eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ شِفاى يك سنى كه هدايت شد! ~~🔅🔅~~~~~ ✍️محدّت نوری اعلی(ع) اللّه مقامه نقل می‌کند: در سال هزار و سیصد و هفده هجری قمری، یک خانواده سنّی در نجف اشرف به مذهب شیعه مشرف شدند. چون این کار عجیب و استنثائی بود محدث نوری از رئیس خانواده خواست که ماجرا را با قلم خودش بنویسد. رئیس خانواده سید عبدالحمید نام داشت. وی خطیب و قاری قرآن بود و در نجف اشرف کتابفروشی داشت. او ماجرای شیعه شدنش را چنین بیان کرد: روزی زن یکی از مُلایان به سردرد شدیدی مبتلا گردید، به طوری که از خواب و خوراک افتاد و بعد از مدّتی بی‌خوابی، دو چشمش نیز کور شد. وقتی خانواده زن در درمان او درمانده و ناامید شدند به من مراجعه کرده و چاره‌ای خواستند من گفتم: بیماری او علاجی ندارد، مگر اینکه امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)که حلاّل مشکلات است کاری کند. شب وقتی حرم خلوت شد، او را به حرم ببرید و دست به دامن آقا علی(ع)شوید. اتفاقا آن شب، درد زن کم شد و پس از چند شبانه روز بی‌خوابی به خواب عمیقی فرو رفت. در عالم خواب دید که می‌خواهد وارد حرم آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شود در این حال فرد نورانی و روحانی به وی نزدیک شد و فرمود: ای زن، راحت باش خوب می‌شوی. زن عرض‌کرد: آقا شما کی هستید؟ او فرمود: من مهدی آل محمد (ص) هستم. زن از خواب بیدار شد، هنوز چشمانش نابینا بود ولی آرامشی عجیب یافته بود صبح چهارشنبه از خانواده‌اش خواست که او را به وادی السلام به مقام حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ببرند. مادر، خواهر و بستگان وی او را به آنجا بردند. او در محراب نشست و شروع به گریه و زاری و استغاثه به حضرت بقیة اللّه الاعظم عجل اللّه تعالی فرجه نمود به طوری که بیهوش شد و از حال رفت. در همان حال دو آقای نورانی که یکی از ایشان را قبلاً دیده بود، نزدیکش آمد. یکی از آنان به او فرمود: راحت باش خداوند بتو شفا داد. زن عرض کرد: آقا شما کی هستید؟ آقا فرمود: من علی بن ابیطالب هستم و این فرزندم مَهدی است زن به هوش آمد متوجه شد که بینا شده است و همه جا را می‌بیند. از شادی فریاد کشید مادر، شفا یافتم. او را شادی کنان به شهر آوردند پس از این معجزه آن خانواده و عده دیگری از اهل تسنن به مذهب شیعه نائل گردیدند. 📗📕اسم الکتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 548 ➖➖➖➖➖➖ @majmaozakerine