.
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_بستر_شهادت
#سیدمحمدحسین_حسینی✍
یقینا در محبت هیچ کس مادر نخواهد شد
و بیشک مادری صدیقهی اطهر نخواهد شد
کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان
تمام سورهها یک آیه از کوثر نخواهد شد
غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است
هرآنکس با تو ایمان آورَد کافر نخواهد شد
قیامت چیست غیرِ جلوهی زهرایی زهرا
بدون مادرِ ما ، تا ابد محشر نخواهد شد
دعا کن مادرم ، گاهی برای خود پس از مردم
مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد
هم از مسمار معلوم است هم ،از دودهی دیوار
یقین دارم درِ این خانه دیگر در نخواهد شد
هزاران بیت شعر فاطمی گفتیم باور کن
یکیشان هم (مدینه شهر پیغمبر) نخواهد شد
#فاطمیه #حضرت_زهرا
..._________________________
.
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
میروی پشت سرت راه می افتم پسرم
گاه می آیم و ناگاه می افتم پسرم
میروی دلهره دارم که زمینت بزنند
سنگ دارند مبادا به جبینت بزنند
سنگ خوردی نکند سمت فلاخن بروی
زخم خوردی نکند جانب دشمن بروی
همه ی عمر برایم چو پیمبر بودی
رفتی و دیدم از اینجا که تو حیدر بودی
رفتی و دیدمت آنگونه که میجنگیدی
زخم خوردی ولی انگار که میخندیدی
زخم خوردی به روی یال عقاب افتادی
وسط لشکر دشمن ز رکاب افتادی
وسط لشکر دشمن چه شلوغ است عباس
اکبرم کشته شده؟وای دروغ است عباس
زلف بر باد سپردی و به بادم دادی
وسط لشکر دشمن ز چه رو افتادی
تو زمین خوردی و من آه زمین افتادم
سوی تو آمدم و گاه زمین افتادم
از عطش نیست اگر سوخته باشد جگرم
هرکه با هرچه توانست تو را زد پسرم
روح اسلامی و گیری وسط کافر ها
((علی اکبر من شد علی اکبر ها))
دیدن وضع تو یک مرتبه پیرم کرده است
همه گفتند پسر رفت پدر هم مرده است
وضعت این است که با تیغ در آمیخته ای
همه جا پخش شدی دور و برم ریخته ای
تو همانی که مسیر دل من را بلدی
سعی کن بار دگر یا ابتا گو ولدی
از حرم آمده ام سخت زمین گیر توام
اکبر من پسرم من پدر پیر توام
بین یک مشت زنازاده ی هیز بدمست
غیرت الله ببین عمه کجا آمده است
مانده ام پیش تو بر چند بدن گریه کنم
((پیش دشمن مپسند اینهمه من گریه کنم))
#سیدمحمدحسین_حسینی (زخم حسینی)
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اسیر و زخمی و غمدیده سرشار از تالم تو!
به روی کودکان در اوج غمگینی تبسم تو!
رباعی ساخت در اوج بلاغت حضرت زهرا
برای این رباعی چیست مصراع چهارم، تو!
تو هم چون خواهرت محبوس زندان همان حاکم
عزیزِ بین مردم او، غریبِ بین مردم تو!
غریبی مثل مولایم علی بعد از رسول الله
سلام ما به تو آه ای سلام بی علیکم تو!
سلام ما به تو ای مهر پشت مهربان پنهان
سلام ما به تو ای برف ساکت دختر باران
سلام ما به غم وقتی که همراه شما باشد
به صحرایی که با آل محمد آشنا باشد
نمیدانیم و در این جهل ما تاریخ محکوم است
تو زینب بودهای یا خواهر تو امکلثوم است؟
ستیغ خطبهات دارد گواهی میدهد مارا
کلامی این چنین از کیست غیر از دختر زهرا
الا ای شعرهایت مطلع مرثیهخوانیها!
الا ای مهربان در کثرت نامهربانیها!
چرا مارا به بغضی ناگهانی میبرد تاریخ
و نامت را کنار آن فلانی میبرد تاریخ
معاذالله! وصل نور با ظلمت؟ چه میگویند؟
ببین پشت سر دخت علی ملت چه میگویند؟
چه جای شکوه از بعضی روایت ها که میبینم
مگر یکعده در تاریخ جز تهمت چه میگویند؟
بگو آن را که میگویید نسبت داشت با مولا
به او اولاد پیغمبر به جز لعنت چه میگویند؟
چه پرسم بعد از این از عامّه وقتی که میبینم
میان شیعیان یک عده بیغیرت چه میگویند
چه نسبت داشت کلثوم علی با قاتل زهرا
چه نسبت بود کفر محض را با زینب صغری
توحش را چه نسبت با حریر فاطمی اصلاً
چه نسبت زادهی صحاک را با زادهی گلشن
ببخشا شیعیانت را اگر کم گفتهاند از تو
فقط گهگاه در ماه محرم گفتهاند از تو
تو خود در سایهی خورشید زینب مستتر بودی
نبودیم اهل کشف امّا تو هم از اهل سر بودی
مرا بشناس من کوهم که نزد تو حقیر آمد
منم آن ابر پر باران که در بابالصغیر آمد
به قربان برادر خواهرت، بانو مرا دریاب!
فدای خاک پای مادرت، بانو مرا دریاب!
اگر شعر مرا دیدند از حسن کلام توست
که پای شعر شیعی تا ابد امضای نام توست
#سیدمحمدحسین_حسینی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین