eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘🔘9⃣3⃣1⃣🔘🔘 ☑️بنداول می خونم روضه روضه با دیده ی تر می خونم روضه روضه با خونه جگر می خونم روضه روضه ی دیوار و در می خونم روضه می خونم روضه روضه ی زجر اورو می خونم روضه روضه یه مادر رو می خونم روضه روضه های حیدر و می خونم روضه ..... زهرا می خونه با دو چشم تر قسمت نبود برام بشی پسر دنیا نیومده شهید شدی شدی برای مادرت سپر یارالی ننه م ای وای ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم نبودش قسمت که برام پسر بشی نبودش قسمت برام بال و پر بشی نبودش قسمت عصای مادر بشی نبودش قسمت حس کنم بوی تو رو نبودش قسمت ببوسم روی تو رو نبودش قسمت لمس کنم موی تورو نبودش قسمت تو شعله بال و پر من می سوخت تمومه برگ و بر من می سوخت پهلوم شکست با لگد لعین وقتی که داشت معجر من می سوخت یارالی ننه ای وای ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم برو مادر تا /نبینی درد وبلا نبینی ماتم/ماجرای کوچه ها نبینی داغ /من و غربت بابا نبینی مادر نبینی مادر/سرزمین پربلا نبینی مادر/نینواوکربلا نبینی مادر/راس روی نیزه ها ...... نشد بشی برای من عصا شدی بجای مادرت فدا غصه نخوربرادرحسین«ع» اصغر می‌ره جای تو کربلا .... یارالی ننه م ای وای 💠💠💠9⃣3⃣1⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
🌷🍃 🍀 روضه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام_ سید مجید بنی فاطمه ➖➖➖➖➖➖➖➖ زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان *وقتی از بدن خون میره،اول اثری که میذاره روی دست ِ، قوت دست و پا رو میگیره* زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان  لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان  به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان *جیگرم داره میسوزه بابا*  که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان  قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد  کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان  لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود  وقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان  قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک  عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان  بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد  به رخ عمه ی نیکو سیرم مهدی جان *دستش داره میلرزه،غلامش رو صدا زد،فرمود:برو تو حجره به عزیز دلم بگو بیاد، میگه وارد حجره شدم دیدم آقازاده ای صورت به سجده گذاشته،انگشت سبابه رو بالا آورده داره دعا میکنه برا بابا،گفتم:آقازاده باباتون صداتون میکنه،همچین که صورت برداشت،صورت مثل قرص ماه، مؤدب اومد. امام عسکری فرمود:مهدی جان! پسرم میخوام تو به من آب بدی،آب رو گرفت جلوی لبای تشنه و خونی بابا،بابای مظلومم،بابای غریبم."همین جا سؤالی میکنیم" یا صاحب الزمان! سن و سالی نداشتی میدونم،بابات جوون بود میدونم،اما تلاش کردی گفتی بابام تشنه از دنیا نره. من بمیرم برا اون آقایی که تشنه افتاد توی گودال* همه از خیمه ها بیرون دویدن ولی سالار زینب را ندیدن *یکی میگه ذوالجناح آقام رو چه کردی؟یکی میگه:ذوالجناح! مولام رو چه کردی؟ یکی میگه: ذوالجناح داداشم رو چه کردی؟ یه وقت دیدن یه دختر همه زنهارو کنار زد،همچین که اومد کنار ذوالجناح،گفتن سکینه میخواد چه کنه؟ دستش رو بالا آورد،انداخت گردن ذوالجناح،اسب بابام!،میدونم بابام رو کشتن،اما ازت یه سئوال دارم،وقتی بابام میرفت میدون،لباش تشنه بود،بگو ببینم آیا به بابام آب دادن یا نه؟."بگم جیگرت بسوزه،من از زبون ذوالجناح میگم:"* هر چه می گفت که من تشنه لبم سنگ زدن ناله اش در دل کوفی اثر داشت نداشت
نوحه حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها پنجِ ربیع و داغی دیرینه روز عزای بی بی سکینه نوحه بر لبِ اهلِ وِلا دلها بر مصیبت مبتلا زین غم شد مدینه کربلا ای وای واویلا واویلتا... در جنّت باشد صاحب عزایش مادرش رباب گریان برایش عُمری بوده یاد دلبرش یادِ بابای بی لشکرش یادِ پاره پاره پیکرش ای وای واویلا واویلتا... روزی در بین غوغا و جنجال آمد این بانو در بین گودال گفتا ای بابای تشنه لب شدیم زین مصائب جان بر لب اُنظُر اِلیٰ عَمّتي زینب ای وای واویلا واویلتا...
‍ ▪️سینه زنی زمینه_شهادت امام حسن عسکری علیه السلام _حاج محمد رضا بذری ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ روضه میخونی امشب تنها شال عزات و دیدم آقا ناله زدم باچشم گریون آجرک الله یبن الزهرا پدرت گوشه ی بستر تو جوونی شده پرپر ( شبیه مادر)3 (سینه میزنم شب شهادت صاحبِ عزا سرِت سلامت)2 وایِ من از این غمهای تو خون به دلم از اشکای تو بس که غریب بود حتی خونش تحت نظر بود بابای تو سامرا دل پریشونه شده قبرش غریبونه (میون خونه)3 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بین بسترش دور از مدینه دست و پا میزد با زهر کینه)2 پدرت گوشه ی بستر تو جوونی شده پرپر ( شبیه مادر)3 (سینه میزنم شب شهادت صاحبِ عزا سرِت سلامت)2 آب میرسونی مثل سقا تو به لبای خشک بابا حرف عطش شد یادِت افتاد طفل رباب و موج دریا دیدی می لرزه هی دستاش ظرف آب میخوره به لبهاش (غصه تو چشماش)3 دیگه ندیدی لبای خونی نه بزم مِی ، نه خیزرونی (سینه میزنم شب شهادت صاحبِ عزا سرت سلامت ) 〰〰〰〰〰〰〰
‍ 💠 روضه و توسل جانسوز_ ویژه وفات سلام الله علیها استاد حجت الاسلام میرزامحمدی 🔴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم 🔵 تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ..." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...." الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن : فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها .... 🔵 به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....." قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه: قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ ..... فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...." قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن......ای حسین
4_5909170646134294462.mp3
1.26M
سینه زنی زمینه شهادت امام حسن عسکری (ع) - یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی - مهدی میرداماد ------------------------------------- یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی در جوانی شدی کشته ی زهر جفا بقیة الله آجرک الله گریه کن شیعه در عزای ابن ­الرضا زهر دشمن نبود جزای ابن ­الرضا اجر آن مقتدا، عاقبت شد ادا بقیة الله آجرک الله او مگر شمع جمع آل یاسین نبود اجر فرزند پاک مصطفی این نبود زاده ی مصطفی، دیده عمری جفا بقیة الله آجرک الله کشته از زهر کین یوسف زهرا شده حجت ابن الحسن غریب و تنها شده ای مزار خرابت سند غربتت دل هر دل شکسته زائر تربتت بی تو هر صبح و شام، شیعه گرید مدام بقیة الله آجرک الله @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
افتخارم شده کسوت نوکری  من غلام توام ایها العسکری گریه هامو توشبِ شهادتت  میفرستم روبروی مرقدت   تا با اشکام من بیام زیارتت  گدای صحنت هستم  تویی که سرور هستی  واز پدر مادر هم برام تو برتر هستی  قراره کار تو دلبری باشه  کار ما تا ابد نوکری باشه  شیعه  بهتر ازاین که لقب ماست  گدای امام عسکری باشه  ... یا حسن ای عزیز زهرا .‌‌.. با تو غم از دلِ مبتلا میره  با ذکرت دلِ من تا خدا میره  کربلایی شدن گیریه یه  امضاء راه کربلا از سامرا میره  من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم  روز اول کامدم دستور تا اخر گرفتم  برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بردلم ترسد بماند آروزی کربلا  تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده  تابگیرم در بغل قبر شهید کربلا
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
رسیده عُمرم به سَر شهیدِ زهرِ کینه ام یه عمر تو زندان بودم حالا میسوزه سینه ام ..   دیگه از دنیا سیرم طبابت خیلی دیره سرم دیگه شده سنگین چشام سیاهی میره ..   کسی غیر این طفل چهار ساله ام نبود پیش من  دَمِ آخرم .. تویِ سامرا بی کس و یاورم شبیه غریبیِ  مادرم ..   *خدا راشکر صورت امام عسکری زخمی نداشت .. خدا راشکر صورت سالم بود زهر درونُ پاره پاره کرده بود .. وگرنه سخت بود برا امام زمان سرِ خونی بقل کنه .. آخه بچه ی چهار پنج ساله مگه چقدر دل داره ... الله اکبر .. وقتی سر بریده رو قبل کرد یه نگاه کرد دید این  لبها پاره پاره است .. پیشونی شکسته اس ... رگها بریده اس ... حسین ... *   کسی غیر این طفل چهار ساله ام نبود پیش من  دَمِ آخرم .. تویِ سامرا بی کس و یاورم شبیه غریبیِ  مادرم ..   واویلتا واویلتا ، شد سامرا ، کربُبَلا   میونه حجره تنها روی خاکا افتادم در و همسایه حتی نرسید به فریادم   یکی نیست بگه اینجا یکی داره میمیره میخوام پاشم از جامو دیدم پهلو میگیره   من از داغِ مادر جزع می کنم تو حجره صدای در که میاد لبام از عطش تا ترک میخوره می اُفتم به یاد جدم زیاد ..   واویلتا واویلتا ، شد سامرا ، کربُبَلا   غریبم اما بازم یه آقازاده دارم سرم رو رو زانویِ آقازاده م میزارم   ولی بسوزه دلها برایِ کربُبَلا ...   *واسه اون لحظه ای که چشمشُ باز کرد .. آخ کسی اومد سرشو بقل کنه ؟.. نه ... !!!! یه نگاه کرد دید "و الشِّمر جالس" ... ای حسین ...*
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
زمزمه حضرت سکینه در فراق عمو عباس من سکینه حزینه ام / سنگ غم نشست رو سینه ام یه دنیا غم رو سینه ام / وای وای وای... اونی که بغضشو خورد تو گلو... اونی که تو دلش موند آرزو... اونی که مشک و داد دست عمو / وای وای وای... عمو رفتی بر نگشتی / عمو تو کجای دشتی عمو فراموش نکردی / عمو گفتی بر میگردی عمو بی تو آب حرومه / عمو کارمون تمومه رقیه غش میکنه اگه تب کنی.. کاش بودی اوضامونو مرتب کنی.. ای غیرت الله کجایی تا که نگاه.. به چشمای خیس عمه زینب کنی.. ( علمدار خدا نگهدار ) آسمون نشین ای مه جبین / بخاطر ما خوردی زمین جاش خالی کجاست ام البنین / وای وای وای... مادرت که نیست عمه که هست... جای تو شده علم بدست... رفتی و قد بابام شکست / وای وای وای... عمو چش خورد قد و بالات / عمو تیر زدن به چشمات عمو دستاتو بریدن / عمو رو تنت دویدن عمو تو کمین نشستن / عمو فرقتو شکستن رفتی و صحرا رنگ بی رحمی گرفت.. هر دلی با رفتن تو زخمی گرفت سفره ی نذری تو علقمه چیدی و.. هر کسی از پیکر تو سهمی گرفت ( علمدار خدا نگهدار) حالا که عمو شدی شهید / دور خیمه ها شمر پلید برا ما خط و نشون کشید / وای وای وای... خنجر با نگاه نشون میده / چکمه سیاه نشون میده راه قتلگاه نشون میده / وای وای وای... عمو وای از دل سنگی / عمو ده مرکبه جنگی عمو وای از ته گودال / عمو وای از تن پامال عمو پیرهن میره غارت / عمو ما میریم اسارت تنگه دلم دست عمو رو بوس کنه... بابا کجاست دخترشو عروس کنه... کارم به جایی رسید بریم شهر شام... مطرب بیارن نگاه به ناموس کنه... ( علمدار خدا نگهدار )
🌹 صوت زیبای تو آرامشِ جان است بیا وَجه پُر نور تو از دیده نهان است بیا دل عُشاق بِسوزد زغمِ دوریِ تو قَد ِ عالم زفراقِ تو کمان است بیا 💚اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ💚☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺🌺
روزتان معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد (علیهم السلام)💐 السلام علیک یابقیة الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) السلام علیک یااباعبدالله الحسین (علیه السلام) السلام علیک یا علی ابن موسی رضا(علیه السلام) السلام علیک یا اهل بیت النبوه جمیعا" ورحمة الله وبرکاته💐   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨🌸 سه شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا ارحم الراحمین 👈100مرتبه 🔶 یا قابض 👈903 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " زخرف" امام باقر علیه السلام : هر که بر تلاوت سوره زخرف مداومت داشته باشد، خداوند در قبر او را از حشرات زمین و فشار قبر ایمن می کند . 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز سه شنبه 2/ زیارت عاشورا 3/ دعای مجیر 4/دعای توسل 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز سه شنبه ↩️ هر کس در این روز شش رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعتی بعد از حمد ، آیه :آمن الرسول را تا آخر و سوره زلزال را بخواند، حق تعالی گناهان او را می آمرزد، مانند کودکی که تازه به دنیا آمده است.   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلش را داد دست آسمان ها که نامش زنده مانده در زمان ها بده یک جرعه از صبر سکینه خداوندا به ما در امتحان ها ⏹
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر کسی گوشش به حرفای منه دیگه از تشنگی فریاد نزنه هر چی مرد تو ماها بود، فدا شده بچهها بابا دیگه تنها شده بابای ما دیگه سقا نداره بره آب برای ماها بیاره من از این گوشهی خیمه میدیدم حرفا شو با قوم کافر شنیدم بچهها دست بابا خونی شده گمونم شش ماه قربونی شده عبا رو طوری رو اصغر کشیده معلومه خیلی خجالت کشیده به خون فرق داداش اکبرمون به تمام گلهای پرپرمون دیگه از خیمهها بیرون نریزید جلوی چشم بابا اشک نریزید نذارید بابا خجالت بکشه هر چه از دشمن کشیده بسشه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اول ناگاه کتاب گریه را وا می کرد آن قدر که پشت ناله را تا می کرد در مجلس روضه ی امام صادق یاد لب خشکیده ی بابا می کرد دوم بانو! بنشین، بخوان، بگو حرف بزن از تیر نشسته بر گلو حرف بزن بانو! دم آخری کمی آب بخور از خاطره دست عمو حرف بزن سوم از سایه سنگ رد شده لشگر من زنجیر نشسته روی زخم پر من این غصه، شبانه، بی صدا پیرم کرد: تشت و سر و چوب و گریه خواهر من چهارم چوبی که به لب اشاره می کرد آن روز از عمه جگر پاره می کرد آن روز ترسیدم از آن چشم حرامی ناگاه... وقتی که مرا نظاره می کرد آن روز
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از قوم و خویش حضرت باریتعالی هم یعنی که داری خانه ای در آسمان ها هم بی اذن تو سنگی به روی پا نمی شد بند بی اذن تو چشمی نخورده آب حتی هم از ساکنان کوچه دست قنوت تو لوح و قلم، کرسی و اهل عرش بالا هم دارایی و اموال ما خمس نگاه تو سر را ببین تا که ببینی زیر پا را هم برخورد گرم دست تو با سائلان این شد ما را کشانده از عدم تا درب دنیا هم وقتی در دارالکرم تا نیمه شب باز است محتاج تر از هرکسی دست من و ما هم تاریک مانده بی شما صحن بهشت حق با لخته خون های لب خورشید زهرا هم از صبح می لرزی و می افتی زمین گاهی تا شب هزاران روضه را کردی صدا با هم فریاد وا امای تو آتش زده دل را در شعله می بینی پر بانوی منزل را دیوار چشمان تو را نمدار می بینم سقف عزا را بر سرت آوار می بینم وقتی چراغ عمر تو از روی بام افتاد راه عبور خانه ها را تار می بینم ای روضه وا کن راه را می ترسم از دست سیلی که در پشت گلو انبار می بینم این میله ها دور تو مشغول طواف هستند زنجیر را با دست تو همکار می بینم زندان و شلاق کسی جسم تو را آزرد بر سینه ات ارثیه از مسمار می بینم هربار می آیند پشت خانه ات گویا اهل تو را بین در و دیوار می بینم با لرزش دستان تو عرش خدا لرزید لب های خشکت را شهید نار می بینم گفتم جوانمرگ است از آزار سامرا خون دلت را بر لبت هر بار می بینم پیشانی خیست که می بارد دم آخر مهدی سرت را در بغل دارد دم آخر