امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
ما سائلیم و نوکریت آبروی ما
یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحر گهی
با خون دل شود دل شب ها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن
بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما
هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همۀ آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگرد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
وای بر حالم اگر از تو جدا باشم من
همۀ عمر گرفتار بلا باشم من
شک ندارم همۀ خواستۀ تو این است
لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من
تا زمانی که دلم خانۀ این و آن است
جا ندارد که پذیرای شما باشم من
چقدر غرق گنه بودم و تو می دیدی
همه عمرم خجل از روی شما باشم من
تا به کی در پی گیسوی تو آواره شوم
دردمندانه به دنبال دوا باشم من
گوئیا قسمت من این همه سرگردانی ست
هم چنان زلف به هم خورده رها باشم من
کاش می شد به دل و جان بکشم ناز تو را
یار تو مثل امام و شهدا باشم من
کاش می شد که به همراه تو یک فاطمیه
میهمان حرم کرب و بلا باشم من
ای عزیز دل زهرا به کجا خیمه زدی؟
زائر خیمۀ سبزت به کجا باشم من
جان آن مادر غمدیده و بی یار بیا
به گرفتارِ میان در و دیوار بیا
قاسم نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
وحید قاسمی
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
چون ابر بهار بی قرارش هستیم
ما پشت به پشت سوگوارش هستیم
از مادر ما كسی سراغی دارد؟
دنبال نشانی از مزارش هستیم
*
ای آن كه همیشه بر لبت زمزمه است
چشمان قشنگت آیه ای محكمه است
بازا و به روی قطعه سنگی بنویس
این قبر غریب مادرم فاطمه است
*
پنهان مكن آن عاطفه ی پستت را
آن چشم چپ و نگاه بد مستت را
سیلی زده ای شكسته ای پهلویی
من آمده ام كه بشكنم دستت را.
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و فاطمیه
افتاده تو کارم گره گرهگشا کجایی ؟!
کاشکی بیای دلبرِ من واسه گرهگشایی
آسمونم منتظرِ ظهورِ تو نشسته
اشک تویِ چشمام آقاجون از دوریت حلقه بسته
حلقه زده تو چشمِ من بهونههایِ دیدار
ندیدمت امّا ندید شدم آقا گرفتار
یابنالحسن یابنالحسن یابنالحسن کجایی /۴/
بی تو برام دنیا مثِه زندونه یابنَحیدر
فاطمیهَست آبرومو بخر به جونِ مادر
کاشکی یه روز سحر بشه فراقِ یارِ نازم
بگن میاد که با خونم جادّه براش بسازم
خیالی نیست اگه واسه دیدنِ یار جون بدم
پیشمرگشم برایِ جون دادن دنیا اومدم
یابنالحسن یابنالحسن یابنالحسن کجایی /۴/
#حسین_ایمانی
4_5981166173599830299.mp3
734.4K
#حضرت_زهرا_زمینه
#حضرت_زهرا_شور
وایِ من
خداحافظ ای زهرای من
گریه کن با گریه های من
جان من
قسم به اشک ابالحسن
من علیم با من حرف بزن
پر نزن
آتیش به قلب حیدر نزن
پیش من اینجور پرپر نزن
چیدنت
می کُشی من رو با دیدنت
دلتنگم واسه خندیدنت
یاورم
دستم بسته بود ای همسرم
میزدن تو رو برابرم
وای من
از یادم نمیره این محن
چل نفر زهرامو میزدن
از قدیم
تو سختی با هم بودیم سهیم
قرار این بود با هم پیر بشیم
زود نرو
با این صورت کبود نرو
با پهلوی خون آلود نرو
نیمه جون
خواهش میکنم ای قد کمون
یک روزِ دیگه با من بمون
#میثم_مومنی_نژاد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5981166173599830298.mp3
4M
#حضرت_زهرا_زمینه
وای من، داری تنهام میذاری زهرای من
داری آب میشی پیش چشمای من
داری از دستم میری دنیای من
زوده واسه تو پیری
از علی مگه سیری
تنهایی آخه کجا میری
وقتی که نمیخندی
چشمات و که میبندی
راه نفسام و میگیری
نرو، می کشی حیدر و، نرو
وای من، جوونیت و ریختی زهرا پای من
بین دیوار و در موندی جای من
تو بری میخندن به اشکای من
حال تو پریشونه
اینجوری نمیمونه
خوب بشی میریم از این خونه
درد ورم بازوت
درد سینه و پهلوت
درد من و بچههامونه
باید، عوض کنم درو
نرو، میکشی حیدر و
عشق من، چرا هر شب تو خواب گریونه حسن
شنیدم دادی دست زینب کفن
واسه کی با گریه دوختی پیرهن
فکر تن عریانی
فکر لب عطشانی
فکر عقیق سلیمانی
فکر گوش و گوشواره
فک تن صدپاره
فکر پارههای قرآنی
ببین، حسین تشنهرو
نرو، میکشی حیدر و
#محمدعلی_بيابانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
0
خداحافظ ای کوه درد مدینه * حاج محمود کریمی
خداحافظ ای کوه درد مدینه
سحر خیز شب های سرد مدینه
خداحافظ ای چشمه اسمانی
خداحافظ ای پیر مرد مدینه
خداحافظ ای ناله نیمه شب ها
خداحافظ ای گریه ها تاب و تب ها
خداحافظ ای گنج اسرار مادر
خداحافظ ای وارث داغ زهرا
خداحافظ ای درد های نهفته
خداحافظ ای راز های نگفته
خداحافظ ای شاهد تازیانه
خداحافظ ای خانه اتش گرفته
شده حمله ور دشمنان دسته دسته
قنوت تو ماند و نماز شکسته
ز خانه دویدی تو کوچه به کوچه
به پای برهنه به دستان بسته
به پای پیاده به دنبال مرکب
غم عمه ات جانت اورده بر لب
در ان کوچه هر چه عدو ناسزا گفت
تو گفتی امان از دل عمه زینب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین