eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🌾 🌾 🌾 👌👌 🌾ناله ی بابا قطع شد 🌾دل ما بی طاقت شد 🌾گریونه چشام اما 🌾بابا دیگه راحت شد😭 🌾بگو به یتیما نمیشه 🌾بابا از زمین پا نمیشه 🌾اِنقده براش شیر نیارید 🌾 بابا دیگه بابا نمیشه 🌾وای بابا تورو جون زینب 🌾از پیشم نرو بمون امشب 🌾وای بابا اون سر شکسته 🌾جونم رو میرسونه بر لب 🍂 وای وای وای... 🌾هر کی با علی یاره 🌾 بین در و دیواره 🌾قاتل دل بابا 🌾ماجرای مسماره 🌾کی میدونه بابام چی کشید  🌾 صورت کبودش رو که دید 🌾اون شبی بابام مُرد که کفن 🌾دور تن مادر می پیچید 🌾وای بابا دیگه نمیمونی  🌾میری و دلو میسوزونی 🌾وای بابا میری وبه یادِغسل 🌾 اون قامت کمونی 🍂 وای وای وای.... 🌾زخم تنشو دیدم 🌾همه چیو فهمیدم 🌾اومده سرم آخر 🌾اونی که میترسیدم 🌾داداش حسنم دیدهمه شو  🌾جراحت گوش پارَشو 🌾خـدا کنه بابام نبینه 🌾توی کوچه ها گوشوارشو 🌾وای مادر دلمو شکوندی 🌾تو پرپر زدی و نموندی 🌾وای مادر کُشتی منو وقتی 🌾رو خاکا خودتو کشوندی 🍂وای وای وای.... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ ‍ ⚜️🔸⚜️روضۀ قبل از قرآن بر سر گذاشتن _ ویژۀ شبهایِ احیا _ اجرا شده در شبِ 21 ماهِ مبارک رمضان جامعِ مداحِ غربِ تهران_ استاد حجت الاسلام میرزامحمدی ⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ‼️توجه ‼️:روضه ها حتما به در اختیار دیگران قرار گیرد. 💯نشر همراه با لینک صدقه جاریه💯 ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ یا امیرَ المُومِنین .... دستِ حسینشُ گرفت ، هر دو دارن گریه می کنن ... دیدن امیرالمومنین به زحمت دستشُ بالا آورد ، اشکِ چشمِ ابی عبداللهُ گرفت ، گذاشت رو قلبِش فرمود : انتَ شهیدُ هذهِ الامهَ ...یا بُنیَ ... حسین جان می کُشنت ... اونم بینِ دو نهرِ آب ... با لبِ تشنه ... اما صبر داشته باش ...(الله اکبر ..) ... تا این جمله رو گفت دیدن امیرالمومنین از حال رفت ... فقط یه جمله روضه و قرآن ها رو بر سر بگیریم ... پیغمبر فرمود لحظۀ جون دادن مُحتضر ، براش چند تا تَمَثُّل اتفاق می اُفته ... تَمَثُّل مال ، اولاد ، ... همه دارایی هاش جلو چشمِش نقش می بندد ... علی از حال رفت چه تَمَثُّلی برا علی اتفاق افتاد ؟؟... ✧✾═════✾🔶✾═══ هم گریه کرد هم بیهوش شد .... من میگم شاید ، داره میبینه ، اون لحظه ای که والشمرُ جالِسٌ عَلی صَدرک ... ( به به ... شبِ زیارتی ابی عبدالله هستا ...) علی داره میبینه ... مُحاصرش میکنن ... یکی با شمشیر میزنه ... یکی با نیزه میزنه ... یه عده هم دارن سنگ بارونِش می کنن .... حسین ..... با همین اشکِ چشم که بهترین بهانه برا غُفرانِ ذُنوبِ ... انقده خدا این گریه ها رو دوست داره مردم ... مخصوصا اگه این گریه ها برا ابی عبدالله باشه ... فرمود کوه هایِ بزرگِ آتشِ جهنمُ خاموش میکنه ... فرمود فاطمه جان همۀ چشم ها قیامت گریانِ ... غیر از اون چِشمی که بر حسینِ تو گریه کنه ... آماده ای یا نه ... امشب همه مهمانِ حُسینن ... انبیاء ، اولیاء ، اوصیاء ... همه منتظرِ یه روضه خوانَن ... اونم مادرِ پهلو شکسته شه ... چی میگه این مادر ؟؟ .... ✧✾═════✾🔶✾═══ هی صدا میزنه .... بُنَیَ ... قَتَلوکَ ... و مِنَ الماءِ مَنعوکَ ... اگه میخوای زهرا رو یاری کنی فریاد بزن ... یا حسین ...... قرآن ها رو باز کنید ، مقابلِ صورت ، این دعا رو زمزمه می کنیم بِسمِ الله الرحمنِ الرَحیم اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى ، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى .... *باتشکر از مداح اهل بیت علیهم السلام حاج عباسِ خُرَّم بابتِ ارسال صوت ضبط شده @majmaozakerine
روضه شب بیست ویکم ،شب شهادت مولا امیرالمومنین (ع) 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 شبه شهادت آقامون امیرالمومنینه ،امشب باپای دل بریم خونه امیرالمومنین .... خدایا امشب خونه حضرت چه خبره؟؟ علی دربستر مرگ است ومشغول نماز امشب بگو خادم به مسجد خسروخوبان نمی آید شب یتیمی اربابمون حسینه ،شب یتیمی خانم زینب کبری ست . خواهرا امشب با بی بی زینب هم ناله بشید هی میاد کنار بستر بابا ،مثل پروانه دور بستر بابا میگرده به صورت زیبای بابا نگاه میکنه . هی میگه بالاخره خوب میشی بابا! بالاخره زخم سرت خوب میشه بابا بالاخره از جات بلند میشی. یتیمی، دامن مادرگرفته اشک میریزد امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند هی میگن مادر اون آقایی که هرشب برای ما نون وخرما میاوردچرا دیگه نمیاد؟ مادر..اون آقایی که مثل پدر هرشب مارو نوازش میکرد چرا نیومد؟ یتیمی،دامن مادر گرفته اشک میریزد که ای مادر چرا غمخوار ماطفلان نمی آید تا یتیمان کوفه فهمیدند برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه هر کدوم از این بچه ها یک ظرف شیر رابه دست گرفتند ... اومدن پشت درخونه امیرالمومنین. 🔹اما دلها بسوزه برا اون طفل شش ماهه ای که کربلا بجای اینکه براش آب بیارن با تیر سه شعبه جوابش را دادن . من فقط همینو بگم :بین زمین وآسمان علی اصغر روی دستای بابا . یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد دید علی اصغرش داره بال وپر میزنه ، دید علی اصغر داره جون میده دست وپا کم بزن اصغر که پریشان نشود پدر پیر توآزرده وحیران نشود . صلی الله علیک یا اهل @majmaozakerine
4_6001224156203452070.MP3
16.28M
🎵فایل صوتی 🥀روضه شب ۲۰ رمضان ۱۳۹۸ 👌پیشنهاد دانلوووود_کیفیت عالی 🎤با نوای
4_5917968590287405301.m4a
10.58M
🎵فایل صوتی 🎪روضه شب ۲۱ ماه رمضان 🔴پیشنهاد دانلوووووود 🎤با نوای کربلایی میلاد باباجانپور
‍ خادم دربارم شعر مناجاتی شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ---------------------------------- سلیمانی و من مورم همون وصله ی ناجورم ز تو دورتر از دورم با عشق تو محشورم یا غیاث المستغیثینی تو مجیری تو بهترینی تو خالق عرش برینی(2) یارب الهی العفو یارب الهی العفو «««««««« با آ ه جگر سوزم من چشم به در دوزم در هر شب و هرروزم میسوزم و میسوزم یا غیاث المستغیثینی تو مجیری تو بهترینی تو خالق عرش برینی(2) یارب الهی العفو یارب الهی العفو «««««««« تو گوهر نایابی تو روشنی آ بی تو پرتو مهتابی برخلق تو اربابی یا غیاث المستغیثینی تو مجیری تو بهترینی تو خالق عرش برینی(2) یارب الهی العفو یارب الهی العفو ««««««« من عبد گنه کارم ازعشق تو بیمارم بر درگه تو زارم آ ن خادم دربارم یا غیاث المستغیثینی تو مجیری تو بهترینی تو خالق عرش برینی(2) یارب الهی العفو یارب الهی العفو ----------------------- شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) 🌴🌴🌴🌴🌴@majmaozakerine🌴 اجرای سبک:🎤 شاعر و مداح اهل بیت استاد رسول چهار محالی (ساقی) التماس دعای فرج
. روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان •┈┈••✾••✾••┈┈• امشب بریم دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین،ببینیم چه خبره؟بریم حالِ امیرالمؤمنین رو بپرسیم،خیلی ها امشب اومدن دَرِ خونه اش،اَصبَغ بن نُباته،از اصحاب امیرالمؤمنینِ،میگه: من دم خونه ی مولا بودم،مردم همه جمع شده بودن،وِل وله ای بود، صدای گریه و شیون بلند بود،"فخرج الحسن علیه السلام و قد ملأت المکان بالصمت" حسن در رو باز کرد،سکوت همه جا رو فرا گرفت،یه نگاهی به جمعیت کرد،فرمود:مردم! حال بابام اصلاً خوب نیست،نمیتونه کسی رو ببینه....{امشب ما هم اومدیم دَرِ خونه ات،دَرِ خونه ات رو باز کن،مارو از دَرِ خونه ات رد نکن}.... امام حسن فرمود:مردم! "یقول لکم أمیر المؤمنین انصرفوا إلى منازلکم فانصرفوا رحمکم الله"امیرالمؤمنین فرمودند:بروید خونه هاتون،خدا بهتون خیر بده... اَصبَغ بن نُباته میگه: "فانصرف القوم" مردم پراکنده شدند،رفتند خونه هاشون،ولی من جایی نرفتم" و لکن بقى أصبغ بن نباتة أحد أصحاب أمیر المؤمنین علیه السلام" میگه: من دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین موندم،با خودم گفتم:یه عُمری زیر سایه ی علی بودم، حالا کجا برم؟ اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم "و لَم یستطع الإنصراف" نرفت،نتونست بِره،آقام داره با سر و دل شکسته جون میده من کجا برم؟ "و اشتد البکاء من منزله فبکی" میگه:از داخل خونه ی مولا صدا گریه بلند می شد،همچین که صدا بلند میشد منم گریه می کردم،داد می زدم "و خرج الإمام المجتبى علیه السلام ثانیةً"دوباره امام حسن اومد بیرون،فرمود: "یا أصبغ أ ما سمعت قولي عن قول أمیر المؤمنین" مگه نشنیدی حرف امیرالمؤمنین رو؟مگه نگفت: همه بروید؟... {یه حرف بزنم:این خانواده عادتشونِ ،میگن: بروید...نمونید،حسینش هم همه روز عاشورا گفت بروید،اینها فقط منو میخوان...} "قال أصبغ: بلى و لکني رأیت حاله"....اصبغ میگه: می دونم ولی حال و روز مولام رو که می بینم نمیتونم بروم... "فأحببت أن أراه مرة أخرى" دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش...اصبغ میگه من التماس کردم،امام حسن برگشت داخل،چیزی نگذشت دوبارهآمد بیرون،فرمود: داخل شو...میگه داخل منزل شدم، "فدخلت فإذا أنا بأمیر المؤمنینعلیه السلاممعصب بعصابة صفراء" دیدم آقام بستر نشین شده، دیدم یه دستمال زردی به سرش بسته، "و قد علا صفرة وجهه على تلک العصابة" میگه: نفهمیدم صورتش زردتر شده یا اون دستمال زردترِ" فإذا هو یقلع فخذا و یضع أخرى من شدة الضربة و کثرة السَم" میگه از شدت درد، از شدت زیادیِ سَم،دیدم امیرالمؤمنین هی پاهاشو رو زمین میکشه... میخوام روضه امیرالمؤمنین بخونم،ولی برا امام حسین در روایت داره" وَالحسین یَجُودُ بِنَفْسِهِ" یعنی:از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین..او صدا می زد:حسین! دست و پا می زد حسین... میگه دیدم آقام هی پاهاش رو روی زمین میکشه" فأکببت علیه"خودم رو روی مولام انداختم،" فقبلته و بکیت" صورت مولا رو بوسیدم و های های گریه کردم...مولا فرمود:اصبغ! گریه نکن من دارم به بهش میرسم...گفتم آقا جان!من میدونم شما دارید می روید بهشت،ولی من برای درد از دست دادن شما و دوری شما گریه میکنم،چه جوری دوریِ شمارو تحمل کنم؟... آره... دوری از علی خیلی سخته،این تازه حال اصبغ بود...زینب باید چیکار بکنه،اُم الکلثوم،حال حسن و حال حسین و عباسش رو... @majmaozakerine .
. روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان •┈┈••✾••✾••┈┈• " لَمّا كانَت لَيلَةُ إحدى وعِشرينَ و أظلَمَ اللَّيلُ وهِيَ اللَّيلَةُ الثّانِيَةُ مِنَ الكائِنَةِ جَمَعَ أبي أولادَهُ و أهلَ بَيتِهِ ووَدَّعَهُم "مثل امشب،شب بیست و یکم،وقتی هوا تاریک شد،امام حسن میگه:بابام همه بچه هاشو جمع کرد،دونه دونه صداشون کرد،باهاشون خداحافظی کرد،براش طعام آوردیم،ولی چیزی نخورد،به دو لب امیرالمؤمنین خیره شدیم،یه وقت این پیشانیِ نورانی شروع کرد به عرق کردن،آقا با دست خودش عرق هارو پاک کرد..گفتم:باباجونم! چرا پریشونی؟فرمود:از رسول اکرم شنیدم،یکی از نشونه های مرگ،عرق کردنِ پیشانیِ...امام حسن عرضه داشت،بابا! این چه حرفیِ؟چرا حرف رفتن میزنید؟ مولا فرمود: "يا بُنَيَّ إنّي رَأَيتُ جَدَّكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنامي قَبلَ هذِهِ الكائِنَةِ بِلَيلَةٍ" پسرم! یک شب قبل از این اتفاق پیغمبر رو در خواب دیدم" فَشَكَوتُ إلَيهِ ما أنَا فيهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَالأَذى مِن هذِهِ الامَّةِ "از اینکه این جماعت که خون به جگرم کردند شکایت کردم.پسرم! پیغمبر فرمود:اینهارو نفرین کن" فَقالَ لي: ادعُ عَلَيهِم، فَقُلتُ: اللّهُمَّ أبدِلهُم بي شَرّاً مِنّي و أبدِلني بِهِم خَيراً مِنهُم" گفتم:خدایا! بدتر از من رو بر اینها مسلط کن،من رو به بهتر از اینها برسان...بعد اینجا پیغمبر فرمود: "قَدِ استَجابَ اللّهُ دُعاكَ" علی دعات مستجاب شد... "سَيَنقُلُكَ إلَينا بَعدَ ثَلاثٍ" پیغمبر فرمود: سه روز دیگه به ما ملحق میشی..." وقَد مَضَتِ الثَّلاثُ" حسنم! سه روز گذشته،دیگه چیزی نمونده،دیگه دارم میرم کنار پیغمبر،کنار فاطمه،راحت میشم از این مردم...محمد حنفیه میگه: مولا اینجا یه نگاهی کرد به حسن و حسین فرود:" يا أبا مُحَمَّدٍ ويا أبا عَبدِ اللّهِ كَأَنّي بِكُما وقَد خَرَجَت عَلَيكُما مِن بَعدي الفِتَنُ مِن ههُنا، فَاصبِرا حَتّى يَحكُمَ اللّهُ وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ" حسنم!حسینم! انگار شمارو می بینم؛بعد از من بلاها بر سر شما میاد،ولی صبر کنید،خدا احکم الحاکمینِ...اینجا به امام حسن و حسین نگاه کرد...اما یه وقت روش رو کرد سمت یک نفر...روش رو کرد سمت امام حسین،فرمود:" يا أبا عَبدِ اللّهِ أنتَ شَهيدُ هذِهِ الامَّةِ" حسین تو شهید این امت هستی...{زبان حالِ: حسینم این مردمی که بیرون دارن برا من گریه می کنند،تو رو میکشن،همین بچه هایی که هر شب براشون نون و خرما بردم،همین هایی که با ظرف شیر اومدم پشت در خونه،بزرگ میشن..میان کربلا... خوبی هام رو جبران میکنن...} " فَعَلَيكَ بِتَقوَى اللّهِ وَالصَّبرِ عَلى بَلائِهِ" حسینم! بر بلا و مصیبت صبر کن،خیلی سختِ ولی صبر کن،خیلی داغ می بینی ولی صبر کن...زینب تا این حرف هارو شنید دلش لرزید...* .@majmaozakerine