eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ✍شاعر:مجتبی دسترنج ملتمس ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باید این شهر بفهمد که تو بابای منی با همین روی پر از خون همه دنیای منی گرچه خونیست لب و موی و دهان و رگ تو تو شبیه منی و تو گل زیبای منی... آنقدر گریه کنم تا که بمیرد دشمن چون بفهمد تو همه هست و تمنای منی تو نیایی هم اگر من زِ عطش میمیرم، تو بیا جان که ببینند تو رویای منی می کُشد دخترکت را به خدا این خِجلَت من پریشانم و تو محو تماشای منی همه شب ناله زدم از غم دوریِ پدر جان فدای تو که لالایی شبهای منی عاقبت با سر خود آمدی و خوشحالم که شب تار گذشته است و..تو فردای منی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 باحضور اساتید وشاعران گرامی 🔹 درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه ومولودی داری روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029C10836e8518 📣📣📣📣📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرفدا ی قدمت ای مه کنعانی من🍃 قَدَمی ‌رنجه ‌کن ای دوست به مهمانی من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت😞 غیبتت ‌سخت ‌شد از دست مسلمانی من اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفرج 🍃 سلامتی وفرج مولا صلوات🍃 سلاااام رفقا صبحتون حسینی🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ میلادی: Thursday - 29 February 2024 قمری: الخميس، 19 شعبان 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹غزوه بنی مصطلق، 5_6ه-ق 📆 روزشمار: ▪️11 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️20 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیه السلام ▪️25 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️28 روز تا اولین شب قدر ▪️29 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️▪️ نامحرم آوردم دل و مَحرم گذشتم بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ "عشق" است از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم گمراه بودم، گریه کردم در عزایت از نسلِ آدم بودم و "آدم" گذشتم از کودکی‌ام بین هیئت‌ها نشستم من پای عشقت از همه عالم گذشتم فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم از خیرِ طب و بهره‌ی مَرهم گذشتم یک روز زیر پرچمت من را رساندند عمری‌ست از زیرِ همین پرچم گذشتم امشب شبیه تو که درهم می‌خریمان از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم شب‌های جمعه در فراقِ کربلایت از "شهر ری" با سینه‌ای پُر غم گذشتم ** کم کم مرا سوزانْد داغِ روضه‌هایت از شعرها... از روضه‌ها... کم کم گذشتم مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم هی بُغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم بوسه به زیر حنجرت دردسری شد از روضه‌ی جان کندنت مُبهم گذشتم جانم به لب آمد زمانی که به مقتل از غارت پیراهن و خاتم گذشتم شکر خدا این بار هم از روضه‌هایت با قلب خون، با چشم پُر شَبنم گذشتم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو می‌آید بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭 فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭 راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭 انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن *یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد* مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان* خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟ حسین جان عزیز دلم چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو می‌آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید *یه گوشه گودال مادر و دیدم😭 که رفته بود ازحال دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی‌ماند بعد ازاین غارتی که شد دیگر ازتو جز اسم تو نمی‌ماند این یکی می‌کِشد تورا برخاک قصد دارد تورا بیازارد آن یکی آمده دراین گودال ازسر عمامه تورابردارد حسین حسین... می‌زند داد بس کنید اینقدر بدنش را به خاک خون نکشید باسر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان اون نزنید @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا