eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته - تقدیر از خادمان مخلص و بی‌ریایِ هیأت پیش از آمـدنِ ماهِ عـزایت ارباب می‌تپد قلبِ گداها به هوایت ارباب هر کسی گوشه‌ای از کارِ تو را می‌گیرد تا که برپا شود این خیمه برایت ارباب مثلِ یک کارگـرِ ساده شد و جارو زد آن که دارایِ حَـشَم بود به‌غایت ارباب گریه می‌کرد... برایِ تو سیاهی کوبید وقتِ پرچم زدن او کرد صدایت ارباب خـدمتِ هیچ کـسی را نَشِمارد عـزّت جز همین خادمیِ صحن و سرایت ارباب در حسینیه عجب منـظره‌هایی دیدم با شما کـارِ خـودم را رفـقـا سنجیدم بی ریاییِ شما بیشتر از فهمِ من است دَمِ در واکسْ به دستِ پسری می‌دیدم ظاهراً کفشِ غلامان تو می‌کرد سیاه باطناً قـلبِ خودش داد جـَلا فهمیدم چای در خیمه برایِ همـه آماده شده چای با داغی و طعمِ غمِ تو نوشیدم با پَرِ چـوبْ‌پَرَشْ داد نوازش من را واردِ بَـزم شدم سر به فـلک ساییدم عدّه‌ای آشپز و عاشقِ بااخلاصت گـرم کردند تنورِ نذریِ این هیـأت دیگِ نذریِ تو را شسته و می‌شویند از... دلِ خود گـردِ گناهان و خطا با نیّت چند بانو کودکان را می‌کنند آرام و... چنـد خادم به عزادارِ عزایت خدمت صوت و تصویر هماهنگ شده با دقّت روضه‌خوان آب بخواهد می‌رسد باسرعت چقَدَر همّت و عشق است در این عکّاسی گوشه گوشه می‌رود در طلبِ یک فرصت وسطِ مجلـِسِـتان حال و هوا زار شود دمِ مظـلوم... دمِ مـردِ مـیان‌دار شود ناظمِ سینه‌زنان این‌سو و آن‌سو می‌رفت فقط اینجا به بهشتی شدن اِصرار شود روضه‌خوان سوخته که سینه‌یِ ما می‌سوزد سخن از دل که برآید گـرمیِ کار شود گاه تنها زده فـریاد کسی تا سببِ... گرمیِ روضه‌یِ هر روزه‌یِ سالار شود آخرین روز شده غصّه مـرا می‌گیرد مادرت فاطمه در خیمه عزا می‌گیرد پسرم بی کـَس و یار است عزیزان نروید که دلـم بعد شمـاها به خـدا می‌گیرد همه‌یِ سال بیایـید کنارش باشید مُستمر شد اگر این زمزمه‌ها می‌گیرد خوش به حالِ نوکری که آخرِ این روضه از همین دست شکسته کربلا می‌گیرد ندبه‌خوانیم پس از روضه بیا یامهدی شَک ندارم پس از این گریه دعا می‌گیرد
دار است عجب نام اباعبدالله# فدای عطش کام اباعبدالله# هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله 😭😭😭😭
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. امروز صبح که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و ضجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و ضجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. دکتر اصغری نکاح روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
جایِ گِلِـه ز فاصلـه ها می کنم با نام گـریه می کنم من کـه تمام عـمـر ز داغت گریستم در بین قبر هم چه بسا گـریه می کنم باید هـزار سـال برای تـو گــریه کرد قدر هــزار سـال تو را گـریه می کنم من سمت روضه میروم و عابری به من می گـوید التماس دعـا گـریه می کنم تو خواستی كه حاجتِ من شد روا حسین بـر نـذرهـای گـشته ادا گــریه می کنم حالا تو بخش بخش شدی،’حا’شدی و’سین’ حالا تو را هجـا به هجـا گـریه می کنم تـو در ازای اشک به مـن بده من در ازای گـریه می کنم : با هَـر سَـلام صُبــح دلـم طوفِ کربــلاست اینگـونه مـادَرَم به مَن آموخت درسِ عِشـقْ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .