eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
یازهرا🌺: ‍ 📝 🖊 🖊 ۱۴۴۲_۱۳۹۹ 🖊 "علیه السلام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوندم از روی بحار،چندین ماه آزگار اشک ریختی لیل و نهار،یابضعه نبی ازداغ روح الامین،حالت شد زار و حزین حیدرهم خونه نشین،یا بضعه نبی دراوج غربت و بی قراری یارالی مادر غیرعلی کسی رو نداری یارالی مادر اشک تو از جفای سقیفه است یارالی مادر غصب فدک به پای سقیفه است یارالی مادر یاس پیمبر یارالی مادر یارالی مادر یارالی مادر هستی حیدر یارالی مادر یارالی مادر یارالی مادر خوندم از روی بحار،کوچه بیراهه برات چشماتم تیره و تار ، یا بضعه نبی طبق یک قول صحیح، علامه گفته صریح سیلی زد مرد بدی، یا بضعه نبی اشکا تو ریخته شهرمدینه یارالی مادر باتو یه عمره قهره مدینه یارالی مادر مردای این محل مگه مردن یارالی مادر باضرب سیلی حقتو خوردن یارالی مادر خوندم از روی بحار،مردم با داد و هوار میدادن درب و فشار، ای وای مادرم علامه گفته چنین،سربسته میگم همین درافتاد روی زمین،ای وای مادرم شدقتلگاه تو در و دیوار یارالی مادر وای از حرارت نوک مسمار یارالی مادر آتیش زبونه میکشه ای وای یارالی مادر داره به خونه میکشه ای وای یارالی مادر خوندم از روی بحار،جوری زد مردک هار خوردی به سنگ جدال یابضعه نبی این مقتل مستنده،قنفذ نزدیک اومده چندین بار ضربه زده یابضعه نبی بادست بسته حیدرو بردن یارالی مادر بازوشکسته حیدر و بردن یارالی مادر لعنت به این اراذل حتاک یارالی مادر این لکه های خون چیه رو خاک یارالی مادر پرت سوخت به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت واویلا بمیرم،توی کوچه ها میکشن حیدرت رو بایه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو واویلا گناه تو مادر چی بوده وا اماه که روی تو اینجور کبوده وا اماه علی دیگه طاقت نداره واویلا که زهرا تو آتیش و دوده واویلا تو کوچه یه جوری زدن اون قلافو به بازوی مادر که دستش جدا شددیگه از تو دستای حیدر وای مادر بمیرم دوباره علی مونده و خنده تلخ مردم زمین خورده تو کوچه مادر برا بار چندم وای مادر وا اماه نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت تو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت واویلا وا اماه نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت واویلا تو گودی گودال یه نامرد با کینه رسیده که اینبار بشینه رو سینه تنت خونی شد توی گودال ای بی سر نگفت خواهرش داره از دور میبینه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
YEKNET_IR_vahed_2_shabe_6_moharram1399_mojtaba_ramezani.mp3
5.84M
احساسی 🍃وقتی گره میفته تو کارم 🍃یا وقتی که خیلی گرفتارم 🎤 😭😭 یاامام حسن ع
🥀 🌿ما از قدیم دربدر ❣️پرچم بہ دسٺ پشٺ در فاطمیہ‌ایم 🌿تا روز حشر سینہ زن ❣️مثل حسین خون جگر فاطمیہ‌ایم 💔 🥀 💔 ♨️ 👈
AUD-20201224-WA0049.
2.94M
روضه حضرتِ مادر سلام الله علیها..... یا امام رضا به حقِ مادرم زهرا به پهلو شکسته یِ مادرم زهرا به چادرِ خاکیِ مادرم زهرا به حقِ این اشکهایی که جلو شما برا حضرتِ مادر (سلام الله علیها) ریختیم.... عجل لولیک الفرج..... التماسِ دعا @beheshteroyezamin
هدایت شده از بهشتِ رویِ زمین💕
صحنِ انقلاب هم اکنون سلام ای پناهِ غریبان رضا..... سلام ای چِشَم رنگِ باران رضا.... مبادا برانی مرا از دَرَت.... به پهلویِ بشکسته یِ مادَرَت....😭 @beheshteroyezamin
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
زبانحال حضرت علی (ع)در شهادت حضرت زهرا (س) زیر تابوت گلم ... اشک جاری می کنم می زنم بر سینه ام ... سوگواری می کنم می چکد خون از کفن ... روی دوشم ای خدا می برم بر شانه ام ... بار هجده ساله را کاش می شد ناله زد ... در مدینه ای خدااااااااااا مصیبت زهرا بر علی فوق العاده سخت و دشوار است . حضرت زهرا حالشان نامساعد بود و در بستر بودند . علی (ع) بالای سر زهرا نشسته بود . زهرا شروع کرد به سخن گفتن . متواضعانه جمله هایی فرمود که علی (ع) از این تواضع فوق العاده زهرا ، رقت کرد و گریست . مضمون تعبیر حضرت این است که : علی جان ! دوران زندگی ما دارد به پایان می رسد ،  من دارم از دنیا می روم ،  من در خانه تو همیشه کوشش کرده ام چنین و چنان باشم ، امر تو را همیشه اطاعت بکنم ، من هرگز امر تو را مخالفت نکردم و تعبیراتی از این قبیل . آنچنان علی را متأثر کرد که فوراً سر زهرا را به سینه چسبانید و گریست . دختر پیغمبر ! تو والاتر از این سخنان هستی ، تو والاتر از این هستی که اساساً  این سخنان از سوی تو صحیح باشد که گفته بشود . یعنی چرا این قدر تواضع می کنی ؟! من از این تواضع زیاد تو ناراحت می شوم ... محبت فوق العاده ای میان علی و زهرا حکم فرماست که قابل توصیف نیست و لذا می توانیم بفهمیم که تنهایی علی بعد از زهرا با علی چه می کند . این زوج روحانی روحشان با یکدیگر گره خورده است ، کمال سنخیت میان این دو روح بزرگ بود . آیا علی (ع) حق ندارد بعد از زهرا آرزوی مرگ کند که چنین زهرایی را از دست داده است . وقتی که به اصطلاح حوصله اش سر می رود و فراق زهرا (س) ناراحتش می کند چه می کند ؟ می رود کنار قبرش ، با قبر زهرا (س) راز و نیاز می کند . سلام می دهد به زهرا ، بعد خودش با خودش مناجات می کند . با زهرا سخن می گوید و از طرف زهرا به خودش جواب می دهد . به خودش می گوید : چرا من در کنار قبر حبیب ایستاده ام و به محبوبم سلام می کنم و او جواب سلام مرا نمی دهد ؟ حبیب من ! آیا بعد از این که رفتی ایام دوستی را فراموش کردی ؟ علی را فراموش کردی ؟ بعد خودش جواب می دهد ؟ حبیب به من جواب داد : علی جان ! مگر نمی دانی زهرای تو در زیر خروارهای خاک خوابیده است ؟...  عذر حبیب را بپذیر خداوندا بحق جاه زهرا بحق ناله ها و آه زهرا به آن ساعت که پهلویش شکستند برون آید زغیبت ماه زهرا چرا بال و پرم ما را شکستی ... گل یاس مدینه را شکستی الهی بشکند قُنفذ دو دستت ... که دست مادر ما را شکستی  التماس دعا یا زهرا ی مظلوم
ی دهد ؟ حبیب من ! آیا بعد از این که رفتی ایام دوستی را فراموش کردی ؟ علی را فراموش کردی ؟ بعد خودش جواب می دهد ؟ حبیب به من جواب داد : علی جان ! مگر نمی دانی زهرای تو در زیر خروارهای خاک خوابیده است ؟...  عذر حبیب را بپذیر خداوندا بحق جاه زهرا بحق ناله ها و آه زهرا به آن ساعت که پهلویش شکستند برون آید زغیبت ماه زهرا چرا بال و پرم ما را شکستی ... گل یاس مدینه را شکستی الهی بشکند قُنفذ دو دستت ... که دست مادر ما را شکستی  التماس دعا یا زهرا ی مظلوم
2_5357200046460764934.mp3
12.41M
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول ناله ی بی صدا سنگین است غربت کوچه ها سنگین است در مدینه همه می گفتند دست آن بی حیا سنگین است پشت در کوهی از هیزم بود درب خانه میانش گم بود ازدحام چهل تا نامرد پیش چشم همه مردم بود 🔘 عجِّل الاِنتقام یاصاحب الصمصام آقام آقام آقام 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم نانجیب تا لگد بر در زد به دل بچه ها آذر زد گوییا همسر محزونم بین آن شعله ها پرپرزد پشت در سوخت پر تو زهرا سوخته پا تا سر تو زهرا درو کند با لگد از جاوو رد شد از پیکر تو زهرا 🔘 عجِّل الانتقام یاصاحب الصمصام آقام آقام آقام 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم از جنایات قوم اغیار ناله زد بین درب و دیوار محسنم شد فدا یامهدی از نوک تیز داغ مسمار این جماعت چقد نامردند هتک حرمت به تو میکردند تا مرا بین کوچه بردند به غم وغصه هات می خندند میزدندت تو را واویلا چل نفر بی حیا واویلا هم مغیره و هم که قنفذ میزدند بی هوا واویلا عجِّل الانتقام یاصاحب الصمصام آقام آقام آقام 💠💠5⃣7⃣9⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘 نفس کربلایی مجید پناهی
07 - Pouyanfar - Haram Nadari - (madahionline.ir).mp3
4.12M
تو که اخه کاری غیر از کَرَم نداری چجوری قبول کنم که حَرَم نداری...😭😭😭😭😭😭 حتی نوادگانِ تو صاحب حَرَم شدند.... جااااانم امام حسن.... @beheshteroyezamin
4_6010373050724256394.mp3
7.2M
(سلام الله علیها) ویژه شب جمعه (س) در بستر شهادت سوگندهای تکان‌دهنده‌ای برای بخشش گناهان شیعیان انجام می‌دهد.. سادات افتخار کنید.😭 اِلهی وَ سَیدی اَسْئَلُکَ بِالذَّینَ اصْطَفَیتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَی فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیتِی".😭😭😭 دلتون روانه شد😔 این حقیر رو هم دعا کنید 🤲
ای وای مادر رمق نمونده تو دستاش شبای آخر بهم نمیخوره چشماش نمیدونم بیداره یا خواب یا بیهوشه چه بغضی کرده مادر که آبم نمینوشه باز زخم روی پهلو گریه براش خوب نیست با زخم روی بازو گریه براش خوب نیست با زخم روی ابرو گریه براش خوب نیست وا اماه هر کی یه گوشه زانو بقل میگیره  بابام گمونم از غم داره میمیره برای دلگرمیمون لبخند رو لباش داره ولی یه یغض سنگین تو عمق نگاش داره درسته مرده اماولی گریه براش خوبه مرد نبرد اما ولی گریه براش خوبه خدای درد اما ولی گریه براش خوبه باز زخم روی پهلو گریه براش خوب نیست با زخم روی بازو گریه براش خوب نیست با زخم روی ابرو گریه براش خوب نیست چکاری کرده مدینه با دل حیدر پریده رنگ از صورت فاتح حیدر زانوش داره میلرزه بعد ازماجرای در بانوش داره میلرزه با یاد تن بی سر کفن هارو رو دستام گریه داره والا حاله برادرها گریه داره والا به فکر عاشورا گریه داره والا بار مصیبتها گریه داره والا اون روز که من تنها گریه داره والا میون دشمنها گریه داره والا به فکر دخترهام گریه داره والا به فکر معجرها گریه داره والا
4_5778384597003797508.mp3
20.94M
زمینه « ای وای مادر رمق...» شب چهارم دوم با مداحی حاج محمود کریمی هیئت ثارالله علیه السلام @majmaozakerine
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 1399.10.04 - motiee.mp3
4.16M
🔳 🌴همین که بهتری الحمدالله 🌴جدا از بستری الحمدالله 🎤 👌بسیار دلنشین
💥سبک: 🎙مداح: 🏴 🏴 همین که بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همینکه در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! شاعر: حسین رستمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - roze - fatemie 99.10.15 - haj hasan khalaj.mp3
15.24M
🔳 🌴آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف 🌴چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف 🎤حاج
📌 آثار و خواص محبت حضرت صدیقه ی شهیده ... ✍ سرمایه ی زهراست دین من.. من دین خیش را به دو دنیا نمیدهم 🌺 🙏نشر این پیام صدقه جاریه 💯
⚫️ گریه رسول خدا صلی الله علیه و آله .. 💎از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده از رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: أبکي مَن ضَرَبْتِكَ عَلي القَرنِ و لَطْمِ فاطِمَهٌ خَدَّهَا .... از ضربت بر فرق تو و سیلی بر گونه ی فاطمه گریه میکنم... 🔺مناقب آل ابی طالب- ابن شهر آشوب،ج ۲ ص ۲۰۹
4_5782964999236355151.mp3
10.12M
🔖منبر کامل 🔖 💠سیره حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 🔻جلسه اول🔻 🕌مسجد اعظم قم
بسم الله الرحمن الرحیم بستر - وداع همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم  این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از  از وای وایِ تو کافی است  نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است.... کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی  برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است... تو را  زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است *** پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید حسین داغ تو  واغربتای تو کافی است برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز یکی اگر که شود بوریایِ تو  کافی است (حسن لطفی ۹۸/۱۱/۰۸)
بسم الله الرحمن الرحیم خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد در آتش زده شد ضربدرِ ضربه‌ی پا خواست تا دفع کُنَد ضربِ دَرَش را که نشد تاکه در خورد به او دادِ علی در آمد هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد *** تاکه فهمید کشیدند علی را بُردند رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد  قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد... خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد (حسن لطفی ۹۸/۱۱/۰۷)