شب جمعه
🌷🌹🌷
گریزهای مداحی مناجاتی ـ دعای کمیل،مناجات با امام زمان(عج)
(اللهم اغفر ذنوب التی تغیرالنعم….)گاهی نعمت و رحمتی برایمان مقرر میشود؛ولی ما با گناهانمان ان را تغییر میدهیم یا موجب به تاخیر افتادنش میشویم. خدایا ! ان گناهانی راکه موجب تغییر نعمتهایمان میشوند بیامرز!خدایا! ان گناهانی راکه موجب تاخیر ظهور میشوند ،بر ما ببخش!فرمود :(انچه که موجب جدایی ما ودوستانمان گردیده وانان را از دیدار ما محروم کرده است ،گناهان وخطاهای انان نسبت به احکام اللهی است). اقا جان امشب هم شرمنده و پشیمان امدم.امشب هم دلم از گناهانم گرفته است و امده ام با شما حرف بزنم و درد دل کنم. صورتت را برمگردان امدم جبران کنم.نگو از صدایت بیزارم ونمی خواهم صدایت را بشنوم که با صدها امید امده ام ومیدانم ناامید کردن امیدوار از شیوه ی کریمان نیست.امشب هم لطفی کن و به درد دلهایم گوش کن.مولای من !من دیگر از این چشم هایم خسته شدم . من نمیخواهم ان دیده را که به هر چه هست میافتد وبرهر دیدنی می ماند.همه را میبیند همه را می یابد،جز یک نادیدنی دیدنی.یک دیدنی نادیدنی.چنین چشمی کور باشد بهتر است.به من چشم مهدی بین عطاکن.مولای من ! من این گوشها را نمی خواهم .گوشهایی که به نواها وصداهای حرام عادت کرده است،به درد من نمی خورد .گوشهایی که همه ی صداها ،غیبتها،تهمتها را میشنود،جز صدای دل نشین مهدی فاطمه (عج)به کار من نمی اید.مولای من!دستهایم را هم نمی خواهم.دستی که به دامن قبای مهدی زهرا (عج)نرسد،قطع باشد ،بهتر است. اقای من این پای را چه کنم؟پایی را که نتوان در رکاب تو گذاشت و بدانچه تو می خواهی گماشت چه باید کرد ؟پایی که برای مجالس لهو و لعب چهار نعل میتازد و برای خدمت به مهدی فاطمه (عج)لنگ است به درد نمی خورد.این پا زمین گیر باشد بهتر است. مولای من ان سر را که جولان گاه غیر توست نباشد بهتر است.سر را چه باید کرد اگر به پای تو نتوان انداخت؟ سری که دران فکر همه کس و همه چیز هست،جز فکر مهدی فاطمه ومساله ی ظهور او ، به کار نمی اید.سر را نمی خواهم اگر پیشکش راه تو نباشد.اقاجان !اصلا من اعضا و جوارحی که مهدوی نباشد نمی خواهم.اعضا و جوارح مهدوی عنایت کن؛(قو علی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمه جوانحی)
ای دوست مدد، خادم دربار تو باشم
با دست تهی در صف انصار تو باشم
یک برکت جانانه به جان و نفسم ده
تا با نفسم مجری افکار تو باشم
اخر چه شده روزی من این همه کم شد
محروم ز یک لحظه ی دیدار تو باشم
ترسم بود اینبار به منزل نرسانم
در وقت سفر در صف اغیار تو باشم
از امدن و رفتن خود حاجتم این است
حتی به میان کفنم یار تو باشم
شاید که دگر میکده را درک نکردم
ساقی بده جامی که گرفتار تو باشم
#کمیل
منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید
#گریز_دعای_کمیل
.
http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
⚜مناجات و روضه جانسوز_ویژه شب جمعه _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚜
🌾🌿🌾🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌾🌾🌿
شب جمعه ست با امام رضا(ع) بریم کربلای معلی،کربلایی که امام صادق علیه السلام فرمود:مادرم فاطمه حاضر میشه،نزد زوار قبر جد بزرگوارم حسین ....،اولین کاری که مادرم میکنه اینه : "فتستغفر لهم ذنوبهم" مادرم برا گنه کارا،اونایی که زائر حسینن،استغفار می کنه،امشب فاطمه مادرش کربلاست ..." وقتی دعبل آمد محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود شنیدم برا جد غریب ما مرثیه گفتی؟عرض کرد بله یابن رسول الله" فرمود قدری تامل کن،قبل از اینکه دعبل قصیدش رو بخونه،میگه دیدم امام رضا بلند شد،پارچه ای بین ما و محارم زد" دستور داد زن ها اومدن پشت پارچه، همه قصیده ی من دعبل رو بشنون،بعد به من فرمود "ارثل الحسین" حالا قصیدت رو برا جد غریبم بخون، دعبل قصیده رو اینجور شروع کرد:
افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
*به بهانه ی امام رضا بریم زیارت کربلا*
افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
وقد مات عطشانا بشط فرات ....
*یعنی بی بی جان حسینتو بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ...." آماده ای یا نه؟!! میدونی امام رضا با این شعر چه کرد دعبل خزاعی میگه قصیدم هنوز توم نشده بود *وبكَاء رضا بُكَاءً شَدِيداً* دیدم امام رضا به شدت داره گریه میکنه .... واتامی علیهم مَرَّتَيْن"ِ اونقدر گریه کرد دو مرتبه از حال رفت الله اکبر ...
شنیدم صدای ناله زن ها روز پشت پرده "و علی سراخ من وراء السطح" زنها لطمه به صورت میزدن،آماده ای یا نه ..."
اگر این است تاثیر شنیدن
آخ ..شنیدن کی بود مانند دیدن ....
امان از آون ساعتی که دختر امیرالمومنین عقیله بنی هاشم بالای بلندی داشت میدید ، عزیز فاطمه رو محاصره کردن ، هر کی با هر چی دستشه داره پسر فاطمه رو میزنه ، چه کرد دختر علی؟!! دست روی سر گذاشت، شنیدن هی می گه: "يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ"،اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد... هی زمین میخوره،هی بلند میشه میگه وا حسینا ....." اخه دید:«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه ....» هر جا نشستی ناله بزن .... یا حسین ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
.
،️مناجات و روضه_امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دارم امید از کرمت یاری ام کنی
یک گوشه چشم بر من و بر زاری ام کنی
بار گناه هر چه که داشتم دگر بس است
مانند اشک آمده ام جاری ام کنی
شاید خدای خواست و چشمت مرا گرفت
بی قیمت آمدم که خریداری ام کنی
بی تو یتیمم ...
*همین روز اولی میگم آقا*
بی تو یتیممای گل زهرا چه میشود ...
در سایه سار خویش نگه داری ام کنی
*اگه خودتو یتیم آقا بدونی ،این خانواده به یتیم قهر نمی کنن ... این خانواده با یتیم بد رفتاری نمی کنن ...* اخه قران فرمود:"فأما الیتیمَ فلا تَقهَر ..." حالا هرکی میخواد اعتراف کنه یتیم امام زمانشه آقا کفالتشو به عهده بگیره ، آقا و مولاشو صدابزنه:
یابن الحسن ... یابن الحسن ...
السلام علیک یا بقیه الله ، اجرک الله فی مصیبه جدک الحسین ، از زبان امام زمان عرض ادب کنیم به ساحت مقدس جدشون ابی عبدالله(ع)... أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَی غَریبَ الغُرَباء ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ؛ به کی داره سلام میده ...أَلسَّلامُ عَلى ساکن کربلا ...."
حسین ....
حالا میخوای گریه هات با گریه های حجت ابن الحسن عجین بشه؟
اقا نوشته ان که جدت کفن نداشت 2
گیرم کفن نداشت چرا پیرهن نداشت ... *یه چیزی شنیدم خدا کنه راست نباشه آقا جان نه از علما،نه از ارباب مقاتل ،نه از روضه خوان ها ...*
از پای کوب اسب سواران شنیده ام 2
بردن روی نیزه سری را که تن نداشت ...
بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله ....
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی
*یدونه امشب حسین گفتن فاطمه، ثمرش بخشش همه ی ماست؛ببین من و توام میتونیم با این ذکر غفران الهی رو بخریم ... حسین جان ... حسین جان ... و بعد قال اللهُ الحكيمُ في محکم كتابِه الكريم «بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ»
4_6032948498343658727.mp3
2.5M
سینه زنی ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ کربلایی حمید #علیمی
┄┄┄
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
روضه شب جمعه ، استاد میرزامحمدی.mp3
2.56M
☑ #شب_جمعه
🔰 روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ...
#امام_حسین علیه السلام
#استاد_میرزا_محمدی
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
#شور
یا #زمینه
سبک 👈خرابه چراغونه امشب
____________________
تو رفتی و دلخونه زینب
تو رفتی و محزونه زینب
تو رفتی و گریونه زینب
پریشونه زینب
داداش نبودی ببینی من و توی بازار
داداش نبودی ببینی من و بین انظار
داداش نبودی ببینی من و بین اشرار
نبودی ببینی من و زار
تو رفتی و غم داره زینب
تو رفتی و بیماره زینب
تو رفتی و بیچاره زینب
شد اواره زینب
داداش نبودی ببینی که اینا چه پستن
داداش نبودی ببینی که حرمت شکستن
داداش نبودی ببیتی که دستامو بستن
نبودی ببینی که مستن
تو رفتی و طوفانه زینب
تو رفتی و نالا نه زینب
تو رفتی و رفت جانه زینب
چه گریانه زینب
داداش نبودی ببینی که دیگه اسیرم
داداش نبودی ببینی که دارم می میرم
داداش نبودی ببینی که از غصه پیرم
نبودی بینی اسیرم
رضا نصابی
http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
✨﷽✨
💠هر روز چند کار را انجام دهید:⇩⇩
👌مشارطه❤️
هر روز صبح که از خواب بلند می شوید با خدا شرط کنید که خدایا من در این روز اطاعت تو را انجام میدهم و معصیت تورا نمی کنم
👌مراقبه❤️
در طول روز مواظبت کنید و از نفس خودتان مراقبت کنید
👌محاسبه❤️
در آخرشب هنگام خواب ببینید چه کارهایی در طول روز انجام داده اید«حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا» به حساب خودتان رسیدگی کنید قبل از آنکه به حسابتان رسیدگی کنند. اعمال خودرا نگاه کند اگر خوب بود که خدا را شکر کنید ولی اگر بدبود:
👌محاکمه❤️
خودتان را محاکمه کند که چرا یک روز از عمر تان گذشت ولی از عمر خود استفاده نکردید
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
مشکل این شد که اسارت سر زینب افتاد
زیر پا روسری و معجر زینب افتاد
در سرازیری گودال که قاتل میرفت
دلهره بین دل مضطر زینب افتاد
ظاهرش تیغ روی حنجره شاه ولی
باطنش تیغ روی حنجر زینب افتاد
تا که انگشتر و انگشت به غارت بردند
در شب بی کسی انگشتر زینب افتاد
وای از آتش خیمه که شب یازدهم
به روی چادر و خاکستر زینب افتاد
شد خجالت زده از عمه سادات طناب
آب شد تا که به بال و پر زینب افتاد
دم دروازه کوفه دم دروازه شام
از روی نیزه سر دلبر زینب افتاد
اهل مجلس همه دیدند که در بزم شراب
اشک از گوشه چشم تر زینب افتاد
ابراهیم میرزائی
🔴روضه و مقتل بسیار جانسوز_ حضرت رقیه سلام الله علیها
و اسارت خاندان اهل بیت علیه السلام
میخوام دو سه جمله ناحیه بخونم روضه م امشب سه پرده داره،ابن مشهدی از علمای بزرگ قرن ۶ کتاب مزار الکبیر داره زیارت ناحیه مقدسه رو نقل کرده؛سیدبن طاووس هم آورده در مصباح الزائر،که ناحیه مقدسه در اون زیارت وصف کرد حال ورود اهلبیت به شام رو... الشام..."
امشب شب حضرت زهراست،آقای ما امام زمان فرمود:"رُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ "سرت رو بر روی نیزه ها زدن"وسُبِیَ أهلُكَ كَالعَبیدِ "خانوادت مثل برده ها اسیر کردن"وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ"با زنجیر آهن به بند کشیدند*بچه ها روها...دختر بچه ها*"فَوقَ أقتابِ المَطِیّاتِ"روی مرکب های بی جهاز سوار کردند*این یه جمله رو میگم باید داد بزنی*"تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ" باد داغ نیم روزی صورتاشون رو میسوزوند*این قدر تو این خرابه موندند"حتی تَقَشَّرت وجوهَهُنَّ "صورتاشون پوست انداخت،صورتاشون همه چرک کرد..." این دخترا صورتاشون مثل برگ گل بود؛وقتی مدینه برگشتند یه مشت پیرزن برگشتند..." دیگه تو خودت بفهم ....
*"یُساقونَ فِی البَراری وَالفَلَواتِ"آقا! در دشت و صحرا بچه هات رو میبردند" أیدیهِم مَغلولَةٌ إلَى الأَعناقِ"دستاشون رو به گردن بسته بودند"یُطافُ بِهِم فِی الأَسواقِ"بازار به بازار دختراتو میبردن*
راستی از سر بازار خبر داری که؟!
هر کسی خواست به ماچشم تماشا انداخت ....
*یه پرده دیگه م میخوام بگم:حمیری در قرب الاسناد نوشته؛شیخ صدوق در امالی نوشته؛از امام باقر علیه السلام روایت کردند:(خود آقای ما حاضر بوده؛اسیر کربلا بوده...)" لَمّا قُدِمَ عَلى یَزیدَ بِذَرارِیِّ الحُسَینِ"وقتی بچه های امام حسین رو وارد مجلس یزید کردند" اُدخِلَ بِهِنَّ نَهارا"روز بود،همه میدیدند " مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ" صورتاشون باز بود،سرهاشون برهنه بود*وقتی این بچه ها میخواستند وارد بشن شامیا جمع شده بودند"فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ:"اون نامرداشون،اون چشم چروناشون،اون حروم لقمه هاشون،یه نگاه کردند،بلند صدا زدند"ما رَأَینا سَبیا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ "ما اسیر قشنگ تر از اینا ندیدیم...شما کجایی اید؟!
سکینه صدازد:" نَحنُ سَبایا آلِ مُحَمَّدٍ"ما اسیران،عترت پیغمبریم... پرده پوشان حریم داوریم...*
پرده ی سوم رو دیگه نمیگم...
سرم رفته از بس توی سر،صداست
سرم رفته از بس سرم داد زدن
نگو که چرا موم سفیده آخه
خودت رو یه لحظه بذار جای من ۲
خواب دیدم که تنت رو زمین
نفس میزدی ... گلوتو برید ...
گریه کردم،همون که زدت
اومد منو زد، موهامو کشید
او می کشید و من می کشیدم
او می دوید و من می دویدم
خدا خواسته من مثل زهرا بشم
زیر کوله بار غمت تا بشم
رمق تو تنم نیست عزیز دلم
ببخشم نمیشه به پات پا بشم
چند روزی هست، میلرزه پاهام
دیگه نمازام، نشسته شده
افتادم من، گمون بکنم
که هردوتا پام، شکسته شده
http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#علی_انسانی
به هنگام پیری مرانم ز پیش
که صرف تو کردم جوانی خویش
الا ای جگر گوشه فاطمه
که بردی دل اهل دل را همه
کی ام من؟ که باشم هوادار تو
هوادار تو هست دادار تو
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
به عشق تو هرکس که منسوب شد
اگر بد بود عاقبت خوب شد
غمت حاصل زندگانی من
به راه تو طی شد جوانی من
من از ریزه خواران خوان تو ام
اگر چه بدم میهمان توام
به عشقت از آن دم که خو دادی ام
به چشم همه آبرو دادی ام
ز در راندگانت حسابم مکن
گدایم، کرم کن – جوابم مکن
به کوی وفا آشیانم بده
سگ خانه ام، استخوانم بده
ازین رو سپیدم بر داورم
که منهم سیاهی این لشگرم
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته مادرت