eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 📝 🖊 🖊 # 🖊 # غریب آقا تو رو کشتن چجوری کشتن نگران کشتن حسینو غریب آقا تورو کشتنت یه عده نانجیب آقا بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا توی قتلگاه پیچیدش عطر سیب آقا با پا میزد یه حرومی ضربه هاشو از قفا میزد مادرش یه گوشه ای تو رو صدا میزد تو جواب یه پیرمردی با عصا میزد جفا کردن با لبای تشنه راس تو جدا کردن همه عقده ها شونو سر تو وا کردن تیرو نیزه هارو تو تن تو جا کردن سرو بردن بمیرم که یادگار مادرو بردن نانجیبا پیرهن و انگشترو بردن روی نی سر علی اصغرو بردن جنایت شد توی خیمه های عمه ها قیامت شد به مخدرات و اهل بیت جسارت شد قسمت زنا و بچه ها اسارت شد کتک خوردن هر جایی که اسمتو به زیر لب بردن رو بروی نیزه تو عمه ها بردن زن و بچه تو رو غریب گیر آوردن @majmaozakerine🔗
⬅️آبش ندید میمیره،آبشم بدید میمیره ⬅️تیر و کمون لازم نیست، از تب شدید میمیره 🔻 💢دوسه روزه بیقرار، رو دست مادرش، ربابه 💢اگه هلهله بزاره شاید،لحظه ای بخوابه ✅** باید بین وسیله ی بُرنده و مذبوح، مطابقت باشه یعنی اگه یه پرنده ی کوچیکو میخوای سر ببری، چاقویی که انتخاب میشه باید کوچیک باشه ☑️داغ دلم بدتر شد،غنچه ی رباب پرپر شد ☑️این حنجر صدپاره،مثل پیکر اکبر شد 😔رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده 😭یه وقت دستاش گرم شده، یه نگاه کرد فذبح الطفل من الاذن الی الاذن تیر 3شعبه، گوش تا گوش علی اصغر رو بریده ♦️رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده با عبا حالا که قنداقه ات رو مخفی کرده بابا ♦️یه قدم به خیمه یک قدم باز برمیگرده بابا 🔷قنداقه رو گرفت. فرمود اگه به زعم شما من گنهکارم، تو هیچ دین و مذهبی بچه ی شیرخواره گنهکار به حساب نمیاد 👌اصلا خودتون ببرید سیرابش کنید. 🔷لشکر به هیاهو افتاد، همه میگن حسین راست میگه ما با حسین جنگ داریم، با این طفل شیرخواره که جنگ نداریم 😡تو این هیاهو صدا زد حرمله چرا بیکار نشستی؟؟ ✔️ظالم ترین آدم ها،شقی ترین آدم ها میگه دلم برا حسین سوخت 😔علی اکبر افتاد، خندیدم 😔قاسم افتاد،هلهله کردم 😔ابالفضل افتاد،خندیدم اما اینجا دلم سوخت 🔆دیدم حسین چند قدم میره سمت خیمه، دوباره... گفت دیدم مادرش رباب،دم خیمه منتظره 🌱اشکام سرازیر میشه،زانوهام زمین گیر میشه 🌱باید که زود خاکت کرد،چاره نیست داره دیر میشه 🔥حسین داره میگه من چجوری عزیزم خاک روی تو بریزم هنوز چشماش بازه... ☄غیر بدن ابالفضل ، همه بدن هارو نزدیک خیمه ها آورد حسین هیچکدوم از شهدای کربلارو حسین دفن نکرد ⚡️بدن علی امبر،قاسم،عون،جعفر... غیر بدن ابالفضل که نمیتونست بدن رو برگردونه یاریم نداره حسین که کمکش کنه 🍁همه ی بدن هارو آورد تو خیمه ی دار الحرب، ولی بدن علی اصغرو دفن کرد 🍂شاید بپرسی چرا بدن علی اصغرو دفن کرد؟؟ شاید میدونست قراره اسب ها بر بدن ها بتازن این بدن کوچیکه، طاقت نداره شاید میدونست قراره سرهارو به نیزه بزنن این سر کوچیکه، طاقت نیزه هارو نداره 🍀شایدم برا این باشه،مادرش فاطمه میاد گودال ... 🍀شایدم برا این باشه مادرش میاد کربلا،چشمش به قنداقه ی خونیه علی اصغر نیفته چرا؟؟ داغ محسن شش ماهش براش تازه نشه 😭😭😭😭 آخه یه شش ماهه ام بین در و دیوار... 😭😭😭😭 🥀یقینا علی اصغر با عموجانش محسن،چشم تو چشم میشه یقیناً یه حرفایی میزنن ❇️تورا با تیر آتشبار کشتند ❇️مرا بین در و دیوار کشتند ❇️چه میشد حلقه بر آن در نمیزد ❇️لگد بر پهلوی مادر نمیزد ❇️نبودی ماه شد همرنگ نیلی ❇️نبودی مادر من خورد سیلی 😭😭
🔸سربه هوا نیستم، جز به هوای حسین 🔸عاقبتم خیر نیست، جز به دعای حسین 🔹هستم اگر محترم، از کَرَم این درم 🔹ای بخورد بر سرم، درد و بلای حسین 🔻گر به درش نوکری، از همه عالم سری 🔺نیست توی هر دری، دست گدای حسین 🟤خنده کنان کِی روم، روز جزا در بهشت 🟤من به جنان هم کنم، گریه برای حسین ♥ 😭😭😭 😭 ⚪️دار و ندار حسین، شد به فدای خدا ⚪️دار و ندار خدا، پس به فدای حسین 🟣فوق بهشت خداست، خوب تر از کیمیاست 🟣چیست که خاکش شفاست؛ کرببلای حسین 🟧من به فلک بوده ام، یار مَلَک بوده ام 🟧آمدم اینجا پی، بزم عزای حسین 🟨زمزمه ی کبریاست، تذکرة الاولیاست 🟨در قصص الانبیاست، مرثیه های حسین 🟦گریه کُنَش آدمو، آه و دَمَش با مسیح 🟦نوح به اسم و به رسم، نوحه سرای حسین 😭راست و چپ، هلهله،،، شمر میاید جلو 😭تا بِبُرَد بی حیا، سر زِ قَفای حسین 🥺فاطمه بر روی دست، پیرهن آورده است 🥺ناله کند پس کجاست؛؟جسم رهای حسین 😭😭😭 بسم الله و بالله علی ملت رسول الله ☑️میخوام روضه بخونم 🍁روضه در یک کلام ،،، وای از شام 🍁درد بی التیام،،، وای از شام 🍁کاش مادر مرا نمیزایید، 🍁 ناله های مدام،،، وای از شام 🍁ناسزاهای بد به ما گفتند 🍁همه، جای سلام،،، وای از شام ☑️اگه اشتباه نکنم، قریب به دو سه روز پشت دروازه ی ساعات نگه داشتن اهل بیتُ 🔘شاید خانم زینب تو دلش گفت حتما میخوان شهر سیاه پوش کنن ☑️میخوان به مردم خبر بدن اهل بیت امام حسین داره میاد آماده ی عزاداری بشن 🔵پی دیدار هفده سر،همه دف میزنند اینجا 🔵خداوندا مگر عید است،چرا کف میزنند اینجا??! 🍁آن دیاری که کرده بازی با 🍁 آبروی امام،،،وای از شام 🍁غافله تا غروب گیر افتاد 🍁کوچه های ناتمام،،، وای از شام 🍁دختر فاطمه اذیت شد از نگاه حرام ☑️به خدا باید برا مصرع به مصرعش، جون بدیم ☑️دختر فاطمه دختر امیرالمومنین، رو زد به اون ملعون که مارو از یه مسیری عبور بدین انقده نامحرم مارو نگاه نکنه 🔘گفت حالا که اینجوریه،،، چشم اطاعت کرد اما اونجوری که خودش میخواست ☑️مسیرو عوض کرد اما نه به سلیقه ی اهل بیت به سلیقه ی خوده نامردش ☑️میدونست اهل یهود، چه بغضی از اهل بیت تو دلشونه ☑️میدونست یهودیا چه کینه ای از امیرالمومنین تو دلشونه مسیر عوض کرد… آل الله رو از محله ی یهودیا عبور دادند 😭😭😭 ☑️نامردا هرکی سنگ میزد، به هدف میخورد ✔️یه پیرزن عجوزه ای گفت سر کدومه?? 🍂زینبُ دل شکسته 🍂زینبُ دستای بسته 🍂زینبُ سر شکسته 🍂زینبُ پای خسته 🍂زینبُ یه مشت حرامی 🍂زینبُ سنگای شامی 🍂زینبُ اشک یتیمان 🍂زینبُ خار مغیلان 🍁دختر فاطمه اذیت شد،از نگاه حرام،،، وای از شام 😭😭😭😭 🍁گذر از کوچه های تنگ یهود 🍁آتش روی بام،،، وای از شام 🍁جای حیدر ز گیسوی دختر میگرفت انتقام،،،وای از شام 🍁در میان چهارهزار رقاص 🍁 گریه در ازدحام،،، وای از شام 🍁سر و تشت و پیاله های شراب 🍁چوب بی احترام،،، وای از شام 🍁لعنتی در کنار سر میریخت 🍁مِیِ باقیه جام، وای از شام 😭😭😭😭 🍁سرخ مویی اشاره کرد و یزید… گفتی کدام،،، وای از شام 😭😭 🌿علویات گرفتار یزیدن ای وای 🌿با چه زجری، دم این کاخ رسیدن ای وای 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🥀غم عشقت بیابون پروم کرد 🥀هوای وصل بی بال و پرم کرد 🥀به ما گفتی صبوری کن صبوری 🥀صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد داد بیداد…
⬅️آبش ندید میمیره،آبشم بدید میمیره ⬅️تیر و کمون لازم نیست، از تب شدید میمیره 🔻 💢دوسه روزه بیقرار، رو دست مادرش، ربابه 💢اگه هلهله بزاره شاید،لحظه ای بخوابه ✅** باید بین وسیله ی بُرنده و مذبوح، مطابقت باشه یعنی اگه یه پرنده ی کوچیکو میخوای سر ببری، چاقویی که انتخاب میشه باید کوچیک باشه ☑️داغ دلم بدتر شد،غنچه ی رباب پرپر شد ☑️این حنجر صدپاره،مثل پیکر اکبر شد 😔رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده 😭یه وقت دستاش گرم شده، یه نگاه کرد فذبح الطفل من الاذن الی الاذن تیر 3شعبه، گوش تا گوش علی اصغر رو بریده ♦️رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده با عبا حالا که قنداقه ات رو مخفی کرده بابا ♦️یه قدم به خیمه یک قدم باز برمیگرده بابا 🔷قنداقه رو گرفت. فرمود اگه به زعم شما من گنهکارم، تو هیچ دین و مذهبی بچه ی شیرخواره گنهکار به حساب نمیاد 👌اصلا خودتون ببرید سیرابش کنید. 🔷لشکر به هیاهو افتاد، همه میگن حسین راست میگه ما با حسین جنگ داریم، با این طفل شیرخواره که جنگ نداریم 😡تو این هیاهو صدا زد حرمله چرا بیکار نشستی؟؟ ✔️ظالم ترین آدم ها،شقی ترین آدم ها میگه دلم برا حسین سوخت 😔علی اکبر افتاد، خندیدم 😔قاسم افتاد،هلهله کردم 😔ابالفضل افتاد،خندیدم اما اینجا دلم سوخت 🔆دیدم حسین چند قدم میره سمت خیمه، دوباره... گفت دیدم مادرش رباب،دم خیمه منتظره 🌱اشکام سرازیر میشه،زانوهام زمین گیر میشه 🌱باید که زود خاکت کرد،چاره نیست داره دیر میشه 🔥حسین داره میگه من چجوری عزیزم خاک روی تو بریزم هنوز چشماش بازه... ☄غیر بدن ابالفضل ، همه بدن هارو نزدیک خیمه ها آورد حسین هیچکدوم از شهدای کربلارو حسین دفن نکرد ⚡️بدن علی امبر،قاسم،عون،جعفر... غیر بدن ابالفضل که نمیتونست بدن رو برگردونه یاریم نداره حسین که کمکش کنه 🍁همه ی بدن هارو آورد تو خیمه ی دار الحرب، ولی بدن علی اصغرو دفن کرد 🍂شاید بپرسی چرا بدن علی اصغرو دفن کرد؟؟ شاید میدونست قراره اسب ها بر بدن ها بتازن این بدن کوچیکه، طاقت نداره شاید میدونست قراره سرهارو به نیزه بزنن این سر کوچیکه، طاقت نیزه هارو نداره 🍀شایدم برا این باشه،مادرش فاطمه میاد گودال ... 🍀شایدم برا این باشه مادرش میاد کربلا،چشمش به قنداقه ی خونیه علی اصغر نیفته چرا؟؟ داغ محسن شش ماهش براش تازه نشه 😭😭😭😭 آخه یه شش ماهه ام بین در و دیوار... 😭😭😭😭 🥀یقینا علی اصغر با عموجانش محسن،چشم تو چشم میشه یقیناً یه حرفایی میزنن ❇️تورا با تیر آتشبار کشتند ❇️مرا بین در و دیوار کشتند ❇️چه میشد حلقه بر آن در نمیزد ❇️لگد بر پهلوی مادر نمیزد ❇️نبودی ماه شد همرنگ نیلی ❇️نبودی مادر من خورد سیلی 😭😭