eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ای ز حریم تو حرم، گوشه‌ای! وی ز عطای تو، جنان خوشه‌ای موسی طور ازیّت سلام مشعل نور ازیّت سلام روح مناجاتی و خیرالعباد قبله‌ی حاجاتی و باب‌المراد هفت فلک، گوشه‌ای از درگهت هشت بهشت، آمده فرش رهت بحر ولایت، گهر فاطمه موسی جعفر، پسر فاطمه پله‌ی تختت، قلل عالمین جای گرفتی ز چه در کاظمین؟ ای همه‌شب دور سرت، گشته عرش پای نهادی ز چه در چشم فرش؟ برتر از آنی که ثنایت کنم جان چه بود که فدایت کنم؟ بین امامان بنی‌فاطمه حلم تو مشهورتر است از همه هـم به قضا هم به قدر، ناظمی کاظمی و کاظمی و کاظمی سلسله پیمان تو از ابتداست سیر عروج تو ز خود تا خداست رشته‌ی تسلیم تو، زنجیرها مشعل شب‌های تو، تکبیرها محبس تو، سینه‌ی سینای نور قعر سیه‌چال به از کوه طور زمزمه‌های تو، صدای خدا هر نفست بود برای خدا در دل تاریک سیـه‌چال‌ها همسخن دوست شدی، سال‌ها یوسف فاطمه! تو و قعر چاه؟ همدم شام و سحرت، اشک و آه؟ محبس در بسته‌ی تو، چاه بود هرنفست، سیر الی‌الله بود خصم ستمکار، حقیر تو بود سلسله پیوسته اسیر تو بود نور ز نار تو، برافروخته زهر ز سوز جگرت سوخته بسته همه روزنه‌هـای قفس تنگ شده در دل تنگت، نفس کس نشنیده شجر طور دل غرق شود در وسط آب و گل چاه، کسی دیده شود حبس ماه؟ ماه شنیدید که افتد به چاه؟ گرچه ز جاه تو خبر داشتند چار نفر، جسم تو برداشتند حیف که شد با همه خون‌دلت مشیّع جنازه‌ات، قاتلت بر همگان داد ندا آن لعین که رهبر رافضیان است این حیف که خون جگرت، قوت شد تخته‌ی در، بهر تو تابوت شد ماه رجب بر تو محرّم شده وقف غمت، گریه‌ی میثم شده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی لب تو آب، سراب عظیم معنی سیراب، عذاب الیم گرمای دست تو همه‌رو آب می‌کنه رویای مست تو همه‌رو خواب می‌کنه ای داروی دردای ما، بوی پیراهنت یا حضرت مشکل‌گشا، دستم به دامنت سایه‌نشینه کرم توام کفتر جلد حرم توام آتیش چشم تو دلارو گرم می‌کنه هنگام خشم تو آسمون شرم می‌کنه خون دل این عاشقا افتاد به گردنت یا حضرت مشکل‌گشا، دستم به دامنت آرومه با تو، حریم خدا می‌وزه از تو، نسیم خدا بعد از تو خیمه‌ها همگی غارت شدن رفتی و کربلا همه آوارت شدن اشکا روون میشه برا در خون‌تپیدنت یا حضرت مشکل‌گشا، دستم به دامنت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطر حرم دل، امشب کاظمینیه پر می‌کشم تا ضریح تو از این حسینیه یه گوشه چشم تو دلیل پرواز شد تا اسمتو بردم، گره باز شد؛ اعجاز شد نگا به چشم ترم کن بیا و امشب کرم کن امام رضایی‌ترم کن می‌کشه دلم پر مثه کبوتر می‌زنه صدا «دخیل یا موسی‌‌بن‌‌جعفر» ای اون‌که امام ابوابُ‌الحوائجی برای تو سینه می‌زنم با دست مُلتَجی دلی که بی‌تاب امام کاظم شد با خیل عشاقش، ملازم شد؛ عازم شد حتماً خودش سفره‌داره غلامی که خونه‌زاد تو و رضا و جواده سلوک الی‌الله طی مدارج به برکت نور تو «یا باب‌الحوائج» راهی می‌شه قلبم از آفاق کاظمین تا حرم ساقی حسین تا بین‌الحرمین هم شمع اصحابه هم شیر پیکاره کعبه‌ی سیاره؛ علمداره؛ کراره قطره به قطره دلارو بردی به دریا ابالفضل یا سیّدی یا ابالفضل دخیل ضریحه ساقی لشکر می‌خونم ای حسین! ای غریب مادر! ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دو صد موسی به طورت ملتَجی آفتاب و مـه بـه نـورت ملتَجی نـاله‌ی پنهان تـو، شمشیر تو حلقه‌ی وصل خدا، زنجیر تو شمع خلوت‌گاه بزم کبریا کعبه‌ی روح بلند انبیا گوهر رخشان شش دریای نور نخل سبز نوربخش هشت طور آسمان پنج خورشید کمال هفتمین وجه خدای ذوالجلال عرش اجلال و شرف را قائمه حاصل عمرت، رضا و فاطمه انس با معبود، روح نیّتت حبس دشمن شاهد حریّتت روح عرفان در مناجات شبت آسمان لبریز یا ربّ یا ربت ذکر، مشتاق و دعا دلداده‌ات اشک تنهایی، گل سجاده‌ات نام حقّ، گل کرده از لب‌های تو گریه، شمع محفل شب‌های تو آیه‌های نور، مشتاق صدات جان شب‌بیدارها بادا فدات قبلی: ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من که فخر بنی آدمی حسین نه عشق من که عشق همه عالمی حسین بر روی هر کسی در دل وا نمیکنم تنها شما به خانه دل محرمی حسین نوکر همیشه فخر به آقاش می کند من فخر میکنم که تو اربابمی حسین هرکس شبی گدای کرم خانه تو شد فردا شود برای خودش حاتمی حسین باب الحسین روز قیامت قیامت است هر کس حسینی است ندارد غمی حسین جمع اند دور تو همه نوکران تو جنت کجا و لذت دورهمی حسین از من بگیر زندگی بی حسین را ای وای اگر جدا شوم از تو دمی حسین نصب است کهنه پیرهن تو به عرش حق داری عجب حسینه و پرچمی حسین ای کعبه ای که سوختی از سوز تشنگی هر چشم ماست در غم تو زمزمی حسین آب فرات مهریه مادر تو بود دشمن نداد بر تو از آن یم نمی حسین لعنت به حرمله که به طفلت نکرد رحم بر قلب تو گذاشت عجب ماتمی حسین یک طفل شیر خواره چقدر آب می خورد بس بود بهر غنچه تو شبنمی حسین هی سمت خیمه رفتن و برگشتن تو چیست شرمنده رباب شدی ، درهمی حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این تخته‌ی دَر تیزیِ مِسمار ندارد این لنگه‌ی دَر آتش و دیوار ندارد از چهار غلامی که می‌آیند یکی هم با حلقه‌ی انگشتر تو کار ندارد (یابن الحیدر، موسی ابن جعفر)۲ بارانِ گل آمد به سرت موقع تشییع بازاریِ بغداد که آزاری ندارد آنقدر سبک گشته تنت آخرِ عمری جز سلسله و پیراهنت بار ندارد انکار اگر شد غم و دردی که کشیدی این ساقِ شکسته دگر انکار ندارد مامور رسیده است و برای تو غذایی جز مشت و لگد موقع افطار ندارد ملعون دهنش باز نشد جز به جسارت یک ذره حیا پیشِ تو انگار ندارد یک لحظه ملاقات نکردی پسرت را زندانیِ بغداد که دیدار ندارد تو می‌روی و سایه‌ی سلطان پسرش هست معصومه‌ی تو غصه‌ی بازار ندارد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان شدی با خون‌دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی‌درپی تو را انداخت زندان‌بان از این زندان به آن زندان مناجاتت دوچندان شد! پس از هر سجده‌ات رفتی صدای جذبه‌ی قرآن؛ از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین، ذکر می‌گفتی و جاری شد دعای بارش باران؛ از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک‌حرمت‌ها شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان سر افطار، خوردی تازیانه‌های محکم را به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان به دست سِندی بن شاهِک ملعون، زمین خوردی بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان سکوت و کظم‌غیظت، زهر دشمن را دوچندان کرد چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان به یاد جدّ لب‌تشنه، گلویت سوخت و خواندی فداک ایها‌العطشان؛ از این زندان به آن زند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغام دوست... تا کنم، جان از سر رغبت فدای نام دوست حسین جانم، حسین جانم... میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق... ترکِ کامِ خود گرفتم تا برآید کامِ دوست... اگر که دوست به کاهی نمی‌خرد مارا به عالمی نفروشیم، مویی از سرِ دوست... مهر بتان ورزیده‌ام، زیبا فراوان دیده‌ام... اما تو چیزی دیگری، اما تو چیزی دیگری... صدها سلیمان دیده‌ام، سلطان فراوان دیده‌ام... اما تو چیزی دیگری، اما تو چیزی دیگری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالِ‌بُحرانی‌من‌ּ‌با‌حَرَم‌آرام‌شَود.. بِطَلَب‌کَربُ‌بَلا‌‌تا‌دِل‌مَن‌ּ‌رام‌شَود..!️ صلی‌الله‌علیک‌یا مولای یا اباعبدالله الحسین ♥️ ✨روزتون و عاقبتتون حسینی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭┈───── 🌱🕊
مولای‌من 🍂آقا بیا تصویر دنیا را عوض کن یا چشم های خسته ی ما را عوض کن... 🍂خیلی عوض کردند دنیا را پس از تو برگرد و این تغییر بی‌جا را عوض کن... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷 .
از بس حسن بخشنده و مهمان‌نواز است از عالم و آدم گدایش بی نیاز است از سفره‌اش هر قدر می‌خواهی طلب کن دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است زانو بغل کردن دگر معنا ندارد وقتی که آقای کریمت چاره ساز است هر جای عالم چشم می‌چرخانم انگار پرچم سیاهِ «یا حسن» در اهتزاز است استادِ عباس است، باید هم بگویند شير جمل در هر نبردی یکه تاز است در جنگ‌ها، الحق جلودارش نبودند جنگاوری‌اش فخرِ تاریخِ حجاز است سجاده را از زیر پایش می‌کشیدند غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است اینکه چه‌ها شد در دل کوچه، بماند از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است : تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .