#حضرت_اباالفضل_زمینه
#زمینه_۳
پناه این دل زارم تو قدم را کمان کردی
بهارم بودی از داغت تو باغم را خزان کردی
همینکه شنیدم ز میدان صدایت
سپردم دلم را به ادرک اخایت
چگونه سرت را به دامن بگیرم
که چیزی نمانده ز فرق جدایت
ای میرو علمدارم
ای ساقی و سردارم
وای انکسر ظهری یا اخا....
کشیدم بار داغت را به دوشم ای علمدارم
دو دستت را ببوسم من در اغوشم نگهدارم
ببین داغت اخر چه اورده بر من
که میایم اما خمیده خمیده
نمانده دگر چیزی از پیکر تو
به جز این دودست بریده بریده
ای میر و علمدارم ای ساقی و غم خوارم
#علی_مهدیزاده
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_اباالفضل_زمینه
#زمینه۱۸
افتاده بر زمین دست و مشک و علم
پاشیده شد از هم تمام لشکرم
پناه خیمه پناه حسین
از غم تو غــــــــــرق آهه حسین
سپاه حسین۲
میری و چشم دشمن میخوابه دیگه راحت
باید بشن خواهرا آماده ی اسارت
علمدارم اباالفضل
لشکر کوفیا چه پست و نامردن
بمیرم که تو رو غریب گیر آوردن
تنت پر از تیر دستت جدا شد
بسته چِشِت از تیر جفا شد
فرقت دوتا شد۲
چه کرده ضرب عمود با سرت ای سردارم
باید سرت رو از خاک با دوتا دست بردارم
علمدارم اباالفضل
#محمد_معارفوند