هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣
🎤#روضه_امام_صادق_ع
🎧 #کانالروضهدفتری
🔸بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
🔸برهشتوچهار نورسرمد صلوات
🔸هرکس صلوات میفرستد یکبار
🔸ده بار خدا بر او فرستد صلوات
🔹🔶🔹
🔹مذهبجعفری و ایده احمد داریم
🔹لِلهالحمدکهایندولت سرمد داریم
🔹مازخودهیچنداریمکهبدانفخر کنیم
🔹هرچه داریم همهاز آل محمّد داریم
🔰#السلامعلیکیااباعَبدِاللّهیاجَعفَربنمُحَمَّداَیُّهَاالصّادِقیَابنرَسوُلللّهیاحُجةاللّه...
✨دلم هوای بقیع دارد و غم صادق
✨عزا گرفتـه دل من ز ماتم صادق
✨ دوبارهبیرق مشکیبهدست به دلگیرم
✨ زنم به سینه که آمدمحرم صادق
✨سلام من بقیع و به تربت صادق
✨سلاممن بهمدینهبه غربـت صادق
✨زغربتشچهبگویم کهسینهها خوناست
✨برایصادق زهرامدینه محزون است
⬅️ نمیدونم مدینه رفته یا نه، اما من میگم اگه مدینه بری ایشالله روز برسی مدینه...
(شاید بپرسی چرا)
آخه وقتی زائر وارد مدینه میشه، نگاه میکنه گنبد آقا رسول الله رو میبینه، گلدسته هارو میبینه،، میفهمه اینجا مزار رسول خداست، چراغ های روشن رو میبینه، ،خادما رو می بینه،، امابر میگرده دنبال چیزی میگرده،،
(دنبال چی میگردی)
میگه بهم گفتن قبرستان بقیع نزدیک قبر پیغمبره..
بگین ببینم مزار امام حسن کجاست..
مزار امام باقر ع کجاست..مزار امام سجاد ع کجاست..مزار امام صادق ع کجاست..
میگه بگین ببینم گنبد و گلدسته امام صادق کدومه؟؟
بگم ای زائر مدینه..
برای امام صادق دنبال حرم نگرد، آقای من و تو غریبه( مظلومه)3
☀️ یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره
(ایشالله مدینه برات بخونم)
☀️سینه زنها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
☀️غریب آقا3آقام امام صادق
⬅️امروز برا غربت آقا گریه کن، آقای من و تو سنگ قبرم نداره...
آقای غریبم، آقای مظلومم...
⏺ان شالله دست جمع تو مدینه برا غربت امام صادق ناله بزنیم..
دوست داری یک شب تا صبح مدینه باشی..سر تو به شبکههای بقیع بذاریُّ ناله بزنی..
♻️قربون مظلومیت برم آقا..
💢مدینه ای که متعلق به پیغمبر و فرزندان آقارسول اللهِ..
اما چه کردند با فرزندان پیغمبر... چقدر آقارو آزار و اذیت کردند...
منصور لعنة الله علیه دستور داد خونهٔ امام صادق رو به آتش کشیدند..
دیدن آقا یه گوشه ای نشسته داره گریه میکنه..
آقا حق داری گریه کنی آخه خونتو آتش زدند..
یه لحظه صدای نالهٔ آقا بلند شد..صدا زد..
لحظه ای دیدم این زن و بچه ها دارن می دوند، یادم افتاد کربلا..
اون لحظه ای که خیمه های جد غریبم حسینُ آتش زدند..
این زن و بچه ها تو بیابونای کربلا میدویدند..
هی زمین میخورد بلند میشد
صدا میزد.. بابا بابا بابا
صدا مبزد..
🔅کتکم نزن( خودم میام)2
🔅آخ موهامو نکش (خودم میام)2
🔅عمه مو نزن(خودم میام)2
✅روز روز شهادت فرزند حضرت زهرا س امام صادقه س..
آی مردم...
آقا رو به شهادت رسوندن،
امروز جمع شاگردای امام صادق اومدن،
بدن امام صادقُ غسل دادن، کفن قیمتی پوشوندن، سیل جمعیت اومدن برا تشییع جنازه..
☑️اما من یه تشییع جنازه دیگری هم سراغ کربلا...
یه بدنی هم کربلا تشییع شد...
اما تشییع جنازه اش ویژه بود..
ده نفر نعل تازه زدن، رو بدن عزیز دل زهرا تازوندن...
🔺(برادر داری یا نه)
☑️ آخ کاری کردن که دیگه خواهر برادرو نشناخت...
⬇️خیره خیره نگاه کرد..
آیا تو برادر زینبی...
🔘 آخ دیدم غمت ای دلبر (ای کاش نمی دیدم)2
داداش
🔘من آمده بودم تا رخسار تو را ببوسم
🔘 دیدم که نداری سر (ای کاش نمیدیدم)2
⚫️ نشست کنار بدن حسینش،
دستهارو کرد زیر یه بدن پاره پاره،
یه بدن بی سر...
(چی گفت)
گفت داداش دلم میخواد صورتتو ببوسم اما سر در بدن نداری حسین جان...
میخوام دستتو بوسم انگشتُ انگشتر نداری داداش..
یه وقت دیدن این خواهر دلسوخته خم شد..
لبها رو گذاشت به رگهای بریده
هی صدا میزد برادر غریبم حسین...
برادر مظلومم حسین...
حسین...
ناله داری به ناله های دل امام صادق ع به غربت امام صادق ع ..از سویدای دل ناله بزن بگو
#یاحسین....
🍁در کوی محبتت نشستیم حسین
🍁باشوقتوچشمخویشبستیم حسین
🍁آن روز که ما را به لحد بگذارند
🍁محتاج کرامت تو هستیم حسین
🔲#وسیعلمالذینظلموایمنقلبینقلبون
⬇️ صلوات حذف نشه لطفا ⬇️
⬅️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
4_6001590740252100686.mp3
5.88M
❣﷽❣
🎧#روضه_امام_صادق_ع
🎤#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🎧#کانالروضهدفتری
🔰#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🖤#السلامعلیکیااباعبداللهیاجعفرابنمحمدایهاالصادقیابنرسولالله..
🔅ای آنکه خدا ستوده درقرآنت
🔅جانم به فدای سینهٔ سوزانت
🔅ایجعفرصادق ایاماممسموم
🔅سوزد دل ما به تربت ویرانت
⬅️هرکی چشمش به قبر خاکی آقا بیفته..دلش آتیش میگیره..
من نمیدونم الان بقیع زائر داره یا نه..
بیایید امشب با پای دل بریم کنار قبر خاکی و غریب آقا بنشینیم..
🔸بنالایدلکهشورغم به پاشد
🔸مدینه سربه سرماتم سرا شد
🔸ز بیداد و ستم کاری منصور
🔸رئیس مذهب شیعه فدا شد
⬅️منصور دوانیقی دستور داد خونه امام صادق رو آتیش زدند...فردای اون روز چند نفر از شیعیان به محضر آقا رفتن..دیدن آقا گریانه...عرض کردند چرا گریه میکنید آقا جان..فرمودند: وقتی خونه ام آتیش گرفت..زنان و دخترانم رو دیدم از این طرف به اون طرف میدویدند..با اینکه من داخل خونه بودم..اما گریهٔ من از جدم حسین و روز عاشوراست..
اونموقعی که خیمه هارو آتیش زدند..دشمن با تازیانه دنبال بچه های حسین..
♻️همه بگید یا حسین...
✅#صلاللهعلیکیااهلبیتالنبوهومعدنالرساله
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
4_6001590740252100685.mp3
8M
🔘#روضه_امام_صادق_ع
⚫️#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🔻ایحضرتصادق سروجانم بفدایت
🔻دریابدلی راکه نشسته است بپایت
🔻من بردر این خانهگدا بودهو هستم
🔻اییوسف زهرامددی کن به گدایت
⬅️بیخود نبود امام صادق هر وقت دلش برای عزای جدش حسین تنگ میشد روضه ای به پا میکرد.به شاعر امر میکرد مرثیه بخونه و آقا گریه میکردند.
⏺از یه طرف بیادمادرشون فاطمه و مدینه می افتادند.گریه میکردند. طوری که محاسن ودستمال حضرت ازاشک تر میشد.
↩️حرفم اینه.آخه روضه امام صادق.هم بوی مدینه میده هم بوی کربلا.
بیایید امشب برا غربت امام صادق هم مدینه ای گریه کنیم هم کربلایی.
🍁چهظلمهاکهبهاولاد مصطفی کردند
🍁خدا گواست به آل علی جفا کردند
🍁به بیتحضرت صادق هجوم آوردند
🍁قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
🍁سر برهنه دل شب ز خانهاش بردند
🍁چهظلمهاکهبهآننجل مصطفی کردند
🍁همه سواره و او را پیاده میبردند
🍁نهرحمکرده،نهازحضرتش حیا کردند
🍁سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
🍁عجببهعهد رسولخدا وفا کردند!
🍁امامصادق مارا به زهر کین کشتند
🍁مدینه را زغمش دشت کربلا کردند
☑️یا زهرا.نیمه های شب به دستور منصور دوانیقی تو خونه امام صادق ریختن.درحالی که آقامشغول عبادت بود.سجاده رواز زیر پای آقا کشیدند.بمیرم.آقابا صورت به زمین افتاد.
حضرت رو با سر برهنه ازخونه بیرون کشیدند.
🔘ابن ربیع خدالعنتش کنه سوار مرکب بود.اما امام صادق مظلوم رو با پای پیاده میکشوند.
میگه برگشتم نگاه کردم دیدم عرق به پیشانی آقا نشسته وهی نفس میزنه.
آخرالامر منصور امام رو مسموم کردو به شهادت رسوندهر جا نشستیدهمه بگین غریب آقا
❣﷽❣
#روضه_امام_صادق_ع
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🖤#السلامعلیکیااباعبداللهیاجعفرابنمحمدایهاالصادقیابنرسولالله..
🔻ایحضرتصادق سروجانم بفدایت
🔻دریابدلی راکه نشسته است بپایت
🔻من بردر این خانهگدا بودهو هستم
🔻اییوسف زهرامددی کن به گدایت
⬅️بیخود نبود امام صادق هر وقت دلش برای عزای جدش حسین تنگ میشد روضه ای به پا میکرد..به شاعر امر میکرد مرثیه بخونه و آقا گریه میکردند..
⏺از یه طرف بیاد مادرشون فاطمه و مدینه می افتادند..گریه میکردند.. طوری که محاسن حضرت..دستمال حضرت از اشک تر میشد..
↩️حرفم اینه...آخه روضه امام صادق..هم بوی مدینه میده هم بوی کربلا...
بیایید امشب برا غربت امام صادق ع هم مدینه ای گریه کنیم هم کربلایی...
🍁چهظلمهاکهبهاولاد مصطفی کردند
🍁خدا گواست به آل علی جفا کردند
🍁به بیتحضرت صادق هجوم آوردند
🍁قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
🍁سر برهنه دل شب ز خانهاش بردند
🍁چهظلمهاکهبهآننجل مصطفی کردند
🍁همه سواره و او را پیاده میبردند
🍁نهرحمکرده،نهازحضرتش حیا کردند
🍁سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
🍁عجببهعهد رسولخدا وفا کردند!
🍁امامصادق مارا به زهر کین کشتند
🍁مدینه را زغمش دشت کربلا کردند
☑️یا زهرا ..نیمه های شب به دستور منصور دوانیقی تو خونه امام صادق ریختن..درحالی که آقا مشغول عبادت بود..سجاده رو از زیر پای آقا کشیدند..بمیرم...آقا با صورت به زمین افتاد..
حضرت رو با سر برهنه از خونه بیرون کشیدند..
🔘ابن ربیع خدا لعنتش کنه سوار مرکب بود..اما امام صادق مظلوم رو با پای پیاده میکشوند...
میگه برگشتم نگاه کردم دیدم عرق به پیشانی آقا نشسته و هی نفس نفس میزنه..
آخرالامر منصور امام رو مسموم کرد و به شهادت رسوند
🔳هر جا نشستید همه بگین...
◻️غریب آقا...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
✔️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)✔️
❣﷽❣
🎤 #روضه_امام_صادق_ع
🎧 #
@majmaozakerine
🔸بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
🔸برهشتوچهار نورسرمد صلوات
🔸هرکس صلوات میفرستد یکبار
🔸ده بار خدا بر او فرستد صلوات
🔹🔶🔹
🔹مذهبجعفری و ایده احمد داریم
🔹لِلهالحمدکهایندولت سرمد داریم
🔹مازخودهیچنداریمکهبدانفخر کنیم
🔹هرچه داریم همهاز آل محمّد داریم
🔰#السلامعلیکیااباعَبدِاللّهیاجَعفَربنمُحَمَّداَیُّهَاالصّادِقیَابنرَسوُلللّهیاحُجةاللّه...
✨دلم هوای بقیع دارد و غم صادق
✨عزا گرفتـه دل من ز ماتم صادق
✨ دوبارهبیرق مشکیبهدست به دلگیرم
✨ زنم به سینه که آمدمحرم صادق
✨سلام من بقیع و به تربت صادق
✨سلاممن بهمدینهبه غربـت صادق
✨زغربتشچهبگویم کهسینهها خوناست
✨برایصادق زهرامدینه محزون است
⬅️ نمیدونم مدینه رفته یا نه، اما من میگم اگه مدینه بری ایشالله روز برسی مدینه...
(شاید بپرسی چرا)
آخه وقتی زائر وارد مدینه میشه، نگاه میکنه گنبد آقا رسول الله رو میبینه، گلدسته هارو میبینه،، میفهمه اینجا مزار رسول خداست، چراغ های روشن رو میبینه، ،خادما رو می بینه،، امابر میگرده دنبال چیزی میگرده،،
(دنبال چی میگردی)
میگه بهم گفتن قبرستان بقیع نزدیک قبر پیغمبره..
بگین ببینم مزار امام حسن کجاست..
مزار امام باقر ع کجاست..مزار امام سجاد ع کجاست..مزار امام صادق ع کجاست..
میگه بگین ببینم گنبد و گلدسته امام صادق کدومه؟؟
بگم ای زائر مدینه..
برای امام صادق دنبال حرم نگرد، آقای من و تو غریبه( مظلومه)3
☀️ یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره
(ایشالله مدینه برات بخونم)
☀️سینه زنها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
☀️غریب آقا3آقام امام صادق
⬅️امروز برا غربت آقا گریه کن، آقای من و تو سنگ قبرم نداره...
آقای غریبم، آقای مظلومم...
⏺ان شالله دست جمع تو مدینه برا غربت امام صادق ناله بزنیم..
دوست داری یک شب تا صبح مدینه باشی..سر تو به شبکههای بقیع بذاریُّ ناله بزنی..
♻️قربون مظلومیت برم آقا..
💢مدینه ای که متعلق به پیغمبر و فرزندان آقارسول اللهِ..
اما چه کردند با فرزندان پیغمبر... چقدر آقارو آزار و اذیت کردند...
منصور لعنة الله علیه دستور داد خونهٔ امام صادق رو به آتش کشیدند..
دیدن آقا یه گوشه ای نشسته داره گریه میکنه..
آقا حق داری گریه کنی آخه خونتو آتش زدند..
یه لحظه صدای نالهٔ آقا بلند شد..صدا زد..
لحظه ای دیدم این زن و بچه ها دارن می دوند، یادم افتاد کربلا..
اون لحظه ای که خیمه های جد غریبم حسینُ آتش زدند..
این زن و بچه ها تو بیابونای کربلا میدویدند..
هی زمین میخورد بلند میشد
صدا میزد.. بابا بابا بابا
صدا مبزد..
🔅کتکم نزن( خودم میام)2
🔅آخ موهامو نکش (خودم میام)2
🔅عمه مو نزن(خودم میام)2
✅روز روز شهادت فرزند حضرت زهرا س امام صادقه س..
آی مردم...
آقا رو به شهادت رسوندن،
امروز جمع شاگردای امام صادق اومدن،
بدن امام صادقُ غسل دادن، کفن قیمتی پوشوندن، سیل جمعیت اومدن برا تشییع جنازه..
☑️اما من یه تشییع جنازه دیگری هم سراغ کربلا...
یه بدنی هم کربلا تشییع شد...
اما تشییع جنازه اش ویژه بود..
ده نفر نعل تازه زدن، رو بدن عزیز دل زهرا تازوندن...
🔺(برادر داری یا نه)
☑️ آخ کاری کردن که دیگه خواهر برادرو نشناخت...
⬇️خیره خیره نگاه کرد..
آیا تو برادر زینبی...
🔘 آخ دیدم غمت ای دلبر (ای کاش نمی دیدم)2
داداش
🔘من آمده بودم تا رخسار تو را ببوسم
🔘 دیدم که نداری سر (ای کاش نمیدیدم)2
⚫️ نشست کنار بدن حسینش،
دستهارو کرد زیر یه بدن پاره پاره،
یه بدن بی سر...
(چی گفت)
گفت داداش دلم میخواد صورتتو ببوسم اما سر در بدن نداری حسین جان...
میخوام دستتو بوسم انگشتُ انگشتر نداری داداش..
یه وقت دیدن این خواهر دلسوخته خم شد..
لبها رو گذاشت به رگهای بریده
هی صدا میزد برادر غریبم حسین...
برادر مظلومم حسین...
حسین...
ناله داری به ناله های دل امام صادق ع به غربت امام صادق ع ..از سویدای دل ناله بزن بگو
#یاحسین....
🍁در کوی محبتت نشستیم حسین
🍁باشوقتوچشمخویشبستیم حسین
🍁آن روز که ما را به لحد بگذارند
🍁محتاج کرامت تو هستیم حسین
🔲#وسیعلمالذینظلموایمنقلبینقلبون
⬇️ صلوات حذف نشه لطفا ⬇️
⬅️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
❣﷽❣
#روضه_امام_صادق_ع
زهر طرف به کمان تیر کین نشانه گرفت
دل مرا که زغم بود خون نشانه گرفت
هنوز خانهٔ زهرا نرفته بود از یاد
که آتش آمد واز بیت من زبانه گرفت
چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند
زدیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت
سپاه کفر به خانه ام هجوم آورد
مرا به زمزمه وناله شبانه گرفت
زباغ فاطمه صیاد،مرغ سوخته را
دل شب آمد وتنها در آشیانه گرفت
سر برهنه وپای پیاده برد مرا
پی اذیت من بارها بهانه گرفت
هنوز خستگی راه بود در بدنم
که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
گرفت آل علی اجر خویش را آما
زتیغ وزهر جفا وزتازیانه گرفت
وقتی منصور به خلافت رسید دستور داد آقا رو از مدینه به عراق بیارند
ربیع حاجب گوید//یه روزی آقا رو طلب کرد به مجلسش ،شمشیری به من داد گفت وقتی حضرت صادق اومد تونگاهت به من باشه هر وقت دیدی دست به روی دست زدم با شمشیر اونو به قتل برسون
میگه من جرأت این را نداشتم از فرمان سرپیچی کنم دیدم آقا اومد منم منتظر دستور بودم
اما دیدم آقا رو تحویل گرفت /گفت ای فرزند رسول الله آوردمت قرضت را بدم،حاجتت را برآورده کنم عذر خواهی کرد به ربیع گفت سه روز دیگه بفرستش بره مدینه
یه روز وقتی تنها شدیم پرسیدم ای امیر خشم اول واحسان آخر این چه سری هست
گفت میخواستم بکشمش اما دیدم پیغمبر روبرویم ایستاده از ترس این کار وکردم
قربون اون خون دلهایت ارباب من
ابراهیم ابن جبله میگه
یه روز امام رفت برای زیارت وطواف حرم منو فرستاد گفت برو عبای جعفر را در گردنش بنداز وبیار
رفتم به حرم نزد امام گوشه آستین پیراهن وگرفتم آقا بیا بریم
فرمود همان شکلی ونهوی دستور داری منو ببر
آقا دستم بریده باد بیحرمتی کنم قبل ورود به کاخ منصور دو رکعت نماز خوند وارد شد به منصو ر ودعایی زیر لب زمزمه کرد
منصور لعین گفت: ترا میکشم تو علیه ما دسیسه میکنی
گفت منصور من دیگه پیر شدم منو به حال خودم بزار چندی دیگر به خدایم ملحق میشم
منصور مرخصش کرد کسی فرستاد بپرسه آیا مرگ من رسیده یا مرگ جعفر وقتی فهمید بخودش میگفت خوشحال شد
چی بگم از کدام اذیت وآزار منصور بگم
یه روز دستور داد خانه آقا رو آتش بزنند آتش به همه جای خانه کشید حضرت میان آتش میرفت میگفت من از نسل ابراهیمم که خدا آتش وبرایش سرد کرده وگلستان نمود
اما بمیرم براش منصور زهر پنهانی برای کار گذاران خود فرستاد امام را مسموم کنند
حضرت مسموم شد هی مادر وصدا میزد
از جور منصور لعین موسای من گشته یتیم
یارب بفریادم برس
یارب بفریادم برس
از زهر منصور دغا
آتش گرفت قلب مرا
یارب بفریادم برس۲
آتش زدند کاشانه ام
از کینه سوخته خانه ام
یارب بفریادم برس۲
ظلم وستمها دیده ام
از دست اعدا دیده ام
یارب بفریاد برس۲
فرزند وزار و مضطرم
یکدم بیا اندر برم
برزانویت گیر این سرم
یارب بفریادم برس
همه را دستو داد دور بسترش جمع کنند فرمود اهل بیت من
لََن ْ یَنالو شَفاعَتُنا منِ السْتِخَفَّ بَالْصلواة
شفاعت ما اهلبیت به اونهایی که نماز رو سبک بشمارند نمیرسه
بزار آخرین قسمت روضه رو با زبان مادری منور کنم چند بند از ستمها رو بگم
امام صادق
امان از کینه واز ظلم واز جور
امان از اون شرارت های منصور
ضلم وستم به آل الله هاکرده
به حضرت صادق جفا هاکرده
منصور نابکار و بی مروت
خله هاکرده آقا ره اهانت
گاهی تهدید به قتل آقا کرده
گاهی دستور جلد مولا کرده
شوی سرد آقاره با زیر لباس
آزار هاکرده اون نامرد ونسناس
ونه خنه ره تش بزّوهه دشمن
بشتوسّه از عدو وه حرف وسخن
میون راهروی تش زوئه قدم
یاد کربلا برمه کرده نم نم
خلیل الله من هَسْمه یادگار
گلستون هاکرده تش ره کردگار
آقا ره عاقبت مسموم هاکرده
مولای دل ره چنده خون دکرده
وقت مرگ اهلبیت ره بزّو صدا
بفرما جمع بووین شما عزیزا
شفاعت اما اون کس بدوره
سبک بیره نمازه با خشوع ره
اگر چه مسموم از جفا بهیعه
وقت مردن آقا تنها نهیعه
ونه سر از قفا جدا نهیعه
خاخر اسیر اشقیا نهیعه
مره یاد بموعه روز عاشورا
وقتی که زینب بورده در قتله گاه
هردم صدا زوئه جان برار ره
پیدا نکرده شه دله قرار ره
میون کشته ها هاکرده هدار
شاید بوینه شه مهربون برار
تنِ بی سر خاخر بزّو صدا
بته زینب قهرمون کربلا
نظر هاکن میونِ قتله گاه ره
این تن بی سر تنه براره
خاخر مجه خله جفا بهیعه
تشنه لب سر زتن جدا بهیعه
کربلا عمه جان زینب اومد کنار بدن دید بدن سر نداره لباس به تن نداره
فرمود أ انتَ اَخی واَبْنُ اُمّی
آیا توبرادر زینبی آیا تو پسر مادر زینبی
گاهی رو رو میکرد مدینه وپیمبر را مخاطب میکرد ومیفرمود یا جدا یا رسول الله این حسین توست بی سر افتاده
خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است
محبت تو همان خط سرنوشت من است
گنهکارم از آستان قدس حسین
کجا روم کربلا بهشت من است
(تهیه وتنظیم قاسم جناتیان قادیکلایی)