eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زبانحال حضرت زینب (س) در شهادت مادر . . مرحوم حاج حیدر خسروشاهی (حزین) . تا مادرم ز دار فنا رخت بست و رفت اطفال خویش را ز غمش دل شکست و رفت . بعد از وفات باب خود از جور دشمنان در انتظار مرگ به هر دم نشست و رفت . مظلومیت نگر قفس جسم شد شکست تا مرغ جان ز عالم خاکی بجست و رفت . نادیده بود سیر رخ کودکان خود ناچار دید پیک اجل بر در است و رفت . بنهاد داغها به دل باب بی کسم خود از می وصال پدر گشت مست و رفت . من گرچه خود صغیرم و محتاج سرپرست بنمود جای خویش مرا سرپرست و رفت . جز هیجده بهار ز گلزار عمر او نگذشته بود خار جفایش بخست و رفت . ازبس کشید جور خسان سیر شد ز جان ز اطفال خویش رشته ی الفت گسست و رفت . خود گرچه فوق عاطفه و مهر بود لیک مهری ندید ز امّت بی شرم و پست و رفت . هرگز نکرد شکوه ز آلام زندگی ایفای عهد کرد به عهد الست و رفت . آرام جان ختم رسل در بهار عمر جبراً ز زندگانی خود شست دست و رفت . زد از غمش اگرچه شرر بر دل حزین امّا خود از مصائب ایّام رست و رفت . .
زبانحال حضرت زینب (س) در شهادت مادر . . مرحوم حاج حیدر خسروشاهی (حزین) . تا مادرم ز دار فنا رخت بست و رفت اطفال خویش را ز غمش دل شکست و رفت . بعد از وفات باب خود از جور دشمنان در انتظار مرگ به هر دم نشست و رفت . مظلومیت نگر قفس جسم شد شکست تا مرغ جان ز عالم خاکی بجست و رفت . نادیده بود سیر رخ کودکان خود ناچار دید پیک اجل بر در است و رفت . بنهاد داغها به دل باب بی کسم خود از می وصال پدر گشت مست و رفت . من گرچه خود صغیرم و محتاج سرپرست بنمود جای خویش مرا سرپرست و رفت . جز هیجده بهار ز گلزار عمر او نگذشته بود خار جفایش بخست و رفت . ازبس کشید جور خسان سیر شد ز جان ز اطفال خویش رشته ی الفت گسست و رفت . خود گرچه فوق عاطفه و مهر بود لیک مهری ندید ز امّت بی شرم و پست و رفت . هرگز نکرد شکوه ز آلام زندگی ایفای عهد کرد به عهد الست و رفت . آرام جان ختم رسل در بهار عمر جبراً ز زندگانی خود شست دست و رفت . زد از غمش اگرچه شرر بر دل حزین امّا خود از مصائب ایّام رست و رفت . .