eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
@rozehajabbas4_5972246351159758688.mp3
زمان: حجم: 8.59M
🔰تا گریه بر تمنای خلقت است 🔰بین من و تمام ملائک رقابت است 💢نزدیك می‌كند دل ما را به هم، 💢این اشک روضه نیست، كه عقد اخوت است ♻️مقبول اگر شده‌ست نمازی كه خوانده‌ایم ♻️مُهر قبولی‌اش به خدا مهر تربت است ✅ما از غدیر، سینه‌زن كربلا شدیم ✅این دست‌های رو به خدا، دست بیعت است 💠پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم 💠یعنی فقط چراغ هدایت است 💯حتی تو گودال هم،حواسش بود. زینب اومد نشناخت حسینشو 💯از حلقوم بریده،صداشو بلند کرد: الیَّ 😭😭 ❤️‍🔥آقای من... 💟از دخل آبروی است خرج ما 💟نوکر برای صاحبش،اسباب زحمت است 🔸قرآن و منبر و دو سه خط روضهٔ عطش 🔸ساعات خوب هفته همین چند ساعت است ✔️آقا این روضه هارو از ما نگیر ✔️من اگر گریه برایت نکنم میمیرم ⬅️حالا كه بغض، بسته به من راه حرف را ⬅️مقتل بخوان كه موقع ذكر مصیبت است 🔴 ⚫️بین گودال، به رگ های تو بستم دخیل اللهم تقبل منا هذاالقلیل 😭 ⚫️ای زیاد از سَرِ عالم، کمت کردند ⚫️وتر مَؤتورِ خدا، درهمت کردند 😭 ⚫️دست و پا میزدی تیرها،خطا میرفت ⚫️نیزه دارا به زمین،محکمت کردند 😭 @majmaozakerine
🟠همه میگن ام بنینم اما 🟠حالا که من دیگه پسر ندارم 🟣دست علمدار منو بریدن 🟣فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، آبروی پسرم رو بردن 🔰خبر آوردن،،، که سه شعبه ها به مشکش خوردن 🔰خبر آوردن،،، خبرش رو به حرم آوردن 🟠پسرم، تشنه، لبِ آب افتاد 🟠به فدای لب عطشان حسین 🟣پسرم، غریب و تنها جون داد 🟣به فدای تن عریان حسین 😭😭😭😭 🟤چرا رباب اینهمه غصه داره؟؟ 🟤بگید منم شبیه اون ببارم 🔵مشک علمدار منو دریدن 🔵فکر نکنید که من خبر ندارم 😭😭😭 🔰خبر آوردن،، پسر ربابُ با تیر زدن 🔰خبر آوردن،،،که به دست همه زنجیر زدن 🔰خبر آوردن،،، که حرم رو یه دل سیر زدن 🔆پسرم آب شد از شرم رباب 🔆به فدای سر طفلان حسین ♻️پسرم آب نخورده لب آب ♻️به فدای لب عطشان حسین 😭... ❇️کوچه به کوچه کاروونو بردن ❇️میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 💠جسم علمدارُ به خون کشیدن 💠فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، روسری هارو به غارت بردن 🔰خبر آوردن،،، دخترا رو به اسارت بردن 🔰خبر آوردن،،، گوشواره هارو غنیمت بردن 😭😭😭😭 ♥️ ⬅️پسرم رو سنگ بارون کردن ⬅️به فدای صوت قرآن حسین ◀️سر بچم رو پر از خون کردن ◀️به فدای لب عطشان حسین 😭😭 😭😭 ☑️شب وفات حضرت ام البنین، شب خاصیه اوناییکه کارد به استخونشون میرسه، سفره ی ام البنین پهن میکنن مادر ابالفضلِ انقده ادب کرد به بچه های فاطمه عظمتی به این بانو دادن که غیر قابل وصفِ چهارتا پسر، یکی از یکی آقاتر حالا لحظه ی آخر عمرشه... همه ی پِسراشو کربلا کشتن 🍃کاش در این دم آخر، پسرانت بودند 🍃شرزه شیران جگر دار جوانت بودند 🍂این زمین گیر شدن، علت خونین بالیست 🍂سر بالین تو جای پسرانت، خالیست 😭😭 🍃گفتن از بی کسی ات، حال بکاء میخواهد 🍃مادر داغ جوان دیده، عصا میخواهد 🍂چه بگویم که از این بغض، صدا میگیرد 🍂چه کسی گوشه ی تابوت تو را میگیرد؟؟ 🍃گفتنش نیز به جان، غصه و غم میریزد 🍃مادر از مرگ پسر، زود بهم میریزد 🍂مادر، این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو 🍂از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو 🍃روضه ی مشک بخوان، پشت سرت گریه کنیم 🍃یک دل سیر برای قمرت، گریه کنیم 🍂آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت 🍂پای این روضه شنیدم، دل مروان هم سوخت 🍃روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان 🍃هرچه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان 🍂خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر 🍂خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر 🍃خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر 🍃داخل تشت طلا را تو ندیدی مادر 🍂کوهی از غم به سر شانه ی زینب دیدن 🍂دخترت را ملأعام، معذب دیدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 انقده ادب داشت انقده بزرگوار بوده این خانوم لحظه ی ورود، گفت اول بگید بچه های فاطمه بیان من از یه بزرگی شنیدم شاید بعضی از حرفا، زبان حال باشه گفت تا زینب اومد، سر و صورت رو خاک گذاشت ام البنین اون حرفایی که معروفه و همتون میدونین که من نیومدم مادری کنم ، اومدم کنیز بچه های فاطمه باشم زینب تا این صحنه رو دید، سریع اومد زیر بغلای ام البنینُ گرفت، گفت ما خاطره خوبی نداریم صورتت خاکی شده... یه روز یه مادری تو همین مدینه،،، همیشه اولویت خانوم ام البنین، بچه های فاطمه بودن یه روز ابالفضل اومد، پرسید مادر چرا من نباید به حسین بگم داداش؟؟ سریع بغلش کرد گفت نکنه یه وقت به بچه های خانوم فاطمه (به حسن و حسین) بگی داداش منی که مادرتم، کنیز مادر حسینم کنیز بچه های فاطمه ام... تو هم تا ابدالدهر، غلام بچه های فاطمه ای و لذا همه ی محبتای خانوم ام البنین... گریه کن، سینه زن خانوم فاطمه زهرا، زیر دین کسی نمیمونه حتی ام البنین... فکر نکن یوقت کاری انجام میدی تو روضه، حضرت زهرا زیر دین من و تو میمونه نه... زیر دین ام البنینم نموند همه محبتای ام البنین جمع کرد، اون لحظه ای که ابالفضل از رو اسب افتاد... 😭😭😭😭😭 🔻 🔺