#شهادت_حضرت_زینب_س
#سیدمهدی_میرداماد
شکسته پر و بالم زخمیه این دقایقم
رسیده دم اخر سینه زنِ شقایقم
یادم نمیره خاطرات قتلگاهُ
یادم نمیره غمِ طفلِ بی پناه
یادم نمیره دم اخر بغض و اه
با زخم کربلا من میرم از اینجا
واویلا علی الحسین
واویلا بکربلاء
هنوزم تو دستامه یه تیکه از پیراهنت
هنوزم نرفته از یاد ... لحظه ی سربریدنت
یادم نمیره روی سر نیزه ها سرها رو
یادم نمیره اتیش رو معجرها رو
یادم نمیره ناله های دخترها رو
با اه و گریه هام من میرم ازاینجا
واویلا علی الحسین
واویلا بکربلاء
یه سینه اشوبه تو لحظه های اخرم
نفسهای من سرده منتظرِ برادرم
یادم نمیره بعد تو شام خرابو
یادم نمیره اتیش بزم شرابو
یادم نمیره گریه های ربابو
❤️جابر ولد پور ( استاد مژدۀ اردبیلی )❤️
🌴اگر زینب (س)اولماسیدی🌴
حسین سالار زینب اولماسیدی
حسین دلدار زینب اولماسیدی
قالاردی کربلاسی کربلاده
اگر ایثار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
ایدیم آگه سیزی ای اهل طاعت
دوتاردی عالمی جور و جنایت
اگر سلطان عالمدن حمایت
اساس کار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
بشر دینین گریبانین سیخاردی
بنای عشق و ایمانی یخاردی
شریعت اوز مسیریندن چیخاردی
اگر پندار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
گل خوش منظر جنت سولاردی
جهان فسق و فجوریله دولاردی
اطاعت پوچ و بی معنا اولاردی
اگر رفتار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
جهالت قان سالوب فریاد ایدردی
خیال و نیت شداد ایدردی
بحکم زور و زر بیداد ایدردی
دل بیدار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
جهان جولانگه اغیار اولاردی
دیانت پست و بیمقدار اولاردی
جماعت پیرو شداد اولاردی
اگر افکار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
خباثت باشلارا سایه سالاردی
جنایت اهل دِلدن جان آلاردی
حسینون نهضتی یرده قالاردی
اگر حق یار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
شرارت منشا کردار اولاردی
ره اندیشه ناهموار اولاردی
غرض اهل شریعت خوار اولاردی
اگر گفتار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
بشر حیثییتین یونگول ساناردی
خلایق دین اسلامی داناردی
یانار اوددا امام اوغلی یاناردی
اگر ایثار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
بشر اهل جهیمی حق بیلردی
یزیدی حاکم مطلق بیلردی
حسینی سرنگون بیرق بیلردی
اگر اخطار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴
یزید بی حیا طوفان سالاردی
جهانه آتش سوزان سالاردی
گینه نابخرد اوغلی قان سالاردی
اگر هشدار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
ایله طوفان سالاردی روزگاره
ایشیق گوندوز دونردی شام تاره
اولاردی رشته حق پاره پاره
اگر پیکار زینب اولماسیدی
🏴🏴🏴🏴🏴
کمیت اهل عالم لنگ اولاردی
جهان صاحب کماله تنگ اولاردی
اساس بندگی نیرنگ اولاردی
اگر دادار زینب اولماسیدی....
کنج حیاط خانه ی خود، بین بسترش
بانو رسیده بود به ساعات آخرش
خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی
رد می شدند خاطره ها از برابرش
خورشیدوار، در تب گرمای شهر شام
می سوخت آسمان ز نفسهای آخرش
همراه هر نفس زدنش، آه می کشید
آن کهنه یادگاری خونین دلبرش
هر روز، روضه داشت؛ حسینیه ی دلش
این مدّتی که بود بدون برادرش
یک سال و نیم میل تبسّم نکرده بود
از خنده رو گرفت، لب روضه پرورَش
یک سال و نیم با عطش آن کویر سُرخ
دریای اشک بود دو تا دیده ی تَرَش
یک سال و نیم بود که او آب رفته بود
یعنی که بیشتر شده بود عین مادرش
وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید
مثل حسین سرور و سالار بی سرش
محمد قاسمی
#روضه سبک دشتی
#شب_جمعه_شب_زیارتی
بانوای حاج
#محمودکریمی
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است…
بود پروندهام چون برگ گل، پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
دراین عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسین است
از آن با گریه دائم خو گرفتم
که اشکم دُرِّ دریای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت، قد و بالای حسین است
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلای حسین است
به بازار عمل، فردای محشر
همه هستم تولای حسین است
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
YEKNET.IR - shoor - fatemie - 98.10.07 - hanif taheri.mp3
4M
⏯ #شور احساسی
🍃عشق شب جمعه کربلاته
🍃حال خوب زائراته
🎤 #حنیف_طاهری
👌فوق زیبا
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
متن نوحه من درمونده تو درمونم حمید علیمی
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
الحمدلله؛ الحمدُ للحسین! ●♪♫
تو سینه دارم غمِ بین الحرمین… ●♪♫
ای شیرینی زندگی؛ ای شورِ روضه های ما ●♪♫
روز محشر میبینمت، باب الحسین قرار ما ●♪♫
من درمونده تو درمونم ؛ من بی سامون تویی همه سر و سامونم… ●♪♫
جان ارباب! ای جان ارباب… ای جان ارباب، حسین ●♪♫
تویی رفیقِ شب های بی کسی ●♪♫
میدونم آخر تو به دادم میرسی… ●♪♫
دستای سردمو گرفت؛ دستای مهربون تو! ●♪♫
بال و پر میزنم حسین؛ هرشب توو هوای تو… ●♪♫

هستم ارباب بیمار تو… بنده دستم به دامنِ علمدار تو ●♪♫
من درمونده تو درمونم ؛ من بی سامون تویی همه سر و سامونم… ●♪♫
ای جان ارباب… ای جان ارباب، حسین ●♪♫
چه عاشقونه موندم پای غمت… ●♪♫
چه بی قرارم به هوای حرمت! ●♪♫
خیلی وقته نیومدم، خیلی حرفا تو سینمه ●♪♫
هر شب جمعه هم آقا؛ حرم بیام بازم کمه! ●♪♫
از تو دوریم، دوری سخته… ●♪♫
دوست دارم… هر کی تو رو داره خوشبخته… ●♪♫
من درمونده تو درمونم ؛ من بی سامون تویی همه سر و سامونم… ●♪♫
ای جان ارباب… ای جان ارباب، حسین ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حمید علیمی من درمونده تو درمونم
#شب_جمعه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#حضرت_زینب_س_مصائب
#محمود_ژوليده
▶️
ای درد و بلای تو بجانم
جان میدهم و تو را بخوانم
باز آی حسین من کجایی
پایان بدهی بر این جدایی
یادم نرود چه ها کشیدی
در بارشِ نیزه ها چه دیدی
تا حرمت تو شکست دشمن
بر سینۀ تو نشست دشمن
آندم که مرا صدا زدی تو
دیدم که چه دست و پا زدی تو
وقتی که سرت برید قاتل
فریاد سرم کشید قاتل
طفلان تو در نظاره بودند
اعضای تو پاره پاره بودند
دیدم که به پیکرت چه ها رفت
دیدم که سرت به نیزه ها رفت
هم نعشِ تو، غرق نور دیدم
هم زیر سُمِ ستور دیدم
سرها که به نیزه رفت بالا
پس شعله ز خیمه رفت بالا
در شعله امام خود که دیدم
من مرگ به جان خود خریدم
تا حرفِ فرار را شنیدند
یک یک همه کودکان دویدند
هر که بسویی ز بیم میرفت
معجر ز سر یتیم میرفت
دشمن که دریده بود و خندان
غارت به حرم نمود آسان
دیدی چه گذشت بر حریمت
کردیم ز مقتلت عزیمت
یک باغِ بخون نشسته دیدیم
بس نیزۀ سر شکسته دیدیم
دیدیم تو را که سر نداری
افتادی و بال و پر نداری
دختر چو نمود با پدر راز
شد حملۀ تازیانه آغاز
در هجمۀ بی هوای عدوان
بودم سپر بلای طفلان
پیشِ همه حرمتم شکستند
دستان مرا طناب بستند
بردند مرا به سربزیری
همراه حرامیان اسیری
ما را به سرود و ساز بردند
بر ناقۀ بی جهاز بردند
از کرب و بلا غم و بلا بود
تا کوفه و شام، ابتلا بود
در کوفه شدیم ما به زندان
در شام شدیم کنج ویران
داغ تو ز عمر، سیرمان کرد
غمهای رقیه پیرمان کرد
حالا منم و قد خمیده
مرگِ منِ دل غمین رسیده
باز آی که تشنۀ وصالم
رحمی، مددی أخا به حالم
بازآ که دهَم به بی قراری
پیراهن کهنه یادگاری
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مناجات
#حضرت_زینب_س_وفات
#قاسم_نعمتی
با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین
تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد
در میان این لباس کهنه روی سینه ام
ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد
من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای
مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد
بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین
دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید
هر دو گیسوها اسیرِ پنجه ی تقدیر شد
تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا
خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد
گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت
خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد
باهرنفسی سلام کردن عشق است
آقابه تواحترام کردن عشق است
چون نام قشنگت به میان می آید
ازروی ادب قیام کردن عشق است
#عالیه_رجبی
السَّلامُ عَلیْڪ یااَباعَبدِاللهِ الْحُسینِ الْمَظلوُم عَلیہِ السَّلام