eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴۰۱ بنداول خوش اومدی ای مسافر من با سر رسیدی بخاطر من دخترت بمیره برای زخمای رو سرت باباجون مثل موی تو قلب دختر تو نداره دیگه سامون بنددوم دنیای بی تو پر از عذابه دارم می میرم توی خرابه نا ندارم از جا بلند بشم بسکه سیلی خوردم بابا دیدمت تو رو روی نیزه ها کاشکی من می مردم بابا ✍بهمن عظیمی ۱۴۰۱ بنداول حسین مظلوم برادر من فدای تو جون و پیکر من جان فاطمه رخصتی بده نه نیاری امروز ای کاش بچه هام فدای تو و علی اصغر تو باشن داداش بنددوم ببین دو چشمای زاره زینب ببخش که بیشتر نداره زینب گرچه قلب من غرق خونه و کار من فغان و آهه آرزوم همین بود که مادر دو شهید بشم واللهه ✍بهمن عظیمی ۱۴۰۱ بنداول ازین زمونه چیزی نمی خوام روی زمینه تموم دنیام غصه ی غریبیش زده شرر بر تمام جونم عمه دیر برم باید تا قیامت حسرت به دل بمونم عمه بنددوم میون قلبِ شکسته غوغاست عموی پیرم غریب و تنهاست پا گذاشته قاتل رو سینه ی پر جراحت دلدارم زندگی من رو زمینه و غرق خونه قلب زارم ✍بهمن عظیمی
۱۴۰۱ بنداول پشت و پناه حرم ابالفضل آب آور لشکرم ابالفضل پاشو از زمین که دارن می خندن به گریه و احساسم تکیه گاه من بودی و حالا روی خاکی ای عباسم بنددوم بخاطر من بلند شو داداش به فکر فردای خواهرت باش وای ازین غم و وای ازین بلا از اسارت آل الله دشمنا همه فکر غارتن پاشو از رو خاک صحرا ✍بهمن عظیمی ۱۴۰۱ بنداول تموم عالم می گرده یکسر دورِ سر این خواهر برادر خواهری که یک شب دیگه فقط مونده تا بشه آواره خواهری که بعد از برادرش میشه بی کس و بی چاره بنددوم عجب نوایی عجب دعایی عجب شَبیِه شب جدایی لحظه لحظه بی تابه و نداره به دل قراری زینب آسمون شده بی قرار این خواهر و برادر امشب ✍بهمن عظیمی ۱۴۰۱ بنداول میون گودال پناه عالم غرقابه ی خونِ شاه عالم تشنه و غریب زیر دست و پاست مادرش داره می بینه شمر بی حیا بین قتلگاه پا گذاشته روی سینه بنددوم دل زمین و زمان شکسته رو حنجری خشک خنجر نشسته تیر و نیزه مونده کنار یک خواهری که رفته از حال رفت به روی نیزه سر و جامونده تنش میون گودال ✍بهمن عظیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اشعار ____ شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد اما رسیده مجلس ماتم بگیرد جایی که دلها را غم عالم بگیرد حق دارد این خانوم قلبش غم  بگیرد   این کیست این نامی نفس‌گیر است زینب این کیست معنای تفاسیر است زینب بالاتر از درک تعابیر است زینب او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب باید که شام و کوفه را باهم بگیرد با محملی که راهدار آن خلیل است با کعبه‌ای که پرده‌دارش جبرئیل است با پرده‌ای که آفتاب آنجا دخیل است بر ناقه‌ای که   تحت فرمان کفیل است بانو رسیده پهنه‌ی عالم بگیرد  تا کربلا تا کربلا را دید زینب آمد سرش از آنچه می‌ترسید زینب بعد از حسن هرگز نمی‌خندید زینب گرچه به این عالم نفس بخشید زینب می‌گفت غم راهِ نفس‌هایم بگیرد آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد راحت نمی‌گردد فقط باید بمیرد پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد اکبر اگر این پرده بگشاید بمیرد باید که دستش را علی محکم بگیرد عباس زانو زد رکابش را گرفته است اکبر دو دست مستجابش را گرفته است حالا حسینش اضطرابش را گرفته است با خواهرش دور رُبابش را گرفته است بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست یعنی علی یعنی دَمِ تکبیر اینجاست یعنی به مرگِ بی رگان تعبیر اینجاست در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد سینه سپر کرده سواری را نبیند قد راست کرده نیزه‌داری را نبیند تا چادر خانوم غباری را نبیند دامان طفلان ردِ خاری را نبیند با تیغ خود ذکر هوالاعظم بگیرد فرمود با بانو امیر کربلا من با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من پیش تو خاک و پیششان واویتلا من هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من با غم بگو دارد جگر راهم بگیرد اما هزاران بار غم را دیده زینب از کودکی دست قلم را دیده زینب پیشانی و ضرب علم را دیده زینب بی او حرامی و حرم را دیده زینب پنجاه سال این نوحه‌ها را دم بگیرد در زیر لب می‌گفت با تکرار ای وای از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای از ازدحام و خنده و انظار ای وای از شعله و از خیمه و اشرار ای وای دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد دارد دعا طفلی زِ محمل‌ها نیافتد یا که حسینش پیش قاتل‌ها نیافتد تا که سرش دست اراذل‌ها نیافتد تا که تنش بین قبایل‌ها نیافتد تا در بغل آن پیکر درهم بگیرد 🔸شاعر: ========================== 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت نگاه بکن پناه به این پرچم آوردم بدی و خوبی آقا درهم آوردم خودت یه کاری کن برام من کم آوردم آقا حسین … آقا حسین بمیرم برات نه اینم کمه تو فرق میکنی حسین با همه واسم مادرت دعا میکنه به من خاکتم وفا میکنه قسم به تربتت خسته دردم چقدر با مهر تربتت درد دل کردم ایندفعه کربلا بیام برنمیگردم مداحی یه کنج از حرم حسین طاهری @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بند اول آرامش یعنی یه گوشه حرم ما بین صحن صاحب علم جون من که ناقابل پس فدای تو پدر و مادرم شب و روزم ذکرم حرم حرم همه عشق و ذکرم حرم حرم کمی تربت تو قبرم بزارید بشه لااقل قبرم حرم حرم ای اهل عالم رقیه ای ام اینه افتخارم رقیه ای ام حوالم به دستای بی بیی بانی حرم رقیه ای ام بی بی رقیه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بند دوم رو موج دریاتم رقیه جان شب ها تو رویاتم رقیه جان می دونن اینو دور و بریام عاشق عموتم رقیه جان آسمونا تو صحن تو گمن نوه ی مولایم ابوالحسن همه دنیا پا روضه هاتن و روزی سفره ی تو میبرن چشمام می باره همه ی کسم ابر بهاره همه ی کسم سوره ی کوثر به خاطر تو سه آیه داره همه ی کسم بی بی رقیه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃