#امام_زمان_عج
همیشه زمزمه ی کربلا کند مهدی
هماره گریه ی صبح و مسا کند مهدی
همینکه تکیه به کعبه زند، پس از تکبیر
تمام اهل جهان را صَلا کند مهدی
" اَنابنُ فاطمه" میگوید و " انابنُ حسین"
به عهد خویش همانا وفا کند مهدی
هَلا هَلا همه ی طالبین خون حسین!
همه بگوش! شما را صدا کند مهدی
قسم بخون حبیب خدا ، باذن الله
که حق خون خدا را ادا کند مهدی
بجان مادر پهلو شکسته اَش سوگند
قیامتی به مدینه بپا کند مهدی
جواب سیلی اعداست، سیلی محکم
چو یک اشاره، به دو بی حیا کند مهدی
چنان بصورت آنان زند بدست خدا
که کائنات بگوید: چِها کند مهدی
ز غاصبان بستاند حقوقِ زهرا را
ز اَغنيا ،فقرا را جدا کند مهدی
چنان ز اَهلِ جفا انتقام گیرد که...
دلِ نفوس، برون از عزا کند مهدی
به تیغ حیدری اش، خون خصم میریزد
به آل بوسفیان حمله ها کند مهدی
سلاح جبهه ی مستکبرین شود نابود
به جبهه ی ضعفا اعتنا کند مهدی
همینکه دولت زهرائیان دهد تشکیل
حکومت علوی را بنا کند مهدی
عدالتِ علوی را سراسری سازد
به جدِّ خویش علی، اقتدا کند مهدی
هم از یهود کُشَد، هم ز خیلِ آلِ سعود
مُسامحه به ستمگر، کجا کند مهدی
يمن! بمان که تو پیروزِ صحنه ی جنگی
عراق و سوریه را بی بلا کند مهدی
دگر کلیدِ حرم را به شیعه بسپارد
سفر بسوی دیارِ رضا کند مهدی
همه هُموم و غُموم از قلوب بِزداید
قلوب را به خودش مبتلا کند مهدی
عقول کامل از او میشود به صبح ظهور
عموم را همه دور از خطا کند مهدی
به همتش همه احکام میشود احياء
حلال را ز حرام انقضا کند مهدی
نه ظلم میشود آنروز بر کسی هرگز
نه رحم بر سپهِ اَشقیا کند مهدی
جهان شود همه روشنتر از صَلاتِ ظهر
چو زلف در شبِ تیره رها کند مهدی
برای پای رکابش همه مهیائیم
بدان امید که ما را سوا کند مهدی
هنوز روز دفاع از حرم، به امر ولی است
مدافعانِ حرم را ندا کند مهدی
هنوز یاد شهیدان ما چراغ رَه است
بخاطر شهدا یاد ما کند مهدی
#محمود_ژولیده ✍
#امام_هادی_شهادت
آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید
جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید
ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام
زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید
در احتضارم و بدنم درد می كند
این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید
وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است
جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید
عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد
نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید
جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد
دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید
این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد
شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید
نام علی و فاطمه جاوید مانده است
دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید
ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم
دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید
دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود
تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید
از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت
شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید
افطار كردم و جگرم پاره پاره شد
جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید
در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود
بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم كشید
طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد
ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید
بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت
كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید
من وارث بلای خرابه نشینی ام
سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید
ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم
گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید
بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند
ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید
#محمود_ژولیده
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#محمود_ژوليده
بقیع گفتی و دل را دوباره خون کردی
شرارِ غربت و غم را بجان فزون کردی
بقیع گفتی و شد تازه داغ دلهامان
مگو که قلب نبی را ز درد، خون کردی
سخن ز غربت و تخریبِ جنتُ الزهراست
دوباره زنده به دوران، غمِ درون کردی
چهار قبر غریب و چهار امام غریب
بقیع! چگونه تحمل تو تا کنون کردی؟
فرشتگانِ مقرب به عرشِ اعلا را
مقیم مُضجعِ بی سقف و بی ستون کردی
بهشت، گوشه ای از این قبورِ نورانیست
مرا به جنتِ فردوس رهنمون کردی
□ □ □
ز دیده خون رود و ناله ای حزین آید
بیادِ یاسِ مدینه، که واژگون کردی
مدینه گفتی و در شعله سوخت گیسویی
دوباره خاطره ی کوچه را برون کردی
تو دیده ای که در آتش، حریمِ زهرا سوخت
به شعله عصمتِ حق را نظاره چون کردی؟
نبود باورمان، زیر پا رود مادر
و تو سکوت بر آن دشمنِ زبون کردی!
تو دیده ای که لعینی به یاس، سیلی زد
چسان ملاحظۀ آتشِ جنون کردی؟
چه بَد معامله با یار کردی، ای امت
امام را تو رها، خصم را مصون کردی
بپای خیز مسلمان! سپاهِ مهدی باش!
به کنجِ خیمه ی عزلت چرا سکون کردی؟
□ □ □
یمن به ناله در آمد، علیهِ آلِ سعود
سراسرِ وطنم را تو لاله گون کردی
و غزّه با دلِ پر آه، با یهودی گفت:
که مرگ بر تو، جهان را تو غرق خون کردی!
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#محمود_ژولیده
بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم
حرفها با سپهِ کوفه ز حنجر دارم
شِکوه بر فاطمه دارم ز جسارتهاتان
من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم
تشنه کشتید و بریدید سرِ مهمان را
حال این رختِ اسیریست که در بر دارم
مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید
غارت آزاد شد و دست به معجر دارم
بزنیدم ببَریدم به همه میگویم
من در این دشتِ بلا چند برادر دارم
بار بستید و برفتید ولی من چه کنم
من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم
یا اجازه بدهید اینهمه را دفن کنم
یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم
یکطرف بی سر و بی دست، علمدارِ رشید
یکطرف دستِ علمدارِ دلاور دارم
دارم اینجا به حرم یک تنِ ارباً اربا
و سرِ نیزه سرِ زخمیِ اکبر دارم
رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید
دستها را چه کنم،اینهمه لشگر دارم
یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید
یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم
یکطرف کعب نی و حرف بَد و سوی دگر
تازیانه به سر و صورتِ خواهر دارم
خواهرانی همه معصوم و عفیف و مضطر
داغدیده به برم، اینهمه مادر دارم
یا اخی بوسه به رگهای بریده بزنم
زانکه مأموریتِ تازه ز حیدر دارم
بوسۀ حنجرۀ تو نَفَسِ تازه دهد
تا ببیند که من هم کس و یاور دارم
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
از گُل یاس یاد باید کرد
یاد کوثر زیاد باید کرد
یاد کن اَختران مولا را
روضۀ دختران زهرا را
یاد اُخت الحسین یاد حسین
مونس زینب ، امتداد حسین
بانوی بانوان هر دو جهان
ام کلثوم ، تاجدارِ جنان
همه جا مثل سایه با زینب
بر لبش صبح و شام یا زینب
کیست این سایه ، شاخۀ طوبا
اولین روضه خوان عاشورا
یا حسینش همیشه بر لب بود
اولین نوحه خوان زینب بود
داشت بر لب میان اهل حرم
درد دل با پیمبر اکرم
ما که مهمان کربلا بودیم
ما گرفتار هر بلا بودیم
خون ز دل ها چکید یا جدّا
جان به لب ها رسید یا جدّا
ظلم و جورِ حرامیان دیدیم
سنگباران ز کوفیان دیدیم
وای از کوفه و پذیرایی
دخترانت همه تماشایی
دید چشمان ما جنایت را
معجر زخم آل عصمت را
روز پَرده نشینی از ما رفت
آبرویی ز آل طاها رفت
ناقه ها بی جهاز و ما خسته
دستهامان به ریسمان بسته
بود چشمان مَردمان بر ما
پوست ها سوخته شد از گرما
بهتر ای مادرا نبودی تو
وسط ماجرا نبودی تو
حَرمی را که هیچ مَحرم نیست
غیر نامَحرمش مجسّم نیست
بعد ظلم حرامیِ ملعون
همه غارت زده همه محزون
بود بی سایۀ برادرها
گریه ها گریه های دخترها
شاهد ظلم بی حساب شدیم
وارد مجلس شراب شدیم
لب و دندان ز چوب کینه شکست
مادرا حُرمت سکینه شکست
نام او را چه زشت می بردند
پیش زینب شراب می خوردند
روز ما سخت روزگاری شد
که حسینت به تشت قاری شد
چشم تو در عزای او گرید
تا قیامت برای او گرید
دخترانت بلند می گِریند
نوحه سر می دهند می گریند
نام ما تا ابد به شام آید
منتقم روز انتقام آید
#محمود_ژولیده
#حضرت_ام_کلثوم_س
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_هادی_شهادت
آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید
جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید
ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام
زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید
در احتضارم و بدنم درد می كند
این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید
وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است
جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید
عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد
نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید
جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد
دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید
این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد
شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید
نام علی و فاطمه جاوید مانده است
دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید
ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم
دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید
دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود
تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید
از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت
شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید
افطار كردم و جگرم پاره پاره شد
جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید
در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود
بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم كشید
طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد
ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید
بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت
كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید
من وارث بلای خرابه نشینی ام
سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید
ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم
گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید
بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند
ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید
#محمود_ژولیده
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#دهه_فجر #امام_و_رهبری
دل مژده که آفتاب امید آمد
در ظلمت قحط نور خورشید آمد
با اهل بلاد عشق از پردۀ جان
گو روح خدا و روح توحید آمد
***
یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست
در راه کربلای حسینی قیام ماست
روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب
سید علی خامنه ای تا امام ماست
شاعر: #محمود_ژوليده
کیست بانویم خدیجه، آنکه از حق بیم داشت
بندگیِ حضرت محبوب را تعلیم داشت
او کنیز حضرت حق بود و در عمرِ گِران
کرد ثابت، دودهای چون نسلِ ابراهیم داشت
اولین شخصِ مسلمان، از بزرگانِ قریش
اولین بانو که خود را بر خدا تسلیم داشت
او که روز غربتم، تنها طرفدارِ من است
هستیِ خود را برای یاری اَم، تقدیم داشت
با تمامِ ثروتش، اسلامیان را بیمه کرد
با فقیران، کلِ داراییِ خود تقسیم داشت
جبهههای حق، ز پشتیبانی اَش پر بهره بود
ثروتِ او همچو شمشیر علی، تحکیم داشت
همدل و همپای من، دنیای من عقبای من
مادر زهرای من، نزد خدا تکریم داشت
گاه جبریلِ امین، او را سلام از حق رساند
گاه شَانَش را به آیاتی، خدا تعظیم داشت
خود محبتهای او شد، بابِ محنتهای او
در رهِ دینِ خدا، تا پای جان تصمیم داشت
دورهی شِعبِ اَبیطالب، جهادی سخت کرد
استقامت ها در آن تهدید و هم تحریم داشت
داغهای بعدِ خود را گفت با زهرای خود
مادری کرد و به گِریه، درد را تفهیم داشت
گفت بعد از ما، تو تنها یاورِ حیدر شوی
آنچه میدانست از غربت، بر او ترسیم داشت
سخت سیلی میخوری، پهلو شکسته میشوی
شرحِ بیتِ وحی و شرحِ آتشِ دژخیم داشت
از غمِ کوچه برایش گفت تا گودالِ خون
کز تمامِ داغها در سینهاَش تقویم داشت
بی کفن ماند و عبایم را برای خویش خواست
غربتِ او تا شهیدِ کربلا تعمیم داشت
با کفنهای بهشتی، کربلایی شد بپا
در عزای شاهِ عطشان، مجلسِ ترحیم داشت
اولین بنیانگزارِ روضه، اُمُ الفاطمه ست
آخرین ساعاتِ عمرش، هیئتی تنظیم داشت
گفت یازهرا، حسینت را پریشان میکشند
آب را مهریهی خود کن، که عطشان میکشند
#شعر_شهادت_خدیجه_کبری
#محمود_ژولیده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
منکه عبد عبید سبحانم
جان نثار رسول قرآنم
اولین سید شهیدانم
من علی را ولی حق دانم
به پسر عمِ خود علی سوگند
او دمِ مرگ زد بمن لبخند
منکه بهر قریش درد سرم
نیست یکذره ترس در جگرم
به رسول خدا اگر سپرم
سایه ی مرتضاست روی سرم
هر چه دارم من از علی دارم
پیرم و بر سرم ولی دارم
علی آقای انبیای خداست
بر و بازوی مصطفای خداست
شیر هر بیشه مرتضای خداست
از ازل حیدر آشنای خداست
او به دور نبی به صحن اُحد
من به گِردِ علی ز خو بیخود
مِیسره، مِیمنه چه غوغا بود
وسطِ معرکه مرا جا بود
چشم من گرچه سوی طاها بود
ذکر من نام پاک مولا بود
آنکه قلب مرا هدف بگرفت
هدفش را شهِ نجف بگرفت
نبضِ من داشت با علی میزد
قلب من ذکر یاعلی میزد
نفَسم مرتضی علی میزد
بر عدو ضربه را علی میزد
هر سری را ز خصم میچیدم
ما رَمَیت اِذ رَمَیت میدیدم
منکه از عشق منجلی بودم
مستِ نورِ سینجلی بودم
محوِ جنگیدنِ علی بودم
چون نبی، عاشقِ ولی بودم
سینه ام را شکافت سرنیزه
قلبِ من هم شتافت بر نیزه
هر که قصدِ تهاجمِ ما داشت
خوفِ شمشیرِ شیر حق را داشت
هو هوی مرتضی چه غوغا داشت
وسطِ معرکه مصلا داشت
"لا فتی" چون شعار سبحان شد
صوت "اِلّا علی" نمایان شد
هر که را طینت علی باشد
قسمتش محنت علی باشد
عاقبت وصلت علی باشد
روزی اَش رویت علی باشد
جان چو میرفت از گِل و طینم
آمد آخر علی به بالینم
□ □ □
میگذارد ز لطفِ دلجویش
سرِ هر کشته را به زانویش
من بمیرم، مقابلِ رویش
سر بریدند ماهِ نیکویش
شمرِ ملعون که روی سینه نشست
رَاسِ مظلوم، روی نیزه نشست
پیکرم مثله شد، ولی آخر
پوششم شد عبای پیغمبر
جسدم را ندید اگر خواهر
مانعش بود حضرت کوثر
کاش مادر کنار دختر بود
مانع دیدنِ برادر بود
زینبش چونکه بی برادر شد
شاهد پاره پاره پیکر شد
بوسه گاهش بریده حنجر شد
وای از آن دم که صیدِ معجر شد
عصمت الله در اسارت بود
کار نامحرمان جسارت بود
شاعر: #محمود_ژولیده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از حرم تا قتلگه با كعب نی كردم عبور
اولین زائـر منم كـز این زیارت سوختم...
#محمود_ژولیده
#ایام_اسارت_اهل_بیت_علیهم_السلام
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_زین_العابدین
#امام_حسین
#امام_سجاد
#محرم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴 #یاسیدالساجدین 🏴
⚫️از حرم تا قتلگه با كعب نی كردم عبور
⚫️اولین زائـر منم كـز این زیارت سوختم
🔳 #محمود_ژولیده
🖤شهادت امام کاروان اسرای کربلا
🕯نگین آرامش قلب اهل حرم
🖤یعقوب کربلا، ابن الارباب
🕯بزرگ مرد مناجات
🖤حضرت سجاد(ع)
🕯را به امام زمان(عج) وهمه
🖤عاشقانش پیشاپیش تسلیت عرض میکنیم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین