم بگیر ، گل رباب دیگه افتاده نفس‌هات روی دستام به شماره دیگه آب بهت بدن یا که ندن فرقی نداره وای از نامهربونی آقا اِن تَرحَمونی آبش بدید میمیره آبش ندید میمیره پرپر نزن کبوترم زود میشکنه بال و پرت چیزی‌ت بشه نمیدونم من چی بگم به مادرت پرپر نزن خسته شدی هر لحظه می‌افته سرت جون میکنی ولی بمون رحمی بکن به مادرت میدونم الان عزیزم خیسه چشمای رقیه حتی بابای غریبت دیگه افتاده به گریه میشه قنداقه خونی آقا اِن تَرحَمونی آبش بدید میمیره آبش ندید میمیره آروم بخواب روی دلم آروم بگیر گل‌پسرم اما یه قول بده بهم بیدار بشی دم حرم آروم بخواب ، ولی بدون آتیش زدن به جیگرم واسه رباب شده باید بیدار بشی دم حرم آخه من یه قولی دادم که تو زنده بر میگردی نمیتونم ببینم که دیگه یخ کردی و سردی باید زنده بمونی آقا اِن تَرحَمونی آبش بدید میمیره آبش ندید میمیره ◾️◾️◾️◾️◾️ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

#زمینه #شب_هفتم_محرم_۱۴۰۱ #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمد_رضا_بذری @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین