eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
_ امام زمان (عج) دشتی خوانده شود دلم تنگ است یارم برنگشته خوشی روزگارم بر نگشته چه خاکی بر سرم باید بریزم که صاحب اختیارم برنگشته از او شرمندگی تقدیر من شد نبودم سربه راهش! پیر من شد دوباره توبه هایم را شکستم نیامد بازهم تقصیر من شد لبم با او دلم با دیگران است زمان ما زمان امتحان است شفای زخم سینه کی میاید قد زهرا ز هجرانش کمان است زمین خوردم عصای من کجایی تمامی دعای من کجایی غریبم بین این مردم غریبم نگار آشنای من کجایی بیا دل را ازین غصه رها کن میان نافله من را دعا کن بیا و اربعین سینه زنان را پیاده راهی کربلا کن بیا آرام جان ما تو باشی دوباره همزبان ما تو باشی همه مایین پا جمعیم امشب بیا تا روضه خوان ما تو باشی . @majmaozakerine
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قصیده مدح امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجهُ الشّریف بردار تیغِ غیرتِ سردارِ خیبر را تا که ببیند این جهان تکرارِ حیدر را از کعبه تا شام و فلسطین و یمن باید با دیده‌های خود ببیند شورِ محشر را با گردشِ شمشیر نَه... با گردشِ چشمَت آقا به پا کُن دولتِ اللّهُ اکبر را تکیه بزن بر کعبه با ذکرِ علی مولا آرام کن با این خُروشت قلبِ کوثر را روزِ تقاصِ ظلم و جَبرِ جِبت و طاغوت است خشنود کن مظلومِ بی‌حامی و یاور را تنها قرارِ بی‌قراری‌هایِ زهرایی آقا بیا و شاد کن یک بار مادر را پُر کن حرم را با دمِ نابِ اَناَالمهدی همراه با خود کُن عموجانِ دلاور را جانِ رقیّه آمدی یک روضه مهمان کن در صحنِ آن دردانه‌یِ بی‌خانه نوکر را بیت‌المقدّس بی‌قرارِ انقلابِ توست باید ببیند قبله  قبله‌گاهِ آخر را حتماً سپاهِ قدس با قاسمْ سلیمانی یک بار با تو می‌کند تسخیر خیبر را بیت المقدّس... سامرا... مشهد... مدینه... طوس دارند بر سر شوقِ وصلِ رویِ گوهر را ای ماهِ آلُ‌اللّه  یامهدی سلامُ‌اللّه هموار کن راهِ وصالِ کویِ دلبر را آقا دلِ ما کربلایِ با تو می‌خواهد با خود ببر این اربعین دلتنگ و مضطر را روضه بخوان با گریه در صحنِ عموجانت با ما بگو رازِ دو دستِ آب آور را مَشک و عَلَم افتاد حُرمت از حرم پر زد چنگی رسید از راه و با خود برد معجر را آویزه‌یِ دردانه شد غارت زبانم لال باید بگیری خود تقاصِ آهِ دختر را