eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
وداع حسنین علیهما السلام با مادر :  هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .  اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده  . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک  داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) …  فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین          بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین  به روی سینه مادر شدند گرم نوا           فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما  گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین          گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین  در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر            جدا حسین و حسن را نمود از مادر  کنون زجای دگر شورشی به سر دارم        نه در مدینه که در کربلا نظر دارم  دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید          سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید  سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر              به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر  به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو           بریده است کدامین لعین زتن سر تو  به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد         چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد  دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه         به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه  بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی          که گشت عارض چون ماه انورش نیلی  (صغیر اصفهانی) پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253 (س) 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🥀
وداع حسنین علیهما السلام با مادر :  هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .  اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده  . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک  داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) …  فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین          بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین  به روی سینه مادر شدند گرم نوا           فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما  گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین          گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین  در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر            جدا حسین و حسن را نمود از مادر  کنون زجای دگر شورشی به سر دارم        نه در مدینه که در کربلا نظر دارم  دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید          سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید  سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر              به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر  به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو           بریده است کدامین لعین زتن سر تو  به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد         چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد  دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه         به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه  بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی          که گشت عارض چون ماه انورش نیلی  (صغیر اصفهانی) پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253 (س) کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم