#شب_عاشورا_زمزمه
#شب_عاشورا_واحد
#عاشورا
سید و سالار من روحی فداک
جان من با جسم تو شد چاک چاک
میدود خون گلویت روی خاک
دست لشگر میرسد حالا به تو
کی رسد دستم شه والا به تو ؟؟؟
نیزه را زد ناکس از بالا به تو
دشمن صبور است فرصت زیاد است
گیسوی مشکین تو در دستان باد است
مانا بماند گیسویت در دست باد
نه بین طشت خانه ابن زیاد
نه دست شمر نامراد
غریب مادر حسین مظلوم
ای سر افتاده از بالای نی
ای تن پنهان در دریای نی
زینبت افتاده شد در پای نی
خون گرفت از حنجرت گیسوی نی
مادرت نوحه کنان پهلوی نی
حال ما را کن نظر از روی نی
بهر تن تو مرهم ندارم
برخیز و از گودی ببین محرم ندارم
میسازم و میسوزم از عمق جگر
زینب بدون تو مگر رفته سفر
همراهی ام کن سر به سر
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شب_عاشورا_زمزمه
دلشوره دارم
مثل شب بیست و یکم باز بیقرارم
یعنی همین یه امشبو هستی کنارم
دلشوره دارم
قربون بی کسیت برم تنها نشستی
تو هم مثه من یاد اون قدیما هستی
خوشی بچگیمونو از ما گرفتن
حسودا زندگیمونو (از ما گرفتن) ۳
درسته یارَن
مطمئنم کن که سپاهت پای کارن
مثل حسن غریب نشی تنهات بذارن
درسته یارَن
من بیکسی رو تا حالا نکردم احساس
تا بوده بالای سرم سایهی عباس
شمام بِرید دیگه میشم تنهای تنها
پای کیا وا میشه توو (خیام زنها؟!) ۳
در اضطرابم
دلهرهی فردا نمیذاره بخوابم
فکر بدونِ تو شدن میده عذابم
در اضطرابم
میخوان که باغبونو از گلشن بگیرن
میخوان تو رو هر جور شده از من بگیرن
میخوان تنت بمونه لا به لای نیزه
دق میکنم سرت بره (بالای نیزه) ۳
#عبدالله_باقری
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین