🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_زمینه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منم که چل سال
با روضه های کربلا سوختم
از غم سرهای جدا سوختم
به هر بهونه با دعا سوختم
سوختم، شبیه خیمه ها
سوختم، زمینگیرم حالا
سوختم، من از زهر جفا، سوختم
غصه ی کرب و بلا آبم کرد
خسته و بی جون و بی تابم کرد
منو با گریه هم آغوشم کرد
منو چل سال سیاه پوشم کرد
واویلا از این دنیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سختی و رنج و
دیدم فراوون اما وای از شام
آتیش می بارید رو سرم از بام
یه عده میدادن به ما دشنام
تو شام، یه عده بی حیا
ما رو، خارجی هِی صدا
کردن، پیشِ یهودیا، ای وای
دیدنِ این صحنه ها آبم کرد
خسته و بی حال و بی تابم کرد
منو چل سال زمینگیرم کرد
کوفه و بازارِ شام پیرم کرد
واویلا از این دنیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادم نمیره
بزم شراب و مجلسِ آزار
هلهله ها و خنده ی اغیار
مضحکه بودیم میون اَنظار
ای وای، دیدم که بی امون
می زد، بابامو خیزرون
لب هاش، آغشته شد به خون، ای وای
سره تو تشتِ طلا آبم کرد
محزون و بیمار و بی تابم کرد
چشمامو یه عمری بارونی کرد
قلبه زخمیِ منو خونی کرد
واویلا از این دنیا
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منی که چل ساله آزگار زجر میکشم
این زهر راحتم کرد و من ممنونشم
پُرِ از زهر شد همه وجودم پیکرم
اما من روضه خونه جسم بی سرم
خنجر تیز و حنجر،رو دیدم
تو قتلگاه یه پیکر،رو دیدم
به سر زنان یه مادر،رو دیدم
تو خیمه من یه لشکر،رو دیدم
دیدم،که گریه میکنم من
دیدم،غارت کهنه پیرهن
دیدم،کاش نمیدیدم اصلا
واویلا واویلا...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منم اون جامونده ای که زخمه سینه ام
منم اون که سنگ کین شکست آیینه ام
منم اون که اسیر کوفی بودم تو شام
رفتم اونجا با دسته بسته بزم حرام
اونجا یه عالمه درد،و دیدم
چوب یزید نامرد،و دیدم
به لب و دندون بابام حسین
بی احترامی میکرد،و دیدم
دیدم،غصه ی بی امون رو
دیدم،گریه ی آسمون رو
دیدم،نگاه هرزشون رو
واویلا واویلا...
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_سنگین
🏴#زمزمه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با یاد کربلا چهل سال گریه کردم گریه کردم
از سال ۶۱ من هر سال گریه کردم گریه کردم
دیدم سر بریده رو نی گریه کردم گریه کردم
با یاد شام و مجلس مِی گریه کردم گریه کردم
افتادم آخر از نفس
میسوزم از زهر جفا
جون میدم آخر از غمه
کوفه و شام و کربلا
بعد یه عمری گریه من
راحت میشم از غصه ها
راحت میشم از غصه ی
مصائب شام بلا
واویلتا واویلتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یاد غروب غم فراوان گریه کردم گریه کردم
یاد تن صد چاک عریان گریه کردم گریه کردم
دیدم هجومی نابهنگام گریه کردم گریه کردم
از کربلا تا کوفه و شام گریه کردم گریه کردم
دارم منم روی تنم
از تازیانه ها نشون
شد قامتم از بار غم
شبیه عمه ها کمون
من هم شنیدم حرف بد
از شمر پست و حرمله
مونده هنوز رو دست و پام
رد طناب و سلسله
واویلتا واویلتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تا اینکه رفتم بین اغیار گریه کردم گریه کردم
تا رد شدم از کوچه بازار گریه کردم گریه کردم
اونجا نگاهه هرزه دیدم گریه کردم گریه کردم
حرف کنیزو تا شنیدم گریه کردم گریه کردم
دارم هنوزم من گله
از شامیای بی حیا
از پا نشستم تا سر
بابامو دیدم زیر پا
جون دادم اونجا که یزید
بی حرمتی میکرد به ما
بازی میکرد با خیزران
با لب و دندون بابا
واویلتا واویلتا