بارونه تو چشام
کوفه امشب چقدر دلگیره برام
انالله میخونه زیر لب بابام
بارونه چشام
آه بی بابا شدیم😭
بخدا که خسته از این دنیا شدیم
دیگه بعد ازاین تو کوفه تنها شدیم
آه بی بابا شدیم
آه چقدر دلگیره
سخته امشب آخه يتيم
میشه زینب آخه يتيم ۲
آه راحت شد علی
خسته از نفاق این امت شد علی
بعد مادرم چه بی طاقت شد علی
آه راحت شد علی
وای از سی ساله پیش
یادشه بابام چطور میسوخت زندگیش
پشت در فاطمه گیر افتاد تو آتیش
وای از سی سالگی
سی ساله قنفذ هی میبینه
میگه غلافش سنگینه۲
بارونه پشت در
پر از لکه های خونه پشت در😭
پیکر فاطمه بی جون پشت در
بارونه پشت در
میخنده دومی
دست بابامون میبنده دومی
سیلی هاش گوشواره رو کنده دومی
میخنده دومی
توی آتیش و دود😭
غوغا بود و انسیه الحورا بود
انسیه الحورابود
✍خادمه اهل بیت
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سبک_مناجات
#ماه_مبارک_رمضان
ای ابر خطا پوش . سرتا پا خطایم
راهم داده ای تا . مهمانی بیایم
بین بنده هایت . آلوده ترینم
آمدم نزول . رحمت را ببینم
یا رب یا الهی
می لرزد صدایم . از ترس قیامت
می خوانم دعارا . با اشک ندامت
مُشتم وا نکردی . ستار العیوبی
تو نگفته دردم . می دانی به خوبی
یارب یا الهی
شرمنده ز رویِ .صاحب الزمانم
می دهم سلامش . با اشکِ روانم
گشته از غریبی . آواره به صحرا
نورش در قنوتم . می تابد سحرها
العجل ای آقا روزه دار ِ زهرا
با گریه دلِ شب . رنگ و بو گرفتم
بادعای زهرا . آبرو گرفتم
خواهم حاجتم را . از حیدر بگیرم
روبروی ایوان . در نجف بمیرم
حیدر یا علی جان
تنها ثروت من . این در عالمین است
ای مردم بدانید . اربابم حسین است
خوبی های آقام . از یادم نرفته
در هرغم حسین جان . دستم را گرفته
اربابم حسین جان
در شبهای جمعه . آید ناله بر گوش
مادر جسم بی سر . می گیرد در آغوش
می گوید بنی . باقدی خمیده
می بوسد به گریه . رگهای بریده
ای غریب مادر
خیلی اذیتم کرد . عریان کردن تو
می چینم به روی دامانم تن تو
ای خوش قدم بالا . خیلی کم شدی تو
با رمل بیابان ها درهم شدی تو
ای غریب مادر
دارم خاطراتی . با موی سر تو
دست ِ قاتل افتاد . قلب مادر تو
بی وضو نکردم . شانه گیسوانت
جای بوسه خورده . نیزه بر دهانت
ای غریب مادر
#قاسم_نعمتی
- @hajmansourarzi.mp3
26.73M
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#زمزمه_مناجات_با_خدا
ای ابرخطاپوش ؛ سرتا پا خطایم
#حاج_منصور_ارضى
#قاسم_نعمتی
4_5859432313506498321.mp3
450.9K
#مناجات_با_خدا
#زمزمه_مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
خدای من – خدای من خدای من
خدای من . گنهکاری پشیمانم
نگاهی کن . براین چشمان گریانم
بدی هام و . به خوبی تو بَدَل کردی
دلم پُر بود . من و آروم بغل کردی
خدای من – خدای من خدای من
خطاکردم . ولی انگار ندیدی تو
روی کارام . همش پرده کشیدی تو
قسم میدم . تورو بر چادرِ مادر
قسم میدم . تورو بر غربت حیدر
خدای من – خدای من خدای من
شبه جمعه.بیا مارو ببخش امشب
قسم میدم.بحق دلبره زینب
حرم خالی . نداری ززائری آقا
میاد امشب. صدای مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
سلام آقا . هوای کربلا دارم
بدم اما . می دونی که دوست دارم
سلام آقا . ببین تو اشک نوکرها
بخرمارو . بحق مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
براتِ ما . به نام زینب امضا کن
اگه میشه .شهادت روزی ما کن
شب جمعه . رسیده کربلا مادر
زده ناله . کنار پیکری بی سر
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
لبِ تشنه . سر از پیکر جدا کردند
تورو عریان . روی خاکا رها کردند
به پهلوهات . یکی نیزه فرو می کرد
پیش چشمام . تنت رو زیرو رو می کرد
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
دیدم مادر . که گیسوهات پریشونه
لبای تو لگد خورده پر از خونه
شبیه من . زمین خوردی ،گیرافتادی
پیش چشمام. تو ذرّه ذرّه جون دادی
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
قاسم نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت
همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانه هر عبد پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غم هارا برد
گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
دست خط علی امروز به تقدیر من است
سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت
من شب قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شده ام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربت جانان برداشت
موقع ذبح سرش در بغل زهرا بود
شمر سر را به غضب از روی دامان برداشت
دوسه روزی بدنش روی زمین ماند ولی
دشت را بوی خوش آن تن عریان برداشت
سید پوریا هاشمی
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین