#مرثیه_حضرت_زهرا
تو را جان زینب تو را جان من
اگر میشود حرف رفتن نزن
بمان خانهام را خرابش نکن
نرو از کنار حسین و حسن
بمان روشنای دو چشم ترم
نرو سایهات را نگیر از سرم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
5_1104292789665275118.mp3
5.37M
🏴 #احیا_فاطمیه
از هزار نفری که مُحرم عزاداری میکنند؛
صد نفر توفیق #ندارن برا حضرت زهرا عزاداری کنند!!
👆 #بسیار_شنیدنی 👆
#محفل_عشاق_الحسین_ع_دهنو
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6051072586022912949.mp3
552.8K
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
ای کاش قصه ی مادر اینقدر داغ نبود
ای کاش قصه ی کوچه، ای کاش یاس کبود
کسی مثل حسن نمی دونه
که چرا مادرش پریشونه
که چه دردی کشیده تو کوچه
که چجوری رسیده تا خونه
به کسی قصه ی درد یه عزیز و نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار همه چیز و نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت
غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت
روی نیلی نمیشه گفت
ای کاش لاله ی زخمی اینقدر خسته نبود
راه کوچه به خونه ای کاش بسته نبود
کی میدونه چه غربتی داره
رد خونی که روی دیواره
چه بلایی میاد سر صورت
اگه افتاده باشه گوشواره
به کسی علت آه دل تنگ و نمیشه گفت
اثر ضربه ی دستی مثل سنگو نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت
غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت
روی نیلی نمیشه گفت
ای کاش قصه نمی رفت سمت کرب و بلا
روی نیزه نمی رفت رأس خون خدا
کی شنیده تو باغی از لاله
صدای مادری که با ناله
میگه مادر بمیره که جسمت
بی کفن روی خاک گوداله
چیزی از اون تن زیر سم مرکب نمیشه گفت
توی گودال چی آوردن سر زینب نمیشه گفت
ردّ خنجر نمیشه گفت
زخم پیکر نمیشه گفت
خون حنجر نمیشه گفت
تن بی سر نمیشه گفت
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #ای_کاش
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6051072586022912946.mp3
580.8K
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
گل امید آسمون
که شده قامتت کمون
تویی شادیّ خونمون
مادر بمون
شده کار شبونه مون
ناله و آه و اشکِ خون
تا نشه تیره آسمون
مادر بمون
هنوزم این سؤاله برام که سیلیِ توی کوچه چی بود
هنوزم این سؤاله برام چرا شده صورت تو کبود
همیشه پیش چشممه خاطرات یه خونه ی پُر دود
شب تا صبح بی خوابی
می سوزی می تابی
از دردا چند وقته بی تابی
با چشم بارونی
واسه ما گریونی
زیر لب داری چی میخونی
اللّهم عجّل وفاتی
شده چشمات یه کاسه خون
شده پاهات پُر از ورم
دیگه دستات نداره جون
وای مادرم
می بینم غربت تو رو
توی اشک برادرم
می بینی حال زینبو
وای مادرم
هنوزم باورم نمیشه چیزایی رو که می دونه حسن
هنوزم باورم نمیشه که مادرمو تو کوچه زدن
هنوزم باورم نمیشه که کار خونه رسیده به من
با اشکات می سوزم
با سُرفه ات می میرم
با بغضت عزا می گیرم
با این غم می جنگم
روز و شب دلتنگم
از دنیای بی تو سیرم
اللّهم عجّل وفاتی
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #گل_امید_آسمون
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6044173983782274166.mp3
356.8K
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
زخماتو بستم با کفنت، یاری ندارم جز حَسَنت
رسیده وقت پر زدنت، چیزی نمونده از بدنت
خدا به دادم برسه، رمق نمونده تو تنم
پیش چشم زینب تو، ببین دارم جون می کَنم
دستام می لرزه، حالم خرابه
بغضم شکسته، چشمام پر آبه
ستاره ی سرخ سحرم، رفتی و آتیشه جگرم
داغ تو خم کرده کمرم، دیدی چه خاکی شد به سرم
به کی بگم دردمو من، کجا برم زار بزنم
تو دیگه بی جونی و من، ببین دارم جون می کنم
سرده نفسهام، قدّم خمیده
کارم تمومه، رنگم پریده
امون از این دوره زمونه، داغت مثل آتیش می مونه
تابوتو میذارم رو شونه، میری از این خونه شبونه
جوون جوون رفتن تو، بهونه ی پیر شدنم
جوونیتو ریختی به پام، ببین دارم جون می کنم
تو آرومی و، من اشک می ریزم
از دستم آخر، رفتی عزیزم
دیگه دم بی کس شدنه، کنار تابوتت حَسَنه
زینب کنارم زار می زنه، میگه: حسینم بی کفنه
یه روز میاد هر دوی ما، میریم به دنبال حسین
قرار ما روز دهم، کنار گودال حسین
گفتی: غریبِ مادر حسینه
تشنه حسینه، بی سر حسینه
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #زخماتو_بستم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6044173983782274149.mp3
384.7K
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
دم درِ خونه نامردای مدینه
خونه پرِ دوده چشم، چشمو نمی بینه
مادر جوونم بی جون رو زمینه
زمین و زمون بی تاب و مضطر
شده پرِ خون چشمای حیدر
امون ای امون، مادر ای مادر
توی خونه این دود و آتیش شده عذاب
توی کوچه بسته دست بابا رو طناب
فاطمه فدا شد، حیدر شد خونه خراب
آتیش میرسه تا بالای در
آتیش میگیره آیات کوثر
امون ای امون، مادر ای مادر
زمین و زمون غرق خاکستر و خونه
روی چادرش مونده ردّ تازیونه
کی میتونه مادر رو برگردونه خونه
به روی زمین جان پیغمبر
نشسته به خون زخمی و پرپر
امون ای امون، مادر ای مادر
داره می چکه اشکای غیرت حسین
یه روزی هم اما میشه نوبت حسین
غریبی مادر میشه قسمت حسین
به کرب و بلا شاه تشنه لب
میفته به خاک از روی مرکب
امون ای امون، سالار زینب
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #دم_در_خونه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد
🔸باران اشک های مکرر، شروع شد
آجرک الله...
یا بن الحسن... آقا...
بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه...
شروع شد...
🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
آقا منو ببخشید...
مصیبت مادرتون زهرای مرضیه...
از آنجایی شروع شد که...
هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده...
یه عده نامرد...
ریختند درب خانه امیرالمومنین...
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
یوسف فاطمه...
امام زمان...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
بمیرم برات مادر...
زهرای مرضیه اومد پشت در...
فرمود حیا نمیکنی نانجیب...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
یک نفر صدا زد...
ای نانجیب...
مگه نمیدونی...
این خونه...
خونه پیغمبره...
این ها هم...بچه های پیغمبرند...
اِنَّ فیها فاطِمَه
زهرای مرضیه داخل این خونه است...
نانجیب مگه نمیشنوی...
صدای دختر پیغمبره...
هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره...
اما اون بی حیا اعتنا نکرد...
صدا زد...
وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ
بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم
(منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233)
اگرچه دختر پیغمبر باشه...
خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
خدایا همه جا رسمه...
هر کی بابا از دست میده...
مردم براش دسته گل می برند...
اما مدینه بجای دسته گل...
نانجیب اشاره کرد...
هیزم ها رو بیارید...
خونه رو آتیش بزنید...
ای وای... ای وای...
مردم مدینه دارند نگاه میکنند...
یدفعه ببینند...
شعله های آتش بلند شد...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
مادرتون زهرا پشت در ایستاده...
نميذاره این نامردها وارد بشن...
امانانجیب حیا نکرد...
آنچنان با لگد به این در زد...
صدای ناله مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
بابا یا رسول الله ببین...
با دخترت چه کردند...
پهلوم رو شکستند...
🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات
🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد
سادات منو ببخشید...
همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
(بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ
فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست
🔸تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود
🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن
🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود
یا صاحب الزمان...
اگر اینجا محسن شش ماهه رو..
بین در دیوار کشتند...
کربلا هم یک شش ماهه ای رو...
روی دستهای باباش پرپر کردند...
آماده ای بگم یا نه...
ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره روی دستهاش جان میده...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
گوش تا گوش علی رو دریدند...
🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
علی اصغرم...
یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم..
من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم...
حالا جواب مادرت رو چی بگم...
پاشو ببین مادرت منتظره...
چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم...
هر کجا نشستی ناله بزن...
ای غریب حسین...
🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را
🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
الا لعنه الله علی القوم الظالمین