eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شکایت مردم مدینه از گریه های فاطمه(ع) امیرالمومنین(ع) خانه و سایبانی دور از مدینه برای ایشان ساخت که آن را «بیت الاحزان» نامیدند، و حضرت فاطمه زهرا(ع) هر روز که صبح آغاز می گشت حضرت حسن و حسین علیه السلام را در جلوی خویش می انداخت و گریه کنان به سوی بیت الاحزان در بقیع می رفت در حالی که پیوسته در میان قبرها گریه می کرد و اشک می ریخت، و وقتی شب می شد امیرالمومنین (ع) به سراغ ایشان رفته و آنها را پیش انداخته و به سوی منزل می بردند. آری حضرت امیرالمومنین(ع) بیت الاحزان را بیرون مدینه ساخت تا ایشان در آن جا رفته و به گریه بپردازند، تا این که کسانی که به خاطر گریه های حضرت صدیقه طاهره به ناراحتی افتاده بودند!! راحت و آرام شوند و شب ها بتوانند بر بستر خود به خواب عمیق و راحت فرو رفته و  از صدای گریه حضرت فاطمه(ع) دچار اذیت و ناراحتی نگردند!![1]   روز شادی رفت و با شام عزا سر می کنم افسر از فرقم فتاد و خاک بر سر می کنیم همچو یعقوب از فراق یوسف، ای والا پدر! بیت الاحزان می نشینم گریه را سر می کنم گریزی به کربلا امام علی(ع) برای راحتی فاطمه(ع) سایبانی را برای او بنا کرد، ای کاش کسی هم بود در کربلا، یک سایبانی برای کشته فاطمه بنا می کرد، اما و اسفاه! که پیکر غرق به خون و بی سر و عریان ابی عبدالله سه روز در بیابان گرم و سوزان کربلا، بدون سایبانی ماند، در حالی که جگر گوشة رسول خدا(ص) بود. بیت الاحزان فاطمه(ع) سایبانی داشت، اما خرابه شام و بیت الاحزان اهل بیت حسین(ع) چه؟ منهال پوید: امام زین العابدین(ع) را دیدم که تکیه بر عصا داده و پاهایش مانند نی خشک و خون از ان ها جاری بود، رنگ شریفش زرد شده بود... پرسیدم: به کجا می روید؟ فرمود: جایی که ما را منزل داده اند، سقف ندارد، آفتاب ما را گداخته است، به خطار ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و زود برگردم، چرا که از جان زنان می ترسم، در همین حال صدای زنی بلند شد! نور دیدة برادرم به کجا می روی؟ برگرد که می ترسم دشمن به تو صدمه ای بزند! پرسیدم: این زن کیست؟ گفتند: زینب دختر علی مرتضی (ع) است.[2]               [1] - ترجمه «فاطمه الززهرا من المهد الی اللحد» ص 569               [2] -  حسین(ع) نفس مسمئنه، آیت الله عالمی، ص 349.                @majmaozakerine
🔹 🔸علّامه‌ی مجلسی در کتاب بحار از کتاب «سُلَیم بن قیس هلالی کوفی»، نقل کرده که ابان بن عیّاش از سُلَیم نقل نموده که سلمان و عبداللَّه بن عبّاس گفتند: هنگامی که رسول خدا (ص) رحلت کرد، هنوز جنازه‌اش را به خاک نسپرده بودند که مردم پیمان خود را (نسبت به رسول خدا) شکستند و مُرتد شدند، و برخلاف مسیر (تعیین شده از جانب پیامبر) اجتماع کردند، علی (ع) به تجهیز جنازه‌ی رسول خدا (ص) مشغول شد تا اینکه آن را غسل داد و کفن نمود و حنوط کرد و نماز بر آن خواند و آن را در میان قبر گذاشت. 🔸سپس به خانه مراجعت کرد و طبق وصیّت پیامبر (ص) به جمع‌آوری و تنظیم آیات قرآن پرداخت، و این امور او را از جریانات دیگر بازداشت. 🔸عمر به ابوبکر گفت: «همه‌ی مردم با تو بیعت کرده‌اند جز این مرد (علی علیه‌السلام) و اهل‌بیت او، شخصی را نزد او بفرست که بیاید و بیعت کند. 🔸ابوبکر، را که » نام داشت برای این کار انتخاب کرد و به او گفت: نزد علی (ع) برو و بگو: دعوت خلیفه رسول خدا را اجابت کن. قنفذ چند بار از طرف ابوبکر نزد علی (ع) رفت و پیام ابوبکر را ابلاغ کرد، ولی علی (ع) از آمدن ابوبکر، امتناع ورزید. 🔸عمر خشمگین برخاست و و قنفذ را طلبید و به آنها امر کرد تا هیزم و آتش بردارند، آنها از دستور عمر اطاعت کردند، هیزم و آتش برداشتند و همراه عمر کنار در خانه‌ی فاطمه (س) رهسپار شدند، فاطمه (س) پشت در بود، هنوز (از رحلت پبامبر) بر سرش بود، و از فراق پیامبر (ص) سخت نحیف و ناتوان شده بود، عمر به سر رسیده و در را زد و فریاد برآورد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن! 🔸فاطمه (س) فرمود: «ای عمر! ما را به تو چکار، چرا دست از ما برنمی‌داری؟ با اینکه ما عزادار هستیم؟» 🔹عمر گفت: در را باز کن، وگرنه آن را به روی شما می‌سوزانم. 🔸فاطمه (س) فرمود: ای عمر! آیا از خدا نمی‌ترسی؟بدون اجازه وارد خانه‌ی من می‌شوی و به خانه‌ام هجوم می‌کنی؟ عمر از تصمیم خود منصرف نشد، سپس آتش طلبید و در خانه را به آتش کشید، آنگاه در نیم سوخته را فشار داد، در این هنگام فاطمه (س) با عمر روبرو شد، و فریاد زد: یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ‌اللَّهِ: «ای پدر جان ای رسول خدا». 🔸عمر شمشیر را که در نیام بود بلند کرد و به (س) زد، فاطمه (س) شیون کشید، عمر این بار تازیانه‌اش را بلند کرد و بر بازوی حضرت زهرا (س) زد، فاطمه (س) فریاد زد یا اَبَتاه! (ای پدر جان!) در این هنگام حضرت علی (ع) با شتاب آمد و گریبان عمر را گرفت و کشید و او را بر زمین افکند به طوری که بینی و گردن عمر مجروح گردید و تصمیم گرفت که او را بقتل برساند، به یاد وصیّت و (ص) افتاد که آن حضرت امر به صبر و تحمل و اطاعت کرده بود، فرمود: «ای پسر صحّاک! به خداوندی که محمّد (ص) را به مقام نبوّت، گرامی داشت، اگر وصیّت پیامبر (ص) نبود، البتّه می‌دانستی که بدون اجازه قدرت بر وارد شدن به خانه‌ی مرا نداشتی». 🔸عمر فریاد می‌زد و کمک می‌طلبید، جمعی به یاری او شتافتند و وارد خانه حضرت علی (ع) را کشان کشان به سوی مسجد (برای بیعت) بردند، در این هنگام فاطمه (س) کنار در خانه بود، قنفذ با تازیانه، آن حضرت را مضروب نمود، هنگامی که حضرت زهرا (س) از دنیا رفت آثار آن تازیانه مانند بازوبند در بازوی آن بانوی بزرگ، نمایان بود، سپس همین قنفذ، در خانه را آنچنان فشار داد و گشود، و در راه به پهلوی فاطمه (س) زد که یک دنده از دنده‌های پهلوی او شکست، و جنین که در رحِم داشت، سقط شد، از آن پس همچنان بستری بود تا اینکه به شهادت رسید. -------------------------------------------------- 📘 شیخ عباس قمی(ره) ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ اهل بیت علیهالسلام @majmaozakerine
🔹نگاهی به 🔸در کتاب احتجاج طبرسی از عبداللَّه بن حسن نقل شده که او از پدران بزرگوارش نقل کرد، هنگامی که ، فدک را ضبط کرد و حضرت زهرا(س) آگاه شد، چادری به سر گرفت و با چند نفر از خدمتکاران و زنان بنی‌هاشم به مسجد آمد و در حضور ابوبکر و جمعیت مسلمین، خطبه‌ای خواند (که یک سخنرانی جامع و مستدل و قاطع است) حضرت زهرا (س) لباس بلندی پوشیده بود، و در راه رفتن گوئی پدر بزرگوارش رسول خدا (ص) راه می‌رود، وقتی که وارد مسجد شد، ابوبکر با جمعی از مهاجرین و انصار نشسته بودند، پرده زدند و آن حضرت در پشت پرده قرار گرفت: ✅گریه‌ی حاضران 🔸حضرت زهرا (س)، در این هنگام، آه دردناکی از دل سوزان و دردناکش برکشید، به طوری که همه‌ی جمعیت متأثّر شدند و گریه کردند، و مجلس به صورت عزاداری و سوگواری درآمد و مجلسیان سخت پریشان شدند. سپس فاطمه (س) مقداری صبر کرد تا جوش و خروش مردم تمام شده آنگاه سخن خود را آغاز کرد. ✅حمد و ثنای الهی و گواهی به یکتائی خدا و رسالت محمد ✅توجه به حفظ قرآن، امانت بزرگ الهی ✅توجه به فلسفه و هدف از احکام ✅نگاهی به قاطعیت پیامبر در تقویت راه هدایت 🔸ای مردم: بدانید که من فاطمه (س) هستم و پدرم محمّد (ص) می‌باشد، و سخن من یکنواخت و از روی حقیقت است و از غلط و نادرستی دور می‌باشد، و از من هرگز کلام بیجا و عمل بی‌ربط، سر نمی‌زند: 🔹لَقَدْ جائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنیِنَ رَؤفٌ رَحیمٌ. 🔸: «رسولی از خود شما به سویتان آمد، که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، مهربان است». (توبه- 128) این پیامبر، پدر من است نه پدر یکی از زنهای شما، و این پیغمبر برادر و پسر عموی علی بن ابی‌طالب (ع) است، نه برادر یکی از رجال شما، پدر من همان شخصی است که شما را از زشتیها و اعمال و عقائد باطل برگردانید. پدر من مردم را به مواعظ نیک و پندهای لطیف، با برهان و حکمت به سوی خداوند دعوت نمود، و او همان کسی است که با رفتار و کردار مشرکان، مخالفت نمود، و آنچنان بیخ گلوی آنان را فشرده، و شمشیر در بالای سر آنها نگه داشت که بناچار تسلیم شدند، پدرم بتها را شکست و دشمنان حق، و معاندین را سرکوب نمود، و گردنکشان و سران کفر را به خاک هلاکت افکند، گره‌های کفر و نفاق را گشود، زبانهای شیاطین و گفتار منافقین را قطع کرد، تا اینکه چهره‌ی حقیقت آشکار شد، و نور آفتاب وجود او، تیرگیهای محیط را برطرف ساخت، و حقایق را اظهار نمود، و در پرتو هدایت او زبانها به کلمه‌ی توحید گویا شد، شرک و کفر و خرافات و ستمگری از میان رفت، شما را از کنار آتش سوزان و گرفتاری شدید نجات داد، زندگی سر تا پا ذلّت و خواری و بدبختی شما را به خوشی و عزّت، مبدّل ساخت. شما با جمعی که درخشنده و پاکدامن بودند ایمان آورید، و قبلاً یک طُعمه بیش نبودید، و در زیر چنگال دیگران، همچگونه قدرت و اختیار نداشتید، و در زیر سلطه‌ی دشمن، آبهای آلوده و غذاهای پست می‌خوردید، زبون و خوار بودید، خداوند بوسیله‌ی پیامبرش، شما را از این پستیها نجات داد، و پس از آن، افراد عنود و کینه‌توز عرب ساکت ننشستند، و آتش جنگها با مسلمین را شعله‌ور ساختند ولی در هر بار خداوند، آن شعله‌ها را خاموش ساخت. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅ 🔹و هرگاه که قدرتی از لشکرهای شیطان جلوه می‌کرد، و یا فردی از مشرکین، دهان بغض و عداوت می‌گشود، پیامبر (ص) برادر خود علی بن ابی‌طالب را برای مقابله و دفع دشمن می‌فرستاد، و علی (ع) می‌رفت و مأموریت خود را انجام می‌داد و بدون نتیجه از میدان، برنمی‌گشت، او بال و پر دشمن را زیر پای خود می‌گذاشت، و شعله‌های آتش مخالفین را، با شمشیرش خاموش می‌نمود، و رنجها را مخلصانه برای خدا تحمّل می‌کرد، و برای اجرای فرمان خدا نهایت کوشش را می‌نمود، او نزدیکترین انسانها به رسول خدا (ص) بود، او در میان دوستان خدا، عظمت ویژه‌ای داشت، او آستین را بالا زده و با کمال خلوص در راه جهاد و انجام وظیفه تلاش می‌کرد. 🔸ولی شما در فکر عیش و نوش خود بودید، و همواره در انتظار آن بودید که حوادث بد و ناگوار شامل حال ما خانواده گردد، و شما هنگام پیشروی صفوف دشمن، عقب‌نشینی می‌کردید، و از میدان بدر می‌رفتید. ✅انتقاد از 🔸ای مردم! خداوند متعال پیامبر خود را از این جهان فانی به سرای جاودانی که محل نزول پیامبران و آخرین محل برگزیدگان خود بود، رحلت داد، و کینه‌های اندرونی شما آشکار گشت، و لباس دین و شریعت را که به صورت پوشیده بودید، کهنه و پاره نمودید و مخالفین که در گوشه‌ها خزیده بودند، بال و پر زدند، صدای هواداران باطل شنیده شد و آشکار گشت، و آواز شیطان بلند شد، و منافقین ندای او را اجابت کردند، مردم هوی‌پرست و گمراه راههای ضلالت و خلاف و فتنه‌انگیزی را پیش گرفته و به دنبال شیطان دویدند. 🔸شیطان شما را گول خورده و مغرور یافت، در کانال او افتادید، و با مختصر اشاره‌ی او، تند و عصبانی شدید، خود را گم کردید، اعتدال و صحت عمل خود را از دست دادید، به حقوق دیگران تجاوز نمودید، مِهار شتری را که از شما نبود گرفتید، و از چشمه‌ی آبی که شما را در آن حقّی نبود نوشیدید. 🔸براستی چقدر زود، وفای خود را از دست دادید، و چقدر زود، حرص و طمع شما آشکار شد، هنوز جراحت دلهای ما التیام نیافته بود، و هنوز جنازه‌ی رسول اکرم (ص) روی زمین بود، و از مقابل چشمهای ما محو نشده بود که به کارهای ناپسند خودتان اقدام کردید، و با نهایت شتاب، آنچه را که شایسته نبود، انجام دادید، عجیب اینکه خیال می‌کنید که این شتابزدگی در امور به خاطر جلوگیری از فتنه است. 🔹اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لِمُحِیطَةٌ بِالْکافِرینَ: 🔸: «آگاه باشید که این مردم، در فتنه و آشوب، سقوط کردند و دوزخ، فراگیرنده‌ی کافران است». این حرکات از شما دور است، و جای بسی تعجب است که چگونه دروغ می‌گوئید؟ مگر قرآن مجید در میان شما نیست، قرآنی که دستوراتش روشن، و حقایقش آشکار است، و امر و نهی آن صریح می‌باشد، آیا کلام خدا را پشت سرانداختید؟ آیا برخلاف حکم خدا فتوا می‌دهید؟ آیا از کلام خدا اعراض کرده‌اید؟، و چه دگرگونی بدی را ستمگران مرتکب شدند: 🔹وَ مَنْ یَبْتَغ غَیْرَ الاِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ. 🔸: «و کسی که غیر از اسلام، آئینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد، و در آخرت از زیانکاران است» (آل‌عمران- 85) شما آنقدر صبر نکردید که بحران و وجوش این مصیبت، پائین آید، و خروش آن آرام گردد، و با عجله به دامن زدن و برافروختن آتش فتنه شروع کردید، و شعله‌های اخلال و افساد مردم را تقویت نمودید، و دعوت شیطان را اجابت کرده و گمراه شدید، و انوار آئین حق را خاموش ساختید، و احکام و سنن پیامبر را ترک کردید، و با بهانه‌های سُست، مقاصد شوم خود را اجرا کردید، و در حقیقت به خانواده‌ی پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت او خیانت و ظلم نمودید. و ما در مقابل تیزی کاردهای شما، صبر و تحمل می‌کنیم، و در برابر شماتتها و طعنه‌های شما، بردباری می‌نمائیم. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine
🔹نگاهی به 🔸در کتاب احتجاج طبرسی از عبداللَّه بن حسن نقل شده که او از پدران بزرگوارش نقل کرد، هنگامی که ، فدک را ضبط کرد و حضرت زهرا(س) آگاه شد، چادری به سر گرفت و با چند نفر از خدمتکاران و زنان بنی‌هاشم به مسجد آمد و در حضور ابوبکر و جمعیت مسلمین، خطبه‌ای خواند (که یک سخنرانی جامع و مستدل و قاطع است) حضرت زهرا (س) لباس بلندی پوشیده بود، و در راه رفتن گوئی پدر بزرگوارش رسول خدا (ص) راه می‌رود، وقتی که وارد مسجد شد، ابوبکر با جمعی از مهاجرین و انصار نشسته بودند، پرده زدند و آن حضرت در پشت پرده قرار گرفت: ✅گریه‌ی حاضران 🔸حضرت زهرا (س)، در این هنگام، آه دردناکی از دل سوزان و دردناکش برکشید، به طوری که همه‌ی جمعیت متأثّر شدند و گریه کردند، و مجلس به صورت عزاداری و سوگواری درآمد و مجلسیان سخت پریشان شدند. سپس فاطمه (س) مقداری صبر کرد تا جوش و خروش مردم تمام شده آنگاه سخن خود را آغاز کرد. ✅حمد و ثنای الهی و گواهی به یکتائی خدا و رسالت محمد ✅توجه به حفظ قرآن، امانت بزرگ الهی ✅توجه به فلسفه و هدف از احکام ✅نگاهی به قاطعیت پیامبر در تقویت راه هدایت 🔸ای مردم: بدانید که من فاطمه (س) هستم و پدرم محمّد (ص) می‌باشد، و سخن من یکنواخت و از روی حقیقت است و از غلط و نادرستی دور می‌باشد، و از من هرگز کلام بیجا و عمل بی‌ربط، سر نمی‌زند: 🔹لَقَدْ جائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنیِنَ رَؤفٌ رَحیمٌ. 🔸: «رسولی از خود شما به سویتان آمد، که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، مهربان است». (توبه- 128) این پیامبر، پدر من است نه پدر یکی از زنهای شما، و این پیغمبر برادر و پسر عموی علی بن ابی‌طالب (ع) است، نه برادر یکی از رجال شما، پدر من همان شخصی است که شما را از زشتیها و اعمال و عقائد باطل برگردانید. پدر من مردم را به مواعظ نیک و پندهای لطیف، با برهان و حکمت به سوی خداوند دعوت نمود، و او همان کسی است که با رفتار و کردار مشرکان، مخالفت نمود، و آنچنان بیخ گلوی آنان را فشرده، و شمشیر در بالای سر آنها نگه داشت که بناچار تسلیم شدند، پدرم بتها را شکست و دشمنان حق، و معاندین را سرکوب نمود، و گردنکشان و سران کفر را به خاک هلاکت افکند، گره‌های کفر و نفاق را گشود، زبانهای شیاطین و گفتار منافقین را قطع کرد، تا اینکه چهره‌ی حقیقت آشکار شد، و نور آفتاب وجود او، تیرگیهای محیط را برطرف ساخت، و حقایق را اظهار نمود، و در پرتو هدایت او زبانها به کلمه‌ی توحید گویا شد، شرک و کفر و خرافات و ستمگری از میان رفت، شما را از کنار آتش سوزان و گرفتاری شدید نجات داد، زندگی سر تا پا ذلّت و خواری و بدبختی شما را به خوشی و عزّت، مبدّل ساخت. شما با جمعی که درخشنده و پاکدامن بودند ایمان آورید، و قبلاً یک طُعمه بیش نبودید، و در زیر چنگال دیگران، همچگونه قدرت و اختیار نداشتید، و در زیر سلطه‌ی دشمن، آبهای آلوده و غذاهای پست می‌خوردید، زبون و خوار بودید، خداوند بوسیله‌ی پیامبرش، شما را از این پستیها نجات داد، و پس از آن، افراد عنود و کینه‌توز عرب ساکت ننشستند، و آتش جنگها با مسلمین را شعله‌ور ساختند ولی در هر بار خداوند، آن شعله‌ها را خاموش ساخت. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅ 🔹و هرگاه که قدرتی از لشکرهای شیطان جلوه می‌کرد، و یا فردی از مشرکین، دهان بغض و عداوت می‌گشود، پیامبر (ص) برادر خود علی بن ابی‌طالب را برای مقابله و دفع دشمن می‌فرستاد، و علی (ع) می‌رفت و مأموریت خود را انجام می‌داد و بدون نتیجه از میدان، برنمی‌گشت، او بال و پر دشمن را زیر پای خود می‌گذاشت، و شعله‌های آتش مخالفین را، با شمشیرش خاموش می‌نمود، و رنجها را مخلصانه برای خدا تحمّل می‌کرد، و برای اجرای فرمان خدا نهایت کوشش را می‌نمود، او نزدیکترین انسانها به رسول خدا (ص) بود، او در میان دوستان خدا، عظمت ویژه‌ای داشت، او آستین را بالا زده و با کمال خلوص در راه جهاد و انجام وظیفه تلاش می‌کرد. 🔸ولی شما در فکر عیش و نوش خود بودید، و همواره در انتظار آن بودید که حوادث بد و ناگوار شامل حال ما خانواده گردد، و شما هنگام پیشروی صفوف دشمن، عقب‌نشینی می‌کردید، و از میدان بدر می‌رفتید. ✅انتقاد از 🔸ای مردم! خداوند متعال پیامبر خود را از این جهان فانی به سرای جاودانی که محل نزول پیامبران و آخرین محل برگزیدگان خود بود، رحلت داد، و کینه‌های اندرونی شما آشکار گشت، و لباس دین و شریعت را که به صورت پوشیده بودید، کهنه و پاره نمودید و مخالفین که در گوشه‌ها خزیده بودند، بال و پر زدند، صدای هواداران باطل شنیده شد و آشکار گشت، و آواز شیطان بلند شد، و منافقین ندای او را اجابت کردند، مردم هوی‌پرست و گمراه راههای ضلالت و خلاف و فتنه‌انگیزی را پیش گرفته و به دنبال شیطان دویدند. 🔸شیطان شما را گول خورده و مغرور یافت، در کانال او افتادید، و با مختصر اشاره‌ی او، تند و عصبانی شدید، خود را گم کردید، اعتدال و صحت عمل خود را از دست دادید، به حقوق دیگران تجاوز نمودید، مِهار شتری را که از شما نبود گرفتید، و از چشمه‌ی آبی که شما را در آن حقّی نبود نوشیدید. 🔸براستی چقدر زود، وفای خود را از دست دادید، و چقدر زود، حرص و طمع شما آشکار شد، هنوز جراحت دلهای ما التیام نیافته بود، و هنوز جنازه‌ی رسول اکرم (ص) روی زمین بود، و از مقابل چشمهای ما محو نشده بود که به کارهای ناپسند خودتان اقدام کردید، و با نهایت شتاب، آنچه را که شایسته نبود، انجام دادید، عجیب اینکه خیال می‌کنید که این شتابزدگی در امور به خاطر جلوگیری از فتنه است. 🔹اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لِمُحِیطَةٌ بِالْکافِرینَ: 🔸: «آگاه باشید که این مردم، در فتنه و آشوب، سقوط کردند و دوزخ، فراگیرنده‌ی کافران است». این حرکات از شما دور است، و جای بسی تعجب است که چگونه دروغ می‌گوئید؟ مگر قرآن مجید در میان شما نیست، قرآنی که دستوراتش روشن، و حقایقش آشکار است، و امر و نهی آن صریح می‌باشد، آیا کلام خدا را پشت سرانداختید؟ آیا برخلاف حکم خدا فتوا می‌دهید؟ آیا از کلام خدا اعراض کرده‌اید؟، و چه دگرگونی بدی را ستمگران مرتکب شدند: 🔹وَ مَنْ یَبْتَغ غَیْرَ الاِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ. 🔸: «و کسی که غیر از اسلام، آئینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد، و در آخرت از زیانکاران است» (آل‌عمران- 85) شما آنقدر صبر نکردید که بحران و وجوش این مصیبت، پائین آید، و خروش آن آرام گردد، و با عجله به دامن زدن و برافروختن آتش فتنه شروع کردید، و شعله‌های اخلال و افساد مردم را تقویت نمودید، و دعوت شیطان را اجابت کرده و گمراه شدید، و انوار آئین حق را خاموش ساختید، و احکام و سنن پیامبر را ترک کردید، و با بهانه‌های سُست، مقاصد شوم خود را اجرا کردید، و در حقیقت به خانواده‌ی پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت او خیانت و ظلم نمودید. و ما در مقابل تیزی کاردهای شما، صبر و تحمل می‌کنیم، و در برابر شماتتها و طعنه‌های شما، بردباری می‌نمائیم. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine