شعله در شعله دل کوچه پر از غم می شد
کوچه در آتش و خون داشت جهنم می شد
"باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را..."
روضه مکشوف تر از آن چه شنیدم می شد
بین دیوار و در انگار زنی جان می داد
جان به لب از غم او عالم و آدم می شد
لااقل کاش دل ابر برایش می سوخت
بلکه از آتش پیراهن او کم می شد
زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده ست؟
بیست سالش نشده داشت قدش خم می شد
تا زمین خورد صدا کرد "علی چیزی نیست"
شیشه ای بود که صد قسمت مبهم می شد
آن طرف مرد سکوتش چقدر فریادست
روضه جان سوز تر از غربت او هم می شد؟
"میخ، کوتاه بیا همسرم از پا افتاد
میخ هر لحظه در این عزم مصمّم می شد
غنچه دارد گل من تیغ نزن بی انصاف
حیف، بابا شدنم داشت مسلّم می شد"
ناگهان چشم قلم تار شد و بعد از آن
کربلا بود که در ذهن مجسّم می شد
کوچه در هیأت گودال در آمد آن گاه...
بارش نیزه و شمشیر دمادم می شد
اشک خواهر وسط هلهله طوفانی بود
اشک و لبخند در این فاجعه توأم می شد
سیبِ سرخی به سر شاخه ی نیزه گل کرد
داشت اوضاع جهان یک سره درهم می شد
که قلم از نفس افتاد، نگاهش خون شد
دفتر شعر پر از واژه ی شبنم می شد
کاش همراه غزل محفل اشکی هم بود
روضه خوان، مقتل خونین مقرّم می شد
شاعر : سید مسیح شاه چراغی
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
آه مادر آه مادر آه مادر
دوشنبه بود و غروب بود و یه زن بود و یک سپاه※
یه خونه بود و یه در بود و یه خونواده بی پناه
ترسیده بودن بچه های مولا※
تا دید بغل کرد دخترا رو اسما
نامرد یه جوری لگد زد محکم※
خانم صدا زد که فضه بچه ام
ای داد ای داد گذشته کار از کار※
ای داد ای داد چقدر داغه مسمار
آه مادر آه مادر آه مادر※
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
دوشنبه بود و طناب بود و یه مرد بود و یک سپاه
یه کوچه بود و شلوغ بود و یه خونواده بی پناه※
هم حقش رو تو روز روشن خوردن
هم تو مدینه آبروش رو بردن※
دنیا سیاه شد تا مغیره اومد
هم با غلاف و تازیونه میزد※
ای داد ای داد ورم کرده بازوش
ای داد ای داد شده زخمی ابروش※
ای داد ای داد گذشته کار از کار
ای داد ای داد چقدر داغه مسمار※
آه مادر آه مادر آه مادر
🥀🥀🥀🥀🥀
دوشنبه بود و غروب بود و یه زن بود و یک سپاه※
دوشنبه بود و غروب بود و یه زن بود و یک سپاه
یه خیمه بود و رقیه بود و سکینه اما بی پناه※
نیزه زیاده اما گودال تنگه
دست یه عده نا مروت سنگه※
هم شمر و خولی هم سنان و اخنس
ریختن سر این پناه بی کس※
ای داد ای داد بنیه بنیه
ای داد ای داد اخیه الیه※
آه مادر آه مادر آه مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
چه دختری که به طوفش منا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
منا و مروه و حتی صفا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه دختری که برای غم دقائق عمرش
مادر مادر مادر مادر
قدر نشسته دو زانو قضا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه دختری که به وقت تنفسش به تواتر
برای لمس دهانش هوا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه دختری که پدر قبل از اینکه آمده باشد
از او به رفتن غار حرا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه دختری که پدر در کنار خانه اش از او
چقدر در زده و بارها اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
علی در اصل ز خود خواسته است حاجت خود را
ز همسرش به خدا هر کجا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه همسری که علی در مقام زهد از اسمش
برای گفتن هر ربنا اجازه گرفته
چه همسری که به هنگام فتح قلعه خیبر
نبی جدا علی از او جدا اجازه گرفته
چه همسری که ز خاک مزار گمشده ی او
به قد کشیدنش ایوان طلا اجازه گرفته
مادر مادر مادر مادر
چه مادری که حسن(ع) در تب کشاکش رزمش
برای صلح از او در خفا اجازه گرفته
چه مادری که از او در کنار کعبه حسینش(ع)
برای کوچ به کرب و بلا اجازه گرفته
چه مادری که از او بی گمان امام رضا(ع) هم
برای فتح مقام رضا اجازه گرفته
چه مادری که از او شنبه تا به جمعه دهانم
برای گفتن مهدی(عج) بیا اجازه گرفته
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دستم دخیل چادر نمازه دستم دخیل چادر نمازه
کار خوبه وقتی زهرا بسازه کار خوبه وقتی زهرا بسازه
با گردش نگاهش میگرده کائنات با گردش نگاهش میگرده کائنات
با مهر فاطمه رد میشم به راحتی از رو پل صراط
سرپناه همه بی کس و کارا حضرت فاطمه سلام الله علیها
سرپناه همه بی کس و کارا حضرت فاطمه سلام الله علیه
از هر کی غیر از تو بی نیازه از هر کی غیر از تو بی نیازه
کار خوبه وقتی مولا بسازه کار خوبه وقتی مولا بسازه
لطفش علی الدوامه آقای کائنات لطفش علی الدوامه آقای کائنات
با ذکر یا علی رد میشم به راحتی از رو پل صراط
جان ما بسته به تو دلبر و جانا حضرت شاه نجف علی ولی الله
سر پناه همه بی کس و کارا حضرت فاطمه سلام الله علیها
سر پناه همه بی کس و کارا حضرت فاطمه سلام الله علیها
کار خوبه وقتی زهرا بسازه با گردش نگاهش میگرده کائنات
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تو شأن آیه آیه ی قرآنی
مسلمانت شد راهب نصرانی
به اَینَ مسلم و به اَینَ الهانی
به پاکرده عشقت عجب طوفانی
من عشقی به جز تو والله
اباعبدالله یا اباعبدالله
فدای آن که گفت حسینُ مِنا
بدون تو دنیا معنا ندارد
برای تو مردن حسنی جان یعنی تو.
شوم از مرگم به تو الحقنی
بگو الحقنی بالحسین یا الله
اباعبدالله یا اباعبدالله
در آن نفسی که بگیرم در آرزوی تو
هزار پس از امید دهم جان که خاک کربلای تو باشم
حسین
اباعبدالله یا اباعبدالله
چنان گریه بر تو فضیلت دارد
غلام هرکس را دارد
. عشقت محوریت دارد
تو عشقی هستی که حقیقت ندارد
غیر از تو را والله
اباعبدالله یا اباعبدالله
یه عمر پای عشق تو درگیرم
خوشم مجنونم خوش به این تقدیرم
تو لب تر کن بی شکات میمیرم
درِ خونه ات بزن آقا زنجیرم
ابد والله مانسا ثارالله
اباعبدالله . یا اباعبدالله
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفتوگوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
اباعبدالله یا اباعبدالله
همین که تو روضم کافیه واسم
با دستای ساقی پر شده کاسم
سر از پا ناشناسم پر از احساسم
آی اهل عالم من ... عباسم
به تمثال ساقی تو ای والله
اباعبدالله یا اباعبدالله
تو نجمه ای که در آیه شاهدانه دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
اباعبدالله یا اباعبدالله.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
◇روز هشتم آبان ۱۳۵۹، محمدحسین فهمیده به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس ـ که در یک سنگر بودند ـ در هجوم عراقیها، محاصره میشوند.
◇محمدرضا شمس، زخمی میشود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط میرساند وقتی به سنگر بر میگردد، میبیند که پنج تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنها هستند.
◇محمدحسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانکها حرکت میکند.
تیری به پای او میخورد اما در همان حال موفق میشود خود را به تانک پیش رو برساند. خود را به زیر تانک میاندازد و تانک به وسیله نارنجکی که در دست #حسین_فهمیده قرار داشته منفجر میشود. دشمن در این حال تصور میکند که حملهای صورت گرفته و با سرعت تانکها را رها کرده و فرار میکنند؛
◇در نتیجه، حلقه محاصره شکسته میشود و پس از مدتی نیروهای کمکی میرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی میکنند.
شادی روح پاک
شهید فهمیده و تمام شهدای اسلام پنج صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌹🌹🌹🌹
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
8 آبان
سالروز شهادت
محمد حسین فهمیده و روز بسیج دانش آموزی گرامی باد🕊
اینه امید
شکست آینه اما مسیر روشن شد
چکید خون دلش ، دشت، باغ و گلشن شد
صغیر بود ولی همت کبیری داشت
که با تمام توان ، سد راه دشمن شد
چو دید زاغ و زغن، حمله ور شدند به باغ
گل لطیف ، ز غیرت چو کوه آهن شد
به زیر تانک نشست و شکست قدر عدو
چنان که بار دگر شهر عشق ایمن شد
عیان نمود که ، فهمیده بود، فهمیده
به وقت حادثه ، آری فدای میهن شد
اگر چه بیشتر از سیزده بهار نداشت
پر از طراوت نسرین و یاس و سوسن شد
بخون نوشت که،حب الوطن من الایمان
و بهر اهل وطن اسوه ای مبرهن شد
نشسته بر دل و از یادها نخواهد رفت
پرنده ای که به فکر زخود رهیدن شد
هوشمند
هشتم ابانماه 401
#محمد_هوشمند
#مدهوش
#دانش_اموز
زمزمه ی روضه ای ایام فاطمیه(قبل از شهادت):
#فاطمیه
بند اول:
از سر شب تا خود صبح همش بیداری
میخوای صدام کنی ولی جونی نداری
توون برات نزاشته این زخمای کاری
خانم خونم با زخم پهلو حتی نفس کشیدنم سخته برا تو
توی نماز شبت شنیدم توی قنوت آخرت سوز صداتو
نگو برای آخرین
دفعه می خندی
دق میکنم چشاتو که
به روم می بندی
بند دوم:
عزیز جون من شدی قامت خمیده
ضعیف و بی رمق شدی رنگت پریده
پاشو کسی سلاممو جواب نمیده
زهرا نگا کن به التماسم بمون که بی تو یاوری نداره حیدر
با رفتن تو قلبم میگیره آئینه ی دقم میشه مسمار رو در
شرمنده که به خاطرم
صورت کبودی
اون لحظه کاشکی پشت در
اصلا نبودی
بند سوم:
تو لحظه های آخرت زمزمه داری
همش یه اسمی رو به زیر لب میاری
برا شهید بی کفن داری می باری
میگی به زینب عزیز مادر تنها نزار حسینمو میون گودال
برس به دادش اون لحظه ای که دشمن نشسته رو تنش تو جاروجنجال
سهم تو میشه کربلا
یه روز اسارت
دستای شامیا میشه
پر از جسارت
#علی_علی_بیگی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
⚜زمینه ی جدید ایام فاطمیه(قبل از شهادت):
#فاطمیه
بند اول:
سه ماهه منتظر برا این لحظم
خداروشکر که پاشدی از بستر
سه ماهه همدمت شده این گریه
توون نداره زانوهات من بیشتر
فکری به حال دلم کن عزیز جونم
بی تو صفایی نداره که آشیونم
باز اون روزای خوشی رو روزای خوشی رو بده نشونم
دنیام بی تو تاریکه چشماتو نبند
مرگم دیگه نزدیکه چشماتو نبند
بند دوم:
شبیه یاس پرپری خانومم
شکستگی مزاحم بازوته
نفس که میکشی تنت میلرزه
تموم درد من غم پهلوته
جارو که میکشی به خونه غم میگیرم
هر آهی که تو میکشی منم می میرم
دیگه من از همه دنیا به جان تو زهرا سه ماهه سیرم
دنیام بی تو تاریکه چشماتو نبند
مرگم دیگه نزدیکه چشماتو نبند
بند سوم:
وصیتارو میکنی به زینب
برا شهید کربلا بی تابی
میگی که زینبم شبا بعد من
بزار بالاسر حسینم آبی
روزی میاد که جدا میشه از تنش سر
رو خاک گرم بیابان میفته پیکر
دشمن به سمت خیام وآتیش مدام و میسوزه معجر
کهنه پیروهن رو به یغما میبرن
روی نیزه سرها رو بالا میبرن
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
2.03M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_زمزمه
✍شاعرومداح:علی علی بیگی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
❣﷽❣
🔘 #روضه_حضرت_زهرا_س
🔘 #ترکی
🔘 #حاج_مهدی_علیزاده
از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن
عصای دست علی هست ذولفقاری تو
رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم
به کودکان و دل من مزن شرار اینجا
کیم سن کیمی آفاقیده محتادیدی صبره
دوزدون ئوز عمواوغلونان اوتور سن هامی جبره
گتدیم ئوز الیمله گئجه قویدوم سنی قبره
راحت گئجه لر یاتمازدون بو گئجه یاتدون
بو قبریده اما یارالیدون نجه یاتدون
بیجا یره من آغلامرام واردی دلیلی
ثانی ال آچوب وردی یول اوسته سنه سیلی
گل صورتیوی سیلی یری ایلدی نیلی
بنذردون اوگونن سارالان یاپراقا زهرا
قویدوم او گورمیش یوزوی تپراقا زهرا
(خانمی قویدی قبره باخدی بیر او ارین بدنه زهرا زهرا)
قولوون سینماقی سیندردی منیمده بیلیمی
قسم اولسون یارالی جانیوه زهرا یانارام
غسل ایدن وقته سنه اولموشم الله بولوری
آگه اولدوم غم پنهانیوه زهرا یانارام
ای عمواوغلونان همیشه ناگران
ای منه خاطر اودان بیر عمرقان
ای ئوزونن چوخ منه جان یاندران
یاندی جان سنسیز
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_یازهرا_س
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها صلوات
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈