☑️ در ماه #محرم از روضههای خانگی غافل نشویم
🔸 حجتالاسلام والمسلمین #حسینی_قمی، سخنران حرم مطهر بانوی کرامت گفت: از برگزاری روضههای خانگی نباید غافل شد چراکه مورد توصیه اهلبیت(ع) است و خود اهلبیت(ع) نسبت به این امر پسندیده در سیره عملی خود اقدام مینمودند.
🔸 باید مواظب باشیم با بهانهتراشی و اجتهاد در مقابل نص با جان مردم بازی نکنیم و اعتقادات را بازیچه قرار ندهیم.
سلام علیکم بزرگواران هر مطالب درخواستی برای مجالس اهلبیت ع
مولودی،نوحه،روضه، سخنرانی،مناجات ،ادعیه و....داشتین رو گروه بنویسین در خدمت هستیم .خادمی شماذاکرین گرامی افتخارماست
توجه👆👆👆👆👆
دوستان مداح ومذهبی را به گروه دعوت کنید
شماهم دراین ثواب شریک باشین
سپاس از همکاری شما خوبان
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام)همراه باآموزش مداحی🌺🌺
اولین وفعال ترین گروه درایتا
🎤#حاج_حسین_سیب_سرخی
#روضه
#شب_اول
#محرم_97
السلام علیک یا ابا عبدالله ...
السلام علیک یا ابا عبدالله...
خودشون فرمودن سه مرتبه سلام بدی خودتو تو حرم امام حسین میبینی
السلام علیک یا اباعبدالله
حسین ...
زبون بگیر نوکر امام حسین ... مگه یه سال اسیری نکشیدی برای این شب ؟؟...
حسین ...
جز شما از همه جفا دیدم
جز شما هیچ کس وفا نکند ...
دامن تو گرفته دستم را
بسپارش مرا رها نکند
اقا ...
کور میمیرد ان که فکر کند
مجلست کار کیمیا نکند
عاشق تو گرسنه هم ماند
وعده روضه را قضا نکند
به خداوند هیچ پلک تری
حق داغ تو را ادا نکند
کاش میشد برات میمردم
روضه و گریه اکتفا نکند
غریب کشتنت اقا ... اقام اقام ...
میخوای گیره کنی شب اول بسم الله..
تا شدی نصفه روز کاش کسی
با غریب این چنین تا نکند
کاش اگر اسمان زمین افتاد
چکمه بر ان برو بیا نکند
تو نالتو بزن من برات بخونم
خواب دیدم تو بی کفن بودی
من کفن داشتم خدا نکند
پسر دختر حبیب خدا
تو کجا و حصیر کهنه کجا
حسین ...
اقا جانم ... ببین چی جوری مسلم خودشو فدایی حسین کرد... اقا جانم ...
هزار بار لگد خورد پیکرم اما
به زیر پای کسی پیکرت بیاید چه؟
چقدر از روی هر بام سنگ میخوردم
شکستگی سر من سرت بیارد چه؟
از ان سه شعبه و سرنیزه ها که میسازند
یکی سراغ علی اصغرت بیاید ...
اذان نگفته دهانم ز مشت ها خون شد
همین بلا سر پیغمبرت بیاید چه؟
.. کسی به پهلوی من نیزه ای نزد اما
هجوم نیزه سوی اکبرت بیاید
ای حسین ...
می خوای نالت امشب بره کربلا شب اولی ... وای ...
کلاهخود من افتاد اگر فدای سرت
عمود بر سر اب اورت بیاید چه؟
نبود خواهرم اینجا میان نامحرم
میان هلهله ها خواهرت بیاید چه؟
کسی به فکر جسارت به دختر من نیست
اگر که زجر پی دخترت بیاید ...
خودت بپرس ز خواهر که بر سر بازار
زمان گمشدن معجرت بیاید ...
حسین سالار زینب ...
این دو دستت بیار بالا ... اگه میخوای مادرش زهرا بهتر نگات کنه اره والا گدا هرچی دستش بیاد بالا تر بیشتر خودشو نشون میده
ای حسین ... ممنونتم منو وارد محرمت کردی
باورم نمیشه امشب شب اوله دارم برات گریه میکنم ... ای گرفتی چی میخوام بگم
حسین سالار زینب ...
شب اولی با من راه بیا ایشالا شرمنده مادرش زهرا نشیم اگر میبینی توانشو ندادی گرما اذیتت میکنه... برو عقب من بدونم با چه سینه زنی تو دهه طرفم...دیگه نباید من بگم اگه اومدی خودتو بیمه حسین کن یه لباس میخوای در بیاری اندازه دلت بگو ارباب تو کفن نداشتی... غروب عاشورا لباساتو بردن حالا من یه لباس تنم کردم میخوام منت سرت بذارم اقا یا گرمم میشه یا نمیتونم نه ... ارباب تو ببین رو زمین افتاده یه مشت زن و بچه دور شن
حسین ...
وای ...
وای حسین وای ...
ــــــــــــــــــ
🌾🌾🌾
⚜️🍂⚜️#روضه و توسل جانسوز #_ شبِ دوم محرم 95 #_ ویژۀ ورود کاروانِ اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا _#كربلايي علي اصغر آرزومند ⚜️🍂⚜️
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
اول ماه سپردم گره ها را به حسین
نفس سینه زن کرب و بلا را به حسین
دستم از گریۀ ماه رمضان کوتاه است
برسانید من بی سر و پا را به حسین
*مثل فردا میاد ، کاش مارو هم قربونی میکردن*
جورعشاق کشیدن هنر معشوق است
درد دادند به ماها، دوا را به حسین
پنج تن موقع حاجات دوعالم فوراً
میکشانند سرانجام دعا را به حسین
*سلمان میگه اومدم گوشه کوچه،ديدم حسين نشسته، طفله، گریه میکنه، فرمود: جدم فرموده: "هرکس برای حسینم گریه کند این مزایا رو داره" من دارم برای بلایای خودم گریه میکنم*
آدم از خیر بهشتی که در آن بود گذشت
خوش به حالش که قسم داد خدا را به حسین
*دویست سال گریه کرد، جبرئیل اومد، آدم! بعد از گریه دویست سال، حالا بگو: "یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین" دلش لرزید ،اشکش جاری شد ،گفت: اين چهارتا اسم یه طرف، آخرين اسم كيه؟گفت: این پسرپیغمبرآخرالزمانِ، میان دونهر آب ،سرش را تشنه ازقفا میبرند، گریه ای كه کردی، برابری کرد با دویست سال، چون برای حسینِ*
من گدای کهفش شده ام میدانم
میرساند سگ این خانه گدا را به حسین
حقم است ازهمه جا رانده شوم غیرحرم
قسم من فقط این است شما را به حسین
سفره را فاطمه انداخته مطمئناً
می سپارد محرم دل ما را به حسین
مادر آب بخوان نوحه کمی پیش فرات
که شهادت بدهد آب گوارا به حسین
*فردا صبح میرسند کربلا، یکی صدازد :چقدر درخت، ابی عبدالله فرمود دقت کن، دیدند اینها درخت نیست، نیزه هاست كه بالا رفته.
نامه رسيده به حُر كه حسین را بدترین جا بیار ،آقا فرمودند: بذار برم کشور دیگر، گفت: دستور دارم .
اما وقتي پشيمون شد،وقتی پوتین به گردن انداخت، زینب قاصد فرستاد برو به حر بگو: بی بی به تو خوش آمد میگه ."حتما به ما هم امشب خوش امد میگه" وارد کربلا شدند، فرمود: اینجا کجاست؟ یکی گفت: غاضریه. چند تا نام بردند ابی عبدالله فرمود نام دیگری نداره؟ پیری آمد گفت: نام دیگری هست عرض کرد قدیمیا میگفتن کرب وبلا آقا فرمود: "اعوذ بک من الکرب والبلا" فرمود عباس جان خیمه ها را بزن وقتی مخدرات خواستند پیاده شوند دور ناقه را همه بنی هاشم گرفتند، قاسم عنان گرفت، علی اکبر زانو زد، اباالفضل مثل کوه، ابی عبدالله دست دراز کرد، بی بی زینب سلام الله عليها با احترام پیاده شد، بنی اسد میگه هیچ کدام از بانوان را ندیدیم ،خیمه را زدند، یک وقت هم صدا زدند: بیا زینب افتاده، ابی عبدالله دید خواهر داره زار میزنه سرش را بغل گرفت، تورا چه می شود؟ صدا زد اینجا کجاست؟ ازلحظه ای که وارد شدم دیدم ریگهای بیابان دارند به تو سلام میدهند، بوی خون رو حس می کنم.*
گرچه این خاک پناه همه پیغمبرهاست
روضه هایش سبب خم شدن مادرهاست
خواهرش زد به سرش گفت کجا آمده ایم
خار این سوست گودال در آن سوترهاست
ظهر امروز اذان گفتن علی را دیدم
ظهر یک روزسرت رو ی تن اکبرهاست
ساربان دید عقیق یمنت را امروز
بعد از این غصه من بردن انگشترهاست
خوش به حال من و کلثوم که با عباسیم
عصر یک روز سنان همسفر خواهرهاست
باز امروز من و بافتن گیسوهاست
حیف که قسمتشان آتش و خاکسترهاست
چقدر دختر نوپاست خدا رحم کند
بعد از این چنگ حرامی به سر دخترهاست
بنشین تا که از امروز گلویت بوسم
وای از روز دهم نوبت این حنجرهاست
چه بلایی به سر حنجر تان می آید
تقصیر من و کندی این خنجرهاست
دل من غرق امید است اگر باشی تو
معجرم نیز سفید است اگر تو باشی
#روضه شب دوم محرم#
السلام علیک یا شیب الخضیب
شکر خدا به بزم عزای تو آمدیم
یا ایها الغریب برای تو آمدیم
تا میرسیم فاطمه خوشحال میشود
یا فاطمه برای رضای تو آمدیم
انگار انتخاب برای شما شدیم
ما از ازل به فیض دعای تو آمدیم
با ذکر حسین به معراج میرویم
پیغمبرانه سوی حرای تو آمدیم
میخانه بهشت همین هیئت شماست
باده به نوش مست ولای تو آمدیم
ماه محرم آمده لبیک یا حسین
ما درجواب آه و نوای تو آمدیم
فردای حشر نزد تو جایی نمیرویم
امروز اگربه صحن وسرای تو آمدیم
سینه سپرکنیم که ارباب ماشدی
ما مفتخر از اینکه گدای تو آمدیم
مانند فطرس ایم محرم که میشود
بالی بده که سمت هوای تو آمدیم
یه جمله شنیده ام از مقتل درج شده رو دلم،اونایی كه میگن چرا روضه ی باز میخونید؟زینب از كربلا رفت كه همین رو بگه،فرمودند:ابی عبدالله وقتی اومد،حرفاشو كه زد خواست بگه،اینجا چه خبره،ابی عبدالله سه جمله فرمود:اول فرمود: هذامقتل رجالنا ،جلوی زینب داره میگه،میدونه عاشورا شهید میشه،هنوز چند روز وقته،دومییش،هذامذبح اطفالُنا، هذایحتکُ نساءنا.دستور اومده توی خشك ترین سرزمین پیاده كنید حسین رو،صدا زد داداش این جا چه خبره؟ابی عبدالله فرمود:چرا؟صدازد داداش ازلحظه ای که اومدیم تواین صحرادیدم ریگهای بیابان به تو سلام میکنند،اگه شما خبر داشتی حسین داره میاد كربلا میرفتی این خارهای مغیلان رو در میآوردی،میدونی خار مغیلان چیه؟اینقدر قوی است،حتی چرم رو پاره میكنه،وقتی توی بدن كسی بره،مخصوصاً اگه طفل باشه،تشنج میگیردش،این رو گفتم برا فردا شب،خارها رو جمع كنید حسین داره میاد، خیمه زنها را توپستی زد ،حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: بابام علی هر وقت میرفت جنگ، خیمه زنها را توبلندی میزد،چرا شما خیمه هارو تو پستی زدی، میخواد هرکی میاد میره میدان اهل حرم نبینه، جلوتر از همه خیمه عباس رو زدند،تا این یل زنده است،كسی دستش به خیمه ها نمیرسه
خیمه برپاشدو زینب غم معجرگرفت
دامن عباس را با دیدگان تر گرفت
***
با احتیاط لاله ما را پیاده کن
سه ساله ی مارا پیاده کن
عباس جان:
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
همه رو كه پیاده كرد،جوانان مَحرم بنی هاشم اومدند،دور یك ناقه رو گرفتند،قاسم عنان مركب رو گرفت،اكبر دست عمه رو گرفت،عباس زانوش رو ركاب كرد،همه ی یاران عقب رفتند،فقط محرمها باید بیایند،هیچ كسی تا حالا قد و بالای بی بی رو ندیده.
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
میترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مُخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
با حوریان رفته به زیر نقابها
یک لحظه روبرو نشدند آفتابها
این حوریان عزیز خدایند و بس هین
این دختران کنیز خدایند و بس همین
این دختر علی است که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است وقارش شکستنی است
از این به بعد ماه حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
درعمرخویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم زخیمه طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پانشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
تو هستی و به روزحرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمیرسد
یک عده یوسفند یک عده مریمند
احساس میکنم همه دلواپس همند
احساس میکنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمیدهند
اول مرا به نیزه ای از حال میبرند
بعداً کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان تیر زپهلو کشیدن است
از خیمها دویدن و گیسو کشیدن است
راضیم رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستنن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پازنم
با صورت به خاک بیفتم صدازنم
باید به روی نی سرمن نیزرو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفته ایم ما دوتا
این جام را الست گرفته ایم ما دوتا
میخواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر وعلی وحسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
حالا به زینب داره هشت روز دیگه رو میگه:
با احتیاط لاله مارا سوار کن
زینب بیا سه ساله ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوش پاره ها سرگوشواره ها
متن مداحی مداحان# شب دوم محرم ۹۳ـ سبک مداحی شب دوم محرم ـ# محمدرضاطاهری#
نوحه
با یک دنیا هول و بلا با پیمان قالو بلا
زینب می اید کربلا
اخرین منزل میرسد
کاروان دل میرسد
ناله ای محزون از پس
پرده محمل میرسد
یا مظلوم کربلا
با این که اینجا پر بلاست ارامش در دل ها به پاست
سقا همراه بچه هاست
تا ابالفضل ا باور است
خنده بر روی اصغر است
سهم هر دو در این زمین
تیری از نیزه بد تر است
یا مظلوم کربلا
این استقبال و این ورود صبر خواهر ها را ربود
نخلستان ها سر نیزه بود
این طرف تا دلبر رسید
ان طرف یک لشکر رسید
راه مهمان ها سد شد و
میزبان با خنجر رسید
یا مظلوم کربلا
یک قافله دل امد از راه که زینت باغ بهشت است
یک قافله که فرش راهش
بال و پر حور و فرشتند
این کاروان اورده با خود
یک کهکشان خورشید با ماه
دنیا به چشم خود ندیده
مانند این ها را به ولله
cd01655a9b3ccca600f545439df1af7717143868-360p.mp3
5.55M
🏴نماهنگ درباره ماه محرم
🎙حاج محمود کریمی
#من_ماسک_میزنم
😭😭😭
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
4_5940561866316054822.mp3
2.69M
روضه حضرت #ابالفضل ع
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
خادم آل الله:
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند