بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه_زمینه حضرت رباب
شاعر،آرمین _غلامی(مجنون)
ربایی توعروس ،بیت علی، فاطمه ی زهرا
افتاده روی زمین پیکر تو،ز داغ کرب وبلا
توعروس فاطمه ای
نور چشمان همه ای
دیدی به روی خاک
بانو،تنی صد چاک
واویلا واویلا۲
ربایی وهمه گل های ولا تودیده ای پرپر
دیدی تو،غرقه به خون نقش زمین ،صدپاره صد پیکر
زد شرر داغ شان به جان
اشک تو گردیده روان
غنچه ی توچیدند
ز کینه خندیدند
واویلا واویلا۲
ربایی وگل زیبای توشد پرپر علی اصغر
کنار پیکر صد چاک حسین،تو میزنی بر سر
جسم او صد پاره تن است
اربا اربا ،خون بدن است
از این غم و ماتم
صبرت دگر شد کم
واویلا واویلا۲
ربایی و به کنار بدنش غربت شده احساس
گردیده کشته ی کین، جان حسین ،پاره تن عباس
دیده ای دست او جدا
فرق او از ستم دو تا
در علقمه افتاد
به راه دین جان داد
واویلا واویلا۲
رباب خسته دلی ،روی زمین پاره تن افتاده
بر روی خاک زمین غرقه به خون بی کفن افتاده
زد غمش بر جان شررت
ریزد اشکت از بصرت
ز شاخه شد چیده
لاله ی غمدیده
واویلا واویلا۲
ندیدی کرب وبلا ،برتن اوتکه حصیر آمد
از دیده بهر حسین بن علی سرشک غم سرزد
او بود نور عین تو
غرقه در خون حسین تو
رباب دلخسته
دوچشم خودبسته
واویلا واویلا۲
#آرمین_غلامی(مجنون _کرمانشاهی)
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
#عزای_حضرت رباب
#زمزمه #تصنیف