eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41.1هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ============================== گوش من سنگین شده بابا شنیدن مشکل است دست هایم راببین نازت خریدن مشکل است نا نمانده تاکه بردارم سرت را از زمین راس خونینت درآغوش کشیدن مشکل است لکنتی افتاده در گفتار من.. بابا ببخش با دهانی که شکسته بوسه چیدن مشکل است قدر چل سال از زمانه باز سختی دیده ام بیش از این پای شما بابا چکیدن مشکل است خواستم تاروی زانویم بگیرم این سرت دیدم انگاری دگر قامت خمیدن مشکل است مردم وزنده شدم تا در خرابه آمدی روی ماهت را به‌روی نیزه دیدن مشکل است از زبانت جمله ای گفتی؟ بگو تا بشنوم گوش من سنگین شده بابا شنیدن مشکل است 🔸شاعر: ============================= 🔹
4_5994676461380832692.mp3
306.2K
❣﷽❣ 📿 شب دوم محرم 📿 سلام فرمانده ( دنیا بدون تو معنایی نداره) دلشوره ای عجیب دارم توی سینه می دونم که اینجا دارن مَردُماشون از تو بغض و کینه برگرد حسین من اینجا جای ما نیست خیلی بی‌قرارم اینجایی که دیدم جای دخترا نیست دلم خونه پریشونه حسین این صحرا شبیه زندونه بیا برگرد که این صحرا دل زینب رو داره می سوزونه 📿حسین جانم دق میکنم حسین من بی تو که باشم می میرم عزیزم وقتی از تو بین این غربت جداشم میشه سرت جدا با لب های تشنه روو در روی چشمام می ریزن سرت با سنگ و چوب و دشنه تنت میشه ، حسین پامال میشی نیزه بارون وسط گودال زیر پاشون ، که می اُفتی به روی پیکرت میشه چقد جنجال 📿حسین جانم () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با این چشای بی جون با این لبای پر خون با گیسوی پریشون هنوزم به خدا قشنگترین بابای دنیایی اومدی پدر تو خرابه ها قافله پر از عطر فاطمه است دست تو کجاست تا ببوسمش ای پدر تو این آخرین نفس بار آخره میزنم صدا بابا رُدَّنا اِلی حَرَمِ جَدِنا بابا **** با این چشای بسته با این لبای خسته با دندون شکسته هنوزم به خدا قشنگترین بابای دنیایی روضه های تو بین قتلگاه دیگه ای پدر باورم شده بعد کربلا تیکه ای از اون خیمه ی عمو معجرم شده میزدم صدا بین کوچه ها بابا رُدَّنا اِلی حَرَمِ جَدِنا بابا **** با زخم روی دیده با حلقوم بریده رنگ و روی پریده هنوزم به خدا قشنگترین بابای دنیایی گمشدم یه شب تو بیابونا دنبالم میگشت زجره بی حیا هیچکسی نبود من میلرزیدم تا به من رسید وامصیبتا ناله میزدم زیر دست و پا بابا رُدَّنا اِلی حَرَمِ جَدِنا بابا
مرا دوباره به این روضه راه دادی تو به قلب خسته ی من سوز و آه دادی تو پناه داده ای آقا به یک زمین خورده پناه بر دل این بی پناه دادی تو کسی که داشت تو را راه گم نخواهد کرد به نوکران خودت راه و چاه دادی تو اگر که لطف نگاهت نبود گریه نبود جلا به این دل غرق گناه دادی تو کسی که خاک شما شد بزرگ عالم شد همیشه نسبت کوهی به کاه دادی تو وَ شیوه های امیری خویش را یاد امیر و حاکم و هر پادشاه دادی تو مگر نه اینکه به بالین جون آمده ای چه رتبه ای به غلامِ سیاه دادی تو گدا نیامده جز اینکه پادشه رفته هر آنچه خواسته با یک نگاه دادی تو علی که خاتم خود را میان مسجد داد چرا میانه ی آن قتلگاه دادی تو؟
# نوحه واحد یا سنگین حضرت رقیه (س) خوش اومدی به دیدنم بابا دیر اومدی بی کفنم بابا سر تو روی دامنم بابا (خوش اومدی تو) داغ تو کرده بابایی پیرم از صورت تو بوسه میگیرم روی تو میبینم و می میرم (خوش اومدی تو) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]۲ بابا بیا دو چشم خود وا کن سه سالتو بیا تماشا کن رویم ببین و یاد زهرا کن (بابای خوبم) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان] بابا بگو که پیکرت چی شد زیر سُمِ اسبا تنت چی شد واویلتا انگشترت چی شد(برات بمیرم) وقتی که تیر به حنجرت اومد خون از دو چشم خواهرت اومد به من بگو چی به سرت اومد (برات بمیرم) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]
شب به بیابان تنها منتظرت بودم باده ناکامی در هجر تو پیمودم منتظرت بودم آن شب جان فرسا من بی تو نیاسودم وه چه شدم پیر از غم آن شب و فرسوم منتظرت بودم بودم همه شب دیده به ره تا به سحرگاه ناگه چو پری خنده زنان امدی از راه بابای غریبم **** امده جانم بر لب پر شده پیمانه امده مهمان امشب گوشه ویرانه منتظرش بودم سر بگذار ای جانا بر روی دامانم فرش قدم های تو زلف پریشانم منتظرش بودم نزدیک سحر شام غم من به سر امد ای عمه بیا از سفر اخر پدر امد بابای غریبم **** غرق سیلابم در موج بلا رفتم با خبری ایا من بی تو کجا رفتم منتظرت بودم دخترت امشب باشد مرهم و تسکینت بوسه طلب دارم من از لب خونینت منتظرت بودم میسوزم و جان بر لبم و لب نگشودم بنگر که گواهی بدهد روی کبودم منتظرت بودم   @majmaozakerine