4_5909005758044835926.mp3
2.59M
#حضرت_اباالفضل_شور
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد
پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد
پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد
چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره
دشمن از مقابلش داره در می ره
زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست
می رسه سر می زنه از چپ و از راست
می گه یا علی-می ره با غضب
مجموعه ای از غیرت و ادب
تا جلو می ره-هی قدم قدم
دشمنش می ره-هی عقب عقب
نام اور عباس-اونکه رو کعبه می ره منبر عباس
نام اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس
نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس
تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد
با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد
چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد
ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد
همسمت یمین-هم سمت یسار
شد همهمهُ-شد گرد و غبار
سردار بنی هاشم اومده
اخمش رو ببین-تیغش به کنار
#علی_زمانیان
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خدا کند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای وا عطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خدا کند که دگر حرف بوریا نشود
به روی حنجرت از زخم بود اثر یا نه؟
تو نیزه خورده ای اصلا زِ پشت سر یا نه؟
به جای دفن، زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یا نه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یا نه؟
عبور کرده ای از کوچه ی یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یا نه؟
به غیر شام که در آن نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی
به شام قافله را با عذاب آوردند
برای دست یتیمان طناب آوردند
مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود؟
که بعد چند دقیقه شراب آوردند
به روی نیزه سر شیرخواره را عمداً
درست پیش نگاه رباب آوردند
برای این که دلش بیشتر به درد آید
مدام روبرویش ظرف آب آوردند
به روی نیزه ی دشمن تمام هستش رفت
نه شیرخواره که گهواره هم ز دستش رفت
#علی_زمانیان
#حضرت_حمزه_ع
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#ورود_به_محرم_زمینه
یه فرصت دوباره-یه زندگی تازه
برای گریه کردن-دادی بهم اجازه
پیرهن مشکی مارو-حضرت زهرا می دوزه
تو ظرف اسپند روضت-گناه عالم می سوزه
تو روضه با چشای تر می یاد
مادرت اولین نفر می یاد
با صدای اه فاطمه
اشک ما همیشه در می یاد
عزیز دلم حسین….
یه شکر از ته دل-یک نفس عمیقه
بذار برم ببوسم-پرچم و یک دقیقه
یه پیر غلام که یک عمره-تو روضه خیلی کار کرده
بازم بساط چایی رو-باگریه برقرار کرده
حس می شه توی مجلس عزات
دست امام رضا تو این بساط
شفا می ده نسیم پرچمات
یه روز می میرم اخرش برات
عزیز دلم حسین….
دور افتادم از عشقم_از همه ارزوهام
کرببلاتو می گم-کرببلاتو می خوام
خدا می دونه می میرم-اگه یه وقت قرار باشه
که این فراق طولانی-بخواد ادامه دار باشه
دلم می خواد تورو صدا کنم
گریه شبیه بچه ها کنم
دلم گرفته کربلا می خوام
کجا برم چه قدر دعا کنم
عزیز دلم حسین…
#علی_زمانیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5953788072075202777.mp3
2.7M
#امام_سجاد_زمینه
بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله
مثل روز اول-فکرم توو گوداله
خدا می دونه که خوب یادمه
شده بود دور گودال همهمه
برا این بود دیدم توو بوریا
چند تا عضو از تن بابام کمه
گریونم هرشب با یاد تنش
می میرم با داغ پیرهنش…
یادمه ازارُ-بچه های زارُ
رد شدن از بین_کوچه و بازارُ
رد زخم وکبودی یادمه
ازدحام ورودی یادمه
گریه های رقیه داخلِ
کوچه های یهودی یادمه
ردِّ شلاقا بود روی تنش
عمم هی فریاد می زد نزنش
غارت گهواره-گوش بی گوشواره
کار معجر می کرد-استینای پاره
دور دستا طنابو یادمه
اره بزم شرابو یادمه
وقتی که خیزرون بالا می رفت
گریه های ربابو یادمه
نامحرم پیش چشم خواهرش
می زد رو لبها با چوب ترش
#علی_زمانیان
4_5776422840626581386.mp3
3.71M
#امام_رضا_زمزمه
#امام_رضا_واحد
#وداع_با_محرم_و_صفر_واحد
نگیر از من یه نگاهو
بده مزد این دو ماهو
چه جوری کنار بذارم
اخه این پیرن سیاهو
عزاداریامون هرچی بود گذشت
شبامون با سینه ی کبود گذشت
یاد اربعین کربلام همش
می کشم اهُ می گم چه زود گذشت
می بینی تو چشام غمو
یه دنیا دردُ ماتمو
بذار به جون مادرت
باز ببینم محرمو
تو چشامه اشک نم نم
داره باز می زنه قلبم
انگاری همین دیشب بود
شب هفتمه محرم
چه قده واسه رباب داد می زدیم
به یاد قحطی اب داد می زدیم
یاد لحظه ای که دید شیرخوارشُ
توی مجلس شراب داد می زدیم
گریه و زاری کارمون
مام اینه روزگارمون
از روضه دست نمی کشیم
فاطمیه قرارمون
با لب تشنه رسیدی
رو سرت عبا کشیدی
مثل مار گزیده اقا
به خودت هی می پیچیدی
می شینی روی زمین و پا می شی
داری می شکنیُ داری تا می شی
فرشای حجره رو جمع می کنیُ
داری روضه خون کربلا می شی
فکر گلو و خنجری
به یاد جسم بی سری
وقتی که داری جون می دیدی
شکر خدا نیست خواهری
#علی_زمانیان
4_6019285447165876266.mp3
3.37M
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه_زمینه
نمیگم مفصل
شد اون کوچه یک لحظه مقتل
گرفت راهمون و
سر مادرم داد زد اول
اهانت به من کرد
جسارت به زن کرد
جلو چشمای من
روی مادرم دست بلند کرد
مادر زمین خورد-حسن مُرد
می میرم به زودی
حسین خوش به حالت نبودی
چنان زد که دیگه
نمی ره رد اون کبودی
نشست و نشستم
شکست و شکستم
تا این طور نلرزم
باید که چشامو می بستم
مادر زمین خورد -حسن مُرد
دلم خون ِ از بس
بزارید بگم این رو هم پس
یه روزم بلند شد
به روی رقیه همین دس
شب سرد تنهاس
نه بابا نه عباس
رسید زجر نامرد
باهاش حرف زد هر جور دلش خواس
زد بی هوا زد-با پا زد
#علی_زمانیان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین