eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
سرای دیده بارانی است مردم دگر وقت پریشانی است مردم رسیده باز بوی فاطمیه هوای شهر طوفانی است مردم گرفته غم چنان راه نفس را که گریه هست آوا نیست مردم کسی که سوز زهرا در دل اوست نوایش بیت‌الاحزانیست مردم رسد از شهر پیغمبر صدایی ببینید آهِ زهرا نیست مردم یکی گوید به این هیزم به دستان سرایم عرش رحمانی است مردم به آن دسته که در راهند گویی دگر در پشت در جا نیست مردم لگد ،مسمارِ در ،فضه کجایی که دیگر وقت افشاء نیست مردم چنان در سینه ،جا خوش کرده مسمار نیازی بر لگدها نیست مردم بیاور زود فضه چادرش را زمانی بر مداوا نیست مردم _ _علی را دست بسته می‌کشند و کنون وقت تماشا نیست مردم گرفته دامنش را تا بدانند امیر عشق تنها نیست مردم اگر دست از سر او برندارند دمه گیسو پریشانی است مردم مقام دختر احمد که کمتر از آن ناقه به دنیا نیست مردم یهودی فدک این‌جا صدا زد که این رسم مسلمانیست مردم؟!!!
آرام دیده بسته ای و خواب رفته ای یا که ز درد سینه ات از تاب رفته‌ای جسم نحیف تو شده با بسترت یکی از بس که ای عزیز دلم آب رفته‌ای پایت ورم نموده زبس بهر یاریم هر شب به درب خانه اصحاب رفته‌ای از خاک چادرت شده معلوم نوح من باموجی از بلا سوی گرداب رفته‌ای در چارچوب خوردِ تنِ ضربه خورده ات چون سایه‌ای شکسته تو در آب رفته ای ای ماه خانه‌ام هم شب در خسوفِ غم با آه دل زیارت مهتاب رفته‌ای ای ای پشت‌گرمی ام   تو در این قحطی وفا تا انتهای معرفتی ناب رفته‌ای زهرا بیا و کم دگری را خجل  کنیم خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم یادش بخیر لحظه دیدار ما دوتا آن اولین نگاه پر از عشق و آشنا من بودم و تو و پدرت در کنار عرش دور سرت ملائکه و خیل انبیا دست تو را گرفت و به دستان من سپرد گفتا تویی ودیعه محفوظه‌ی خدا حالا نبی کجاست ببیند امانتش پهلو شکسته سینه شکسته غم آشنا رفتی سلام من برسان بر پدر بگو اسرار سینه‌ای که نهان کرده ای زما مسمار ضربه زد به بدن یا که سوختی آمد چه بر سر بدنت زیردست و پا دردت زنان بود دخالت نمی کنم آهسته فضه را توصدا کرده ای بیا زهرا بیا و کم دگری را خجل  کنیم خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم