بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#رحمان_نوازنی
▶️
دسته دسته فرشتهها هر شب
بر تو عرض سلام میکردند
و بزرگان آسمانیها
پیش تو احترام میکردند
آسمانها همیشه دلگرماند
بس که خورشید مهربان دارید
ذرهای هم به ما بتابانید
از نگاهی که بیکران دارید
باید از فاطمه اجازه گرفت
تا که نام تو را ترنم کرد
باید آری برای ذکر شما
یا وضو داشت یا تیمم کرد
لوحی از یک زیارت جامع
بهترین هدیهی شما بر ماست
لوح سبزی که امتداد آن
در میان صحیفهی زهراست
لحظه لحظه حیاتتان اینجا
جان تازه به آسمان میداد
سیرههای زلال و پاک شما
عکستان را به ما نشان میداد
رزقهای تمام این عالم
گر چه در دست آسمانت بود
گر چه هر روز آفرینش هم
احتیاجش به لقمهنانت بود
لیک هر روز ای تواضع محض
در پی رزق کار میکردی
و همیشه به نام بسمالله
سفرهات را بهار میکردی
مینویسد زمین کلامت را
میسراید زمان برای ما
دوست داریم بشنویم از تو
چند آیه بخوان برای ما
چشمهایت چقدر خونگرمند
که گدا را به خانه میخوانند
دستهایت چقدر پر مهرند
که کسی را ز در نمیرانند
آه دنیا! چه کردهای با خود
با خودت با امام خوبیها
مهر دیدی و در عوض کردی
دشمنی با تمام خوبیها
تو چه کردی که آسمان لرزید
از غم و غصههای خورشیدش
از جگرهای پارهپارهی او
از شب و روزهای تبعیدش
این علیِ چهارمی بوده
که به خانهنشینیاش بردی
و شبانه دو دست او بستی
به شب دلغمینیاش بردی
باز شب شد و باز مردی را
سر برهنه به کوچهها بردند
خاطرات شکستهی او را
به مدینه، به کربلا بردند
کینههاشان شکفت وقتی که
ضربه از آفتاب میخوردند
بیحیاها به ناسزا آن شب
پیش چشمش شراب میخوردند
در همانجا که بزم شور و شراب
داغهای تو را شرر میزد
بغض سنگین اشک چشمانت
به حوالی کوفه پر میزد
به همانجا که دست زنها را
به سر شانههایشان بستند
و به دستان دختر حیدر
همگی را به ریسمان بستند
کاش آن لحظه آسمانها را
روی کوفه خراب میکردند
چون اسیران اهل بیتی را
خارج از دین خطاب میکردند
شام مثل فضای کوفه نبود
که علی را حساب میکردند
با سری که به چوب میبستند
خواهری را عذاب میکردند
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#رحمان_نوازنی
▶️
یک عمر در عزاي تو باران نوشتهايم
اسم "هواللطيف" فراوان نوشتهايم
اسم هو اللطیف خدا را یکی یکی
دور و بر حسینیههامان نوشتهایم
با دستخط گریه، عزای حسین را
یک عمر بر کتیبهی ایمان نوشتهایم
مومن دلش عزای حسین است و والسلام
این را برای هر چه مسلمان نوشتهایم
ما جملهی «حسین و نعم الامیر» را
روی کفن به دیدهی گریان نوشتهایم
هر قطره میچکیم که پیدایتان کنیم
بر روی پلکمان غم کنعان نوشتهایم
اين گريه اين عبادت شيرين خويش را
نذر كبوتران خراسان نوشتهايم
سرهاي ما اگر چه به نيزه نشد ولی
در پای نیزه گریه فراوان نوشتهایم
#وداع_با_ماه_رمضان
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد
شبهای آخر من و ماه صیام شد
درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی
پشت در نگاه شما ازدحام شد
سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم
دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد
بین دعای آخر سفره دعا کنید
شاید که سال، سالِ ظهور امام شد
آقا دعا کنید که شبهای آخر است
شاید که میهمانی ما هم به کام شد
🔸شاعر:
#رحمان_نوازنی